چرا فرار مي کنيد؟

اگر شغل يا خانه خود را دوست نداشته باشيم يا اگر به طور کلي از موقعيت خود در زندگي ناراضي باشيم،طبيعتاً تلاش مي کنيم که شرايط خود را تغيير دهيم.زماني که نسبت به هر موقعيتي احساس ناراحتي داريم،به طور غيرارادي براي فرار کردن از آن تلاش مي کنيم.ممکن است در درون خود خشمگين يا نااميد باشيم با اين طرز فکر که يک مساله خارجي-شايد شغل يا موقعيت-مشکل ماست و تصور مي کنيم که اگر فقط بتوانيم اين موقعيت ها تغيير دهيم،از درون شاد خواهيم شد.اما آيا واقعاً در اين
يکشنبه، 26 مهر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرا فرار مي کنيد؟
چرا فرار مي کنيد؟
چرا فرار مي کنيد؟

نويسنده:رايموند راک
مترجم:سولماز فروتن



اگر شغل يا خانه خود را دوست نداشته باشيم يا اگر به طور کلي از موقعيت خود در زندگي ناراضي باشيم،طبيعتاً تلاش مي کنيم که شرايط خود را تغيير دهيم.زماني که نسبت به هر موقعيتي احساس ناراحتي داريم،به طور غيرارادي براي فرار کردن از آن تلاش مي کنيم.ممکن است در درون خود خشمگين يا نااميد باشيم با اين طرز فکر که يک مساله خارجي-شايد شغل يا موقعيت-مشکل ماست و تصور مي کنيم که اگر فقط بتوانيم اين موقعيت ها تغيير دهيم،از درون شاد خواهيم شد.اما آيا واقعاً در اين زمينه مطالعه اي داشته ايد که وقتي براي فرار کردن تلاش مي کنيم چه اتفاقي مي افتد؟آيا هرگز توانسته ايد بگريزيد؟
همه ما در طول زندگي،به دفعات بي شمار مثال هاي فوق را تجربه کرده ايم و همه بدون شک لحظات خوشي هم داشته ايم.اما اين شادي چقدر دوام داشته است؟ما براي شادي هميشگي مبارزه مي کنيم اما شادي از اين طريق به دست نمي آيد.شادي هميشه گذراست،هميشه موقتي است و هرگز يک واقعيت ثابت نيست.عوامل خارجي،که ما در اصل تصور مي کنيم ما را خوشحال مي کنند،در نهايت ما را فريب داده و تبديل به همان چيزي مي شوند که براي فرار کردن از آن تلاش مي کنيم.
اوايل،شغل ما فوق العاده بوده اما اکنون نيست.اوايل،زندگي ما فوق العاده بوده اما چيزي تغيير کرده،اتفاقي افتاده و ما بار ديگر ناراحتي مي کنيم.به نظر مي رسد که مکانيسم شادي و غم را درک نمي کنيم.اما حتي زماني که اطلاعات مختصري از نحوه عملکرد آنها جمع آوري مي کنيم،هنوز هم نمي توانيم آنها را باور داشته باشيم.فکر مي کنيم مي توانيم تا اندازه اي از حقيقت شانه خالي کنيم اما نمي توانيم و تا زماني که اعتقاد داريم که نمي توانيم،روش هاي بيهوده سعي بر اين داريم از اين واقعيت که تا زماني که بر روي عوامل خارجي حساب مي کنيم،هرگز به مدت طولاني شاد نخواهيم بود،فرار کنيم.فقط يک راه حل دروني در طولاني مدت کارساز خواهد بود.
مااين طرز فکر خودمان را فريب مي دهيم که اگر مي توانستيم به تغيير دادن همه چيز ادامه دهيم،اگر روابط ما هميشه پرشور مي ماندند،اگر ماشين ما هميشه آخرين مدل بود،اگر جسم ما هميشه سالم مي ماند،آنگاه مي توانستيم هميشه شاد باشيم.اما اگر اين مشکل را با دقت بررسي کنيم،متوجه خواهيم شد که مهم نيست چه چيزهايي را متعادل نگه مي داريم،با اين همه آنها دوباره تغيير خواهند کرد.هم شرايط واقعي ما و هم احساسات و ديدگاه ما دستخوش تغيير خواهند شد.بنابراين شادي که زماني وجود داشته است نابود خواهد شد.اين روند بدون وقفه از زمان تولد ما وجود داشته است و اين احساس نارضايتي که ما به طور پيوسته داريم،چيزي است که هرگز تغيير نخواهد کرد.
بنابراين ما بايد انتخاب کنيم.يا مي توانيم بقيه عمر خود را با اين فراز و نشيب ها زندگي کنيم،به تغييرات شرايط بيروني وابسته باشيم و از اين لحظه تا لحظه اي ديگر هرگز متوجه نشويم که اين شرايط تا چه زماني ما را فريب خواهند داد و شادي ما چقدر دوام خواهد داشت يا اينکه مي توانيم آن را درون خود پيدا کنيم،آن چيزي را که هرگز تغيير نمي کند،چيزي که خردمندان و بزرگان درباره آن سخن گفته اند.
اين طور نيست که خردمندان و بزرگان هنگامي که براي شاد شدن از تکيه بر عوامل خارجي به کاوش دروني ذهن خود روي آورده اند،ديگر رنج نکشيده اند.آنها رنج کشيده اند زيرا اولين قدم به منظور چشم پوشي از عوامل خارجي شادي بخش براي آرامش روان،مشکل ترين آن است.اما اين تنها راه کاوش درون است.
پشت کردن به تمام آن وعده هاي فوق العاده اي که از محيط خارج به ما پيشنهاد مي شود،آسان نيست اما کار زماني آسان مي شود که ببينيم چگونه عوامل خارجي ما را به اشتباه مي اندازند."اينجا را ببينيد!اين ماشين و خانه جديد و همسرتان شما را شاد مي کنند!"يا "اينجا را ببينيد!اين روبط تازه،شغل و موقعيت هاي جديد مطمئناً موجب خشنودي شما خواهد شد!"
و درپايان،اگرخوش شانس باشيم مي بينيم که چگونه وعده هاي پوچ محرک هاي خارجي هربار موجبات نارضايتي ما را فراهم مي کنند.
درنهايت اگر در پيدا کردن يک راه حل دايمي براي استرس خود مصمم باشيم،اين آرزوها رنگ مي بازند و نقطه اي کوچک در قلب ما شروع به رشد مي کند.اين نقطه محل خاصي است که براي رضايت خود هرگز به محرک هاي شادي بخش خارجي وابسته نيست و بنابراين يک بار اين کانون قلبي رشد و توسعه پيدا کند،ديگر همانند گذشته شادي خود را از دست نخواهيم داد.اکنون بيشتر از گذشته مراقب عوامل شادي بخش هستيم،فريب آنها را درک کرده و مي فهميم که آنها چگونه ما را به خود وابسته مي کنند.
مي بينيم که وابستگي ما به عوامل شادي بخش گذرا هيچ فرقي با وابستگي هاي ديگر ندارد زيرا زماني که نتوانيم از آنها جلوگيري به عمل آوريم،ناگزير از عقب نشيني هستيم.ممکن است آن را بي حوصلگي يا خستگي بناميم اما اين تنها در فقدان محرک هاي حسي مثبت خلاصه مي شود که به آنها وابسته شده ايم.
اولين قدم درآگاهي نسبت به فريب هاي ذهني اين است که اجازه ندهيد ذهن شما بر زندگي تان حکومت کند.از ذهن خود براي زندگي کردن و مسايل مربوط به بشريت بهره بگيريد اما اجازه ندهيد به نيازهاي گذشته و آرزوي شما براي شادي راه پيدا کند،و گرنه موجب رنجش شما خواهد شد.هيچ شادي وجود ندارد که رنجي به همراه نداشته باشد،اين غيرممکن است.
آگاهي ذهني برابر است با آگاهي از افکار و حالات عاطفي ناشي از آنها.به منظور دستيابي به آن بايد ذهن را از جست و جوي شتابزده چيزهايي که در اطراف ما در گردش هستند.باز داريم.ما باور داريم که انديشه هاي ما زنده و پرشور هستند،اما آنها مرده اند.انديشه ها تنها فايل هاي کامپيوتري قديمي هستند که نمي توانند در هر لحظه،که تنها زماني است که ما داريم،به ما کمک کنند و آنجا که خلاقيت حقيقي و نه انديشه ها،وجود دارند براي کامل زندگي کردن لازم مي شوند.
از عادت کردن اجتناب کنيد،از عواملي که موجب حواس پرتي شما مي شوند بپرهيزيد و از وعده هاي غلط براي شاد شدن دوري کنيد.زندگي ما اکنون اين قابليت را دارد که معناي جديدي فراتر از شادي و غم،لذت و درد و فراتر از نفس کشيدن به خود بگيرد و ما اين را مي دانيم.
ما بيشتر از اين براي فرار از اين مخمصه تلاش نمي کنيم زيرا ضرورتي ندارد و همان طور که به قبول اين واقعيت مي رسيم،ناگهان متوجه مي شويم که درواقع چيزي وجود نداشته که بخواهيم از آن فرار کنيم.
آن چيزي که از آن فرار مي کرده ايم،چيزي بيشتر از يک توهم نيست،تخيلي که ساخته و پرداخته ذهن خودمان است،حبابي در يک جريان آب، جرقه اي در يک صاعقه.اين فقط انديشه ما بوده است.
www.selfgrowth.com
منبع:مجله ي موفقيت شماره 165





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.