بُعد کاریزماتیک امام خمینی در مدیریت

کرامت، به معنای خارق العادگی و اصطلاحا بعد کاریزماتیک امام در وظایف و اصول مدیریت سخن به میان می آید. کرامت در اینجا به معنای ویژگیهای عالی، نافذ و منحصر به فرد است
يکشنبه، 28 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بُعد کاریزماتیک امام خمینی در مدیریت
امام خمینی (رحمه الله) در مصاحبه با آقای کرک کرافت، استاد دانشگاه «روتگرز آمریکا»، در دیماه ۵۷، ضمن بیان دیدگاه اسلام در مسائل مختلف، به مسأله اشتغال زنان در ارتش، و ادارات دولتی و سایر امور آنها می پردازد: «همانطور که قبلا گفتم، زنان می توانند در ارتش باشند... چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کار کردن زن مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهای دولتی انجام دهد». در دیدگاه مدیریتی امام، زن مثل مرد و با شرایط اسلام، می تواند گزینش شود، کار دولتی کند و درس بخواند، در منزل هم مکرم و محترم باشد؛ در عین حال از فساد و فحشا دور باشد. این همان تکریم زنان در مدیریت است؛ چه در مدیریت خانه و چه مدیریت جامعه. در بخش نخست، رعایت کرامت انسان‌ها در مدیریت مطرح بود که امام در گزینش، انگیزش و عزل و... کرامت و حفظ حرمت دیگران را لحاظ می کرد.
 
در بخش دوم از کرامت، به معنای خارق العادگی و اصطلاحا بعد کاریزماتیک امام در وظایف و اصول مدیریت سخن به میان می آید. کرامت در اینجا به معنای ویژگیهای عالی، نافذ و منحصر به فرد است؛ بهره گیری از امدادهای غیبی، بهره مندی از کرامت و بزرگی نفسانی، استفاده از قدرتهای غیر عادی و آسمانی، ارتباطات روحانی و شهودی، مشاهدات و مکاشفات و عرفانیات را به شکلی نمادین و نمونه در مدیریت خویش دخالت دادن؛ البته در امامان معصوم(علیه السلام)، به جای معجزه از اصطلاح کرامت استفاده می کنند تا با معجزات پیامبران تفاوت داشته باشد. در همین راستا، قدری پایین تر و محدودتر، می توان کرامت را در امام راحل به مثابه نایب امام غایب ملاحظه کرد. به نمونه هایی از این کرامت اشاره می شود: امام افراد را می شناخت؛ حتی با یک دیدار، هر چند ممکن بود نظر خود را تحمیل نکند تا دیگران خود به آن برسند و اتمام حجت شود. دیکتاتوری مآبانه برخورد نمی کرد؛ ولی تاریخ مدیریت امام حاکی از شناخت دقیق اشخاص و شخصیتها بود. «من اگر روزی تشخیص دهم امری را و به دلیل این تشخیص مجبور به موضعی بشوم که آن موضع مرا به انزوا بکشاند، در یک کوره دهی در یک کوهستانی که اصلا کسی نباشد، مجبور شوم فقط آنجا زندگی کنم و فقط آن موضع را برای خودم داشته باشم و هیچ کس نپذیرد؛ اما تشخیص من این باشد، من همین موضع را خواهم گرفت». امام در منشور استقامت می گوید:«خمینی اگر تنها هم بماند، به مبارزه ادامه خواهد داد». با یک دید دقیق در می یابیم که او تنها به فکر زمان خود نبود و تمام بندها و موانع را از پیش پای انقلاب برداشت و کار را برای رهبری آینده آسان ساخت و در ضمن یاد داد که تجدید نظرها و بازنگریها و عدم اصرار بر اشتباهات با اصولگرایی منافاتی ندارد. اقدام‌هایی چون: حذف مرجعیت از شرایط رهبری، دستور بازنگری قانون اساسی، تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام و قانونی کردن آن و... از آن جمله است.
 
امام در نامه معروف خود به گورباچف، دریا و دنیایی از کرامت را برای جهانیان به نمایش گذاشت. این کرامت علاوه بر متن حکمت آمیز نامه، در ترکیب هیأتی از یک روحانی عالی مقام، یک دیپلمات ورزیده و یک رهبر انقلابی ، مشهود است. ایشان سفارشهایی به آیه ا... جوادی آملی کرده بودند که حتما نامه را بخوانید و شرح دهید تا بایگانی نشود. افزون بر همه اینها، حاوی یک پیش بینی بود از اینکه، صدای شکسته شدن استخوانهای کمونیسم به گوش بچه های ما هم رسیده است و این شکسته ها، در موزه قرار می گیرد و مشکل شما اقتصاد نیست، اعتقاد است. آیا در این کرامت تردید است که پس از چندی تمام این پیش بینی ها تحقق یافت و مارکسیسم، به زباله دان تاریخ رفت. این پیام پر کرامت در مدیریت توسعه) می گنجد که گسترش و تداوم انقلاب را آسان و پایه های آن را تحکیم می کند. سازماندهی مزدوج از کرامتهای امام در سازماندهی است که از اصول مدیریت است. امام ضمن حفظ نهادهای رژیم سابق و سالم سازی آنان، نهادهای جدیدی را در کنار آنها تأسیس کرد که از آنها می توان به عنوان سازمانهای تأسیس در کنار سازمانهای امضایی نام برد. این امتزاج موجب شد سیستم سابق به فکر توطئه نباشند یا فساد نکنند و نیز نهادهای جدید از تجربه های سابق بی بهره نباشند و نظام هم از تحول و تنوع بهره مند باشد. این سازماندهی مزدوج، نشان دقت و کرامت امام در تنظیم ساختاری انقلابی و پایدار بود که از امتیازهای گوناگونی بهره می برد. نوشتن «کشف الاسرار» در قم، پیش از مرجعیت و «تحریر الوسیله» پس از مرجعیت در ترکیه و حکومت اسلامی در نجف که حاوی «نظریه ولایت فقیه» بود، نشان از یک تیزبینی در برنامه ریزی است. امام (رضی الله عنه) آرای نجات بخش و انقلاب آفرین خود را بتدریج تنظیم کرد تا وقتی انقلاب شد، با پشتوانه تئوریک و ایدئولوژیک کامل وارد شود. در «کشف الاسرار» قدرت خود را در دشمن شناسی به نمایش گذاشت و در ترکیه فقاهت خود را به اثبات رساند و در نجف این فقاهت را لایق ولایت شمرد و در ایران آن را به اجرا گذاشت و به یک نظام مردم سالار دینی تبدیل کرد. این یک برنامه ریزی راهبردی است. اکنون که ما در یک فاصله ای این روند را تعقیب و تحلیل می کنیم، موجی و اوجی از کرامت را در آن می یابیم.
 
او با استفاده از آیات قرآن و اساسی امامان دینی و بهره گیری از مساجد و حسینیه ها و تکایا و گلزار شهدا و ایام عاشورا و تاسوعا و اربعین و محرم و صفر، استفاده از منبر و محراب و استفاده از شعارهای دینی و زنده کردن الگوهای دینی، مانند نهضت حسینی، روحانیت و...) مهارت خود را در بهره گیری از ظرفیتهای دینی برای یک انقلاب اسلامی نشان داد. او خود را به عنوان یک مرجع تقلید و صاحب رساله عملیه و صاحب ردای دین، نشان داد که مردم انقلابی مسلمان را کاملا به اعتماد می کشاند و به صحنه می آورد. این قدرت بهره وری، از ابعاد نمادین و بنیادین یک مدیریت موفق است .
 
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران، 1390


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما