باورهای مربوط به افکار وسواسی

آمیختگی فکر - رویداد مربوط به آینده را می توان از طریق آزمایش‌های رفتاری به چالش کشید. هنگامی که تهدید مربوط به آینده است، می توان افکار مزاحم را دست کاری کرد و هر گونه پیامد متعاقب آن را مشاهده نمود.
جمعه، 12 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
باورهای مربوط به افکار وسواسی
درمانگر باید توجه داشته باشد که باورهای مربوط به افکار وسواسی اغلب ضمنی تلویحی هستند و ممکن است هرگز به طور آشکار توسط بیمار بیان نشوند. یک باور ضمنی عمومی این است که افکار و علایم مزاحم، مهم و نیرومند هستند. درمانگر باید به بیمار کمک کند تا باورش را به صورت روشن و مختصر فرمول بندی کند. با طرح سؤال هایی از این قبیل، می توان باور بیمار را مورد بررسی قرار داد: «آیا فکر کردن درباره‌ی چیزی، موجب وقوع آن می شود؟»« آیا همه ی افکار دربارهی X معنا دارند؟» « آیا افکار مربوط به آلودگی همیشه درستند؟» «آیا افکار مربوط به X مهم اند؟»
 
 با بررسی پاسخهای بیمار در مقیاس اختلال وسواسی- اجباری (OCD - S ) و پرسش نامه ی آمیختگی فکر (TFI) که نشان دهنده ی باورهای فراشناختی مهم اند، می توان این تحلیل را تکمیل کرد.
 
راهبردهای چالش با فراشناختهای مربوط به آمیختگی، شامل تکنیک‌های استاندارد بررسی شواهد تأیید کنندهی آنها، بررسی مکانیزم زیربنایی اثرات آمیختگی و بررسی شواهد مخالف آنها است. چند نمونه ی مفید برای درمانگران از این قرارند:
 
«چه شواهدی وجود دارد که افکار می توانند باعث وقوع رویدادهای خاص شوند؟» «چه شواهدی وجود دارد که فکر وسواسی بدان معنی است که اتفاق بدی رخ داده است؟ » «تاکنون چند بار وارسی کرده اید تا ببینید آیا فکرتان درست بوده یا خیر؟ این موضوع چه چیزی دربارهی اهمیت وسواس به شما نشان می دهد؟« چگونه یک فکر یا احساس می تواند به یک شیء بیجان منتقل شود؟» «چه طور فقط برخی از افکار شما از قدرت ویژه ای برخوردارند نه همه ی آنها؟»  « آیا شواهد مخالفی وجود دارند که نشان میدهند افکار به تنهایی از قدرت با اهمیت ویژه ای برخوردار نیستند؟»« آیا تاکنون فکر مزاحمی داشته اید که قادر به خنثی سازی آن نبوده اید؟ چه اتفاقی افتاد؟ و این موضوع چه چیزی در مورد این افکار نشان میدهد؟»
 
راهبرد دیگر، ایجاد ناهماهنگی با تعارض در نظام باور بیمار است. این کار از طریق جست و جو و یافتن باورهایی که وقتی مورد تأکید قرار می گیرند، با باورهای فرد دربارهی نیرومندی و معنی داری افکار وسواسی تعارض پیدا می کنند، انجام می شود.
 
برای مثال، از بیماری پرسیده شد که چگونه افکار وسواسی او دربارهی صدمه زدن به اعضای خانواده اش، می توانند باعث بروز چنین رویدادهایی شود. او اظهار داشت که خداوند به خاطر چنین افکاری به نوعی او را تنبیه می کند. درمانگر از وی پرسید آیا باور دارد که خداوند از همه چیز آگاه است؟ و بیمار پاسخ داد که چنین اعتقادی دارد. سپس درمانگر پرسید که چگونه این باور که خدا از همه چیز آگاه است با این عقیده که خدا نمی داند که افکار بیمار صرفا وسواس هایی هستند، جور در می آید. درمانگر با اشاره به این که به نظر می رسد بیمار با نیروی افکارش قادر به کنترل رفتار خداوند است، ناهماهنگی او را افزایش می دهد.
 
