تاثیرات منفی احساس حقارت

بسیاری از اختلالات رفتاری در کودکان و نوجوانان، معلول پیدایش احساس حقارت درباره خویشتن است. بیشتر افراد در زندگی اسیر توهمات و تصورات منفی خود هستند؛ آنان از طریق تلقین منفی اطرافیان ، به خود بدگمان شده اند .
شنبه، 6 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاثیرات منفی احساس حقارت
هر چه کودک و یا نوجوان احساس حقارت بیشتر نماید، به همان میزان، احساس توانمندی و موفقیت وی کاهش می یابد. چنین افرادی با تردید و دو دلی و بی تصمیمی روزگار می گذرانند. این موقعیتها زمینه گرایش به انحرافات اخلاقی و بی انضباطیها را در آنان فراهم می سازد، به طوری که به انتخاب ضدارزشها تمایلات بیشتری نشان داده و خود را نسبت به رعایت مقررات و قبول ارزشها خوار و ناتوان می بینند. اگر دانش آموز احساس کند حداقل بخشی از رفتارهای تربیتی وی در خانه و یا مدرسه مورد پسند و توجه اطرافیان است، در برخورد و روبه رو شدن با مسؤولیتها و تکالیف، احساس یأس و بی تفاوتی نمی کند و رعایت مقررات و خوب و شایسته بودن را از عهده خود خارج نمی پندارد. همچنین در حل مشکلات درسی و اخلاقی، خود را درمانده و بیچاره نمی بیند. در حالی که احساس بی لیاقتی، موجب رکود روند فکری فرد می شود و در نتیجه ذهن و عقل و استعداد وی را از کار می اندازد و انجام تکلیف و عمل به وظیفه را برایش غیر ممکن می سازد. پیدایش چنین دیدگاهی برای کودکان و نوجوانان به علت شرایط بغرنج محیط خانه و یا مدرسه، سبب می شود که هیچ گونه تغییر و تحول مثبتی در رفتار و شخصیت آنان حاصل نشود.
 
بسیاری از اختلالات رفتاری در کودکان و نوجوانان، معلول پیدایش چنین بینشی درباره خویشتن است. بیشتر افراد در زندگی اسیر توهمات و تصورات منفی خود هستند؛ آنان از طریق تلقین منفی اطرافیان ، به خود بدگمان شده اند . بنابراین برای تغییر رفتار این گونه افراد مهمترین کار در درجه اول ایجاد تغییر در بینش و دیدگاههای آنان است؛ زیرا عدم بینش صحیح سبب گردیده تا فرد قابلیتهای بالقوه خویش را در عمل به حساب نیاورده و دانش آموزی بی توجه به درس و قوانین و مقررات مدرسه جلوه کند.
 
سرزنشها و تحقیرها امنیت خاطر را از کودکان سلب می کند و توقعات اطرافیان، خواسته های زندگی را بر دوش آنان سنگین می گرداند و موجب رفتارها و عکس العملهای ناپسند و اذیت و آزار دیگران می گردد؛ زیرا فرد آسیب دیده ، تحمل خود را در زندگی از دست داده و پیوسته با نا کامی مواجه گردیده است. از این رو، از تذکرات و راهنمایی دیگران نفرت پیدا کرده و معمولا در برخورد با اطرافیان دچار سوء ظن و بدگمانی می شود. رفتارها و کارهایش معمولا با اضطراب و نگرانی همراه است. عزت نفسش آسیب دیده و فعالیتهایش بدون فکر، و به طور انفعالی صورت می پذیرد. برای جلب توجه دیگران هر کاری را با انگیزه دست یابی به قدرت و یا انتقام از افراد انجام می دهد. ملامتها و رنجی که در این گونه خانواده ها از سوی اطرافیان نصیب کودکان می شود، گاه از تنبیهات بدنی دردناکتر است و آثارنفرتی که در اعماق روح آنان باقی می گذارد، به آسانی از بین نخواهد رفت. خدمات و محبتهای افراطی به کودکان و نوجوانان و جدی نبودن در امور مربوط به آنان، همه موجب عمیقتر شدن زخمهای حاصله در روح و روان آنهاست. تمام انسانها به طور فطری نیاز به این دارند که در جایگاه خود مورد توجه و تقدیر قرار گیرند و به موقع به آنان فرصت داده شود تا استعدادها و تواناییهای خود را به منصه ظهور برسانند و فقدان عزت نفس، پاسخ منفی به تمام این نیازهای فطری است.
 
احیای کرامت نفس در دانش آموز، متضمن روش برخورد آزادمنشانه در محیط خانه و مدرسه است. به کارگیری چنین روشی مستلزم اعتقاد والدین و مربی به ارزشهای والای انسان در قرآن و همچنین آشنایی با مسائل روان شناختی و مراحل تحول و رشد انسان است. در این صورت مربی با تفکر و قضاوت منصفانه در تنظیم رفتار خویش نسبت به رفتار دیگران، بر طبق معیارهای ارزشی عمل خواهد کرد.
 
به حساب نیاوردن کودکان و نوجوانان در تصمیم گیریهای مربوط به مسائل خودشان، به منزله در نظر نگرفتن احساسات وغیر فعال گذاردن ذهن و توان فکری آنان است. این امر موجب تخریب قوا و استعدادهای باطنی و عناصر وجودی فعال آنان می شود. پرورش قدرت تفکر و استدلال با پدید آوردن فضایی باز، در پرتو روحیه ای آزادمنشانه امکان پذیر است. ایجاد امنیت خاطر ، زمینه حرکت و خلاقیتهای ذهنی کودکان را به وجود می آورد .
 
در روش آزامنشانه، کودکان احساس امنیت خاطر بیشتری می کنند و به راحتی برای عمل نفس می کشند. آنان به طور طبیعی اجازه انتخاب و گزینش پیدا می کنند . والدین و مربیان به آنان فرصت می دهند که در وظایف و مسائل مربوط به خودشان با توجه به راه حلها و محدودیتها تصمیم گیری کنند و در برابر تصمیم گیریهای خودشان پاسخگو باشند. ادامه این روش، خود انضباطی و عزم و اراده را در آنان تقویت می کند. روش آزادمنشانه به کودک به عنوان انسانی منحصر به فرد - که در صدد تحصیل محبت و احترام است. به طور ضمنی ارزش می دهد. اختیار دادن به کودکان در حقیقت اعمال محدودیتهای کمتر بر رفتار آنان است، چون اختیار در ازای مسؤولیت است، این اختیار در موقعیتی به آنها داده می شود که آنان را مسؤول بار آورد. تصمیم گیری کودک درباره کارهای خود، وی را تشویق می کند که بازده مثبت و منفی کارهای خود را تجربه و ارزیابی کند و در او اعتماد به نفس به وجود آید. از طریق برقراری ارتباط مثبت و اعمال روش آزادمنشانه می توان همه کودکان و نوجوانان را نسبت به وظایف و کارهایشان مسؤول و لایق بار آورد . در روش آزادمنشانه به همه افراد حسن ظن داشته و به آنان اعتماد می کنیم، اختیار و آزادی می دهیم و از آنان مسؤولیت می خواهیم. در روش آزادمنشانه ، به افراد حق انتخاب داده می شود تا قدرت عزم و اراده خود را تجربه کنند. انتخاب ، فرد را به تفکر و تعقل وا می دارد و در انجام عمل، احساس مسؤولیت بیشتری می کند. روش آزادمنشانه بر مبنای برابری حقوق انسانی و احترام متقابل استوار است.
 
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما