مؤثرترین راههاى ترویج مذهب شیعه
راههاى فراوانى براى ترویج و تبلیغ دین اسلام وجود دارد که به برخى از آنها اشاره میشود.1- معرفى الگوهاى این مذهب
دین همان صراط مستقیم است و ریشه، ساقه و شاخه هایى دارد که از آن به اصول و فروع، یا عقاید و اخلاق و احکام تعبیر میشود که در قرآن و سخنان معصومین مطرح شده است و تجسم عینى آنها در وجود معصومین است. بنابراین انسانهایى که معارف، اخلاق و احکام الهى را درک کرده و به آن معتقد و متصف شده و به آن عمل کردهاند، خود صراط مستقیم حقاند و همدوشى و همراهى با آنها، همراهى با صراط مستقیم و حرکت به روى آن است. - ر.ک: تسنیم، آیت اله جوادى آملى، ج 1، ص 495 (نشر اسراء، چاپ اول، 1378).معرفى معصومین از آن جهت اهمیت زیاد دارد که آنها منشأ و منبأ فضایل و کرامتهاى انسانى میباشند و معرفى آنها، در واقع معرفى کرامتها و فضایل انسانى است. چون انسان فطرتاً طالب کمال است و عشق و علاقه به تکامل دارد، به محض شناخت الگوهاى کامل و مجسمههاى فضایل و کمالات، به دنبال آنها گام برمیدارد و سعى در تطبیق خویش با آنها می نماید. بنابراین یکى از بهترین شیوههاى تبلیغ اسلام و مذهب تشیع، معرفى اسوههاى این مذهب است که در درجه اول، پیامبر و خاندان وحى و در درجههاى بعدى، وابستگان به این بیت شریف همچون حضرت زینب، حضرت على اکبر، حضرت ابوالفضل و... می باشند.
سپس می بایست به سراغ شاگردان مکتب ائمه و معرفى آنان و شناختن آنان برآمد تا اسوهها و الگوها مشخص گردند و اسلام و تشیع به طور غیر مستقیم تبلیغ و ترویج شود؛ زیرا بعد از معرفى و شناخت اسوهها، مرحله همسویى و تطبیق با آنها فرا می رسد.
توجه به مسأله فوق و آشنایى با این الگوها بود که سبب شد خیلى از مردم به دین اسلام و تشیع رهنمون شوند.
2- تبیین و تشریح عقاید اسلامى و مقایسه آن با عقاید دیگر مذاهب و مکاتب
وقتى جهان بینى صحیح و درستى مطابق با موازین عقلى ارائه شود، مکاتب و مذاهب دیگر به سوى مذهبى که مبین چنین ایده اى است، گرایش پیدا می کنند و آن را می پذیرند و این از مهمترین راههاى تبلیغ اسلام است. براى نمونه، در برابر کسانى که معتقد به شرک در خالقیت و به تعدد خدایان در نظام هستى می باشند، به توحید استدلال می کنیم و می گوییم اگر خدایان وجود داشته باشند، فساد به وجود می آید؛ زیرا هر خدایى طبق خواسته و نظر خویش عمل میکند، که در این حال نزاع و اختلافات بى حد و حصر به وجود می آید و تمامى موجودات از بین خواهند رفت.چون از چنین اختلافات و نزاعهایى نشان و اثرى نمیبینیم، متوجه میشویم که خداى واحدى بر هستى حکومت میکند. همینطور با تشریح دیگر باورهاى اصولى میتوان نقاط قوت دین اسلام و نقطه ضعفهاى دیگر مکاتب را تعیین کرد و با روشن شدن حقایق، دیگران را به این مذهب دعوت نمود.
3- ارائه برنامههاى اخلاقى اسلام
قرآن مجید درباره اثر شگرف اخلاق نبوى در جذب مردم به سوى ایشان - و اسلام - میفرماید: »فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لا نَفَضُّوا مِنْ حَوْلِک...«؛ به برکت رحمت الهى در برابر آنان - سوره آل عمران، آیه 159. نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل بودى، حتماً از اطراف تو پراکنده می شدند.بی تردید، اگر زمینه هاى آشنایى مردم با اخلاق اسلامى فراهم شود، بسیارى از مخالفین به این دین گرایش پیدا میک نند. گزارش هایى که مبنى بر مسلمان شدن افراد در اثر آشنایى با خلق و خوى نیک و حسن بود، کم نیست.
