پرسشهایی پیرامون رجعت (1)

شيعه اماميه معتقد است كه پس از ظهور حضرت مهدى عليه السلام و تشكيل حكومت عدل الهى در سرتاسر جهان گروهى از اولياى الهى و دوست داران خاندان رسالت و برخى از معاندان و دشمنان خاندان وحى كه از دنيا رفته اند به دنيا باز مى گردند. اولياى الهى و صالحان با ديدن حاكميت حق و عدل و گسترده گيتى شادمان مى شوند. و نيز پرتويى از ثمرات ايمان و اعمال صالح خود را در دنيا مشاهده مى نمايند. معاندان و دشمنان اهل بيت عليهم السلام نيز بخشى از جزاى اعمال
شنبه، 2 آبان 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پرسشهایی پیرامون رجعت (1)
پرسشهایی پیرامون رجعت (1)
پرسشهایی پیرامون رجعت (1)





رجعت به چه معنا است ؟

شيعه اماميه معتقد است كه پس از ظهور حضرت مهدى عليه السلام و تشكيل حكومت عدل الهى در سرتاسر جهان گروهى از اولياى الهى و دوست داران خاندان رسالت و برخى از معاندان و دشمنان خاندان وحى كه از دنيا رفته اند به دنيا باز مى گردند. اولياى الهى و صالحان با ديدن حاكميت حق و عدل و گسترده گيتى شادمان مى شوند. و نيز پرتويى از ثمرات ايمان و اعمال صالح خود را در دنيا مشاهده مى نمايند. معاندان و دشمنان اهل بيت عليهم السلام نيز بخشى از جزاى اعمال ناشايست خود را در اين دنيا مشاهده كرده و به كيفر آن خواهند رسيد.

سابقه اعتقاد به رجعت از چه زمانى است ؟

اعتقاد به رجعت از مباحث ريشه دارى است كه اعتقاد به آن از خصوصيات مكتب اهل بيت عليهم السلام است . گر چه اصل اين عقيده سرچشمه قرآنى داشته و در احاديث رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز به آن اشاره شده است . لذا با مراجعه به كتاب هاى تراجم اهل سنت مشاهده مى نماييم كه از اماميه با اين اعتقاد ياد مى كنند. در بين اصحاب امامان نيز مشاهده شده كه با مخالفان خود بر سر اين عقيده مباحثات زيادى داشته اند كه از آن جمله به مباحثات مومن الطاق با ابو حنيفه مى توان اشاره كرد.
به همين جهت در طول تاريخ اسلام ، علماى شيعه سعى زيادى در راه تثبيت اين عقيده داشته اند به حدى كه برخى در اين باره كتاب تاءليف كرده اند.
شيخ صدوق رحمة الله عليه مى فرمايد: (( قول صحيح آن است كه رجعت در ميان امت هاى پيشين بود است ، و پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: هر آنچه در بين امت هاى پيشين اتفاق افتاده در اين امت نيز اتفاق خواهد افتاد ، پس واجب است كه در اين امت نيز رجعت باشد )) . (1)
شيخ مفيد رحمة الله عليه مى فرمايد: (( خداوند متعال گروهى از امت محمد صلى الله عليه و آله را بعد از وفاتشان و قبل از روز قيامت محشور خواهد نمود و اين عقيده مختص به آل محمد صلى الله عليه و آله است و قرآن نيز بر آن شاهد مى باشد )) . (2)
سيد مرتضى مى فرمايد: (( از اعتقادات شيعه آن است كه خداوند متعال هنگام ظهور امام مهدى عليه السلام گروهى از شيعيان را كه از دنيا رفته اند باز مى گرداند تا به ثواب يارى و نصرت آن حضرت نايل شده و دولت او را مشاهده نمايند. همچنين گروهى از دشمنان را باز مى گرداند تا انتقامش را از آنان بستاند )) . (3)

آيا رجعت از ضروريات تشيع است ؟

اصل اعتقاد به رجعت مطابق راى گروهى از علماى اماميه از ضروريات مذهب به حساب مى آيد؛
شيخ حر عاملى مى فرمايد: (( همانا ثبوت رجعت نزد همه علماى معروف و مصنفين مشهور از ضروريات مذهب اماميه به حساب مى آيد و حتى عامه نيز از اين موضوع باخبرند )) . (4)
مرحوم مجلسى مى فرمايد: (( همانا اعتقاد به رجعت در همه عصرها مورد اجماع شيعه بوده و اين مساءله مانند خورشيد در وسط روز معلوم است )) . (5)
علامه طباطبايى رحمة الله عليه مى فرمايد: (( روايات رجعت از طريق اهل بيت عليهم السلام به تواتر معنوى به ما رسيده است )) . (6)
گر چه در معناى (( رجعت )) بين علما اختلاف شده و برخى آن را به معناى رجعت دولت گرفته اند ، اما در اصل عقيده به رجعت اتفاق است ، بلكه معناى معهود آن كه همان بازگشت به اين دنيا در عصر ظهور است معناى مشهور نزد علماى شيعه است .

چرا متكلمين بحث از رجعت را در علم كلام مطرح مى كنند؟

عوامل مختلفى در بحث از رجعت در علم كلام وجود دارد كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم :
1- رجعت از امور اعتقادى است كه در روايات بسيارى به آن اشاره شده است .
2- رجعت با مساءله امامت ارتباط دارد ، زيرا به اين نكته اشاره دارد كه امامان شيعه مورد ظلم و تعدى قرار گرفته اند و لذا در عصر حكومت حضرت مهدى عليه السلام بازگشته و حكومت خواهند كرد.
3- رجعت از آنجا كه از علايم قيامت و مربوط به معاد است لذا در عقايد بحث مى شود.
4- رجعت زمينه ساز اعتقاد به معاد است ، زيرا همان گونه كه غيبت صغرا زمينه ساز غيبت كبرا و همواركننده آن بود ، قيامت صغرا نيز كه همان رجعت است همواركننده قيامت كبرا خواهد بود.
5- رجعت با مساءله ثواب و عقاب نيز ارتباط دارد زيرا در آن نشانه هايى است از عقاب و ثواب براى كسانى كه در كمال كفر و يا ايمان به سر برده اند.

