تنبیه از منظر فقهی و روانشناسی

مقاله حاضر درصدد پاسخ گویی به این گونه پرسش هاست. بر این اساس، ابتدا مفهوم شناسی موضوع و سپس بررسی آن از منظر روانشناسی، روایی و فقهی بیان شده است.
شنبه، 9 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تنبیه از منظر فقهی و روانشناسی
از زمانهای قدیم تاکنون، موضوع تأدیب و تنبیه کودکان در خانواده و شاگردان در مدارس و محیطهای تربیتی آموزشی همواره مورد بحث و گفت وگو بوده و در میان دانشمندان و صاحب نظران تربیتی موافقان و مخالفانی داشته است. پرسش اساسی این است که آیا از تنبیه می توان به مثابه یک روش تربیتی استفاده کرد؟ آیا روانشناسان در عصر حاضر آن را تجویز می کنند؟ در منابع اسلامی و روایی و فقهی این مسئله چگونه بیان شده است؟
 
«تنبیه»: (Punishment) در لغت به معنای آگاه کردن، و بیدار کردن است و در اصطلاح دانش های تربیتی، به ویژه از دید روان شناسان، تعاریف مختلفی برای آن ارائه گردیده که از نظر محتوا قرین همدیگرند. در کتاب روانشناسی پرورشی، تنبیه این گونه تعریف شده است: «ارائه یک محرک آزارنده، یا تنبیه کننده به دنبال یک رفتار نامطلوب برای کاهش دادن آن رفتار. برای مثال، اگر بعد از انجام رفتاری نامطلوب از سوی کودک مثل گفتن یک حرف زشت، با ارائه یک محرک آزارنده مثل سیلی زدن به او، خواسته باشیم که احتمال بروز رفتار نامطلوب را در او کاهش دهیم، او را تنبیه کرده ایم». در این تعریف، از اصطلاح «محرک آزارنده» می توان تأدیب یا تنبیه بدنی کودک را نیز، به شرطی که به دیه نینجامد، استفاده کرد که در موارد خاصی، به عنوان آخرین شیوه در اصلاح رفتار کودکان تجویز گردیده است.
 
تعزیر:  علامه مجلسی می فرماید: «التعزیر وهو التأدیب دون الحد ویکون برأى الأمام والحاکم».؟ اجماع فقهای شیعه و حتى فقیهان عامه بر این است که افراد غیر مکلف یا غیربالغیا مجنون اگر محرمات شرعی را، که در قرآن برای آن حدی مشخص گردیده مرتکب شوند، باید تعزیر گردند.   (شیخ طوسی، النهایة، کتاب الحدود، ص۳۹۰؛ همو، المبسوط، جا کیفیة الحدود و الضرب، ص۹۹؛ أمام خمینی ، تحریر الوسیله، ج ۲، فی بقیه الحدود، ص۶۷۷؛ محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)حسن النجفی، جواهر الکلام، بیروت: دار احیاء التراث العربی، [بی تا]، ج ۱، ص 444 - 441.) چه تعزیر به معنای تأدیب و تنبیه بدنی است و به تمام مجازاتی اطلاق می شود که در اسلام حد ثابتی ندارد یا اگر حد ثابتی دارد، مرتکب آن غیر مکلف است، با این حال، تعزیر با تنبیه اصطلاحی تفاوت دارد؛ چون اولا، تعزیر در برابر فعل حرام است؛ ثانیة، مقدار ضرب تازیانه آن کمتر از حد و منوط به نظر امام یا حاکم اسلامی است؛ در حالی که تنبیه ممکن است برای فعل حرام یا غیرحرام - مثل اعمالی که عادت به حد حرمت شرعی نمی رسد به صورت گیرد و مقدار ضرب آن هم قطعا از تعزیر کمتر است. همچنین تنبیه و تأدیب متربی ممکن است به وسیله ولی با معلم و مربی او که اذن تنبیه دارد، انجام گیرد.
 
حد : «حد»، که در لغت به معنای حایل و حاجز میان دو چیز است، در شرع عبارت است از وارد ساختن عقوبت و کیفری بر مکلف به دلیل معصیتی که مرتکب شده بدان اندازه که شارع مقدس مقدر و مقرر داشته است. در واقع، حد مجازات معینی است که در اسلام برای برخی جرایم در نظر گرفته شده است. برخی از این مجازات ها تعداد مشخصی ضربه شلاق و مانند آن می باشد. حدود باید زیر نظر حاکم اسلامی اجرا شود و منظور از آن، حفظ نظام اجتماع و ریشه کن ساختن فساد و تبهکاری از جامعه انسانی و اسلامی است. حدود شامل حد زنا، حد لواط، حد قذف، حد شرب خمر، حد دزدی و حد محارب است.
 
با توجه به معنا، «حد شرعی» اصولا برای گناهان کبیرهای معین گردیده است که در آن اولا، حرمت شرعی وجود دارد؛ ثانیة، مقدار حد یا نوع مجازات آن معین است؛ ثالثة مرتکب گناه مکلف باشد؛ رابعة، هیچ کسی، حتی حاکم شرع، نمی تواند آن را کم یا زیاد کند، در حالی که تنبیه مصطلح هیچ یک از شروط مزبور را ندارد؛ یعنی تنبیه درباره خطاهایی به کار می رود که نه تنها حد ندارد، بلکه حتی گاهی حرمت شرعی نیز ندارد، بلکه کارهای ناسزاوار اخلاقی است.
 
تقویت : در تعریفی ساده، «تقویت» را به تثبیت یک رفتار از راه کنترل پیامدهای آن معنا می کنند. تنبیه با تقویت، هم از لحاظ روشی و هم از لحاظ شرایط به کارگیری تفاوت دارند، اگرچه ممکن است در برخی موارد نتیجه یکسان داشته باشند. تقویت با عوامل مثبت و منفی سروکار دارد، اما تنبیه به حضور محرک آزارنده منفی و فقدان محرک مثبت مربوط می شود. همچنین در حالی که تقویت در مورد استوار ساختن پاسخ به کار می رود، تنبیه فرایندی است که انجام پاسخ را تضعیف می کند یا از بین می برد. به عبارت دیگر، هنگامی که محرک برای استحکام و استمرار پاسخ به کار می رود، می گویند: رفتار تقویت شده است، اما وقتی وجود یا فقدان محرکی در موقعیتی سبب تضعیف پاسخ شود، در این صورت، تنبیه صورت گرفته است؛ مثلا وقتی به شاگرد بداخلاقی جریمه بدهند یا او را از کلاس اخراج کنند تنبیه صورت گرفته است. در مورد اول، وجود محرک منفی و مزاحم دادن جریمه و در مورد دوم، حذف محرک مثبت و اخراج از کلاس، گرایش به پاسخ بداخلاقی را احتمالا تضعیف می کند. تقویت در ایجاد رفتار مطلوب یا افزایش آن مؤثر است، اما تنبیه سرانجام ممکن است هم برای تنبیه شونده و هم برای تنبیه کننده، عواقب زیان آوری داشته باشد. بنابراین، تنبیه جز در مواردی خاص، وسیله مناسبی برای تغییر رفتار نامطلوب یا ترک عادت نیست.
 
منبع: مجموعه مقالات تربیتی، عبد الرضا ضرابی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، قم، ۱۳۸۸


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما