چگونه بعد از دعوا آشتي کنيم ؟

مسلماً اگر در زمان بحث ، دعوا شدت زيادي نداشته باشد و صبر بيشتري به خرج دهيم ، آشتي کردن ساده تر خواهد بود . اما در جنبه ي دوم اگر دعوا شدت بيشتري داشته باشد و به يکديگر ناسزا بگويم يا در حين دعوا حتي يکديگر را بزنيم ، اين رابطه را به سختي مي توانيم برقرار کنيم يا حتي زماني که اين رابطه برقرار شد ، ديگر آن صميمت سابق را ندارد و مثل چيني ترک خورده اي مي باشد که با يک ضربه کوچک براي هميشه مي شکند ... هميشه اين موضوع را هنگام دعوا به خاطر داشته
سه‌شنبه، 28 مهر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونه بعد از دعوا آشتي کنيم ؟
چگونه بعد از دعوا آشتي کنيم ؟
چگونه بعد از دعوا آشتي کنيم ؟






دعوا را از دو جنبه مورد بررسي قرار مي دهيم :
مسلماً اگر در زمان بحث ، دعوا شدت زيادي نداشته باشد و صبر بيشتري به خرج دهيم ، آشتي کردن ساده تر خواهد بود . اما در جنبه ي دوم اگر دعوا شدت بيشتري داشته باشد و به يکديگر ناسزا بگويم يا در حين دعوا حتي يکديگر را بزنيم ، اين رابطه را به سختي مي توانيم برقرار کنيم يا حتي زماني که اين رابطه برقرار شد ، ديگر آن صميمت سابق را ندارد و مثل چيني ترک خورده اي مي باشد که با يک ضربه کوچک براي هميشه مي شکند ... هميشه اين موضوع را هنگام دعوا به خاطر داشته باشيد ؛ تا حدي جلو برويد که جايي براي بازگشت داشته باشيد و به قول ما ايراني ها همه پل هاي پشت سر خود را خراب نکنيد که ديگر راهي براي بازگشت نداشته باشيد .
اولين گام آشتي کردن اين است که بپذيريم همه انسان ها نظرات مختلفي نسبت به يکديگر دارند و قطعاً ما و شخصي که با او نزاع داشته ايم نيزداراي عقايد متفاوتي هستيم و نظرات يکديگر را ـ حتي متفاوت ـ قبول کنيم و براي صحبت هاي يکديگر ارزش قايل شويم . مهمتر اينکه بعد از دعوا به دنبال انتقامجويي نرويم و به دنبال اين نباشيم که بعد از دعوا ، با صحبت ها يا رفتارمان ديگري را تحقير کنيم يا قصد آزار او را داشته باشيم . به جاي اين کارها به تفاهم برسيد و با يکديگر سازش کنيد . حالا چند دليل را با هم بررسي مي کنيم تا به جوابي برسيم که بتوانيم از اين ماجراها جلوگيري کنيم :

1 ـ دلايل دعوا و نزاع :

از خودتان علت اصلي دعوا را بپرسيد . گاهي وقت ها دلايل دعواها خيلي ساده است ، اما به دليل صبر و تامل زياد روي اين مسايل ، تبديل به مشکلاتي عميق مي شوند و به نظر غير قابل حل مي شوند . براي همين بايد زماني که به اين مشکلات ساده بر مي خوريم و به جاهاي بغرنج نرسيده است ، آنها را حل کنيم . اما چطوري حل شان کنيم ؟ با گفتگو ، اما گفتگويي بدون هيچ گونه دعوا و قصد و نيت انتقام گرفتن يا تحقير طرف مقابل .
پس با چه نيتي ؟ فقط به اميد اينکه بتوانيم آن را حل کنيم و به روابط سابق خود با خوبي و خوشي ادامه دهيم .

