فضیلت خواندن دعای صباح امیرالمومنین

در این مطلب خواص و فضیلت خواندن دعای صباح امام علی (ع) را برای شما بازگو می کنیم.
چهارشنبه، 13 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فضیلت خواندن دعای صباح امیرالمومنین
اسلام همیشه تأکید داشته که بعد از نماز صبح بهترین زمان برای مناجات است. حالا اگر دعایی هم باشد که مختص این زمان از شبانه‌روز باشد که چه لذتی خواهد داشت بیدار ماندن و خواندن آن دعا. اگر این دعا از شخصی مثل امام علی (ع) هم نقل شده باشد که دیگر نور علی نور است. پس برای یک‌بار هم که شده بعد از نماز صبح بیدار بمانید و این دعا را بخوانید تا مشتری دائمی اش بشوید.


دعای صباح از کیست؟

این دعا از امیرالمؤمنین امام علی (ع) نقل شده است. به نقل از علامه مجلسی امام علی (ع) این دعا را در روز پنج‌شنبه 11 ذی‌الحجه سال 25 هجری به دست خود نوشته‌اند.


فضیلت دعای صباح

امام رضا (ع) درباره دعای صباح می‌فرماید: «آیا شما را بر بزرگ‌ترین ذخیره دنیا و آخرت و جامع‌ترین گنج در عالم غیب و شهادت که حصار و قلعه محکمی است برای شما راهنمایی نکنم؟ از مولا علی (ع) نقل شده است: کسی که مداومت بر خواندن دعای صباح (بعد از نافله صبح) کند اگر عالم پر از بلا شود به او هیچ آسیبی نمی‌رسد و همیشه در نظر مردم عزیز و محترم می‌باشد و هیچ‌گاه دشمن نمی‌تواند به او ضرری برساند و هر کسی که با او دشمنی کند به خودش برمی‌گردد و به لطف الهی از مرگ ناگهانی و سختی‌ها در امان می‌باشد و به برکت این دعای صباح رزق و روزی او هر روز وسیع‌تر و گسترده‌تر می‌شود»


زمان خواندن دعای صباح

بر اساس گفته علامه مجلسی دعای صباح را باید بعد از نماز صبح خواند در حالی که سید ابن باقی خواندن آن را پس از نافله صبح توصیه کرده است.


متن و ترجمه دعای صباح

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداى بخشنده مهربان

اَللّهُمَّ یا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ
خدایا اى کسى که بیرون کشید زبان صبح دم را

بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ
به بیان تابناک آن

وَ سَرَّحَ قِطَعَ الّلَیْلِ الْمُظْلِمِ
و پراکنده ساخت پاره هاى شب تاریک را

بِغَیاهِبِ تَلَجْلُجِهِ
با آن توده هاى سیاه سرگردانى که داشت

وَ اَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوّارِ
و محکم ساخت ساختمان این چرخ گردون را

فى مَقادیرِ تَبَرُّجِهِ وَ شَعْشَعَ ضِیآءَ الشَّمْسِ
در اندازه ها و گردش هاى زیبایش و پرتو افکن ساخت تابش خورشید را

بِنُورِ تَاَجُّجِهِ یا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ بِذاتِهِ
با نور فروزان و گرم آن اى که راهنمایى کرد بر خودش به خودش

وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ
و منزه است از هم جنسى (و مشابهت با) مخلوقاتش

وَ جَلَّ عَنْ مُلاَّئَمَةِ کَیْفِیّاتِهِ
و برتر است از سنخیت یا چگونگی هاى عالم خلقت

یا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ
اى کسى که نزدیک است به گمانهایى که (درباره او) بر دل خطور کند

وَ بَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُیُونِ
و دور است از چشم انداز دیدگان

وَ عَلِمَ بِما کانَ قَبْلَ اَنْ یَکُونَ
و مى داند آنچه را می‌شود پیش از شدنش

یا مَنْ اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَ اَمانِهِ
اى کسى که مرا در گهواره آسایش و امنیت خود به خواب برد

وَ اَیْقَظَنى اِلى ما مَنَحَنى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ اِحْسانِهِ
و براى استفاده از نعمت ها و بخشش هاى بی دریغش که به من ارزانى داشته بیدارم کرد

وَ کَفَّ اَکُفَّ السُّوَّءِ عَنّى بِیَدِهِ وَ سُلْطانِهِ
و پنجه هاى بدخواهان را به دست قدرت و سلطنت خویش از من باز داشته

صَلِّ اللّهُمَّ عَلَى الدَّلیلِ اِلَیْکَ فِى اللَّیْلِ الاْلْیَلِ
درود فرست بر آن راهنماى به سوى تو در شب بسیار تار (جاهلیت)

وَ الْماسِکِ مِنْ اَسْبَابِکَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الاْطْوَلِ
و آن کس که در میان اسباب و وسائل تو بلندترین ریسمان شرف را گرفت

وَ النّاصِعِ الْحَسَبِ فى ذِرْوَةِ الْکاهِلِ الاْعْبَلِ
و آن کس که حسب پاک و خالصش بر بلندترین شانه هاى مردان عالم قرار داشت

وَ الثّابِتِ الْقَدَمِ عَلى زَحالیفِها فِى الزَّمَنِ الاْوَّلِ
و آن ثابت قدم بر روى لغزشگاه ها در آن زمان پیشین

وَ عَلى الِهِ الاْخْیارِ الْمُصْطَفَیْنَ الاْبْرارِ
و بر خاندان نیکوکار برگزیده خوش کردارش

وَ افْتَحِ اللّهُمَّ لَنا مَصاریعَ الصَّباحِ
و بگشا براى ما خدایا لنگه هاى در بامدادان را

بِمَفاتیحِ الرَّحْمَةِ وَ الْفَلاحِ
به کلیدهاى رحمت و رستگارى

وَ اَلْبِسْنِى اللّهُمَّ مِنْ اَفْضَلِ خِلَعِ الْهِدایَةِ وَ الصَّلاحِ
و بپوشانم خدایا از بهترین خلعت هاى هدایت و شایستگى

وَ اَغْرِسِ اللّهُمَّ بِعَظَمَتِکَ فى شِرْبِ جَنانى
و بجوشان خدایا به عظمت خویش در جویبار دلم

یَنابیعَ الخُشُوعِ
چشمه هاى خشوع

وَ اَجْرِ اللّهُمَّ لِهَیْبَتِکَ مِنْ اماقى زَفَراتِ الدُّمُوعِ
و جارى ساز خدایا براى هیبتت از گونه هایم مشک هاى اشک

وَ اَدِّبِ اللّهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنّى بِاَزِمَّةِ الْقُنُوعِ
و ادب کن خدایا سبک مغزى و تندخویى مرا به مهارهاى قناعت (یا خوارى در سؤال)

اِلهى اِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِى الرَّحْمَةُ مِنْکَ بِحُسْنِ التَّوْفیقِ
خدایا اگر در ابتدا رحمت تو از روى حسن توفیق به سراغ من نمى آمد

فَمَنِ السّالِکُ بى اِلَیْکَ فى واضِحِ الطَّریقِ
پس چه کسى بود که مرا در این راه روشن به سویت آرد

وَ اِنْ اَسْلَمَتْنى اَناتُکَ لِقاَّئِدِ الاْمَلِ وَ الْمُنى
و اگر حلم و بردبارى تو مرا به دست آرزو و میل سرکش سپارد

فَمَنِ الْمُقیلُ عَثَراتى مِنْ کَبَواةِ الْهَوى
پس چه کسى لغزش هاى مرا از زمین خوردن هاى هوا و هوس نادیده بگیرد

وَ اِنْ خَذَلَنى نَصْرُکَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ وَ الشَّیْطانِ
و اگر در هنگام جنگ با نفس و شیطان یارى تو نباشد

فَقَدْ وَکَلَنى خِذْلانُکَ اِلى حَیْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ
مسلماً همان یارى نکردنت مرا به دست رنج و حرمان سپارد

اِلهى اَتَرانى مآ اَتَیْتُکَ
خدایا تو به خوبى مرا مى بینى که نزدت نیامدم

اِلاّ مِنْ حَیْثُ الاْمالِ
جز از راه آرزوها (و آنها بود که مرا به درگاهت آورد)

اَمْ عَلِقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِکَ
یا شده که به سر رشته هاى فضل و کرمت چنگ زنم

اِلاّ حینَ باعَدَتْنى ذُنُوبى عَنْ دارِ الْوِصالِ
جز وقتى که گناهانم مرا از خانه وصال دور سازد

فَبِئْسَ الْمَطِیَّةُ الَّتِى امْتَطَتْ نَفْسى مِنْ هَواها
پس چه بد مرکبى است این مرکب هوا و هوس که نفس من بر آن سوار شده

فَواهاً لَها لِما سَوَّلَتْ لَها ظُنُونُها وَ مُناها
پس واى بر این نفس که گمان هاى باطل و آرزوهاى بی جایش در نزد او جلوه کرد

وَ تَبّاً لَها لِجُرْاَتِها عَلى سَیِّدِها وَ مَوْلیها
و نابود باد که بر آقا و مولاى خویش دلیرى کرد

اِلهى قَرَعْتُ بابَ رَحْمَتِکَ بِیَدِ رَجاَّئى
خدایا من در رحمتت را به دست امیدم کوبیدم

وَ هَرَبْتُ اِلَیْکَ لاجِئاً مِنْ فَرْطِ اَهْواَّئى
و از فرط هواهاى نفسانى به حال پناهندگى به سوى تو گریختم

وَ عَلَّقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِکَ اَنامِلَ وَلاَّئى
و بند کردم به سررشته هاى کرمت انگشتان دوستى ام را

فَاْصْفَحِ اللُّهُمَّ عَمّ ا کُنْتُ اَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلى وَ خَطاَّئى
پس درگذر خدایا از جرم هایى که من از روى لغزش و خطا کردم

وَ اَقِلْنى مِنْ صَرْعَةِ [رِدآئى]
و نگاهم دار از حمله بیماریم (که دچار گشته ام)

فَاِنَّکَ سَیِّدى وَ مَوْلاىَ وَ مُعْتَمَدى وَ رَجائى
زیرا که تویى آقا و مولایم و تکیه گاه و امیدم

وَ اَنْتَ غایَةُ مَطْلُوبى وَ مُناىَ فى مُنْقَلَبى وَ مَثْواىَ
و تویى منتهاى خواسته و آرمانم در دنیا و عقبایم

اِلهى کَیْفَ تَطْرُدُ مِسْکیناً الْتَجَاءَ اِلَیْکَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِباً
خدایا چگونه برانى از درگاهت بیچاره اى را که در حال فرار از گناهان به تو پناه آورده

اَمْ کَیْفَ تُخَیِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ اِلى جَنابِکَ ساعِیاً
یا چگونه نومید سازى راه جویى را که شتابان آهنگ حضرت تو را کرده

اَمْ کَیْفَ تَرُدُّ ظَمْئانَ وَرَدَ اِلى حِیاضِکَ شارِباً
یا چگونه بازگردانى تشنه اى را که براى نوشیدن (آب) بر سر حوض هاى تو آمده

کَلاّ وَ حِیاضُکَ مُتْرَعَةٌ فى ضَنْکِ الْمُحُولِ
نه هرگز چنین نخواهى کرد با اینکه حوض هاى (پرفیضت) در سخت ترین خشکسالی ها لبریز است

وَ بابُکَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَ الْوُغُولِ
و در خانه ات براى خواستن و ورود در آن باز است

وَ اَنْتَ غایَةُ الْمَسْئُولِ
و تویى انتهاى خواسته

وَ نِهایَةُ الْمَاْمُولِ
(خواستاران) و منتهاى آرزوى (آرزومندان)

اِلهى هذِهِ اَزِمَّةُ نَفْسى عَقَلْتُها بِعِقالِ مَشِیَّتِکَ
خدایا این مهارهاى نفس من است که به پاى بند مشیت تو آنها را بستم

وَ هذِهِ اَعْباَّءُ ذُنُوبى دَرَاْتُها بِعَفْوِکَ وَ رَحْمَتِکَ
و این است بارهاى سنگین گناهانم که به امید عفو و رحمتت بر زمین نهادم

وَ هذِهِ اَهْوآئِىَ الْمُضِلَّةُ
و این است هوسهاى گمراه کننده ام

وَکَلْتُها اِلى جَنابِ لُطْفِکَ وَ رَاْفَتِکَ
که به آستان لطف و مهرت سپردم

فَاجْعَلِ اللّهُمَّ صَباحى هذا ناِزلاً
پس اى خدا این بامداد مرا چنان مقرر کن

عَلَىَّ بِضِیاَّءِ الْهُدى وَ بِالسَّلامَةِ فِى الدّینِ وَ الدُّنْیا
که با انوار هدایت و سلامت در دین و دنیا بر من فرود آید

وَ مَساَّئى جُنَّةً مِنْ کَیْدِ الْعِدى
و شامم را سپرى از نیرنگ خطرناک دشمنان

وَ وِقایَهً مِنْ مُرْدِیاتِ الْهَوى
و پناهگاهى از پرتگاه هاى هوا و هوس قرار ده

اِنَّکَ قادِرٌ عَلى ما تَشآءُ
که تو بر هر چه بخواهى

تُؤتِى الْمُلْکَ مَنْ تَشآءُ
توانایى ملک و سلطنت را به هر که خواهى مى دهى

وَ تَنْزِ عُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشآءُ
و از هر که خواهى برگیرى

وَ تُعِزُّ مَنْ تَشآءُ
و عزت دهى هر که را خواهى

وَ تُذِلُّ مَنْ تَشآءُ
و خوار کنى هر که را خواهى

بِیَدِکَ الْخَیْرُ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ
همه خوبی ها بدست تو است و تو بر هر چیز توانایى

تُولِجُ اللَیْلَ فى النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّیْلِ
شب را در روز فرو برى و روز را در شب درآورى

وَ تُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ
زنده را از مرده بیرون آورى

وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَىِّ
و مرده را از زنده برون آرى

وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ
و به هر که خواهى بى حساب روزى دهى

لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
معبودى جز تو نیست

سُبْحانَکَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ
منزهى تو خدایا و حمد تو را گویم

مَنْ ذا یَعْرِفُ قَدْرَکَ فَلا یَخافُکَ
کیست که قدر تو را بشناسد و از تو نترسد

وَ مَن ذا یَعْلَمُ ما اَنْتَ فَلا یَهابُکَ
و کیست که بداند تو کیستى و از تو نهراسد

اَلَّفْتَ بِقُدْرَتِکَ الْفِرَقَ
تو با قدرت خویش جداها را با هم جمع کردى

وَ فَلَقْتَ بِلُطْفِکَ الْفَلَقَ
و به لطف خویش سپیده دم را شکافتى

وَ اَنَرْتَ بِکَرَمِکَ دَیاجِىَ الْغَسَقِ
و به کرم خود تاریکی هاى شدید شب را روشن کردى

وَ اَنْهَرْتَ الْمِیاهَ مِنَ الصُّمِّ الصَّیاخیدِ عَذْباً وَ اُجاجاً
و روان کردى آبهاى شیرین و شور را از دل سنگهاى سخت و محکم

وَ اَنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجّاجاً
و فرو ریختى از ابرهاى فشرده آبى ریزان و فراوان

وَ جَعَلْتَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لِلْبَرِیَّةِ سِراجاً وَهّاجاً
و قرار دادى خورشید و ماه را براى مردمان چراغى فروزان

مِنْ غَیْرِ اَنْ تُمارِسَ فیمَا ابْتَدَاْتَ بِهِ
بدون آن که در آنچه بدان آغاز کردى (در آفرینش)

لُغُوباً وَ لا عِلاجاً
دچار خستگى و تعب گردى یا به چاره جویى محتاج شوى

فَیا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَ الْبَقآءِ
اى آن که در عزت و بقاء یگانه است

وَ قَهَرَ عِبادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَنَّاءِ
و بندگانش را به وسیله مرگ و نابودى مقهور خویش کرده

صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الاَْتْقِیآءِ
درود فرست بر محمد و خاندان پرهیزکارش

وَ اسْمَعْ نِدآئى وَاسْتَجِبْ دُعآئى
و فریاد مرا بشنو و دعایم را به اجابت مقرون ساز

وَ حَقِّقْ بِفَضْلِکَ اَمَلى وَرَجآئى
و به فضل خویش آرزو و امید مرا تثبیت کن

یا خَیْرَ مَنْ دُعِىَ لِکَشْفِ الضُّرِّ
اى بهترین کسى که خوانده شدى براى برطرف ساختن گرفتارى

وَ الْمَاْمُولِ لِکُلِّ عُسْرٍ وَ یُسْرٍ بِکَ
و آرزو شده اى براى هر سختى و آسانى

اَنْزَلْتُ حاجَتى
فرود آوردم بار حاجتم را بدرگاهت

فَلا تَرُدَّنى مِنْ سَنِىِّ مَواهِبِکَ خاَّئِباً
پس مرا از عطایاى عالى (و سنگین قیمت) خود ناامید باز مگردان

یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ
اى کریم اى کریم اى کریم

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
به رحمت خود اى مهربان ترین مهربانان

وَ صَلَّى اللّهُ عَلى خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ
و درود خدا بر بهترین آفریدگانش محمد و آل او همگى
 
پس به سجده برو و بگو:
 
اِلهى قَلْبى مَحْجُوبٌ وَ نَفْسى مَعْیُوبٌ
خدایا دلم در پرده است و نفسم معیوب

وَ عَقْلى مَغْلُوبٌ وَ هَواَّئى غالِبٌ
و عقلم مغلوب است و هواى نفس بر من چیره است

وَ طاعَتى قَلیلٌ وَ مَعْصِیَتى کَثیرٌ
و طاعتم اندک و گناهانم بسیار است

وَ لِسانى مُقِرُّ بِالذُّنُوبِ فَکَیْفَ حیلَتى
و زبانم به گناهان اقرار دارد پس چاره ام چیست

یا سَتّارَ الْعُیُوبِ وَ یا عَلاّمَ الْغُیُوبِ وَ یا کاشِفَ الْکُرُوبِ
اى پرده پوش عیب ها و اى داناى نادیدنی ها و اى برطرف کننده اندوه ها

اِغْفِرْ ذُنُوبى کُلَّها بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
بیامرز همه گناهانم را به حرمت محمد و آل محمد

یا غَفّارُ یا غَفّارُ یا غَفّارُ
اى بسیار آمرزنده اى بسیار آمرزنده اى بسیار آمرزنده

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
به رحمتت اى مهربان ترین مهربانان


منبع: سایت ستاره


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط