پند پیر نیشابور؛ قناعت
نویسنده : سهيلا بهشتى
قناعت، تحفهای است الهی برای مردمان و گنجی است برای اهل ایمان كه گذران از جهان شتابان، به عالم جاویدان را تسهیل میزند. آنچه در پی میآید، پندي است از عارف نامى، عطار نیشابوری در باب قناعت كه به گوش جان مینیوشیم:
ای پسر! اگرچه از فقر تلختر چیزی وجود ندارد، قناعت كن و به آنچه داری بساز. سحرگاهان از خدایت طلب بخشش كن و لحظههای باقیمانده عمر را غنیمت دان.
همنشین خود را غیبت مكن و شیطان را لعنت فرست. هر آن كس كه از خداوند نهراسد، پروردگار هراسی در دل او ایجاد میكند تا از هر چیزی بترسد. نیاز نیازمندان را برآورده كن تا خداوند نیازت را برآورده كند. آگاه باش كه هر آنچه نزد توست، همه، عاریتی است و آنها را از كف خواهی داد:
هست مالت، جمله در كف، عاریت
گر بماند از تو، باشد زاریت
عاریت را باز میباید سپرد
هیچكس دیدی كه زر با خود ببرد؟
ای عزیز! سرانجام دنیا، جز كفن و قطعهای گور نخواهد بود. آنچه جاودان برای تو باقی خواهد ماند، كارهايي است كه در راهِ حق انجام ميدهي و آنچه از مال دنيا جمع كنى، جز رنج و عذاب، حاصلی ندارد. دنیا همانند مرداری بیارزش است، اگر مرد راهی از آن درگذر:
هست دنیا بر مثال قطرهای
بگذر از وي زان كه داري بهرهاى
ای پسر! انسان عاقل خانه آخرتش را با اعمال نيك خود در این دنيا محكم خواهد ساخت و چنين انساني، هرگز، لذات جاودانه آخرت را به خوشیهای زودگذر دنیایی از دست نخواهد داد؛ همچنان كه انسان عاقل بر سر پل خانه نمیسازد؛ زیرا یقین دارد كه چنین خانهای دیری نمیپاید و سیل آن را ویران خواهد كرد.
ای انسان! آگاه باش كه مال و اولاد، اگرچه برایت عزیز و دوستداشتنیاند، دشمن تو هستند. آن كه در راه خداوند گام مینهد و سالك راه حق است، هیچگاه برای از دست دادن آنچه دارد در هراس نیست؛ زیرا وابستگیهای دنیا را گذرا و نابودشده میداند و جاودانگی را فقط در وجود حق میبیند:
آنكه در بندِ زیادت میشود
دور از اهلِ سعادت میشود
آنانكه در راه خداوند جان خود را از دست دادهاند، اسب اندیشه خود را تا آسمانها راندهاند و به كمال مقصود رسیدهاند:
تا بتازی در ره حق آنچه هست
آنچه میباید كجا آید به دست؟ (1)
منبع:http://www.hawzah.net
/س
ای پسر! اگرچه از فقر تلختر چیزی وجود ندارد، قناعت كن و به آنچه داری بساز. سحرگاهان از خدایت طلب بخشش كن و لحظههای باقیمانده عمر را غنیمت دان.
همنشین خود را غیبت مكن و شیطان را لعنت فرست. هر آن كس كه از خداوند نهراسد، پروردگار هراسی در دل او ایجاد میكند تا از هر چیزی بترسد. نیاز نیازمندان را برآورده كن تا خداوند نیازت را برآورده كند. آگاه باش كه هر آنچه نزد توست، همه، عاریتی است و آنها را از كف خواهی داد:
هست مالت، جمله در كف، عاریت
گر بماند از تو، باشد زاریت
عاریت را باز میباید سپرد
هیچكس دیدی كه زر با خود ببرد؟
ای عزیز! سرانجام دنیا، جز كفن و قطعهای گور نخواهد بود. آنچه جاودان برای تو باقی خواهد ماند، كارهايي است كه در راهِ حق انجام ميدهي و آنچه از مال دنيا جمع كنى، جز رنج و عذاب، حاصلی ندارد. دنیا همانند مرداری بیارزش است، اگر مرد راهی از آن درگذر:
هست دنیا بر مثال قطرهای
بگذر از وي زان كه داري بهرهاى
ای پسر! انسان عاقل خانه آخرتش را با اعمال نيك خود در این دنيا محكم خواهد ساخت و چنين انساني، هرگز، لذات جاودانه آخرت را به خوشیهای زودگذر دنیایی از دست نخواهد داد؛ همچنان كه انسان عاقل بر سر پل خانه نمیسازد؛ زیرا یقین دارد كه چنین خانهای دیری نمیپاید و سیل آن را ویران خواهد كرد.
ای انسان! آگاه باش كه مال و اولاد، اگرچه برایت عزیز و دوستداشتنیاند، دشمن تو هستند. آن كه در راه خداوند گام مینهد و سالك راه حق است، هیچگاه برای از دست دادن آنچه دارد در هراس نیست؛ زیرا وابستگیهای دنیا را گذرا و نابودشده میداند و جاودانگی را فقط در وجود حق میبیند:
آنكه در بندِ زیادت میشود
دور از اهلِ سعادت میشود
آنانكه در راه خداوند جان خود را از دست دادهاند، اسب اندیشه خود را تا آسمانها راندهاند و به كمال مقصود رسیدهاند:
تا بتازی در ره حق آنچه هست
آنچه میباید كجا آید به دست؟ (1)
پي نوشت :
1- پند پیر نیشابور: بازنويسي و تخليص پندنامه عطار نيشابورى، به كوشش: جعفر شجاع كيهانى، تهران، اهل قلم، 1381، صص 111 و 112.
منبع:http://www.hawzah.net
/س