داستانی درباره بیت المال به قلم سیده فاطمه موسوی

اگر در جامعه ای حق هر صاحب حقی به او برسد، عدالت اجتماعی در میان افراد آن جامعه رعایت شده است. حضرت علی علیه السلام از همان روز که به حکومت رسید، دست به کار شد تا عدالت اجتماعى را به اجرا درآورد.
چهارشنبه، 14 مهر 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
داستانی درباره بیت المال به قلم سیده فاطمه موسوی
مردم خسته شده بودند؛ خیلی ها این وسط یک جورهایی جان شان به لب شان رسیده بود. انگار ظلم و ستم و فامیل بازی خلیفه ی سوم تمامی نداشت تا این که بالاخره...

خانه ی خلیفه ی سوم محاصره شد، آب را به رویش بستند و دست آخر... .

مردم از ظلم خسته شده بودند؛ برای همین رفتند سراغ امام علی علیه السلام و گفتند: «آقاجان! بیا بشو خلیفه ی ما و قال قضیه را بکن.»

امام علی علیه السلام قبول نمی کرد؛ اما اصرار مردمِ خسته از ظلم عثمان و خاندانش باعث شد تا ایشان قبول کند و بفرماید: «به خدایی که دانه و جان را آفرید! اگر این بیعت کنندگان نبودند و یاران، حجت بر من تمام نمی کردند و خدا علما را نفرموده بود تا ستمکار شکم باره را برنتابند و به یاری گرسنگان ستمدیده بشتابند، رشته ی این کار را از دست می گذاشتم و پایانش را چون آغازش می انگاشتم و چون گذشته خود را به کناری می داشتم و می دیدید که دنیای شما را به چیزی نمی شمارم و حکومت را پشیزی ارزش نمی گذارم.1»

«بار خدایا! تو می دانی که من در پیِ زمام داری و حکومت و برتری جویی و ریاست نبودم؛ بلکه تنها در پیِ اقامه ی حدود و اجرا کردن شریعت، نهادن امور بر جای خود، رساندن حقوق صاحبان حق، حرکت بر روش پیامبرت و هدایت گمراهان به نور هدایت بودم.2»

امام علی علیه السلام حالا باید ساختار حکومتی پیامبر صلی الله علیه و آله را بعد از 25سال از رحلت ایشان در جامعه پیاده می کرد. او تلاش کرد تا در جامعه به عدالت رفتار کند و هرچیز را که ناعادلانه از بیت المال برداشت شده بود به بیت المال برگرداند و هرکس را که ناعادلانه بر جایگاهی تکیه کرده بود، از جایگاهش پایین بکشد.

 

 برای همین، روز دومى که مردم با امام بیعت کرده ‌بودند، به مسجد آمد و فرمود: «به خدا سوگند! آنچه از عطایاى عثمان و آنچه از بیت المال مسلمین به این و آن بخشیده ‌شده به صاحبش (بیت المال) برمى‌گردانم، حتی اگر آن اموال، کابین و مهریه ی زنان باشد یا با آن، ‌کنیزان را خریده باشند؛ زیرا عدالت گشایش مى‌آورد و کسى که عدالت بر وى گران آید، تحمل ظلم و ستم بر او گران‌بارتر خواهد بود.3»


امام على علیه السلام از همان روز که به حکومت رسید، دست به کار شد تا عدالت اجتماعى را به اجرا درآورد.

اما این عدالت برای خیلی از مردم گران تمام شد؛ آن ها تحمل عدالت امام را نداشتند؛ برای همین به  طرف معاویه کشیده شدند و به امام علی علیه السلام پشت کردند.

مردم از ظلم عثمان خسته بودند؛ اما تحمل عدالت امام علی علیه السلام را هم نداشتند. دنیا برای شان خیلی بیش تر از این می ارزید که بخواهند به خاطر عدالت علی علیه السلام از آن دست بکشند. درواقع مردم می خواستند فقط خودشان نجات پیدا کنند؛ یعنی یک نفر بیاید و منافع آن ها را تأمین کند. این شد که جنگ های بزرگی اتفاق افتاد، امام تنها ماند و دست آخر... .

حالا هم مردم خسته اند؛ از ظلم ظالمان به تنگ آمده اند و دنبال یک نجات بخش، یک مرد بزرگ . یک امید هستند. آن ها می خواهند یک نفر بیاید و از این ظلم و ستم نجات شان دهد؛ اما یک سؤال بزرگ!

آن قدر که از ظلم خسته ایم و امام زمان مان را صدا می زنیم تا بیاید و نجات مان دهد، آمادگی عدالت را هم داریم؟ یعنی می خواهیم بیاید منافع ما را تأمین کند و ما را از ظلم نجات دهد یا نه، بیاید دنیا را پر از عدل و داد کند.

آیا آمادگی اش را داریم اگر خواست به خاطر برپایی عدالت، منافعی را که ممکن است ناحق به ما رسیده، از ما بگیرد، اطاعت کنیم و خم به ابرو نیاوریم؟

با خودمان روراست باشیم! امام مان را تا کجا می خواهیم؟ تا آن جا که منافع ما تأمین شود؟ ما راحت و آسوده باشیم یا نه... .

بیایید یک تمرین به تمرین های مان اضافه کنیم. تمرین کنیم برای عدالت خواهی، عدالت گستری و اجرای عدالت؛ ظرفیت مان را بالا ببریم برای آن روز، تا خدای ناکرده رودررویش نایستیم، خدای ناکرده رودررویش دست به سلاح نبریم، زبان شکایت باز نکنیم و... .

 
پی نوشت:
1. نهج البلاغه، خطبه3.
2. شرح نهج البلاغه، 41/299/20.
.3 شرح ابن ابى الحدید، ج 1، ص 270؛ نهج البلاغه، خطبه15.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.