اولین کاری که باید بکنید این است که مسئولیت را نه بهعنوان یک بار بلکه بهعنوان یک لذت برای کودکتان تعریف کنید. همهی بچهها خود را به عنوان فردی مسئولیت پذیر و قدرتمند میبینند و فکر میکنند توانایی انجام هر کاری را دارند. آنها برای داشتن اعتماد به نفس و برای معنی دادن به زندگیشان، به این اطمینان نیاز دارند. کودکان نمیخواهند فقط نازپرورده باشند. آنها هم مانند ما نیاز دارند که احساس کنند برای دنیا مهم هستند و کارهایشان تأثیر مثبتی بر روی دنیا میگذارد. پس نیازی نیست کاری کنید که فرزندتان با مسئولیت پذیری کارهایش را انجام بدهد، فقط کافی است به او یاد بدهید این قدرت را دارد که تأثیر مثبتی روی دنیا بگذارد.
در نهایت فرزندان شما همانقدر که آنها را تشویق کنید، مسئولیت پذیر میشوند. در این مقاله ۱۵ روش را معرفی میکنیم که برای افزایش مسئولیت پذیری در کودکان نقش مؤثری دارند، به علاوه فهرستی از مسئولیتهای مناسب برای سن آنها را هم معرفی میکنیم.
توجه داشته باشید که این فهرستها بیشتر روی حیطهی تحت کنترل فرزند شما تمرکز دارند نه کارهایی که انتظار دارید فرزندتان انجام بدهد. دلیل این تمرکز این است که وقتی روی فهرستی از کارهایی تمرکز میکنید که کودکتان «باید» انجام بدهد، اگر بگویید «با این سن و سال دیگه خودت باید اتاقت رو تمیز کنی!» در نهایت دچار جنگ و مرافعه میشوید. در عوض اگر به کودکتان کمک کنید که کنترل زندگی خودش را به عهده بگیرد و هرجا لازم بود او را تشویق کنید که مهارتهای جدیدی یاد بگیرد، آنوقت کودکتان خودش میخواهد مسئولیتهای جدید را بپذیرد. به جای اینکه از او انتظار مسئولیت پذیری داشته باشید، باید او را تشویق کنید خودش مسئولیتهای جدید را بپذیرد. این تغییر آهسته اتفاق میافتد، ولی واقعا تغییر مهمی در زندگی فرزند شماست.
۱. کودک باید یاد بگیرد خودش وسایل یا خرابکاریهایش را جمع کند
در ابتدا با مهربانی به فرزندتان کمک کنید تا کارهایش را انجام بدهد، او در نهایت یاد میگیرد خودش به تنهایی از پسِ آنها بربیاید. اگر با مهربانی و خوشرویی به بچهها کمک کنید، مسئولیتهایشان را زودتر یاد میگیرند. پس به خاطر کثیفکاریها ناراحت نشوید. وقتی کودک نوپای شما شیر را روی زمین میریزد، بگویید: «اشکال نداره، با هم تمیزش میکنیم» و بعد خودتان یک دستمال بردارید و یکی هم به او بدهید. وقتی کودک پیشدبستانی شما کفشهایش را سر راه رها میکند، کفشها را به دست او بدهید و از او بخواهید آنها را سر جایشان بگذارد، با مهربانی به او بگویید: «همیشه وسایلمون رو سر جاش میذاریم.»این کار را تا وقتی بچهها بزرگ شوند باید به روشهای مختلف انجام بدهید. اگر با مهربانی و خوشرفتاری به کودکتان تذکر بدهید و کمکش کنید، او هم ناراحت نمیشود و غر نمیزند. وقتی که با مهربانی به بچهها میگویید: «همیشه وسایلمون رو سر جاش میذاریم»، «اشکال نداره من کمکت میکنم»، «بیا این دستمال رو بگیر، من هم اسفنج رو میارم»، هم زندگی با آنها راحتتر میشود و هم شهروندان بهتری میشوند.
۲. به بچهها فرصت بدهید به دیگران کمک کنند
همهی بچهها همیشه به روشهای مختلف به ما کمک میکنند. این روشها را پیدا کنید و درمورد آنها نظر بدهید. مثلا وقتی فرزندتان در حال آواز خواندن است، با برادر کوچکترش مهربان است و… به این کارهایش توجه کنید. به هر رفتاری که توجه کنید، همان رفتار رشد میکند و تقویت میشود.با بالا رفتن سن کودک، کمکهای او هم داخل خانه و هم بیرون آن، باید افزایش پیدا کنند.
کودکان نیاز دارند دو نوع مسئولیت را بپذیرند:
مراقبت از خودشان؛
کمک کردن به رفاه خانواده.
تحقیقات نشان دادهاند کودکانی که در کارهای خانه کمک میکنند، در مقایسه با کودکانی که فقط از خودشان مراقبت میکنند، در سایر موقعیتها هم بیشتر به خانواده کمک میکنند.
البته نمیتوانید انتظار داشته باشید یکشبه رفتار کودکتان عوض شود و در کارها به شما کمک کند. بهتر است با توجه به سن کودک، کمکم مسئولیتهای او را افزایش بدهید. از کودک نوپایتان بخواهید دستمالها را روی میز بگذارد، کودک سهساله میتواند بشقابها را روی میز بگذارد، چهارسالهها میتوانند جورابها را جفت کنند، پنجسالهها میتوانند تختخوابشان را مرتب کنند، ششسالهها میتوانند میز را جمع کنند، هفتسالهها گلها را آب میدهند و هشتسالهها میتوانند لباسها را تا کنند.
۳. به یاد داشته باشید بچهها معمولا دلشان نمیخواهد کارهای خانه را انجام بدهند
اگر میخواهید فرزندتان کارهای خانه را با اشتیاق و نه از سرِ اجبار انجام بدهد، او را «مجبور» نکنید بدون شما کارهای خانه را انجام بدهد، مگر اینکه این کارها بخشی از برنامهی روزانهی او باشند یا خودش مقاومتی در برابر آنها نداشته باشد. هدف شما این نیست که کارها انجام شوند، هدف این است کودکتان را طوری تربیت کنید که از مسئولیت پذیری و کمککردن لذت ببرد. کاری کنید موقع انجام کار به او خوش بگذرد. هرقدر که لازم است او را تشویق کنید و به او کمک کنید. شاید لازم باشد چند بار کنارش بنشینید و روش انجام کارها را به او یاد بدهید. باید بدانید که این کمککردن خیلی سختتر از آن است که خودِ کار را انجام بدهید. به خودتان یادآوری کنید که انجام این کارها لذتبخش هستند، این دیدگاه را به کودکتان هم یاد بدهید و در نهایت، اجازه بدهید او هم لذت تمامکردن کار را تجربه کند. بالاخره روزی میتواند کارها را به تنهایی انجام بدهد. اگر از کارش لذت ببرد، این روز خیلی سریعتر خواهد رسید.
۴. به کودک اجازه بدهید «خودش کارها را انجام بدهد»، شما فقط «کمک کنید»
بله میدانیم این کار همیشه برای شما سختتر است، اما کودک بالاخره باید یاد بگیرد خودش کارها را انجام بدهد. کودکان نوپا خیلی دلشان میخواهد با دنیای فیزیکی اطرافشان آشنا شوند. وقتی ما به آنها کمک میکنیم، کمکم وارد دنیای مسئولیت پذیری میشوند. شما میخواهید به کودک خود کمک کنید تا لذت کمککردن را درک کند. این خیلی مهمتر از این است که کار شما بهتر و سریعتر پیش برود. بهیاد داشته باشید که وقتی با کودک خود ارتباط برقرار میکنید، او هم تشویق میشود که بیشتر کمک کند.
۵. به فرزندتان دستور ندهید، از او بخواهید خودش فکر کند
مثلا اگر بچه اولِ صبح خوابش میآید یا حوصله ندارد، سر او داد نزنید که «زودباش دندونات رو مسواک بزن! کیفت رو آماده کردی؟ و…»، در عوض از او بپرسید: «حالا باید چیکار کنی تا آماده شی بری مدرسه؟» هدف این است که کاری کنید کودک روی مسئولیتهای خود تمرکز کند، هر روز صبح این کارها را تکرار کند تا بالاخره یاد بگیرد کارهایش را خودش انجام بدهد.
۶. یک برنامهی روزانه به او بدهید
نظم و برنامهریزی در زندگی کودکان بسیار اساسی است، یکی از مهمترین دلایلش هم این است که به آنها فرصتهای زیادی میدهد تا بتوانند خودشان را مدیریت کنند. ابتدا، برنامهی زمان خواب و جمع کردن اسباببازیها و آماده شدن در صبح را به آنها یاد بدهید. بعد از آن میتوانند عادات درس خواندن و نظافت شخصی را بهدرستی یاد بگیرند. در نهایت مهارتهای اولیهی زندگی را از طریق تکرار کارهای خانه مانند شستن لباسها و آماده کردن یک غذای ساده، یاد میگیرند.
۷. به کودک خود یاد بدهید برای ارتباط با دیگران احساس مسئولیت کند
وقتی دختر شما احساسات برادر کوچک خود را جریحهدار میکند، او را مجبور به عذرخواهی نکنید. در اینصورت عذرخواهی او واقعی نخواهد بود و به برادرش هم کمکی نمیکند. در عوض به احساسات دختر خود گوش بدهید و به او کمک کنید از احساسات پیچیدهی خود سر در بیاورد، مخصوصا احساساتی که باعث شدهاند با برادر خود پرخاشگری کند. بعد از آن، وقتی که حالش بهتر شد، از او بپرسید چه کاری میتواند بکند که رابطهی خود را با برادرش بهتر کند. شاید آمادهی عذرخواهی باشد. ولی شاید هم با عذرخواهی احساس کند غرورش شکسته میشود و ترجیح بدهد به جای آن یک داستان برای برادرش بخواند، به او کمک کند میز را بچیند یا او را محکم بغل کند. این به کودکان یاد میدهد که رفتارشان با دیگران میتواند عواقبی داشته باشد. آنها وظیفه دارند که اگر خرابکاری کردند، خودشان آن را درست کنند. ولی چون شما او را مجبور نکردهاید، باید خودش انتخاب کند که اشتباهش را جبران کند، این باعث میشود احساس بهتری پیدا کند و در نهایت باعث میشود بخواهد دوباره این کار را تکرار کند.
۸. کودک خود را تشویق کنید در جبران خسارتی که زده کمک کند
اگر کودک شما کتابی که به امانت گرفته بود یا موبایلش را گم کرد، با توپ شیشهی پنجره را شکست یا اسباببازی دوستش را خراب کرد، بهتر است با پول ماهیانهاش این خسارتها را جبران کند. آنوقت خیلی بعید خواهد بود که این کارها را تکرار کند.
۹. در نجات دادن کودک خود از یک شرایط سخت، خیلی عجله نکنید
برای حل مشکلات او در دسترس باشید، به او کمک کنید احساسات و ترسهای خود را بشناسد و مطمئن شوید که از مشکلات فرار نمیکند. به او اجازه بدهید خودش با مشکلاتش کنار بیاید، حالا چه عذرخواهی کردن باشد چه جبران کردن خسارتی که ایجاد شده است.
۱۰. با مسئولیت پذیری خود، الگوی کودکتان باشید
دلیل کارهایتان را توضیح بدهید:«خیلی سخته که این آشغالا رو تا ماشین حمل کنیم، ولی هیچ سطل آشغالی این اطراف نیست و ما هیچوقت آشغالا رو روی زمین نمیریزیم.»
«این تابلو یعنی این پارکینگ مختص افراد معلوله، پس نمیتونیم اینجا پارک کنیم.»
قولهایی را که به کودکتان میدهید عملی کنید. بهانه نیاورید. اگر شما روی حرفتان نایستید، چرا او باید مسئولیت پذیر باشد و به قولهایی که به شما میدهد عمل کند؟
۱۱. هرگز به فرزند خود نگویید «بیمسئولیت»
وقتی به فرزندتان چنین برچسبی میزنید، او نیز همین باور را در مورد خودش پیدا میکند و در نهایت بیمسئولیت میشود. در عوض به او مهارتهایی را یاد بدهید که برای مسئولیت پذیری به آنها نیاز دارد. مثلا اگر همیشه کتاب یا دفترش را در مدرسه جا میگذارد، به او بگویید باید حواسش را جمع و همهی وسایلش را چک کند تا چیزی را فراموش نکند.
۱۲. به کودک خود یاد بدهید برنامههایش را بنویسد
نوشتن برنامههای روزانه ممکن است بیاستفاده به نظر برسد، ولی در قرن بیست و یکم همهی بچهها باید تا دبیرستان این مهارت را بیاموزند وگرنه نمیتوانند به همهی کارهایشان برسند. هرچه زودتر این مهارت را به فرزندتان بیاموزید، بهتر است. کافی است یک تکه کاغذ بردارید، ساعتهای روز را سمت چپ بنویسید و از فرزند خود بپرسید این آخر هفته باید چهکار کند. مثلا بنویسید مسابقهی فوتبال، تمرین پیانو، جشن تولد و همهی مراحل پروژهی علوم، مثلا خرید مواد لازم، درست کردن کاردستی، نوشتن و چاپ کردن توضیحات آن. کارهای تفریحاتی را هم بنویسید، مثلا بستنی خوردن با پدر، استراحت کردن و موسیقی گوش دادن. این کار به خیلی از بچهها کمک میکند استرس خود را کمتر کنند چون از قبل میدانند که چه کارهایی را باید انجام بدهند. از همه مهمتر اینکه این کار به آنها یاد میدهد زمان خود را مدیریت کنند و در مورد مسئولیتهای خود حساس باشند.
۱۳. همهی کودکان نیاز دارند کار کردن برای پول را تجربه کنند
همهی کودکان نیاز دارند برای بهدست آوردن پول کار کنند و مسئولیت واقعی در دنیای واقعی را تجربه کنند. در ابتدا به کودک هشتسالهی خود پول بدهید تا کارهایی را انجام بدهد که معمولا نمیکند (مثلا شستن ماشین یا هرس کردن باغ)، بعد او را تشویق کنید کارهایی را در محله انجام بدهد (مثلا در زمستان برفها را پارو کند)، کمکم کارهایی مثل نگهداشتن بچه یا کمک کردن به مادر را هم به او واگذار کنید و در نهایت شغلهای تابستانی برای او پیدا کنید. کار کردن بیرون از خانه برای پول درآوردن، یکی از بهترین روشهای افزایش مسئولیت پذیری در کودکان است.
۱۴. در خانه کسی را سرزنش نکنید
طبیعی است که وقتی مشکلی پیش میآید، همهی ما به دنبال کسی میگردیم تا سرزنشش کنیم. انگار که سرزنش کردن دیگران باعث میشود این حادثه دیگر اتفاق نیفتد یا مسئولیت ما را کمتر میکند. در واقع سرزنش کردن دیگران باعث میشود همهی اعضای خانواده رنجیده شوند و به جای جبران کردن اشتباهشان، درصدد تلافی باشند. این مسئله یکی از اصلیترین دلایل دروغگویی فرزندان به والدین است. از آن بدتر اینکه وقتی فرزند خود را سرزنش میکنیم، او (حتی شده در ذهن خود) به دنبال دلایلی میگردد تا ثابت کند تقصیر او نبوده است، بنابراین احتمال اینکه مسئولیت اشتباه خود را به عهده بگیرد کمتر و احتمال تکرار کردن این اشتباه بیشتر است.سرزنش کردن نقطه مقابلِ عشق بدون شرط است. پس چرا این کار را انجام میدهیم؟ چون با این کار احساس قدرت بیشتری میکنیم، چون نمیتوانیم تحمل کنیم که احتمالا تا حدی (هرچند کم) تقصیر خودمان هم بوده است. پس به جای اینکه کسی را سرزنش کنید، تا آنجا که میتوانید مسئولیت را بپذیرید، ولی هرگز خودخوری نکنید (چون باید الگوی فرزندتان هم باشید)، پس فقط شرایط را قبول کنید. همیشه از روش قبول کردن شرایط به راهحلهای بهتری میرسید تا از روش سرزنش کردن.
۱۵. به کودکتان یاد بدهید «خودش» باشد
به قول النور روزولت: «هرکس نه تنها حق دارد که منحصربهفرد باشد، بلکه باید در این راه تلاش هم بکند.» تحقیقات نشان دادهاند افرادی که در شرایط مختلف مسئولیت پذیر هستند، تمایل دارند که متفاوت باشند و از کسی تقلید نکنند. این دقیقا مدلی است که فرزند شما باید باشد.
مسئولیتهای متناسب با سن
متناسب با سن یعنی چه؟ این فهرست یک ایدهی کلی به شما میدهد، ولی واضح است که باید این فهرست را مطابق با فرزند و شرایط خانوادگی خود تغییر بدهید. به یاد داشته باشید که باید کمکم میزان آزادی و مسئولیتی را که به کودک خود میدهید، افزایش بدهید. تا آنجایی که لازم است به او کمک کنید هر مرحله را به پایان برساند و بالاخره کاملا آن را یاد بگیرد. هر بخش چند سال را دربرمیگیرد. پس به کودکانی که در ابتدای هر دورهی سنی هستند، خیلی سخت نگیرید چون آنها تازه میخواهند مسئولیتهای جدید را به عهده بگیرند.دوباره تکرار میکنم، به یاد داشته باشید که این فهرستها روی میزان کنترل کودک شما تمرکز میکنند، نه روی کارهایی که آنها باید انجام بدهند.
کودکان نوپا چه مسئولیتهایی را میتوانند بهعهده بگیرند؟
مراقبت از خود، با توجه به محدودیتهای کودک و میزان امنیت او؛تمیز کردن خرابکاریهای خود (مثلا وقتی یک لیوان آب روی میز میریزد، بهتر است با کمک یکدیگر میز را تمیز کنید)؛
انتخاب کند چه لباسی بپوشد (با محدودیت فصلی، مناسب بودن لباس و امنیت)؛
چقدر غذا بخورد (شما بگویید چه غذایی، کودک تصمیم میگیرد چقدر)؛
خودش غذایش را بخورد (مگر اینکه درخواستِ کمک کند)؛
خودش بگوید چه کتابی برایش بخوانید؛
با چه اسباببازیهایی بازی کند؛
چه اسباببازیهایی را به دیگران بدهد (قبل از اینکه دوستانش برسند، بقیهی اسباببازیها را بردارید!)؛
کی به دستشویی برود (از او بپرسید: «قبل از اینکه بریم بیرون میخوای بری دستشویی؟» ولی قبل از آن باید بداند چطور بدن خود را چک کند و نشانهها را بشناسد. مگر اینکه بخواهد تا سالهای سال شما او را به دستشویی ببرید!).
کودکان پیشدبستانی (۳ تا ۵ سالهها) چه مسئولیتهایی را میتوانند به عهده بگیرند؟
همهی مواردی که ذکر شده، به علاوهی:لباسهایش را مدیریت کند (انتخاب کردن آنها، از بین موارد انتخابی که شما در اختیارش میگذارید. نگهداری و مرتب کردن آنها در دستههایی منظم بر اساس نوع)؛
اتاق خودش را مدیریت کند (مثلا خود بچه تصمیم بگیرد چه چیز را به دیوار بچسباند، البته انتخابش باید منطقی باشد. والدین کمک میکنند وسایلش را مرتب کند و به او کمک میکنند تا همه جا تمیز شود)؛
چه بخورد (البته قبل از آن باید دسترسی به غذاهای ناسالم را محدود کنید)؛
چه موقع با چه اسباببازیهایی بازی کند؛
تصمیم بگیرد به مهمانیهایی که دعوت شده است، برود یا نه (البته به جز مهمانیهای خانوادگی که اجباری هستند)؛
تصمیم بگیرد به چه کسی اجازهی وارد شدن به اتاقش را بدهد.
بچههای ۶ تا ۹ سال، چه مسئولیتهایی را میتوانند بهعهده بگیرند؟
همهی موارد بالا به علاوهی:مدلمویش را انتخاب کند (با توجه به استانداردهای معمول مو)؛
اینکه کجای میز بنشیند؛
در انجام کارهای سادهی خانه کمک کند؛
اینکه با پول ماهیانهی خود چه بخرد؛
تکالیف مدرسهاش را انجام بدهد؛
از شب قبل کیف مدرسهاش را آماده کند؛
اینکه چطور وقت خود را بگذراند (بعد از مسئولیتهای اولیه مثل تکالیف مدرسه)؛
اینکه یک ساز موسیقی یاد بگیرد یا به یک کلاس برود یا … ؛
تصمیم بگیرد چه ورزش یا فعالیت بدنیای انجام بدهد (با توجه به تحقیقاتی که در این مورد انجام شده است، فعالیتهای بدنی حتما باید انجام شوند، ولی بچه میتواند خودش نوع ورزش را انتخاب کند)؛
بتواند یک غذای ساده یا یک میانوعده برای خودش درست کند.
نوجوان (۱۰ تا ۱۲ ساله) چه مسئولیتهایی را میتواند بهعهده بگیرد؟
همهی موارد بالا به علاوهی:نظافت شخصی (گرفتن ناخنها، مرتب کردن مو و غیره) را خودش انجام بدهد؛
با دوستانش در محله قدم بزند یا بازی کند، به شرط اینکه خیلی از منزل دور نشود؛
تنها ماندن در خانه را تجربه کند (البته با محدودیتهایی که شما برایش تعیین میکنید).
نوجوان (۱۳ تا ۱۵ ساله) چه مسئولیتهایی را میتواند بهعهده بگیرد؟
همهی موارد بالا به علاوهی:صبحها خودش از خواب بیدار شود (اگر لازم شد شما وارد عمل شوید)؛
لباسهایش را خودش بشوید یا خودش لباسهای کثیفش را جمع کند و داخل ماشین لباسشویی بیندازد؛
تنهایی سوار اتوبوس یا مترو شود؛
با دوستانش به سینما برود؛
با نگهداری از کودکان یا شغلهای دیگر پول دربیاورد؛
پولهایش را مدیریت کند.
منبع: سایت چطور