2 ـ اعتماد به يکديگر :

آشتي کردن با ديگري ، هرگز به اين معنا نيست که ديگري شکست خورده است يا نظر او کاملاً اشتباه بوده و اين شماييد که حرف درست را زده ايد . هنگامي که قانع شديد رابطه را ادامه دهيد ، بايد بدانيد که طرف مقابل تان را همان جوري که هست قبول کنيد ، تا هنگامي که دوباره چنين موضوعي پيش آمد ، ديگر ناراحت نشويد و بدانيد که رفتار او هميشه بدين سبک است . نکته ديگر اينکه هميشه حق با شما نيست .ارتباط با ديگران مسلماً مهمتر از آن است که در روابط خود به دنبال مقصر بگرديد زيرا اشخاصي که اينگونه هستند ، بعد از اين که مقصر را پيدا کردند ،مدام عادت دارند به او بگويند : « تو اشتباه کردي ، تو اين کار را انجام دادي » و خودشان باعث قطع رابطه مي شوند . براي بازگشت ، آشتي و مصالحه کردن بايد قبول کنيم يکديگر را همان طوري که هستيم بپذيريم و هيچ يک برتر از ديگري نيست .

3 ـ از لحاظ روحي خود را براي آشتي آماده کنيد و بعد پيش برويد :

اگر احساس مي کنيد که حتي يک درصد براي سازش آمادگي نداريد به هيچ وجه پيش نرويد ، زيرا ممکن است صحبتي شود و شما کنترل خود را از دست دهيد و اوضاع از اينکه هست بدتر شود . براي همين گفته مي شود که از لحاظ روحي آمادگي کامل داشته باشيد و بعد جلو برويد . شما از خود گذشتگي کنيد و عليرغم تمامي هيجانات منفي که شما را از اين کار منع مي کند ، باز هم به سمت طرف مقابل برويد . اين کار شما باعث مي شود که او از کرده ي خود پشيمان شود و ارزش شما را بهتر درک کند . در دعواها به تنهايي پيش نرويد و قضاوت پيش از موعد نداشته باشيد و مانند نوجوانان پرخاشجو و يکه تاز نباشيد . شما بايد فرقي با نوجوانان داشته باشيد يا نه !

4 ـ اثر کلمات که در روابط استفاده مي کنيد نقش به سزايي دارد :

اينکه کسي قادر باشد به وسيله ي صحبت کردن رابطه برقرار کند خوب است ، اما بايد در صحبت هاي خود دقت کنيد و بدانيد چه کلمه اي را در کجا به کار ببريد . راههاي زيادي براي برقراري رابطه وجود دارد ، مثلاً کارهايي که با استفاده از اجزاي صورت يا بدن خود انجام مي دهيد . براي مثال با رئيس يا دوست تان دعوايي داريد ولي به دليل احترام زيادي که براي او قايل هستيد يا مقام بالايي که آن شخص دارد ، نمي خواهيد با او وارد بحث و جدل شويد . براي همين هنگامي که او بر مي گردد و در واقع از ديد او خارج هستيد و قادر به ديدن شما نيست ، براي او شکلک در مي آوريد . او اين حرکت شما را نمي بيند و حتي روحش نيز از اين کار خبر ندارد ، ولي شما به نوعي با اين کار خود که براي او شکلک درآورده ايد يا به او دهن کجي کرده ايد يا هر کار ديگري که با اجزاي صورت يا بدن تان انجام مي دهيد ، باعث مي شود که از درون احساس خوبي داشته باشيد و از همه مهمتر اين احساس را داريد که با اين کار ، خود را از درون ارضا کرده ايد .

5 ـ نوع آخر مخصوص دعواهاي همسران است :

همسران با يکديگر دعوا دارند اما دوباره در اين جا متذکر مي شويم هنگامي که مي بينيد کار دعوا دارد بالا مي گيرد و به قول ما ايراني ها :«کار دارد به جاهاي باريک کشيده مي شود » خود را کنار بکشيد و اجازه ندهيد دعوا بالاتر رود و در همان جا به بحث تان خاتمه دهيد .
کار فوق العاده سختي است ، اما خشم خود را پنهان کنيد و اجازه ندهيد که همسرتان متوجه شود هنوز ناراحت و عصباني هستيد تا او هم مصمم شود و دعوا را به پايان رساند . هنگامي که گفتگوي تان به دعوا رسيد ، ادامه اين گفتگو فايده اي ندارد و هر لحظه موقعيت و حريم هايي که در زندگي مشترک بين همسران وجود دارد را به مخاطره مي اندازد . به همسر خود نشان دهيد عليرغم تمام اشتباهاتي که ممکن است انجام دهد ، باز هم او را دوست داريد . اين روشي است براي اينکه به او بگوييم که واقعاً قصد آشتي کردن داريم .
منبع:منبع:مجله خدايا کمکم کن،شماره 6




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط