درآمد
آموزش، کلیدی ترین و اصلی ترین عنصر در رشد و پیشرفت هر جامعه ای می باشد. جامعه و نهادهای اجتماعی، تنها از مسیر آموزش های مفید و کارآمد است که می تواند اولا نیازهای زیرساختی خود را شناسایی کنند و ثانیا مبتنی بر آن نیازها، رویکردها و روش های متقضی برای مرتفع نمودن چالش های موجود را اتخاذ کند.آموزش مفید و صحیح به فرزندان و افراد جامعه است که می تواند ایشان را مجهز به ظرفیت های لازم نماید که در ادامه از ایشان انتظار برود که به سوال ها و چالش های موجود خرد و کلان پاسخ گویند. آموزش شامل دو مولفه اساسی می باشد، اولا این که چه محتوایی مورد تاکید قرار می گیرد و آموزش داده می شود؛ ثانیا این که چه روش و رویکردی برای انتقال مفاهیم و آموزه ها استفاده می شود نیز از اهمیت ویژه ای برخودار است. آنچه که مورد تاکید این پژوهش می باشد، بحث از روش های مطلوب و مفید در آموزش و انتقال مفاهیم می باشد که در ادامه، به دو روش و رویکرد مفید و کارآمد اشاره می شود.
آموزش مباحثه ای و دیالکتیکی
مهمترین خصوصیت روش آموزش و تدریس در مدارس و حتی در بسیاری از دانشگاه ها، به صورت استاد محور و متکلم وحده بودن آموزگار است؛ این که معلم، استاد و آموزگار، از ابتدا تا انتهادی جلسه به صحبت و انتقال مباحث و مفاهیم می پردازند، بدون این که دانش آموزان و مخاطبان، نقش قابل توجه و قابل ملاحظه ای در پیشبرد جلسات داشته باشند.دانش آموزان و مخاطبان جلسه، نه تنها با استاد کلاس صحبت نمی کنند، با یکدیگر نیز مفاهمه و گفت و گو ندارند، و بدین جهت، چالش گفتگو در کلاس، دو چندان می شود و انتظار می رود که هر دو بُعد این چالش مرتفع شود و تنها استاد و گرداننده جلسه است که می تواند این چالش را مرتفع کند؛ با این توضیح که آموزگار و استاد، اولا جلسه و کلاس را به صورتی مدیریت کند که شاگردان، با استاد نیز صحبت کنند و جلسه به صورت مباحثه ای اداره شود؛ ثانیا لازم است که شاگردان و دانش آموزان، با یکدیگر نیز صحبت داشته باشند.
در باب ضرورت و ثمره اداره ی اینگونه جلسات باید بیان کرد اداره ی جلسات آموزشی به صورت گفت و گو محور، اولا باعث می شود که مدیر و استاد جلسه نسبت به سطح مطالب و مفاهیم مطلع باشد که آیا مخاطبان، توانسته اند که مطالب را آن گونه که باید و شاید دریافت کنند و از طرفی آیا استاد جلسه توانسته است که مفاهیمی که مد نظر داشته است به صورت کامل و مطلوب ارائه نماید یا این که در مرحله یا مراحلی از این انتقال مفاهیم کاستی صورت گرفته است.
ثانیا ثمره مهم دیگری که می توان برای این رویکرد آموزشی ذکر کرد این است که دانش آموزان و دانشجویان، بهتر و سریعتر به مفاهیم اشراف پیدا می کنند و حتی به خاطر می سپارند؛ با این توضیح که در این روش آموزشی، به جای این که صرفا از قدرت شنوایی برای انتقال مفاهیم استفاده شود، این مفاهیم دوباره توسط دانش آموز و دانشجو مورد وکاوی و تحلیل قرار می گیرد و باعث می شود که در همان مراحل اولیه ی دریافت مفاهیم، پذیرش و انتقال مفاهیم به حافظه نیز تسریع شود و بدین صورت نهادینه شدن مفاهیم نیز با سرعت قابل ملاحظه تری صورت می گیرد.
ثمره سوم این رویکرد را در جذابیت بیشتر این روش می توان مشاهده کرد؛ چرا که زمانی که دانش آموزان و دانشجویان نیز در فرآیند جلسه و مدیریت کلاس نقش داشته باشند، قاعدتا این امر برای آن ها جذابیت بیشتری خواهد داشت و بیشتر و بهتر در کلاس مشارکت می کنند و جلسه کلاس را برای خود خواهند دانست.
آموزش گروه محور[1]
همواره تغییرات فراوانی در جهان اجتماعی به وجود می آید، نسل ها همواره در حال تغییرند و سبک زندگی اغلب تغییر می کند[2] و در این بین، باید به روزآمد کردن الگوهای آموزشی نیز اندیشید؛ از دیگر الگوهای آموزشی و تربیتی، باید به آموزش گروهی و دسته جمعی اشاره کرد؛ رویکرد اشتباهی که در بحث آموزش وجود دارد این است که تنها منبع تاثیر و آموزش، مربی و استاد باشد، درحالی که افراد یک گروه و کلاس نیز می توانند از یکدیگر درس بگیردند و تاثیر متقابلی داشته باشند و به صورت فزاینده ای، تاثیر آموزش و تربیت را افزایش دهند و متولیان امر، اساتید و معلمان باید این رویکرد را مورد تاکید قرار داده و از ظرفیت های این رویکرد آموزشی استفاده کنند.زمانی که دانش آموزان و حتی دانشجویان که در یک گروه کلاسی قرار دارندو مطالب و یافته های جلسه و کلاس را با یکدیگر در میان گذاشته و مورد واکاوی و تحلیل قرار می دهند، نه تنها این کار جذابیت و اشتیاق حضار را به جلسه افزایش می دهد، بلکه نهادینه شدن و تعمیق مطالب و یافته های کلاس، در همان جلسه صورت میگیرد. در محیط کاری، درگیری ها، اختلاف ها و تضادها وجود دارد[3] که اگر جلسات آموزشی نیز به صورت گروه محور اداره شود، این اختلاف ها خود نمایی می کند ولی با اداره صحیح و کارآمد این جلسات، می توان از این چالش رهایی یافت.
در ادامه باید به اهمیت و نقش فرهنگ در آموزش و روش های آموزشی اشاره کرد که بنیان همه فرهنگ ها، تصورات و اندیشه هایی است که مشخص می کند چه چیزی مهم، ارزشمند و مطلوب می باشد[4] و در مباحث آموزشی نیز، آن چه که اهمیت دارد و مقصد می باشد، رویکرد و روش ما را نسبت به آموزش دست خوش تغییر می کند، لذا در مباحث آموزشی نیز نباید از نقش و اهمیت فرهنگ در الگوی آموزشی که اتخاذ می شود غفلت کرد.
در پایان باید این نکته را متذکر شد که با توجه به این که آموزه های دینی از یک طریق می توانند به بسط و رشد علوم کمک رسانند[5]، می توان در باب روش ها و الگوهای آموزشی نیز از روش ها و ایده های قرآنی، روایی و اسلامی بهره های فراوان برد که واکاو ی این مسئله نیاز به پژوهش های مبسوط بعدی دارد.
پی نوشت ها:
[1] نعمتالله فاضلی، علوم انسانی و اجتماعی در ایران: چالشها، تحولات و راهبردها، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۹۶)، ص243.
[2] حمید پارسانیا، جهانهای اجتماعی (قم: کتاب فردا، ۱۳۹۱)، ص147.
[3] علی صفائی حائری، حرکت ( تحلیل جریان فکری و تربیتی انسان ) (قم: لیله القدر، ۱۳۸۸)، ص10.
[4] آنتونی گیدنز، کارن بردسال، و حسن چاوشیان، گزیده جامعهشناسی ویژه دوره کارشناسی (تهران: نشر نی، ۱۳۹۰)، ص39.
[5] سیدحمیدرضا حسنی، مهدی علیپور، و سیدمحمدتقی موحدابطحی، علم دینی: دیدگاهها و ملاحظات : گزارش، تبیین و سنجش دیدگاههای برخی از متفکران ایرانی در باب چیستی، امکان و ضرورت علم دینی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ویراست 2 (قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۲)، ص249.