درباره رجعت چه ديدگاه هايى وجود دارد؟

در مورد رجعت در اين دنيا ديدگاه هايى وجود دارد:
1- رجعت همانند تمثلاتى است براى ارواح مومنين و ائمه اهل بيت عليهم السلام كه از دنيا رفته اند و دوباره روح آنان ظهور كرده تصرفاتى در اين عالم خواهند نمود.
اين تفسير گر چه به برخى از فلاسفه از قبيل : شاه آبادى و رفيعى قزوينى نسبت داده شده ولى با ظواهر ادله سازگارى ندارد.
2- مقصود از رجعت ظهور امام زمان عليه السلام و رجوع او به مردم به جهت اقامه توحيد و عدل است . اصل اين معنا گر چه صحيح است ولى اطلاق رجعت بر آن خلاف ظاهر ادله است .
3- مقصود از رجعت رجوع عده اى از اموات به اين دنيا به جهت مصالحى خاص در عصر حكومت حضرت مهدى عليه السلام است . اين قول راى مشهور و موافق ظواهر ادله مى باشد.

آيا دليل عقلى بر ضرورت رجعت وجود دارد؟

برخى از بزرگان براى اثبات ضرورت رجعت به ادله عقلى تمسك كرده اند. اينك به برخى از آنها اشاره مى كنيم :
دليل اول : قسر دائم يا اكثرى محال است
تقرير دليل :
الف : روح و نفس ناطقه علاقه تام به بدن عنصرى دارد و لذا هر گاه بعد از مرگ توجه آن به بدن طبيعى به نحو كامل حاصل شود زندگى جديد ممكن است .
ب : هر حقيقت خاصيت و اثرى دارد لذا پيامبر و امام داراى قوه تكميل و تعليم نسبت به جميع بشر است تا روز قيامت .
ج : در حكمت به اثبات رسيده كه قسر دائمى يا اكثرى محال است ، يعنى هر طبيعت و حقيقتى محال است كه در هيچ وقت يا در اكثر اوقات از خاصيتش محروم گردد.
نتيجه : اينكه رجوع پيامبر و امامان عليهم السلام به دنيا از آنجا كه در زمان حياتشان نسبت به تعليم عموم بشر به فعليت نرسيده ، ضرورى است .
دليل دوم : ضرورت تداوم راه مصلحان
تقرير دليل :
الف : هر شخص انقلابى كه در صدد برپايى نهضتى بزرگ در سطح جامعه است احتياج به جانشينانى دارد كه اصول ترسيم شده از ناحيه او را تبيين و تطبيق نمايند. و لذا بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله دوازده امام عليه السلام منصوب شدند.
ب : مطابق روايات شيعه و سنى امامان بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله تا روز قيامت دوازده نفرند.
ج : امام دوازدهم حضرت مهدى عليه السلام بزرگ ترين قيام كننده جهانى است كه با هدف برپايى حكومت عدل توحيدى در سطح جهان قيام خواهد نمود.
د : اين گونه قيام نياز به آمدن اشخاصى بعد از او دارد كه ادامه دهنده راه او در زمينه تبيين و تطبيق منويات و اصول نهضت او باشند كه همانند او از مقام عصمت برخوردارند.
نتيجه : ضرورت رجعت اهل بيت عليهم السلام .
دليل سوم : فطرى بودن رجعت
تقرير دليل :
الف : ضرورت حكومت عدل عالمى ، فطرى بشر است .
ب : عمر حضرت بعد از ظهور عادى خواهد بود ، زيرا اصل در عدم اعجاز است .
ج : مطابق قاعده و روايات مدت حكومت عدل توحيدى طولانى خواهد بود.
د : بايد كسانى باشند مثل خود حضرت كه ادامه دهنده راه او هستند.
نتيجه : ضرورت رجعت .
غير از اين ادله عقلى جهات ديگرى وجود دارد كه اعتقاد به رجعت را ضرورى مى سازد:
1- وجود روايات فراوان در موضوع رجعت .
2- رجعت ، با مساءله امامت گره خورده و اشاره به مظلوميت اهل بيت عليهم السلام دارد.
3- رجعت زمينه ساز اعتقاد به معاد است و اعتقاد مردم را به قيامت كبرا هموار مى سازد.
4- عقيده به رجعت اثر ترتيبى در جامعه دارد ، زيرا از آنجا كه عصر ظهور به مانند بهشت روى زمين است كه در آن انسان هاى بسيار خوب و بسيار بد رجعت مى كنند ، لذا اين عقيده مشوق انسان بر كار خوب است تا به اين فضيلت يعنى زندگى در بهشت زمين در عصر ظهور با رجعت نايل آيد.

پي نوشت :

1- اعتقادات صدوق ، ص 41 و 42.
2- المسائل السروية ، ص 32؛ بحارالانوار ، ج 53 ، ص 136.
3- رسائل الشريف المرتضى ، ج 1 ، ص 25.
4- الايقاظ من الهجعة ، ص 60.
5- بحارالانوار ، ج 53 ، ص 123.
6- الميزان ، ج 2 ، ص 107.

منبع:www.ghadeer.org




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما