نقل شده مردی در بوستانی نشسته بود و مشغول نوشتن نامه برای دوستش بود؛ مرد دیگری که روی صندلی بوستان کنار او نشسته بود مرتّب به نوشته ی او نگاه میانداخت تا ببیند او چه در نامه اش مینویسد؛ هرچه مرد نویسنده تلاش می کرد به جابه جا شدن و چپ و راست کردن برگه ی نامه به او بفهماند که مایل نیست او به نامه اش نگاه کند فرد کناری از رو نمیرفت و با حرص و ولع نامه ی او را میخواند.
بالاخره صبر نویسنده ی نامه به سر آمد و در متن نوشت: «بله دوست عزیزم! حیف که امروز فردی فضول و بی ادب کنارم نشسته و نامه ی مرا میخواند و من نمیتوانم حرف دلم را بزنم؛ ولی در نوبت بعد راحت تر با تو صحبت خواهم کرد.»
ناگهان فرد بغل دستی با ناراحتی گفت : «آقا! ادب داشته باش؛ چرا تهمت میزنی؟ من کی به نامه ی تو نگاه انداختم؟!» هنوز جمله اش تمام نشده بود که فهمید چه سوتی خفنی داده و سریع با خجالت آن جا را ترک کرد.
از این مقدمه روشن است که موضوع این شماره ی احکام ما مسئله ی «فضولی» در کار دیگران است. همه میدانند فضول به کسی گفته میشود که بی دلیل و بی جهت در کار دیگران سرک میکشد و تلاش میکند از جزئیات امور آن ها مطلع گردد.
بی تردید این عمل، کاری زشت و غیراخلاقی است و افراد فضول در هیچ کجا مورد احترام نیستند؛ ولی این عادت زشت چنان برای برخی افراد جذّاب است که گاهی حاضرند همه ی توهین ها را تحمّل کنند و سر از اسرار زندگی دیگران دربیاورند؛ به نظر شما این عمل به غیر از غیراخلاقی بودن عملی غیرشرعی هم هست؟
بالاخره صبر نویسنده ی نامه به سر آمد و در متن نوشت: «بله دوست عزیزم! حیف که امروز فردی فضول و بی ادب کنارم نشسته و نامه ی مرا میخواند و من نمیتوانم حرف دلم را بزنم؛ ولی در نوبت بعد راحت تر با تو صحبت خواهم کرد.»
ناگهان فرد بغل دستی با ناراحتی گفت : «آقا! ادب داشته باش؛ چرا تهمت میزنی؟ من کی به نامه ی تو نگاه انداختم؟!» هنوز جمله اش تمام نشده بود که فهمید چه سوتی خفنی داده و سریع با خجالت آن جا را ترک کرد.
از این مقدمه روشن است که موضوع این شماره ی احکام ما مسئله ی «فضولی» در کار دیگران است. همه میدانند فضول به کسی گفته میشود که بی دلیل و بی جهت در کار دیگران سرک میکشد و تلاش میکند از جزئیات امور آن ها مطلع گردد.
بی تردید این عمل، کاری زشت و غیراخلاقی است و افراد فضول در هیچ کجا مورد احترام نیستند؛ ولی این عادت زشت چنان برای برخی افراد جذّاب است که گاهی حاضرند همه ی توهین ها را تحمّل کنند و سر از اسرار زندگی دیگران دربیاورند؛ به نظر شما این عمل به غیر از غیراخلاقی بودن عملی غیرشرعی هم هست؟
و لا تَجَسّسوا
مهم ترین دلیل برای حرمت «فضولی» و دخالت بیجا در زندگی دیگران حرمت تجسّس و جست وجو در امور مخفی زندگی دیگران است که در قرآن به صراحت از انجام این عمل ناپسند نهی شده است؛ اصولاً در اسلام به حریم خصوصی افراد اهمیت بسیار داده شده و اسلام هیچ گاه قبول نمیکند فرد یا افرادی بی دلیل در امور مخفی دیگران تجسّس کنند و از آن امور سر دربیاورند.
حتّی اگر احتمال جدّی بدهیم کسی در خانه ی خود و در حریم خصوصی اش مشغول انجام گناه است، هیچ فردی و حتّی حکومت اسلامی حق ندارد در حریم خصوصی او تجسّس کند و از انجام یا عدم انجام گناه در خانه ی او مطّلع گردد، مگر این که این احتمال در مورد کارهایی برخلاف امنیّت عمومی مردم کشور و مانند آن باشد که در این موارد حکومت موظّف است براساس قانون عمل کند؛ اما در موارد عادی حتّی اگر احتمال انجام کار نادرستی توسط دیگری میدهیم، نه تنها نباید از درستی آن آگاه شویم بلکه باید پیش خود به گونه ای توجیه کنیم که احتمال گنه کار بودن آن فرد پیش ما منتفی گردد.
