خب، می بینم کم کم حال و هوای مدرسه و درس، جای تفریح و خوش گذرانی های تابستان رو گرفته و همه ی دوستان نوجوان کله ی سحر برای نماز و آماده کردن درس و مشق مدرسه آماده می شوند؛ حتی برخی گزارش های تأیید نشده حاکی از آن است که برخی آقا پسرها بعد از همه ی این ها می روند و برای خانواده، نان گرم هم تهیه می کنند! واقعا این خبرها اشک را از چشم انسان جاری می کند... کی گفته «نوجوون هم نوجوونای سابق»... بگذریم.
حتما به خاطر دارید که در شماره ی قبل به بخشی از احکام شرعی مربوط به مدرسه و تحصیل پرداختیم، در این شماره هم بخش دوم این احکام را بیان می کنیم.
حتما به خاطر دارید که در شماره ی قبل به بخشی از احکام شرعی مربوط به مدرسه و تحصیل پرداختیم، در این شماره هم بخش دوم این احکام را بیان می کنیم.
دانش آموزان ناآرام
یکی از مشکلات فقهی که نمونه های مختلف آن در مدارس و بین دانش آموزان رواج دارد، مسئله شوخی های نامناسب و بی موردی است که موجب ناراحتی و حتی وارد شدن صدمات جسمی به دوستان مان می شود، هرچند دیگران از روی ناآگاهی و دوری از اخلاق اسلامی به آن می خندند و متوجه خطرات و صدمات این شوخی ها در مرحله ی اول و گناه و خطا بودن آن در مرحله ی بعد نیستند.
این شوخی ها از شیوه های قدیمی و سنتی مانند فوت کردن کاغذ گلوله شده با لوله خودکار و اصابت ناجوانمردانه ی آن به گوش دانش آموز بخت برگشته ی جلویی یا بستن بند کفش بغل دستی به میله ی صندلی گرفته تا مدل های نوین و جدید مردم آزاری مانند فیلم گرفتن از چرت زدن یکی و به اشتراک گذاشتن آن برای دیگران یا... (به علت خطر سوء استفاده، از ذکر نمونه های دیگر معذوریم) همه و همه از موارد حق الناس است که گناه بزرگی است و اگر موجب ناراحتی و رفتن آبرو یا صدمات جسمی برای دیگران شود، حتما باید با جبران خطا و حلالیت طلبیدن از آن توبه کرد روشن است که در بسیاری از موارد، این خطاها با عذر خواهی و مانند آن بخشیده نمی شود و افراد این ناراحتی ها را فراموش نمی کنند.
این شوخی ها از شیوه های قدیمی و سنتی مانند فوت کردن کاغذ گلوله شده با لوله خودکار و اصابت ناجوانمردانه ی آن به گوش دانش آموز بخت برگشته ی جلویی یا بستن بند کفش بغل دستی به میله ی صندلی گرفته تا مدل های نوین و جدید مردم آزاری مانند فیلم گرفتن از چرت زدن یکی و به اشتراک گذاشتن آن برای دیگران یا... (به علت خطر سوء استفاده، از ذکر نمونه های دیگر معذوریم) همه و همه از موارد حق الناس است که گناه بزرگی است و اگر موجب ناراحتی و رفتن آبرو یا صدمات جسمی برای دیگران شود، حتما باید با جبران خطا و حلالیت طلبیدن از آن توبه کرد روشن است که در بسیاری از موارد، این خطاها با عذر خواهی و مانند آن بخشیده نمی شود و افراد این ناراحتی ها را فراموش نمی کنند.
دروغ های مصلحتی
متأسفانه بدون تعارف باید عرض کنیم، مسئله ی دروغ و فاصله گرفتن از صداقت و راست گویی به یکی از زشت ترین آفات و آسیب های زندگی فردی و اجتماعی ما ایرانی ها تبدیل شده و همه ی ما کم وبیش با این رفتار ناپسند آشنا هستیم و اگر خودمان زیاد دروغ نگفته باشیم، لااقل زیاد دروغ شنیده ایم.
اصل این آسیب و خطرِ اخلاقی و راه کارهای درمان آن به کنار، یکی از زشت ترین اقسام دروغ ها آن است که به اسم «دروغ مصلحتی» گفته می شود و فرد به خاطر توجیهات بی مورد و مصلحت اندیشی های نادرست، دروغ گفتن خود را توجیه می کند. به این جمله ها دقت کنید: «آقا! به خدا ماشین بابامون پنچر شد تو خیابون معطل شدیم دیر رسیدیم»؛ «خانم! دیروز مریض بودیم نمی تونستیم بیاییم مدرسه»؛ «آقا اجازه! دایی مون فوت کرد دیروز رفتیم تشییع جنازه اش»؛ و مانند آن متأسفانه در محیط های تحصیلی ما زیاد گفته و شنیده می شود؛ درحالی که بسیاری از آن ها واقعیت ندارند؛ حتی بسیاری از جملاتی که دانش آموزان تنبل در پای برگه ی امتحانی خود خطاب به دبیر مربوطه می نویسند تا یکی دو نمره به آن ها داده شود هم از همین قبیل است؛ مثلا: «آقای دبیر! قربون مرامت، دیشب مادرم مریض بود تا صبح نخوابیدم، نتونستم درس بخونم تو رو خدا تک بهم نده»؛ «خانم! خدا شاهده ما شما رو از خاله مون بیش تر دوست داریم، اگه تک بگیریم بابامون با کمربند کبودمون می کنه» و... .
چنان که گفته شد، غالبا در این موارد دانش آموزان با مصلحت تراشی هایی مانند توبیخ نشدن توسط اولیای مدرسه یا احتمال ناراحتی والدین دست به این اقدام ناشایست می زنند، درحالی که دروغ علاوه بر آن که ازنظر اخلاقی عملی بسیار ناشایست است، در دین اسلام نیز عملی حرام محسوب می شود و موارد استثنایی مانند مصلحت های مهم و خاص جایگاه ویژه ی خود را دارند و نمی توان با این توجیهات بی مورد، دروغ گویی را جایز دانست؛ زیرا شاید هیچ دروغی نباشد مگر آن که درون آن مصلحتی هرچند اندک و زودگذر برای گوینده آن وجود دارد؛ پس این قبیل توجیهات بی ارزش، نه ربطی به دین دارد و نه ازنظر اخلاق و روابط انسانی قابل قبول است و نباید فراموش کنیم که «هیچ چیز جای صداقت را نمی گیرد».
اصل این آسیب و خطرِ اخلاقی و راه کارهای درمان آن به کنار، یکی از زشت ترین اقسام دروغ ها آن است که به اسم «دروغ مصلحتی» گفته می شود و فرد به خاطر توجیهات بی مورد و مصلحت اندیشی های نادرست، دروغ گفتن خود را توجیه می کند. به این جمله ها دقت کنید: «آقا! به خدا ماشین بابامون پنچر شد تو خیابون معطل شدیم دیر رسیدیم»؛ «خانم! دیروز مریض بودیم نمی تونستیم بیاییم مدرسه»؛ «آقا اجازه! دایی مون فوت کرد دیروز رفتیم تشییع جنازه اش»؛ و مانند آن متأسفانه در محیط های تحصیلی ما زیاد گفته و شنیده می شود؛ درحالی که بسیاری از آن ها واقعیت ندارند؛ حتی بسیاری از جملاتی که دانش آموزان تنبل در پای برگه ی امتحانی خود خطاب به دبیر مربوطه می نویسند تا یکی دو نمره به آن ها داده شود هم از همین قبیل است؛ مثلا: «آقای دبیر! قربون مرامت، دیشب مادرم مریض بود تا صبح نخوابیدم، نتونستم درس بخونم تو رو خدا تک بهم نده»؛ «خانم! خدا شاهده ما شما رو از خاله مون بیش تر دوست داریم، اگه تک بگیریم بابامون با کمربند کبودمون می کنه» و... .
چنان که گفته شد، غالبا در این موارد دانش آموزان با مصلحت تراشی هایی مانند توبیخ نشدن توسط اولیای مدرسه یا احتمال ناراحتی والدین دست به این اقدام ناشایست می زنند، درحالی که دروغ علاوه بر آن که ازنظر اخلاقی عملی بسیار ناشایست است، در دین اسلام نیز عملی حرام محسوب می شود و موارد استثنایی مانند مصلحت های مهم و خاص جایگاه ویژه ی خود را دارند و نمی توان با این توجیهات بی مورد، دروغ گویی را جایز دانست؛ زیرا شاید هیچ دروغی نباشد مگر آن که درون آن مصلحتی هرچند اندک و زودگذر برای گوینده آن وجود دارد؛ پس این قبیل توجیهات بی ارزش، نه ربطی به دین دارد و نه ازنظر اخلاق و روابط انسانی قابل قبول است و نباید فراموش کنیم که «هیچ چیز جای صداقت را نمی گیرد».
نهی از منکر
یکی از موضوعات مهمی که در محیط های تحصیلی نباید از آن غافل شد، توجه به تکلیف امر به معروف و نهی از منکر است. به طور کلی در هرمحیط اجتماعی که انسان ها در کنار هم قرار می گیرند، در کنار همه ی آثار و برکات مثبت و ارزنده این روابط اجتماعی، آسیب ها، مشکلات و نقائصی هم خودنمایی می کنند که نمی توان از کنار آن ها به سادگی گذشت.
مثلا در کلاس، دانش آموزی شروع می کند به غیبت یا اهانت کردن نسبت به یکی از افراد کادر آموزشی مدرسه یا یکی از مسئولان مملکتی یا دانش آموز دیگری با موبایل خود، آهنگی مبتذل و حرام پخش می کند یا اموری از این دست، در این جا ما نمی توانیم وظیفه ی نهی از منکر یا «ارشاد جاهل» (راهنمایی فرد ناآگاه) را رها کنیم؛ بلکه موظفیم به شکل صحیح و درست مانع انجام گناه و آلوده شدن خود و دیگران شویم یا به بیان صحیح و شیوه ی درست جلوی اشتباه دوست مان را بگیریم و اگر نمی توانیم باید تلاش کنیم خود را از محیط گناه خارج کنیم.
مثلا در کلاس، دانش آموزی شروع می کند به غیبت یا اهانت کردن نسبت به یکی از افراد کادر آموزشی مدرسه یا یکی از مسئولان مملکتی یا دانش آموز دیگری با موبایل خود، آهنگی مبتذل و حرام پخش می کند یا اموری از این دست، در این جا ما نمی توانیم وظیفه ی نهی از منکر یا «ارشاد جاهل» (راهنمایی فرد ناآگاه) را رها کنیم؛ بلکه موظفیم به شکل صحیح و درست مانع انجام گناه و آلوده شدن خود و دیگران شویم یا به بیان صحیح و شیوه ی درست جلوی اشتباه دوست مان را بگیریم و اگر نمی توانیم باید تلاش کنیم خود را از محیط گناه خارج کنیم.
نویسنده: روح الله حبیبیان
منبع: مجله باران