10 آبان 1388 / 13 ذی القعده 1430 / 1 نوامبر 2009 |
1) شهادت آيتاللَّه "سيدمحمدعلي قاضي طباطبايي" اولين شهيد محراب توسط گروه فرقان (1358ش) آيتاللَّه سيدمحمدعلي قاضي طباطبايي در سال 1292ش (1331 ق) در تبريز ديده به جهان گشود.تحصيلات مقدماتي علوم ديني را در زادگاهش فراگرفت و در 25 سالگي راهي حوزه علميه قم شد. آيتاللَّهقاضي در قم از محضر حضرات آيات عظام سيد محمدرضا موسوي گلپايگاني، سيدمحمد حجت كوه كمرهاي، سيد صدر الدين صدر، سيد حسين بروجردي و حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) كسب فيض كرد و به مدارج والايي در علم رسيد. وي همچنين پس از مدتي راهي نجف اشرف گرديد و از درس آيات عظام سيد محسن حكيم، عبدالحسين رشتي و علامه محمدحسن كاشف الغطاء استفادههاي شاياني برد. آيتاللَّه قاضي در سال 1331 ش به تبريز رفت و نمايندگي حضرت امام را عهده دار گرديد. با شروع نهضت اسلامي در سال 1341 ش، مبارزات ايشان عليه رژيم پهلوي اوج گرفت و در اين راه سختيهاي زندان، شكنجه و تبعيد را به جان خريد. به ابتكار اين مجاهد نستوه و ديگر ياران انقلاب بود كه مراسم چهلم شهداي قيام 19 دي 1356 قم، در 29 بهمن آن سال در تبريز برگزار شد كه در آن حماسهاي جاودان در تاريخ انقلاب اسلامي به ثبت رسيد. آيتاللَّه قاضي طباطبايي پس از پيروزي انقلاب اسلامي از سوي امام خميني(رحمت الله علیه) به عنوان نماينده تمام الاختيار و امام جمعه تبريز منصوب و در آن خطّه مشغول به خدمت شد. اين مجاهد سترگ علاوه بر فعاليتهاي سياسي و اجتماعي به امور علمي نيز اهتمام ويژهاي داشت و در طول ساليان عمر پر بركت خويش بيش از چهل اثر ارزنده از خود به يادگار گذاشت كه الاجتهاد و التقليد، تاريخ قضا در اسلام، حديقةُالصّالحين، علم امام، رساله در نماز جمعه و الفوائد از آن جملهاند. آيتاللَّه سيد محمدعلي قاضي طباطبايي در دهم آبان 1358، مصادف با عيد سعيد قربان، نماز عيد را اقامه كرده و در خطبه نماز گفت: "مرا تهديد به قتل ميكنند. من از شهادت نميترسم و آمادهام و از خدا ميخواهم." سرانجام در همان روز بعد از نماز مغرب و عشاء و در راه مراجعت به منزل، توسط منافقي از گروهك ضالّه فرقان به شهادت رسيد و در 65 سالگي به لقاي معبود شتافت. |
2) 10آبان سال1293هجري شمسي: درادامه جنگ جهاني اول دولت وقت ايران اعلام بي طرفي كرد. بيطرفي دولت ايران دراين جنگهاي بين المللي به علت ضعف سياسي حكام وقت ايران و اوضاع آشفته داخلي ناديده گرفته شد و دولتهاي مقتدرآن زمان يعني كشورهاي انگليس، روسيه و عثماني اين سرزمين را مورد تهاجم قراردادند و خسارتهاي بسياربه كشورمان تحميل كردند. |
3) 10آبان سال1365هجري شمسي: سلمان هراتي شاعر معاصر كشورمان در 27بهار زندگيش بدرود حيات گفت. هراتي در انواع قالبهاي شعري چون غزل، مثنوي، دوبيتي، رباعي و شعر نيمايي سرودههاي ارزندهاي دارد. او در سرودههايش در زمينهاي لطف به توحيد و عرفان ميپردازد. از آثار اوست «آسمان سبز، دري به خانه خورشيد و از اين ستاره تا آن ستاره». |
4) 10آبان سال1373هجري شمسي: آيت الله حاج آقا صدر از علماي معاصر درگذشت. او ازمدرسان حوزه علميه قم بود و علاوه برتدريس به تأليف نيزاشتغال داشت. ازمرحوم آيت الله صدركتب« اَلاجتهاد و التقليد به زبان عربي، استقامت بانوي كربلا و پيشواي شهيدان» باقي است. |
5) اعلام بيطرفي ايران در جريان جنگ جهاني اول (1293 ش) از حوادث مهم در دوره زمامداري كابينه ميرزا حسنخان مستوفيالممالك صدر اعظم احمد شاه قاجار، آغاز جنگ جهاني اول بود. گسترش جنگ بر وضع داخلي همه كشورهاي جهان، به ويژه ايران كه از موقعيت استراتژيك و سياسي خاصي برخوردار بود تاثيرنهاد. از اين رو، دولت مستوفي الممالك كه هجده روز پس از شروع جنگ جهاني اول، تشكيل شده بود پس از تصويب مجلس شوراي ملي، براي صيانت مملكت از هر گونه حادثهاي، بيطرفي ايران در جنگ جهاني اول را در دهم آبان 1293 ش برابر با 12 ذيحجه 1332 ق مطابق با اول نوامبر 1914م اعلام كرد. وي طي بخشنامهاي از تمام ماموران دولت خواست كه فرمان را به مورد اجرا گذارند و كاري خلاف بيطرفي انجام ندهند، لازمه حفظ بيطرفي ايران اين بود كه وضع يكساني نسبت به متفقين و متحدين وجود داشته باشد و نمايندگان كشورهاي در حال جنگ، در ايران اقدامي عليه هم صورت ندهند، اما چنين نشد. در اين ميان ضعف سياسي حاكمان، اوضاع آشفته داخلي ايران و جنگافروزي و توسعهطلبي كشورهاي درگير جنگ موجب گرديد تا بيطرفي ايران نقض شود. به همين سبب، نيروهاي انگلستان، روسيه و عثماني با لشكركشي به ايران، سرزمينهاي وسيعي را اشغال و خسارتهاي بسياري به كشور و مردم مسلمان ايران وارد كردند. در اين اوضاع، ايران عملاً به يكي از جبهههاي جنگ جهاني تبديل گشت. قسمتي از مملكت را روسها اشغال كرده، قسمتي ديگر تحت سلطه عثماني قرار داشت و بخشي ديگر نيز به تصرف انگليس درآمده بود. همچنين چندي بعد نيز قواي آلمان وارد ايران شدند. دولت ايران كوشش داشت روسيه را قانع سازد تا قواي خود را از شمال ايران خارج سازد و بيطرفي ايران حفظ شود، اما نه روسيه و نه متحدين، توجهي به اين امر نداشتند و پيوسته اهداف خود را به قيمت نابودي استقلال ايران دنبال ميكردند. حاصل اين تجاوزات، قحطي و قتل و غارت مردم ايران بود كه آثار زيانباري بر كشور نهاد. |
6) تصويب قانون نظارت بر مطبوعات (1301 ش) |
7) مرگ "سلطان عبدالمجيد ميرزا عين الدوله" صدر اعظم مستبد قاجار(1306 ش) سلطان عبدالمجيد ميرزا عين الدوله، نوه فتحعلي شاه قاجار، در سال 1224ش در تهران به دنيا آمد. وي پس از گذراندن دروس مقدماتي و اتمام تحصيلات خود در دارالفنون، به اشاره ناصرالدين شاه، در دستگاه وليعهد در آذربايجان مشغول كارشد و پس از سالياني، علاوه بر دامادي مظفر الدين ميرزا وليعهد، مدارج دولتي را پيمود و به عنوان دست راست وليعهد شناخته شد. عين الدوله پس از سلطنت مظفرالدين شاه، انتظار داشت تا به صدارت عظمي برسد ولي وقتي اين انتظار فراهم نگرديد، راهي عتبات شد؛ ولي پس از مدتي بار ديگر به حكمراني خوزستان و مناطق اطراف و سپس به ولايت تهران دست يافت. عينالدوله سپس به صدارت عظمي منصوب شد و شخص دوم مملكت گرديد. اما اين ايام دوامي نداشت و پس از آنكه وي جنبشهاي آزادي خواهي مردم را به شدت سركوب نمود، بر اثر فشار مردم، از كار بركنار شد و دو سال به خارج از تهران تبعيد گرديد. وي بعد از فتح تهران، با كمكهاي مالي خود به فاتحان پايتخت، جان خود را خريد و در كابينههاي علاءالسلطنه و مستوفي الممالك، وزير داخله بود. عينالدوله بار ديگر در زمان احمد شاه به صدراعظمي انتخاب شد و در نوبت سوم، قويترين كابينه را در طول تاريخ مشروطيت تشكيل داد و تمام داعيه داران را به دور خود جمع نمود، ولي هيچ توفيقي نصيب آنها نشد و كابينه بدون هيچ اقدامي، پس از سه ماه ساقط گرديد. وي پس از كودتاي اسفند 1299، به عنوان صدر اعظم استبداد و رييس الوزراء مشروطه در رأس رجال بازداشتي قرار گرفت و نزديك به يكصد روز در زندان كودتا به سر برد. عينالدوله پس از آزادي از زندان گوشهگيري اختيار كرد در حالي كه بيماري و فشار طلبكاران نيز، او را از هر فعاليتي باز ميداشت. وي سرانجام در دهم آبان 1306ش در 82 سالگي درگذشت. عين الدوله در عصر استبداد در مشاغل ديواني مخصوصاً صدر اعظمي، مظهر شقاوت و بيرحمي بود در حالي كه در حكومت مشروطه براي حفظ قانون و احترام به دموكراسي، هيچ كس به پاي او نميرسيد. |
8) آغاز عمليات متوسط محرم (1361 ش) بعد از عمليات رمضان در 23 تيرماه 1361، دشمن بعثي پي برده بود كه ايران تلاش دارد كه هر چه بيشتر خود را به شهر بصره نزديك كند تا در موقع لزوم، گلوگاه عراق را از اين نقطه بفشارد. بدين منظور، صدام تمامي امكانات اقتصادي و نظامي خود را به كار گرفت تا از اين نقطه حساس دفاع كند. زماني كه ايران عليرغم نفوذ موفق به خاك عراق و بنا به مصلحت، اقدام به تثبيت مواضع نمود، عراق و حاميان آنها با راه انداختن تبليغات وسيع اعلام كردند كه ايران ديگر قادر نيست حملهاي صورت دهد. به دنبال آن از ايران خواسته شد كه از حمله به عراق صرف نظر كرده و با پذيرفتن حالت نه جنگ و نه صلح، جنگ را از طريق مجامع بينالمللي حل كند كه در جواب به اين موهومات، تصميم به اجراي عمليات محرم گرفته شد. با فرا رسيدن ماه پيروزي خون بر شمشير، شوري در جبههها در گرفت و نيروهاي عراقي از وحشت حمله رزمندگان در ماه محرم، در آمادگي كامل به سر ميبردند. عراق براي جلوگيري از عمليات احتمالي، طي پيامي از ايران خواست به خاطر ماه حرام، از جنگ خودداري شود، غافل از اين كه خودش در ماه ذي حجه كه از ماههاي حرام محسوب ميگردد حمله سراسريش را آغاز كرده بود. سرانجام لحظه موعود فرا رسيد و عمليات محرم با رمز يا زينب(س) از تاريخ دهم آبان 61 در منطقه دهلران و عين خوش به وسعت 300 كيلومتر مربع، توسط نيروهاي مشترك ارتش و سپاه با هدف آزاد سازي ارتفاعات جنوب دهلران، خارج كردن شهرهاي موسيان و دهلران از زير آتش توپخانه و تهديد و دسترسي به امكانات داخل خاك عراق آغاز شد و تا 20 آبان طي سه مرحله ادامه يافت. دليل انتخاب منطقه مورد نظر از آن جهت بود كه دشمن براي جنگيدن در آن قسمت از خود علاقهاي نشان نداده و تلاش ميكرد با بهرهگيري از موضع برتر و حضور در ارتفاعات، براي هميشه آن را از آنِ خود نگاه دارد. نتايج عمليات محرم: تلفات نيروي انساني دشمن: 3400 نفر اسير و 7000 نفر كشته و زخمي؛ ساير نتايج: آزادسازي سلسله جبال حرين و منابع نفتي موسيان و بيات، همچنين حوضچههاي نفتي زبيدات، تلمبه خانه و هفتاد حلقه چاه نفتي؛ خارج كردن جاده دهلران - عين خوش به طول 100 كيلومتر از زير ديد و تير دشمن و تامين امنيت شهرهاي موسيان، دهلران، پادگان عين خوش و دهكدههاي اطراف آن. تجهيزات و امكانات: تانك و نفربر: 260 دستگاه انهدامي، 150 دستگاه اغتنامي، هواپيما: 10 فروند انهدامي، خودرو: 230 دستگاه انهدامي، 250 دستگاه اغتنامي و توپ 106 مم: 51 قبضه اغتنامي و مقادير زيادي سلاحهاي سبك. |
9) اعتراف ايتاليا به متجاوز بودن عراق (1366 ش) در دهم آبان 1366 و در گرماگرم نبرد، وزير وقت امور خارجه ايتاليا كه رياست شوراي امنيت سازمان ملل را بر عهده داشت، طي يك ميزگرد سياسي تلويزيوني، عراق را آغازگر جنگ معرفي نمود و كوتاهي شوراي امنيت را در برخورد با عراق برشمرد. وي در اين ميزگرد گفت: ايرانيها حاضرند يك كميسيون بينالمللي، آغازگر جنگ را معرفي كند و هيچ ترديدي نيست كه اولين حمله از سوي عراقيها انجام شده است. اين واقعيت كه تحولات جنگ، تنها زماني كه صدور نفت به مخاطره افتاد، مورد توجه افكار عمومي قرار گرفت براي دنياي متمدن امروز، يك ننگ است. |
10) تولد "ابن جوزي" فقيه و واعظ شهير مسلمان در بغداد(508 ق) ابوالفضايل جمالالدين عبدالرحمن بن علي جوزي معروف به ابن جوزي، مدتي از عمرش را جهت كسب دانش و آشنايى با علما در سفر به شهرهاي مختلف سپري كرد. او را مردي دانشمند و مردم دوست، وصف كردهاند كه همه به او احترام ميگذاشتند و بسياري كه از محضر او سود بردند، بعدها از دانشمندان مشهور عصر خود شدند. از ابن جوزي تاليفات فراواني بر جاي مانده كه از آن ميان ميتوان به كتابهاي المنتظم و ايضاحُ القوانين اشاره كرد. وي در سال 597 ق در 89 سالگي درگذشت. |
11) درگذشت "اوحد الدين انوري ابيوردي" شاعر، اديب و فيلسوف ايراني(581 ق) حُجَّةُ الحَق اوحَد الدين محمد بن محمد انوري ابيوردي، به غزليات شيوا و قطعات نغز خود مشهور است و از اركان شعر پارسي محسوب ميشود. او در علوم ادبي و عقلي سرآمد بوده و در رياضيات و نجوم، دستي داشت. وي سالياني مداح اُمرا و حكام آن دوران بوده است. انوري طبعي قوي و مهارتي وافر در آوردن معاني دقيق و مشكل داشت. وي در شعر خود از زبان محاوره كمك ميگرفت. طريقهي ابداعي انوري مبتني بر سادگي و بيپيرايگي در تركيب سخن و آميزش آن با لغات عربي و استفادهي بسيار از اصطلاحات علمي و مضامين دقيق و تخيّلات و تشبيهات و استعارات فراوان ميباشد. انوري نه تنها در قصيده، بلكه در غزل نيز قدرت و مهارت بسيار نشان داده است. غزلهاي انوري از حيث سادگي لفظ و لطافت معني، بهترين غزلهاي فارسي پيش از سعدي محسوب ميشوند. مقطّعات وي هم در سادگي و رواني كم نظير است. |
12) درگذشت حكيم بزرگ "قطبالدين رازي" (766 ق) قطبالدين محمدبن محمدرازي اصلاً اهل ورامين است. نَسَب او به يك واسطه به پادشاهان آلبويه يا ابوجعفرصدوق يعني محمدبن بابويه ميرسد. وي شاگرد علامه حلي (متوفي 726 ه) و عضدالدين ايجي است و استاد شهيد اول است. شهيد اول درباره او فرموده است: "وي در ميان بزرگان علم و ادب اهميت زيادي يافت و در منطق و حكمت و علوم ادبي از دانشمندان بزرگ زمان خود شد. او دريايي است كه اعماق آن ناپيداست و مذهب اماميهي اثني عشري دارد". قطب الدين در دمشق اقامت گزيده و در همان شهر وفات يافته است. رساله در تحقيق كليات، رسالهي تحقيق دلالت و القواعدُ المَنطقيه، از جمله آثار اين دانشمند مسلمان است. |
13) ارتحال فقيه متكلم "ميرزا محمد استرآبادي" (1028 ق) ميرزا محمد بن علي بن ابراهيم استرآبادي، اصولي، رجالي، فقيه، متكلم، مفسر و از بزرگان علماي شيعه است. وي در ابتدا در نجف ساكن بود و بعدها در مكه اقامت گزيد. استرآبادي را از جمله كساني گفتهاند كه به محضر مبارك حضرت صاحب الامر(علیه السّلام) شرفياب شده است. ميرزاي استرآبادي سه دوره كتاب رجال تاليف كرده كه عبارتند از: توضيح المقال، تلخيص الاقوال في معرفة الرجال و منهج المقال. اين كتب بهترين و جامعترين منابع رجالي ميباشند و به همين جهت، ميرزا به صاحب رجال شهرت يافته است. وي در مكه وفات يافت و دركنار مرقد منور حضرت خديجهي كبري(سلام الله علیها) مدفون گرديد. |
14) رحلت عالم بزرگوار آيتاللَّه "آقامحمد فرزند آخوند خراساني" (1356 ق) آيتاللَّه آقا محمد بن آخوند خراساني از علماي معاصر خراسان و رئيس حوزهي علميهي مشهد بود. تولد وي در نجف اشرف واقع شده و در مهدعلم پرورش يافته است. پس از تحصيل ادبيات، متون فقه و اصول و تكميل سطوح، از محضر مرحوم والدش استفادهي كامل نموده تابه مدارج اعلاي علم ارتقا يافت. او در زمان حيات پدر بزرگوارش، به مشهدمقدس عزيمت كرد و در آن جا اقامت گزيد. در مشهد، حوزهي درس خارج تشكيل داد و صدها نفر از علما و فضلا به درسش حاضر ميشدهاند. آقامحمد خراساني سپس داراي رياست تامه و مرجعيت عامه گرديد. وي در غائلهي مسجد گوهرشادِ سال 1354 ق به تهران منتقل شد و دو سال بعد وفات نمود و در جوار مرقد مطهر سيدالكريم، عبدالعظيم حسني(علیه السّلام) مدفون گرديد. |
15) 1 نوامبرسال1821ميلادي: سرزمين پاناما پس از رهائي ازسلطه اسپانيا به كلمبيا پيوست. پاناما دراوائل قرن 16 ميلادي به تصرف اسپانيائيها درآمد و بعد از كشف معادن طلا دراين كشورآمريكاييها نيزتوجه خود را به اين منطقه زرخيزمعطوف كردند. اين كشوردرسال1903ميلادي موفق به كسب استقلال شد. جمهوري پاناما واقع درجنوب آمريكاي مركزي است و كانال پاناما اقيانوس اطلس و آرام به هم متصل ميكند. |
16) 1 نوامبرسال1954ميلادي: با شكل گرفتن نهضت آزاديبخش الجزاير به همت احمدبن بلّا جنگهاي استقلال اين كشور نيز آغاز شد. الجزايردراوائل قرن20ميلادي كاملاً درسلطه فرانسه قرارگرفت و دراين مدت مبارزات آزاديخواهانه مردم الجزائربصورت پراكنده ادامه داشت. درسال1954ميلادي با آغازجنگهاي استقلال طلبانه الجزائردولت مصربه رياست جمال عبدالناصركمكهاي مالي و نظامي فراواني به اين نهضت كرد و پس از اعلام موجوديت دولت موقت الجزائر درقاهره نبرد مسلطانه ميان نيروهاي ارتش آزاديبخش الجزائرو نيروهاي فرانسوي ژنرال دو گل آغازشد. سرانجام پس ازمذاكره نمايندگان اين دو كشور، الجزايردرسال1961ميلادي استقلال خود را بازيافت. |
17) اعلان جنگ انگليس به ايران در پي تصرف هرات توسط شاه قاجار (1856م) هنگامي كه انگلستان در سال 1856م درگير جنگ كريمه در اروپا بود، ناصرالدين شاه قاجار، به تحريك و تشويق روسها كه در جنگ كريمه با انگليسيها درگير شده بودند به هرات لشكركشي كرد و با استفاده از گرفتاري انگليس اين شهر را در اول نوامبر 1856م به تصرف خود در آورد. دولت انگليس در همان روز كه هرات به تصرف نيروهاي ايران درآمد، به ايران اعلان جنگ داد. بلافاصله هشت كشتي جنگي انگليس با تعدادي كشتيهاي بخاري و بادي به حركت در آمده و در چهارم دسامبر همان سال، بنادر و جزاير ايران را در خليج فارس مورد حمله قرار دادند. در نتيجه تا پايان سال، جزيره خارك و بندر بوشهر به تصرف نيروهاي انگليسي در آمد و در ژانويه سال 1857م، سربازان انگليسي و هندي با پيشروي در داخل خاك ايران، تا ناحيه كرمان پيش رفتند. در همين احوال، قواي انگليس در حوالي خرمشهر پياده شدند و كشتيهاي جنگي آنان، اهواز را به تصرف خود در آوردند. ناصرالدين شاه كه از عاقبت كار بيمناك شده بود، با اعزام نمايندهاي به پاريس، خواستار ميانجيگري فرانسه در اين زمينه گرديد. در نتيجه قراردادي در چهارم مارس 1857م منعقد شد كه به موجب آن، دولت ايران تعهد داد كه در برابر خروج نيروهاي انگليس، از ايران، بيدرنگ هرات را تخليه و از هرگونه ادعاي حاكميت و سلطنت بر افغانستان صرف نظر نمايد و ثانياً بندرعباس و چابهار را در ازاء مبلغ ناچيزي اجاره، به واليِ مسقَط در كشور عُمان واگذار كند. بند دوم، موضوعي بود كه به هيچ وجه ارتباطي به اختلافات ايران و انگليس نداشت. با اين حال دولت هراسان ايران، بلافاصله اين قرارداد ننگين را پذيرفت و ناصرالدين شاه بدون اخذ هيچ نتيجهاي، با سرافكندگي، دستور عقبنشيني نيروهاي ايران از افغانستان را صادر كرد. از اين زمان بود كه افغانسان، به كلي از ايران جدا شد و افغانستان تحت الحمايه انگلستان قرار گرفت. |
18) اعلان جنگ روسيه به امپراتوري عثماني در آغاز جنگ جهاني اول (1914م) |
19) انقراض امپراتوري اتريش - مجارستان و اعلام نظام جمهوري در اتريش (1918م) امپراتوري اتريش - مجارستان كه در نيمه دوم قرن نوزدهم ميلادي شكل گرفته بود تا قبل از جنگ جهاني اول، امپراتوري عظيم و مقتدري را در اروپا ايجاد كرد و گسترش زيادي نمود. اما پس از پايان جنگ جهاني اول، كشورهاي فاتح به عنوان غرامت شكست، امپراتوري اتريش - مجارستان را به سه كشور اتريش، مجارستان و چكسلواكي تجزيه كردند و به دنبال آن در اول نوامبر سال 1918 رژيم جمهوري در اتريش حاكم گرديد. در دهم سپتامبر 1919 پيمان سن - ژرمن بين متفقين جنگ جهاني اول و اتريش به امضاء رسيد و بر اساس آن سرزمين اتريش به اندازه فعلي آن تقليل يافت و از باقي مانده آن، علاوه بر شكلگيري كشورهاي مجارستان، لهستان و چكسلواكي، بخشهايي نيز به ايتاليا و روماني داده شد. (ر.ك: 26 اكتبر) |
20) لغو نظام سلطنتي در تركيه توسط "آتاتورك" پس از انقراض دولت عثماني (1922م) با پايان جنگ جهاني اول و ضعف و اضمحلال دولت عثماني، همچنين به دنبال قدرت گرفتن مصطفي كمال پاشا معروف به آتاتورك در تركيه، وي درصدد برآمد تا به نحوي، نظام پادشاهي و خلافت عثماني را سرنگون سازد. ولي الغاء رژيم سلطنتي در تركيه كه با مذهب پيوند خورده بود، چندان سهل نبود. مصطفي كمال براي حل اين مسئله، در ابتدا مقام سلطنت وخلافت مسلمين را از هم جدا كرد و در اول نوامبر 1922م ضمن الغاء رژيم سلطنتي، مقام خلافت را به عنوان يك مقام مذهبي تشريفاتي حفظ نمود. اين امر فراهم شدن زمينه سقوط امپراتوري ششصد ساله عثماني را تسريع بخشيد و با سقوط آن، نظام جمهوري سكولار در 29 اكتبر 1923م بر سر كار آمد. |
21) اعلام موجوديت سازمان آزاديبخش الجزاير در قاهره (1954م) سرزمين اسلامي الجزاير در طي سالهاي سده نوزدهم ميلادي، عرصه درگيريهاي گستردهاي بين استعمارگران فرانسوي و مجاهدان مسلمان الجزاير بود. اين كشور در نهايتْ در اوايل قرن بيستم ميلادي، به طور كلي زير سلطه استعماري فرانسه قرار گرفت. و در اين مدت، مبارزات آزاديخواهانه مردم مسلمان الجزاير به طور پراكنده ادامه داشت. پس از پايان جنگ جهاني دوم و تضعيف استعمار فرانسه، گروهي از مبارزان استقلالطلبِ الجزايري به رهبري احمد بن بلا، سياستمدار برجسته اين كشور، در اول نوامبر1954م، نهضت آزاديبخش الجزاير را تأسيس كردند و با انسجام بيشتري به مبارزات ضداستعماري خود ادامه دادند. از اين پس، جنگهاي استقلال الجزاير وارد مرحله جديدي شد و طي هشت سال پس از آن، صدها هزار نفر از انقلابيون و مخالفان استعمار در الجزاير توسط فرانسويان كشته شدند. اين مبارزات در نهايت به نتيجه رسيد و سرانجام در پنجم ژوئيه 1962م، استقلال الجزاير به دست آمد. با پيروزي مبارزان اين كشور، الجزاير پس از نزديك به يكصد و سي سال استعمار اين سرزمين، استقلال خود را بازيافت. |
22) پايان كامل جنگ انقلابيون ويتنامي عليه استعمارگران فرانسوي (1954م) استعمارگران فرانسوي از اوايل قرن نوزدهم ميلادي، پس از پيروزي در مقابل ديگر رقيبان استعمارگر در جنوب شرقي آسيا، تقريباً تمام سرزمينهايى كه امروزه سه كشور ويتنام، لائوس و كامبوج را تشكيل ميدهند، تحت سلطه خود قرار دادند و آن را هندوچين فرانسه ناميدند در فاصله جنگ جهاني اول و دوم، شورشهاي پراكندهاي به رهبري هوشيمينه، كمونيست معروف ويتنامي عليه سلطه فرانسويان آغاز گرديد. اين شورشها در جريان جنگ جهاني دوم به شهرهاي بزرگ ويتنام راه يافت و پس از وقفهاي 2 ساله به دليل دستگيري هوشيمينه، ادامه پيدا كرد. با پايان جنگ، نيروهاي انقلابي ويتنام، بخش بزرگي از شمال ويتنام را در دست گرفتند و هوشيمينه نيز در دوم سپتامبر 1945م، تشكيل حكومت دموكراتيك ويتنام را اعلام كرد. در اين حال عليرغم پيشنهاد مذاكره، دوستي و اتحاد ويتنام با فرانسه از جانب هوشيمينه، فرانسويها كه مطامع استعماري گذشته خود را دنبال ميكردند، حاضر به مصالحه نشدند. از اينرو، جنگهاي ويتنام بين فرانسويان و انقلابيون ويتنامي از شانزدهم نوامبر 1945م آغاز شد كه طي نه سال، صدها هزار نفر از نيروهاي طرفين كشته و زخمي شدند و خسارات سنگين مالي به بار آمد. فرانسويها سرانجام پس از تحمل چند شكست خفت بار، حاضر به مصالحه و مذاكره شدند و پس از عقد قرارداد صلح در 20 ژوئيه 1954م، جنگهاي دو طرف در اول نوامبر 1954م پايان يافت. در اين ميان، هنگامي كه مذاكره درباره شرايط متاركه جنگ و تقسيم موقت ويتنام به دو بخش شمالي و جنوبي و انجام انتخابات پارلماني در حال انجام بود، با تحريك امريكاييها بر ضد ويتنام شمالي، جنگي ديگر دامنگير اين سرزمين گرديد كه آن نيز با شكست مفتضحانه امريكا روبرو گرديد. (ر.ك: 20 ژوئيه) |
23) مرگ "نگودين ديم" رئيس جمهور ويتنام جنوبي طي كودتاي نظامي (1963م) نگودين ديم، از شخصيتهاي سياسي ويتنام جنوبي و رئيسجمهور فرمايشي اين كشورِ تحت استيلاي امريكا، در سال 1901م متولد شد و پس از پايان تحصيلات، از جواني وارد فعاليتهاي سياسي گرديد. وي در سال 1933م در زماني كه ويتنام، تحت سلطه استعمار فرانسه بود، سمت وزارت امور خارجه و وزارت كشور منطقه هندوچين را برعهده گرفت و در طول مدت مسئوليت خود، به سياستهاي استعمارگرانه دولت فرانسه وفادار بود. اما سقوط فرانسه در خلال جنگ جهاني دوم به دست قواي نازي، منجر به تضعيف موقعيت نيروهاي فرانسوي در هندوچين گرديد و اين وضع، فرصت مناسبي را براي ژاپنيها به وجود آورد تا كنترل اين منطقه را عهدهدار شوند. در نهايت با تقسيم ويتنام به دو بخش شمالي و جنوبي، ديم به نخستوزيري قسمت جنوبي كه تحت نفوذ غرب بود منصوب شد. وي در 23 اكتبر 1955م براي تعيين ماهيت رژيم ويتنام جنوبي، يك همهپرسي فرمايشي ترتيب داد و در نتيجه با اكثريت 98 درصد آراء ظاهري مردم، خود به عنوان رئيس جمهور ويتنام جنوبي قدرت را در دست گرفت. نگودين ديم سپس از انجام انتخابات پيشبيني شده براي تعيين سرنوشت كل ويتنام خودداري كرد و با سركوب مخالفان و ايجاد رعب و وحشت، حكومت خود را ادامه داد. در اين دوران، ايجاد بازار سياه و احتكار، قيمت مواد غذايى را در ويتنام جنوبي بالا برد و اصلاحات ارضي ساختگي نيز تنها به ملاّكان ثروتمند استفاده رساند. طي يك دوره وحشت، دادگاههاي نظامي اختصاصي فقط حكم اعدام و حبس صادر ميكردند و اجازه درخواست رسيدگي حقوقي به هيچ كس داده نميشد. در طول حكومت نگودين ديم، 75 درصد بودجه حكومتِ وي توسط امريكا تامين ميشد و نفوذ امريكا در ويتنام جنوبي، روزافزون بود. در طي سالهاي بعد، به تدريج مخالفت تودههاي انقلابي ويتنام جنوبي با دولت نگودين ديم سازمان ميگرفت تا اينكه در دسامبر 1960م جبهه آزاديبخش ملي ايجاد شد و اين جبهه با حمايت شوروي سابق و چين، خواهان اتحاد دو قسمت ويتنام و تامين صلح، استقلال و بيطرفي گرديد. اين جبهه به سرعت، نيروهاي چريكي گستردهاي را سازمان داد كه به ويتكُنْگْ معروف شدند و نبردهاي وسيعي عليه حكومت نگودين ديم ترتيب دادند. با اين حال، حمايتهاي امريكا از رژيم ديم افزايش يافت و از 12 مارس 1962م عمليات نظامي گستردهاي با شركت نيروهاي دولتي ويتنام و واحدهاي امريكايى عليه چريكها آغاز شد، ولي چريكها با تحكيم مواضع خود، شكستهاي سنگيني به نيروهاي مخالف وارد كردند. در همين زمان با انزواي هرچه بيشتر رژيم دست نشانده ديم در بين مردم، بوداييان نيز به مخالفت علني با آن برخاسته و كار را بر نگودين ديم مشكلتر كردند. در نهايت در اول نوامبر 1963م، با صلاحديد امريكا، با حمله چند واحد نظامي به شهر سايگون پايتخت ويتنام جنوبي، كودتاي ژنرالها آغاز شد. در جريان كودتا، تلاش ديم براي دفاع و نجات به جايي نرسيد و او پس از 9 سال زمامداري سرانجام در 62 سالگي كشته شد. |