حتّی اگر احتمال جدّی بدهیم کسی در خانه ی خود و در حریم خصوصی اش مشغول انجام گناه است، هیچ فردی و حتّی حکومت اسلامی حق ندارد در حریم خصوصی او تجسّس کند و از انجام یا عدم انجام گناه در خانه ی او مطّلع گردد، مگر این که این احتمال در مورد کارهایی برخلاف امنیّت عمومی مردم کشور و مانند آن باشد که در این موارد حکومت موظّف است براساس قانون عمل کند؛ اما در موارد عادی حتّی اگر احتمال انجام کار نادرستی توسط دیگری میدهیم، نه تنها نباید از درستی آن آگاه شویم بلکه باید پیش خود به گونه ای توجیه کنیم که احتمال گنه کار بودن آن فرد پیش ما منتفی گردد.
ببخشید! شما چند سالتونه؟
یکی دیگر از مشکلات شرعی فضولی کردن، مسئله ی اذیت و ناراحتی دیگران است. انسان ها روحیّات کاملاً متفاوتی دارند که این را همه ی ما در برخورد با دوستان و آشنایان مان به خوبی درک میکنیم؛ فضولی و دخالت در امور دیگران ممکن است عکس العمل های مختلفی بین مردم داشته باشد.
مثلاً اگر شما در اتوبوس شروع کنید از نام و سن و تحصیلات و روحیّات و سایر مسائل شخصی فرد کناری تان پرس وجو کنید، او ناراحت نشود و با کمال میل به شما پاسخ دهد؛ اما کم نیستند افرادی که از همین پرس وجوها ناراحت میشوند و آن را فضولی و سرک کشیدن در زندگی خود میدانند.
حال اگر این امر به شکل سؤال کردن باشد، کسی که مایل به پاسخ دادن نباشد به راحتی از پاسخ گویی طفره میرود؛ اما اگر این فضولی شکل دیگری به خود بگیرد و نوعی دخالت در زندگی خصوصی دیگران باشد، موجب ناراحتی و اذیت آن ها خواهد شد و در مواردی عنوان حرام به خود میگیرد.
مثلاً اگر شما در اتوبوس شروع کنید از نام و سن و تحصیلات و روحیّات و سایر مسائل شخصی فرد کناری تان پرس وجو کنید، او ناراحت نشود و با کمال میل به شما پاسخ دهد؛ اما کم نیستند افرادی که از همین پرس وجوها ناراحت میشوند و آن را فضولی و سرک کشیدن در زندگی خود میدانند.
حال اگر این امر به شکل سؤال کردن باشد، کسی که مایل به پاسخ دادن نباشد به راحتی از پاسخ گویی طفره میرود؛ اما اگر این فضولی شکل دیگری به خود بگیرد و نوعی دخالت در زندگی خصوصی دیگران باشد، موجب ناراحتی و اذیت آن ها خواهد شد و در مواردی عنوان حرام به خود میگیرد.
وقتی فضولی تان به خارش میافتد
آخرین موردی که در مسئله ی فضولی باید مورد توجه قرار بگیرد، زیر پا گذاشتن حقوق فردی و اجتماعی دیگران است. فرض کنید شما از کوچه ای عبور میکنید و میبینید درِ خانه ای باز است و از درون آن هم صدای گفت وگوی دو نفر میآید که میگویند و غَش غَش میخندند، ناگهان فضولی تان به خارش میافتد که ببینید درون این خانه چه خبر است و این دو نفر به چه دلیل این گونه میخندند؛ نگاهی به چپ و راست میاندازید و وقتی از عدم حضور دیگران مطمئن شدید، آهسته درون خانه سرک میکشید؛ این نگاه یک رفتار غیرقانونی و تصرّف در ملک شخصی دیگران است یا فرض کنید دوست شما گوشی همراهش را در منزل شما جا گذاشته و میدانید که او راضی نیست دیگری از محتویات گوشی اش مطلع گردد، اگر خدای ناکرده شما وسوسه شوید و محتویات گوشی اش را ببینید در حریم خصوصی او وارد شده اید و حق او را زیر پا گذاشته اید؛ شاید او هیچ وقت از این کار شما مطّلع نشود و در نتیجه این کار شما موجب اذیت او نگردد؛ اما همین دخل و تصرّف بی اجازه در مال دیگری و زیر پا گذاشتن حقوق شخصی او، کاری حرام محسوب میشود.
امیدواریم همان گونه که خودمان دوست نداریم کسی در کار ما دخالت بی مورد کند، ما هم به حریم خصوصی دیگران احترام بگذاریم و از هر نوع فضولی و رفتار بیجا بپرهیزیم.
امیدواریم همان گونه که خودمان دوست نداریم کسی در کار ما دخالت بی مورد کند، ما هم به حریم خصوصی دیگران احترام بگذاریم و از هر نوع فضولی و رفتار بیجا بپرهیزیم.
نویسنده: روح الله حبیبیان