جهل و ناآگاهی
با نگاهی به آیات قرآن کریم می توان دریافت که جهل و نادانی، آثار زیان باری در زندگی انسان دارد، که برخی از آنها عبارت اند از:انحصارطلبی و نفی ارزش دیگران (بقره: 113)، انحراف های جنسی و بی بندوباری (یوسف: 33)، بی ادبی و ناسزاگویی (فرقان: 63)، تعصب بی جا در عقیده و رفتار (بقره: 113 و انفال: 31)، درخواست های بی جا از خدا و پیامبر و مردم (هود: 47)، پذیرش شایعه و تحت تأثیر قرار گرفتن (نور: 11)، در پیش گرفتن رفتاری ظالمانه و ستمگرانه در حق دیگران (یوسف: 89)، لجاجت و مقاومت در برابر حق (حج: 3)، بدعت گذاری (انعام: 140)، یاوه گویی (فرقان: 63)، استهزا و مسخره کردن (مائده: 58).
بی تردید، جهل و بی سوادی، از عوامل انحرافات، از جمله اعتیاد است. بی سوادی والدین و فرزندان، به مسائلی از قبیل: روش های غیرمنطقی در تربیت فرزندان، پی نبردن به نیازهای روانی فرزندان، نپذیرفتن تغییرات در نگرش های جوانان و تأکید بر روش ها و اعتقادات سنّتی خود، زمینه احساس تنهایی و کمبود فرزند را فراهم می کند و در نتیجه، به منظور یافتن هم درد و هم دل، به هر شخص و هر نوع موادی روی می آورد.
تحقیقات نشان می دهند که بیشتر والدینِ معتادان، بی سواد و کم سوادند. پدرِ درصد معتادان و مادرِ درصد آنها، بی سوادند و افزون بر آن، درصد معتادان خود بی سواد بوده و یا دارای تحصیلات قدیمی و ابتدایی هستند؛ هم چنین چهل درصد همسران ایشان نیز بی سواد بوده اند.[1]
البته «جهل» فقط در مقابل «علم» نیست، بلکه گاهی در مقابل «عقل» است، چرا که انسان های باسوادی به آلودگی ها و اعتیاد روی آورده اند و افراد بی سوادی با انحرافات و اعتیاد مقابله می کنند؛ بنابراین، جهلی که انسان ها را به ورطه نابودی، از جمله مصرف مواد مخدر می کشاند، بیشتر شامل بی عقلی است تا بی سوادی.
عدم اعتماد به نفس
بعضی افراد، خجالتی بوده و از روبه رو شدن با دیگران هراسان اند. آنها برای کسب اعتماد به نفس و برقراری ارتباط بهتر با دیگران، به مصرف مواد روی می آورند. به نظر آنان، یکی از ویژگی های این مواد، ایجاد اعتماد به نفس در مصرف کننده است، در حالی که اعتیاد، معتاد را بی هویت می کند.
شکست در زندگی
گاهی شکست در زندگی و نرسیدن به اهداف تعیین شده، مانند: پیدا نکردن شغل مطلوب، شکست در ازدواج و.. . موجب آلودگی به این بیماری مهلک می شود؛ برای مثال، در خبرها آمده است:جوان معتادی که پس از طرد از سوی نامزدش، اموال او را به قصد انتقام سرقت کرده و متواری شده بود، با تلاش مأموران انتظامی و با همکاری نامزدش، شناسایی و دستگیر شد. پسر جوان که اشک در چشمانش حلقه زده بود، درباره چگونه معتاد شدنش می گوید: «فکر این که در عشق خود شکست خورده ام، مرا داشت دیوانه می کرد. به علت بی کاری و سرخوردگی، با دوستان ناباب هم نشین شدم و به پیشنهاد دروغین آنها، برای آرامش، به مصرف مواد مخدر رو آوردم و تا چشم باز کردم، دیدم در دام اعتیاد گرفتار شده ام.»[2]
بیماری های روانی
از دیگر عوامل گرایش به مواد مخدر، عوامل روان شناختی است که می توان به این موارد اشاره کرد: ناپایداری عاطفی و احساسی، اضطراب و بی قراری، عدم اعتماد به محیط و آینده، احساس عدم توانایی، عقده حقارت و عدم رشد شخصیت.
تنهایی و فشارهای روانی
احساس بی پناهی، تنهایی و بی کسی، و شکست های اجتماعی و نداشتن دوستانی صالح، امین، دل سوز و مهربان نیز ممکن است زمینه اعتیاد را در فرد به وجود آورد. در بیشتر اوقات نیز، عوامل روانی و فشارهای عصبی، کششی برای اعتیاد در فرد به وجود می آورد. مشکلات و نیازهای روانی و عاطفی برآورده نشده و عوامل نامساعد و ناراحت کننده زندگی، اشخاص بی مبالات را به طرف مواد مخدر سوق می دهد.
اضطراب پس از گرفتاری ها
زمانی که اتفاق ناگواری، مانند جنگ، زلزله، حوادث شخصی و.. . پیش می آید، بر ذهن بعضی افراد چنان تأثیر عمیقی می گذارد که ممکن است تا سال ها بعد از آن، شب ها کابوس ببینند و حالت افسردگی و پرخاش گری داشته باشند. احتمال گرایش به مواد مخدر در آسیب دیدگان این وقایع، بسیار زیاد است. در این زمینه، توجه به بهداشت روان آنها بسیار اهمیت دارد تا از خطر استفاده از مواد، دور باشند. نگارنده بارها شاهد بوده که افرادی به خاطر رفع اضطراب و ناراحتی و حتی کاهش دردهای روحی و روانی (پس از حوادث گوناگون)، به مواد مخدر روی آورده اند و آن را مرهم خود پنداشته و در ادامه به فردی معتاد تبدیل شده اند.
صفات منفی اخلاقی و روانی
برخی صفات منفی اخلاقی که زمینه های اعتیاد را فراهم می آورد و از زبان خودِ معتادان نیز بیان شده است، عبارت اند از: خودبزرگ بینی، ترس، زخم های عمیق دوران کودکی، عدم واقع بینی فکر و ذهن و روح بیمار، این احساس که هیچ کس مرا دوست ندارد، مسدود کردن راه خیر و صلاح، عدم اطمینان از آینده ای شاد، فرار از خود، میل به انتقام جویی، احساس حقارت، مقصر دانستن همه چیز و همه کس به جز خود، شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت، انزجار و بیزاری از خود، عذاب روحی از گناهان گذشته و پناه نبردن به معنویات، ماندن در رنج های کودکی و ندانستن راه خروج، ناامنی و نگرانی در زندگی شخصی، ناتوانی در هضم واقعیات، سرزنش، تحقیر و مقایسه دیگران، ذخیره دردها، رنج ها و خاطرات بد و عصبانیت شدید از روندِ عادی زندگی.نگرانی مداوم، بروز دادن عواطف و احساسات منفی، ناتوانی در برقراری رابطه با دیگران، نشناختن حال و روز خود، انباشته کردن آزارها و دردهای کهنه و قدیمی روی هم و استشمام گازهای متعفن آن به صورت دائم، حساسیت بسیار بالا و شدید، بی ارزش دانستن خود، به ستوه آمدن از دست همه چیز و همه کس، زندگی و رَوَند آن را پوچ و مسخره انگاشتن، نفی تمام ارزش های بیرونی و درونی، عدم اعتقاد به شکوفا شدن، هجوم اندیشه های منفی، احساس فشار بیش از حد و ترس از بیان عقیده.
نفی اقتدار خود و احساس زبونی و نداشتن جسارت و شهامت، انعطاف ناپذیری و کوشش جنون آمیز برای اثبات عقاید شخصی خود، احساس درماندگی، جلوگیری از احساسات رقیق و جلوی اشک خود را گرفتن، بیش از توانایی خود باور برداشتن، در گذشته ماندن، ناامیدی محض، در طرح ها و اندیشه ها و آرزوهای خود گیر کردن، نپذیرفتن عقل و خرد و فهم و شعور، نفی معنویت خود و دیگران، احساس ناتوانی برای عوض کردن دیگران، داشتن عقاید بسته و دردآور، ماندن در وضعیتی که از آن نفرت داریم و احساس شدید خستگی و ازکارافتادگی، نیاز شدید به عجول بودن و این که هنوز نکاشته می خواهیم درو کنیم، واکنش های شدید نسبت به شکست ها و ناامیدی ها، آزار دیدن در امور شغلی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، فقر عاطفی، کنار نیامدن با آن چه به طور حقیقی در جریان است.
در این جا خاطرات غم انگیز و عبرت آموز فرد معتادی را مرور می کنیم که بخشی از عوامل و زمینه های اعتیاد را به وضوح نشان می دهد.
پی نوشت ها:
[1] همو، بررسى مسائل اجتماعى ایران، ص..
[2] روزنامه ابتکار، پنجشنبه 8 بهمنماه 1388 ش.www .ebtekar news .com ..
منبع: حوزه نت