امام صادق(ع) روایت کرده است که امیر المؤمنین علی(ع) هنگام خلافت خویش با مردى از اهل کتاب برخورد کرد. آن مرد که امام را نمی شناخت، از ایشان پرسید: »مقصدت کجاست؟« امام فرمود: »عازم کوفه هستم.« آن دو بخشى از راه را با هم رفتند. وقتى بر سر دو راهیاى که مسیر هر یک از آنها از یکدیگر جدا می شد رسیدند، امام علی(ع) از راه کوفه نرفت بلکه همراه آن مردم در مسیر دیگر راه را ادامه داد. آن مرد با شگفتى پرسید: »مگر نگفتى عازم کوفه هستی؟« امام فرمود: »بله.« مرد پرسید: »پس چرا با من همراه شدى و از راه خود به کوفه نرفتی؟« امام فرمود: »میخواهم قدرى تو را همراهى کنم تا حق رفاقت را به جا آورده باشم، زیرا پیامبر ما دستور داده است: هر گاه دو نفر در راهى همسفر شدند، به گردن یکدیگر حق مییابند و لازم است شخص، رفیق راهش را هنگام جدایى، چند گام بدرقه کند.« آن مرد گفت: »بیگمان، هر که او را پیروى کرده، به دلیل همین کردارهاى بزرگوارانه و پسندیده او بوده است. من تو را گواه میگیرم که پیرو آیین شما شوم.»
او با حضرت به کوفه رفت و چون فهمید ایشان خلیفه مسلمانان است، مسلمان شد.- کافى، ج 2، ص 641، باب حسن الصحابة و حق الصاحب فى السفر (تحقیق محمدجواد مغنیه، دارالاضواء، بیروت، چاپ اول، 1413ه')؛ دانشنامه امامعلى، ج 10، ص 31 - 32 (به اهتمام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، زیر نظر علیاکبر رشاد، چاپ اول، 1380).
4- تبلیغ دین با عمل، نه زبان
قرآن مجید افرادى که دیگران را دعوت به نیکى می کنند اما خود پایبند به خوبیها نیستند، مذمت کرده است. »اَتَأمُرُونَ النَّاسَ بِالبرِّ وَ تَنْسَونَ اَنْفُسکُمْ...«؛ آیا مردم را به نیکى دعوت میکنید اما خودتان را فراموش می نمایید؟! - سوره بقره، آیه 44.نیز می فرماید: »یا ایهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ...«؛ اى ایمان آورندگان، چرا سخنى میگویید که عمل نمیکنید؟! - سوره صف، آیه 3.
براى آن که مورد نکوهش و مذمت واقع نشویم و سخن ما در افراد تأثیر خاص خود را داشته باشد، باید به این حدیث عمل کنیم:»کُونُوا دُعاةَ النَّاسِ بِالخَیرِ بِغَیرِ اَلْسِنَتِکُمْ لِیرَوا مِنْکُمْ الاجْتِهادِ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَعِ فَاِنَّ ذلِکَ داعِیةٌ«؛ بدون زبان خویش - کافى، ج 2، ص 83 (تحقیق محمدجواد مغنیه، دارالاضواء، بیروت، چاپ اول، 1413ه').
دعوت کننده مردم به نیکى باشید تا از شما سعى و کوشش (در انجام کارهاى خیر) و صدق گفتار و پرهیزکارى را ببینند که این دعوت و تبلیغ است.
بدیهى است که نگاه مردم به اعمال رهبران اسلامى، به ویژه روحانیت است و این قشر بایستى با اعمال خویش مردم را تشویق به خیر کنند و همواره باید در علم و عمل از دیگران جلوتر باشند. ر.ک: یالثارات الحسین، ش 191، ص 5، دستورات اخلاقى آیت اله مجتهدى.
5- ذکر فلسفه اسلام
در اسلام، واجبات و محرمات فراوانى وجود دارد که در برخى از کتابهاى فلسفه به آنها اشاره شده است. ذکر فلسفه یا علت حکم تأثیر شایست هاى در گرایش مخالفین به اسلام دارد. خوشبختانه در عصر کنونى که علم و دانش رشد فزایندهاى داشته، پرده از برخى از اسرار تعداد قابل توجهى از احکام الهى برداشته شده است و مردم به سوى احکام شرع مقدس رهنمون شده اند.از جمله آنها ذبح اسلامى است که طبق اطلاعات واصله در حال حاضر بسیارى از مشتریان رستورانهاى ایرانیان مقیم امریکا افراد غیر ایرانى تشکیل می دهند؛ زیرا می دانند که گوشت با ذبح اسلامى از هر گونه آلودگى و بیمارى مبراست، اما ذبح حیوانات با شوک الکتریکى چنین اثرى ندارد، زیرا به خاطر عدم دفع خونى که در ذبح اسلامى از گاو و گوسفند میرود، مصرف کنندگان کشتارهاى غیر اسلامى بیمارىهاى گوناگونى می گیرند.
نمونه دوم تراشیدن ریش است. الان غربیها به این نتیجه رسیده اند که تراشیدن محاسن با تیغ باعث تحریک و از بین رفتن برخى از رگهاى عصبى صورت می شود و این موضوع کاهش بینایى و دندان درد و عوارض دیگر در بر دارد. اکثر کسانى که در غرب از این مهم مطلع شده اند، ریش می گذارند.
نمونه سوم، استفاده مردها از طلاست که از نظر علمى ثابت شده که باعث کم شدن هورمونهاى جنسى در مردها میشود.
منبع: مرکز مطالعات شیعه