اسلام و حق بر آموزش (بخش دوم)

در بخش اول مقاله به همین نام به پیشینه آموزش قبل از اسلام و به اهتمام ویژه اسلام به این امر پرداختیم و نگاشته شد که مساجد در این امر نیز مانند دیگر امور مهم و اساسی آن دوران نقش بی بدلیلی را ایفا نمودند...
پنجشنبه، 16 آبان 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمدرضا بیاتی
موارد بیشتر برای شما
اسلام و حق بر آموزش (بخش دوم)

مدارس

جناب سلطان زاده اینگونه می نگارد:
در قرن سوم با گسترش قلمرو اسلام وآشنایی مسلمانان با اصول ادیان مذاهب و مکاتب دیگر و انتقاد پیروان آن‌ها از برخی عقاید و آداب و لزوم پاسخگویی و حل معضلات و تفسیر اعتقادات و آشنایی و نیاز به علوم همانند طب و نجوم – زمینه اجتماعی و فرهنگی لازم برای تبادل اندیشه‌ها از طریق تدوین و ترجمه کتاب و بحث و مناظره فراهم شد و در دربار تنی چند از خلفای عباسی محل تردد مترجمین_فلاسفه و اطبا گردید.

و در ادامه می گوید:
تعدد مکتب‌های فلسفی و مذهبی و ضرورت تعلیمات کلاسیک و بلند مدت منجر به گستر تعلیم و تربیت و ازدیاد طلاب گردید و ضرورت ایجاد فضاهای خاص برای این منظور که هم بحث و جدل و غوغای طلاب مزاحم عابدین نشود و هم آمد و شد عوام باعث ایجاد اختلال در تدریس نگردد.


مدارس خصوصی

جناب حلبی اینگونه می گوید:
این نوع مدارس قبل از تأسیس نظامیه‌ها وجود داشته‌اند و می‌توان از مدرسه امام ابوبکر بن فورک اصفهانی (۴۰۵ ه. ق) در نیشابور، مدرسه سعیدیه که آن را نصر بن سبکتکین برادر سلطان محمود غزنوی مشهور بنا کرد و مدرسه‌ای که اسماعیل استرآبادی صوفی و واعظ بنیاد کرد و نیز مدرسه دیگری که برای استاد ابواسحق شیرازی بنا شده‌است نام برد.

زرین کوب هم در رابطه با این مدارس اشاره می‌کند که «بزرگان علماء اسلام تربیت یافته آن مدارس بودند که همه یا غالب آنها از محل اوقاف اهل بر بوده است و خلفا و سلاطین بطور مستمر و مستقیم در کار آنها نظارت نداشتند و به اصطلاح امروز ما این مدارس ملی بود، غالب آنها تعلیم آزاد بود»


مدارس دولتی

تا قبل از نیمه قرن پنجم هجری قمری نمی‌توان از مدارس دولتی مهمی نام برد اما با توجه به تغییراتی که در نظام آموزشی جامعه اسلامی پدید آمد، ازطرفی دیگر کار تعلیم در تمدن اسلامی در جهات مختلف نضج گرفت و به ثمر رسید و عالمان و فقیهان و پزشکان و فیلسوفان بزرگی پیدا شدند ولی در اسلام مدرسهٔ مستقلی مانند آنچه در این روزگار به چشم می‌خورد نبود و مورخان مسلمان تقریباً متفق‌القولند که نخستین کسی که مدارسی را بنا کرد و تمدن اسلامی را بوجود آورد این زینت بزرگ را مزین ساخت خواجه نظام الملک حسن طوسی بود.(1)
 

مدارس نظامیه

الف: یکی از نهادهای علمی_فرهنگی که در شکوفایی فرهنگ اسلامی تأثیری شگرف داشت نظامیه‌ها بودند، در نیمه دوم سده پنجم هجری توسط خواجه نظام الملک طوسی وزیر آلپ ارسلان سلجوقی با تأسیس مدارس نظامیه در نیشابور، بغداد و دیگر شهرها (بلخ، هرات، اصفهان، آمل، کاشان و…)، نهادی شبیه به دانشگاهای امروزی را پایه‌گذاری کرد و با این اقدام نهاد آموزش عالی را در تمدن اسلامی به اوج کمال خود رساند.(2)

ب: جرجی زیدان اشاره می‌کند که اشتهار مدرسه نظامیه بغداد از آن روست که خواجه نظام الملک برای اولین بار تدریس را در آن مدرسه را مجانی ساخت و برای شاگردان مقرری معین کرد.(3)

ج: درکارنامه اسلام هم به این موضوع اشاره می‌شود که مدرسه نظامیه برخلاف مشهور اولین مدرسه اسلامی نبوده‌است اما بی شک از خیلی جهات سر مشق مدارس مهم اسلام و جهان شده‌است؛ این مدارس حتی سر مشقی شد برای دارالعلم‌های اروپا، قدیمی ترین دانشگاه اروپا که سالرنو در ایتالیا از تأثیر مدارس اسلامی خالی نبود، مدارس بزرگ دیگرمثل دانشگاه بولونیا و دانشگاهای پاریس- مونپلیه واکسفورد همگی بعد از قرن دوازدهم میلادی بوجود آمدند. (4)

پی نوشت:
1: حلبی، علی اصغر (۱۳۸۲). تاریخ تمدن در اسلام. تهران: اساطیر. صص. 410
2: حسین زاده شانه چی، غلامحسن؛ طحانی، آزاده؛(1392).مجله علمی-پژوهشی حوزه علمیه.ص.158
3: : زیدان، جرجی (۱۳۶۹). تاریخ تمدن اسلام. تهران: امیر کبیر. صص 626
4: زرین کوب، حسین(1392)، کارنامه اسلام، تهران، صص.45


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما