مقدمه
یکی از ارکان پر اهمیت و اساسی اسلام مکان مقدس و مبارکی است به نام مسجد، در مساجد تمام امورات حکومتی و مردمی صورت می پذیرفت و آموزش هم از مسائل مهم و مورد تاکید پیامبر مکرم اسلام بوده است از همین رو جوامع اسلامی از هر مکان و موقعیتی به جهت توسعه آموزش استفاده می کردند.در تاریخ اسلام هم دانشمندان به همین موضوع توجه ویژه ایی داشته اند و کتابهایی خوبی در دسترس محققان و پژوهشگران از دیرباز تا به امروز در دسترس است تا بتواندد به پیشینه این امر تا به امروز بپردازند.
با توجه به اینکه جامع جهانی امروزه بسیار ادعای رشد و توسعه آموزش را دارد و به صورت متعددی در صدد ارائه برنامه جهانی به جهت توسعه این امر است احساس می شود که باید تحقیق و پژو هش مبسوطی صورت پذیرد تا حکایت کند از اهمیت و اعتلای این امر در دین مبین اسلام و برنامه های الهی که از سوی پیامبر عظیم الشان و اهل بیت باکرامتش به ما رسیده است در ادامه در صدد این هستیم با اشاره مستقیم به کتب تاریخی نیم نگاهی را با توجه به بضاعت اندکمان به این امر داشته باشیم به امید آنکه بزرگان به بدنبال طرح مفصل این امر در قالب کتاب های گرانبها باشند.
به جهت سهولت ورود به این بحث مهم در قالب دو بخش به آن خواهیم پرداخت:
در بخش اول به آموزش پیش اسلام نگاهی گذرا خواهیم انداخت و سپس مسائل اصلی را در بخش دوم به نام آموزش در اسلام خواهیم گفت، از موضوعات مهم و اساسی که در بخش دوم به آن اشاره خواهیم کرد مبحث نقش و انواع مدارس است که به جهت جلوگیری کردن ار ازیاد متون این بخش را در قالب مقاله دیگیری پیشکش نگاه دوستان خواهیم نمود.
آموزش پیش از اسلام
در فتوح البلدان به این موضوع اشاره شدهاست که بشر بن مالک برادر اکیدر بن عبدالملک بن عبدالجن کندی سکونی فرمانروایی دومة الجندل که نصرانی بود به حیره آمد و مدتی در آنجا سکونت میگزید وی خط عربی را از اهل حیره بیاموخت و سپس برای کاری به مکه آمد، سفیان بن ابی امیة بن عبدالشمس و ابوقیس بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب او را بدیدند که خط مینویسد و از وی خواستند که آنان را خط بیاموزد. بشر ایشان راحروف هجا بیاموخت و به آنان خط نشان داد و چندان که آن دو توانستند بنویسند و این روند یادگیری خواندن و نوشتن به بقیه منتقل شد و سعی در یادگیری آن برآمدند، هر چند عمومیت نداشت. (1)
بلاذری نقل میکند که قبل از ظهور اسلام تنها هفده نفره از قریش به خواندن و نوشتن مسلط بودند.
آموزش در اسلام
احمد شلبی در کتاب آموزش در اسلام می گوید:الف: با آمدن اسلام روند یادگیری به واسطه ارتباط با سایر دولتها، تأسیس دیوانهای مختلف و بوجود آمدن شغلهای اداری سرعت بیشتری به خود گرفت و پیامبر اسلام مردم را به این مهم تشویق میکرد و به آن اهمیت میداد؛ در جنگها مانند جنگ بدر کسانی را که میتوانستند خواندن و نوشتن بیاموزند در برابر آموختن به دیگران آنها را آزاد میکرد و این فدیه آزادی نامسلمانان بود.(2)
ب: از طرفی دیگر پیامبر به هنگام مهاجرت از مکه به مدینه سنگ بنایی مسجد قبا را گذاشت که نخستین مسجد در اسلام بود، حلقههای علم در این مسجد برگزار میشد، و پیامبر (ص) نیز در مسجد خویش در مدینه مینشست و به یارانش دین و آیین یاد میداد.(3)
ج: از مشهورترین مساجد در حوزه اسلام که آموزش در آنها جایگاه والایی دارد مسجد جامع الازهر در مصر بود، این جامع در اواسط قرن چهارم هجری همزمان با شهر قاهره توسط دولت اسماعیلی مذهب فاطمیان تأسیس شد و قران و فقه در آن تدریس میشد و از اقصی نقاط دنیا مانند ترکستان و هندوستان به سوی این مسجد به جهت تدریس روی میآوردند و در مجاورت آن زندگی میکردند که به مجاورین مشهور شدن و و هر رواقی داشتند، که به رواق شامیان، رواق ایرانیان، رواق مغربیان و … معروف بودند؛ دانشجویان الازهر را در اوایل قرن نهم هجری به ۷۵۰ تن از ممالک مختلف اسلامی ذکر کردهاند. (4)
علاوه بر مساجد خانه علما هم محلی برای تشکیل مجالس درس و فراگیری علوم دینی و دنیوی بود اشاره کرد، ناصر خسرو به خانه ابوالعلا معری اشاره میکند که در خانه او بیش از دویست نفر را برای آموزش شعر و ادب به حضور میپذیرفت. (5)
ه: کتابفروشیها هم در زمینهٔ مکانی برای آموزشی دارای اهمیت بودند که قبل از تشکیل کتابخانههای بزرگ و عمومی در زمینه آموزش ایفای نقش میکردند، در سرگذشت جاحظ آمده است که وی گاهی دکان کتابفروشی را کرایه میکرد و شبها را به خواندن کتاب در آنجا میگذراند؛ بعد از تأسیس کتابخانههای بزرگ و به واسطه رابطه کتاب و آموزش کتابخانههای اسلامی به جایگاهی برای آموزش تبدیل شدند؛ در این رابطه میتوان به کتابخانههای فردی یا خصوصی که شامل کتابخانههای ادباء مانند ابوعمرو بن العلاء است که در باب او گفتهاند که کتابخانه او پر است از کتابهای که روی چرم سفید رنگ یا پوست جانوران یا منسوجات نگاشتهاند، به طوری که سقف خانهٔ او را پر میکردهاست و نظایر همین مظالب را هم دربارهٔ برخی دیگرمانند اصمعی و حماد و ابو عبیده گفتهاند؛ نوع دیگر کتابخانههای عمومی است، کتابخانههای بودند که رجال دولت یا علمای ثروتمند دینی یا مردمان بافرهنگ و خیرخواه تأسیس میکردند. (6)
و: به تدریج دراواخرقرن سوم و اوایل قرن چهارم دارالعلومهای به وسیله علما و امرا تأسیس شد که تفاوتشان با کتابخانهها (دارالکتب یا خزانة الحکمه در این بود که دارالعلومها در صورت نیاز کمک هزینهای برای طلاب در نظر گرفته میشد وآنهایی هم که از مکانی دور میآمدند محل اقامتی برای آنها در نظر گرفته میشد، مانند دارالعلوم ابوالقاسم جعفر بن محمد بن حمدان فقیه شافعی (متوفی ۳۲۳) در موصل دارالعلومی احداث کرد و در آن کمک هزینهای برای طلاب نیازمند در نظر گرفته بود. (7)
پی نوشت:
1: بلاذری، ابوالحسن احمد بن یحیی (۱۳۳۷). فتوح البلدان. تهران: نقره. صص. ۶۵۷–۶۵۶
2: شلبی، احمد (۱۳۸۷). تاریخ آموزش در اسلام. تهران: نگاه معاصر. صص. ۴۴–۴۳.
3: شلبی، احمد (۱۳۸۷). آموزش در اسلام. تهران: نگاه معاصر. صص. ۹۴.
4: زیدان، جرجی (۱۳۶۹). تاریخ تمدن اسلام. تهران: امیر کبیر. صص. ۶۲۵
5: ناصر خسرو (۱۳۵۸). سفرنامه ناصر خسرو. جیبی. صص. ۱۵.
6: حلبی، علی اصغر (۱۳۸۲). تاریخ تمدن در اسلام. تهران: اساطیر. صص. ۴۱۷.