هم چنین می توان ناهماهنگی بین باورهای کلی بیمار دربارهی خود و باور فراشناختی او را نیز فعال کرد. هدف این تکنیک نشان دادن ناهماهنگی باور بیمار در مورد وسواس با آنچه بیمار درباره‌ی خودش می داند، است.
 

آزمایش‌های رفتاری

دو نوع آمیختگی فکر- رویداد وجود دارد: نوع مربوط به آینده و نوع مربوط به گذشته. در آمیختگی مربوط به آینده، بیمار بر این باور است که فکر کردن دربارهی یک فکر باعث وقوع رویداد بد در آینده خواهد شد (برای مثال، «اگر فکر کنم که حادثه ای رخ خواهد داد، باعث می شود که آن حادثه رخ دهد». در آمیختگی مربوط به گذشته، فرد بر این باور است که وقوع یک فکر به معنی آن است که حتما رویدادی در گذشته رخ داده است (برای مثال، اگر فکر می کنم که مرتکب قتلی شده ام، پس احتمالا مرتکب آن شده ام»، «اگر فکر می کنم که کف آشپزخانه آلوده به میکروب است، پس باید آلوده شده باشد»).
 
آمیختگی فکر - رویداد مربوط به آینده را می توان از طریق آزمایش های رفتاری به چالش کشید. هنگامی که تهدید مربوط به آینده است، می توان افکار مزاحم را دست کاری کرد و هر گونه پیامد متعاقب آن را مشاهده نمود. با این حال، این کار فقط زمانی قابل اجرا است که سیر زمانی وقوع رویداد فاجعه بار، در یک دوره ی زمانی قابل آزمون مانند ۱ یا ۲ هفته باشد. هنگامی که بیماران بر این باورند که رویداد منفی می تواند در هر زمانی در آینده ی دور اتفاق بیفتد، این حالت ممکن است یک راهبرد اجتنابی باشد. درمانگر باید با بررسی شواهد حمایت کننده ی این باور که رویداد فاجعه بار ممکن است با تأخیر رخ دهد نه فوری، با این راهبرد اجتنابی مقابله کند و بعد به اجرای آزمایش بپردازد. یک راهبرد، دست کاری محتوای فکر به گونه ای است که به طور مستقیم به رویدادی که طی چند روز بعد یا در روز برنامه ریزی شده ی معینی رخ می دهد، مربوط باشد (برای مثال، برنامه های شما برای این شنبه چیست؟) اجازه دهید بینیم آیا می توانیم دربارهی وقوع حادثه برای همسرتان در آن روز فکر کنیم.
 
به منظور تسهیل همکاری بیمار با آزمایش های مربوط به آمیختگی فکر- رویداد، بهتر است ابتدا اصل ایجاد رویدادهای مثبت از طریق نیروی فکر معرفی شود. سپس درمانگر می تواند از بیمار بخواهد که سعی کند از طریق فکر کردن دربارهی برنده شدن در یک مسابقهی شرط بندی، در آن برنده شود، یا در یک حوزهی نسبتا منفی تر، سعی کند با تصور از کار افتادن ماشین درمانگر، سبب بروز چنین رویدادی شود.
 
در مورد آمیختگی فکر-رویداد مربوط به گذشته، درمانگر معمولا شواهد تأیید کننده و نفی کننده را بررسی می کند و ناهماهنگی را بر می انگیزد (برای مثال، آیا داشتن یک فکر دلیل خوبی مبنی بر این که شما کاری را انجام داده اید، است یا این که به خاطر داشتن انجام چنین کاری دلیل بهتری است؟، آیا شما شخصی هستید که چنین کاری می کنید؟). رویکرد آزمایشی برای برخورد با آمیختگی فکر - رویداد مربوط به گذشته شامل استفاده از «وارسی انطباقیadaptive checking» است.
 
منبع: راهنمای علمی درمان فراشناختی اضطراب و افسردگی،آدریان ولز، دکتر شهرام محمد خانی، انتشارات ورای دانش، چاپ دوم، طهران 1390


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.