طرح مشکل ها در خانواده

زندگی مشترک، بدون مشکل نیست. نمی توان تصور کرد که زندگی و خانواده رنگ و اثری از دشواری به همراه ندارد. انسان در میدان زیستن آمده و ناگزیر با موانع دستیابی به مقصودش رو به رو می شود.
سه‌شنبه، 21 آبان 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
طرح مشکل ها در خانواده
زندگی مشترک، بدون مشکل نیست. نمی توان تصور کرد که زندگی و خانواده رنگ و اثری از دشواری به همراه ندارد. انسان در میدان زیستن آمده و ناگزیر با موانع دستیابی به مقصودش رو به رو می شود.
 
پرسش این است که مشکل ها در کجا باید مطرح شوند؟ اگر طرح مشکل را به کلی رد کرده و آن را بیهوده به حساب آوریم، در خطا افتاده ایم، چون مشکل های زندگی، راه حل های متناسب با خود را می طلبند. مگر با فکر و هوش خود چه اندازه می توان گره های زندگی خویش را گشود؟ باید سراغ خردهای دیگر رفت و به تعبیر مولانا در مثنوی معنوی، با مشورت و همفکری، خردهای دیگری را به یاری طلبید. از طرف دیگر، طرح مشکل ها یا درد دل کردن، سبب تسکین روحی و کاهش اندوه و افزایش شادمانی خواهد بود. آدم های گرفتاری که همه در و پنجره ها را به روی خویشتن بسته اند، فرجامی جز هجوم بیماری های جسم و جان نخواهند داشت. پس باید جایی را یافت که مکان مطمئنی برای طرح مشکل های خانوادگی باشد.
 
پاسخ این است که، بهترین و مطمئن ترین جای طرح مشکل ها و دردها، خانه و خانواده است و به ویژه همسران جوان باید به این مهم توجه نمایند. اگر در آنجا مشکل حل نشود و در دی درمان نگردد، خانه دوست همراز و خردورز را باید سراغ گرفت. بنابراین، نمی توان در هر جایی سفره دل خود را باز کرد و ناگفته های درون دردمند خویش را بر زبان راند. کسانی که خطا کرده و هر کسی را محرم راز خود می دانند، نه فقط مشکلی را حل نکرده، بلکه مشکلی بر مشکل های خود می افزایند.
 
زندگی بدون اعتماد، نه رنگ زندگی دارد و نه حقیقت زندگی. اگر در خانواده ها اعتماد همسران به یکدیگر شکل نگیرد، دوست داشتنی افسانه ای بیش نیست. همسران بی اعتماد به همدیگر، غریبه هایی هستند که از روی ناچاری زیر سقفی گرد هم آمده اند تا شب را به روز و روز را به شب برسانند.
 
باید دانست که هیچ چیز مانند بی اعتمادی، خوشبختی همسران و فرزندانشان را تهدید نمی کند، زیرا فرد بی اعتماد، مثل انسان بی پناهگاهی است که در بیابانی سرگردان شده است. خود آگاهی و شناخت به همسر - که اندک اندک فراهم می آید - بستر ساز اعتماد متقابل همسران به یکدیگر خواهد شد.
 
از آن پس، می بایست در افزایش و ارتقای اعتماد مشترک کوشید، زیرا هر لحظه ممکن است اعتماد آسیب ببیند و شیرازه پیوند همسران از هم پاشیده شود. پس، این گونه نیست که بتوان آسوده خاطر زیست و دل به اعتمادی خوش ساخت که زمینه ازدواج را فراهم آورد. اعتماد، سرمایه ای است که باید پیوسته مراقب آن بود و روز به روز بر آن افزود.
 
همسران جوان دو دسته اند. دسته ای از آنان به خواسته یا ناخواسته از سرمایه اعتماد هزینه کرده و آن را می کاهند. رفتارهای ناسالمشان، سبب کاهش و تباه سازی اعتماد همسرشان به آنان می شود، همان گونه که رفتارهای سالمشان سبب ارتقاء اعتماد همسرشان می گردد.
 
این دسته از زنان، با نابودی اعتماد، جایی در دل همسرشان نخواهند داشت و به تدریج، جدایی شان از هم، رقم می خورد. اما دسته دیگر که ارزش اعتماد همسر را شناخته اند، با رفتارشان اعتماد را پاس میدارند و آن را می افزایند. حرکت دسته دوم، نمودار دوست داشتن همسر است، در حالی که حرکت دسته نخست، نشان دهنده نفرت به همسر است.
 
برخی زنان، انگار عادت کرده اند که در هر جمع کوچک و بزرگی مشکل های خانواده شان را بیان و تکرار کنند. در حال پاک کردن سبزی یا خرید از نانوایی و بقالی اند که دیگران را از حال و روز خودشان با خبر می کنند. برخی نیز در اتوبوس با تاکسی، مسافرها و راننده تاکسی را محرم راز شان می کنند! برخی مردان، در محیط کار و گردش و پیرایشگاه، مسائل خصوصی شان را مطرح می کنند. بی گمان، هیچ یک از این زنان و مردان، به پایان ناخوش روش ناپسندشان نمی اندیشند و این رفتارهای ناپسند سبب تزلزل خانواده می‌گردد.
 
آیا اگر آنان از سرگذشت کسانی که مانند آنان، این روش نادرست را داشته اند و به خانوده هاشان آسیب رسانده اند آگاهی به دست آورند، باز افشاگری خواهند کرد؟ همسران موفق، هر مشکلی را که در ارتباط با همسر یا خانه یا کار بیرون از خانه شان دارند، با یکدیگر در میان می گذارند و دیر یا زود به نتایج رضایت بخشی دست خواهند یافت، چون هدفشان از بیان دشواری های خانه و بیرون از خانه، دستیابی به آرامش و تفاهم و موفقیت خانواده است.
 
این این گونه، مشکل های آنان، بی آنکه به کوچه و خیابان بیاید، حل شده است، گاهی نیز برای حل برخی مشکل ها، نیاز به کمک فکری یا معنوی و اقتصادی نزدیکان دارند. به هر حال، خودشان در حال سامان بخشی زندگی شان هستند و پای بیگانگان را به اسرار خانه و زندگی نگشوده اند تا خواسته یا ناخواسته آسیب رسان شوند.
 
البته، همسرانی نیز ناچار می شوند که در بیرون از خانه با کسی درد دل کنند، چون وقتی مشکلشان را با همسرشان در میان می گذارند، با برخورد و رفتار منفی و ناخوشایندی رو به رو می شوند. همسرانی که طاقت شنیدن خبرهای ناگوار را ندارند، خواه ناخواه سبب بیرون رفتن مشکل از خانه و خانواده خواهند بود. همسرانی هم که تحمل شنیدن ایراد و انتقاد سالم و آرام را ندارند و توهم هجوم به شخصیت خود را دارند، سبب می شوند که کوچه و خیابان، مکان های طرح مشکلشان شوند.
 
نباید پنداشت که دامنه آسیب ها به شخصیت زن و مرد و آینده آنها محدود می شود. بی تردید، دخترها و پسرهای آنها از شیوه نادرست پدران و مادران پیروی می کنند و محرمان اسرار خویش را در بیرون از خانه و خانواده سراغ خواهند گرفت.
 
منبع: بایسته های زناشویی، ابوالفضل هدایتی فخر داوود، قم: موسسه بوستان کتاب، 1393.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط