جایگاه رفتارگرایی در تربیت
ریشهیابی شبهة تلقین در تربیت دینی در دین و تربیت دینی - که اولین مربیان آن أنبیاغی بوده اند - مفاهیم بسیار بلندی وجود دارد و اذهان بسیاری از کودکان، نوجوانان و جوانان، بلکه گاه حتی بزرگسالان نیز از درک حقیقت معانی عاجز می ماند
چهارشنبه، 15 آبان 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به نظر می رسد همان گونه که در اعمال این اصول و روشها به قدر کافی استدلال تربیتی داریم، در تربیت دینی نیز دستیابی به توجیه عقلانی مشکل نیست. میدانیم که شیوههای رفتارگرایانه مذکور بر این مبنا استوار است که کودک از درک حقایق فراوانی ناتوان است و انتظار بلوغ فکری او هم فرصت های بسیاری را از دست می دهد. پس گویی قضیه از این قرار است که عجالتا او را با لطایف الحیل و شیوههای جذاب، به راهی می کشانیم که طبع کودکانه اش از آن می گریزد. پیداست که در این روند، نه استدلال به چشم می خورد و نه شیوه عقلانی است. آر.اس. پیترز تحقیقات روانشناسی را ذکر می کند که نشان می دهد یادگیری در همه زمینه ها متوقف بر فرایندهای روان شناختی تقلید، هویت پذیری و یادگیری از طریق مثال است و این شیوهها با حفظ و تمرین همراه است که به تلقین مربوط می شود.
جالب است که تی سن در مقاله خود، این اشکال را به این گونه طرح می کند: انسان در تربیت دینی، بر اساس اطلاعات ناقصی که حقیقت تلقی شده، تدریس می کند و این سبب می شود که در تدریس استدلال نکند (تلقین). او خود چنین جواب می دهد که چون توان فکری کودکان بسیار محدود است و آنان شواهد کامل را نمی توانند درک کنند، باید با عنوان مرجع و با همسازی بیشتری با آنان مواجه شد. تی سی آنگاه به اصول ساده سازی و گزینش گری جان دیویی اشاره می کند و می گوید: همه این اصول مستلزم شیوه غیرعقلانی است. به عبارت دیگر، اگر منظور از «تلقین» شیوههای غیرعقلانی است، باید گفت که این شیوه در فرایند تربیت اجتناب ناپذیر است. البته اگر وضع به همین صورت و حتی پس از رشد عقلانی شاگرد ادامه یابد، حاصل کار ذهن هایی بسته است. اما این همه تقلید بدان امید تجویز می شود که آینده ای روشن و درخشان در انتظار کودک است. اساسا مربیان از برنامه اجباری این گونه دفاع می کنند: «ما حق داریم که کودکان خود را فعلا اسیر کنیم تا در آینده استقلال بیشتری به آنها بدهیم». از این رو، به نظر می رسد حق با کسانی است که تا تحقق رشد عقلانی و آمادگی ذهنی شاگرد و با تکیه بر اعتماد او به معلم حقایق را به وی آموزش می دهند و فقط زمانی ادله خود را بر ترجیح یک موضع خاص ارائه می کنند که شاگرد کاملا آماده باشد. سخن در باب مرحله آمادگی و چند و چون آن، خود، موضوع مقالی دیگر است و اینک درصدد آن نیستیم.
ریشهیابی شبهة تلقین در تربیت دینی در دین و تربیت دینی - که اولین مربیان آن أنبیاغی بوده اند - مفاهیم بسیار بلندی وجود دارد و اذهان بسیاری از کودکان، نوجوانان و جوانان، بلکه گاه حتی بزرگسالان نیز از درک حقیقت معانی عاجز می ماند؛ حقایقی که فهم آنها دشوار، ولی قابل دسترسی است. کسی که این واقعیت را بپذیرد، بر بعضی از شیوههای به ظاهر تلقین آمیز هم صحه می گذارد، بدون آنکه در حقانیت دین و تربیت دینی شک کند. به عبارت دیگر، اگر ناچاریم در آموزش دین به کودکان و نوجوانان، گاه از اقامه دلیل صرف نظر کنیم، به این علت است که نخل معارف دینی بسیار بلندتر از دست کوتاه آنان در فهم آن حقایق است؛ نه آنکه این معارف پشتوانه ای به نام «حقیقت» ندارد.
پس اساس اختلاف در این است که «آیا معرفت و شناخت دین و حقایق آن، ممکن است یا نه؟» برخی به این پرسش پاسخ منفی می دهند. در اینجاست که معیار سوم از معیارهای چهارگانه مطرح می شود؛ به این صورت که گفته شده: آموزش دین با تلقین همراه است؛ یعنی نفس تربیت دینی تلقین آمیز و در نتیجه مردود است، دین را نفیة و اثباتا نباید آموزش داد و ظاهرا تمام مقصود منتقدان همین است. به عبارت دیگر، مآل همه انتقادهایی که به امر تلقین در تربیت دینی می شود، یک اشکال معرفت شناختی است. اینجاست که اگر مربی با تردید در اعتقاد قرین باشد، توجیه عقلانی برای تبیین دین ندارد، چه رسد به جرئت برای آموزش و دفاع از آن. البته ناگفته نماند که این ویژگی به مقوله دین و تربیت دینی منحصر نیست، بلکه در هر زمینهای موضوع از همین قرار است. مثلا اگر مربی شنا اعتقاد و علاقه ای به این ورزش نداشته باشد، کم کم انگیزه خود را از دست می دهد و چه بسا در نکوهش این کار سخن بسراید. به این ترتیب، لازم است صبغة معرفت شناختی بحث را بیشتر کنیم. چه آنکه اگر برای دین حقیقتی قایل نباشیم و مثل بنیانگذار مدرسه سامرهیلا فکر کنیم، در آن صورت بیان باورهای دینی را در هر شکل که باشد، تلقین می نامیم. بر همین اساس، وی به قول خودش، در مدرسه کلمه ای برضد ادیان سخن نگفت. این همان سیاست آموزش مقایسه ای است که گفته شد در پاره ای کشورهای غربی، قانونی است و بعضی از مربیان معروف از آن دفاع کرده اند.
منبع: مجموعه مقالات تربیتی، عبد الرضا ضرابی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، قم، ۱۳۸۸
مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
تازه های مقالات
اهداف و آرمان هاى امام خمینی (رحمه الله) از منظر رهبر انقلاب
دوست کیست و نحوه ارتباط و معاشرت با او از منظر ائمه اطهار
چرا زنازادگان عاقبت بخیر نمی شوند؟
اهمیت نماز در سیره علمى و عملى امام خمینی (رحمه اللّه)
نحوه کاشت و نگهداری از گل قلب ارغوانی: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل فیلودندرون یا گوش گرگی: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل شمعدانی: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل بونسای: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
آخرین آمار کسب و کار های وابسته به نرم افزار متلب + مخصوص دانشجویان
نحوه کاشت و نگهداری از گل قاشقی: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
بیشترین بازدید هفته
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
پیش شماره شهر های استان تهران
وجود خلط یا مخاط شفاف در مدفوع
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
نحوه خواندن نماز والدین
گیاه بیلهر خواص و عوارضی دارد؟
سمبل پرندگان و معانی آنها
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
موارد بیشتر برای شما
اهداف و آرمان هاى امام خمینی (رحمه الله) از منظر رهبر انقلاب
حکمت | سحر، جادو و چشم زخم حقیقت داره؟ / استاد قاسمیان
دوست کیست و نحوه ارتباط و معاشرت با او از منظر ائمه اطهار
وقتی خدا رحم می کند...
روز احد آمد و گریه مرا یار شد/حاج منصور ارضی
پشت صحنه صداگذاری کارتون تام و جری
من شبای جمعه هر هفته/محمدرضا نوشه ور
ای آفتاب فاطمه در شهر ری مقیم/حسین طاهری
حتی اعتراض هم ممنوع!
با گنبدت قشنگ شده آسمان ما/حسین سازور
حضور رئیسجمهور در آرامگاه اقبال لاهوری
جریمه سنگین عربستان برای سلبریتیهای هنجارشکن
کاشف کرب النبی اسد رسول الله/احمد الموسوی
عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد/مهدی سماواتی
ذکاوت ایران در «اقتصاد جنگ» و «جنگ اقتصادی»