باغ‌ها و پوشش گیاهی

مسلمانان از طریق شمال مدیترانه و کشور یونان از سویی و جنوب غرب، یعنی از طریق تنگه جبل الطارق و اندلس و جزایر سیسیل از سوی دیگر، پنبه را به اروپا صادر می کردند
شنبه، 9 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
باغ‌ها و پوشش گیاهی
مسلمانان در ترویج کشت پنبه که گیاهی پر استفاده بود نیز نقش عمده داشتند. با قطع نظر از آنکه منشأ اولیه پنبه کدام نقطه و سرزمین در جهان بوده است: این گیاه از طریق سراسر قلمرو اسلامی در قرون وسطی تا مرزهای اروپای مسیحی نشین و آفریقای سیاه که مردم آن مشرک بودند، در غرب گسترش یافت. اگر چه از فرایند گسترش پنبه تقریبا اطلاعی در دست نیست، اما در قرن دهم تقریبا در همه نقاط قلمرو اسلامی کاشت می شده است. در اطراف مرکز تولید پنبه، صنایع مربوط به وجود آمد که بسیاری از آنها پارچه یا لباس برای صدور تولید می کردند. شبکه ای از دلالان نیز به وجود آمده که پنبه خام را به کارگاه ها می بردند و کالاهای نیمه تکمیل شده حاصل از مراحل مختلف کارخانه و کالاهای تکمیل شده را به مقصد نهایی آن، که اغلب دور بود، می رساندند.
 
این نویسنده در ادامه می افزاید: مسلمانان از طریق شمال مدیترانه و کشور یونان از سویی و جنوب غرب، یعنی از طریق تنگه جبل الطارق و اندلس و جزایر سیسیل از سوی دیگر، پنبه را به اروپا صادر می کردند و دیری نگذشت که با آموزش نحوه کشت آن، در ترویج آن در اروپا اقدام کرده و باعث رواج آن در این سرزمین شدند. نویسندگان اسلامی از قرون هفتم تا نهم میلادی در مورد مرکبات، به جز ترنج، مطلبی ذکر نکرده اند، اما در قرن دهم منابع زیادی وجود دارند که از کاشت نارنج، لیمو و لیموترش سخن گفته اند. بیشتر منابع، مربوط به شرق قلمرو اسلام اند که این درختان باید ابتدا در آنجا ظاهر و شاید به مدت یک قرن یا بیشتر شناخته شده باشند. ورود مرکبات به مرزهای غربی قلمرو اسلامی در قرن دهم میلادی صورت گرفت.
 
دقیقا معلوم نیست که چگونه و در چه زمانی نارنج وارد قلمرو اسلامی شد. به احتمال زیاد عربهای فاتح سند در شمال غربی هند در دهه دوم قرن هشتم میلادی آن را مشاهده کرده بودند و سپس به تدریج این میوه در غرب گسترش یافت.
 
انواع متعدد دیگر محصولات کشاورزی، چون موز، هندوانه، نارگیل، اسفناج، آرتیشو، گوش فیل، بادنجان، انبه و ... را می توان نام برد که پس از ظهور اسلام و در سایه نگرش و سیره معصومان علیهم السلام توسط مسلمانان گسترش یافته، در نقاط مختلف سرزمین اسلامی و از آنجا به سرزمین های دیگر صادر و ترویج شد.
 
نگاه اسلام و نگرش و سیره رهبران راستین آن در بخش باغها و گیاهان نیز آثار مثبت و ارزشمندی را در پی داشت. مسلمانان با فتح سرزمین های مختلف که از لحاظ طبیعت و آب و هوا با سرزمین عربستان تفاوت داشتند به انواع فضای سبز و باغها و گیاهان مختلف موجود در سرزمین های مفتوحه روبه رو شدند و پس از مشاهده آنها و احیانا پی بردن به برخی خواص ظاهری (زینتی) یا دارویی آنها، به انتقال آنها به مناطق دیگر اسلامی و ترویج و گسترش آن دست زدند.
 
در واقع، بسیاری از گیاهان ابتدا به صورت گیاهان زینتی و نوادر گیاه شناسی به یک منطقه معرفی می شدند و چندی بعد به عنوان گیاهی مفید شناخته و در مقیاس تجاری کاشت می شدند. مسلمانان اولیه که از مناطق نسبتا خشک و بیابانی بودند و همواره در معرض خطر پیشروی صحرا قرار داشتند، پس از ورود به سرزمین های سرسبز ساحلی و کوهستانی و خوش آب و هوا، چنان به وجد می آمدند که درک آن برای ما دشوار است.
 
عشق به گیاه به وضوح در اشعار عرب موسوم به روفیه یا اشعار گلستان مشهود است. این اشعار که احتمالا منشأ فارسی داشته اند به صورت یکی از فرم های عمده شعری در دوره عباسیان از قرن هشتم تا دهم میلادی در آمدند. در این گونه اشعار، شاعر از خنکی سایه ساران، عطر فراوان گل ها، ترنم آب جاری، شادابی برگها و مانند اینها و به طور خلاصه از محیطی که به دست بشر پدید آمده بود و با دنیای طبیعی خشک و بایر در تضاد عمیق بود، سخن می گفت. این گونه اشعار در قرن نهم میلادی در اسپانیا متداول شد و در قرن یازدهم در آنجا به اوج شکوفایی رسید.
 
این اشعار فقط مشتی کلمات نبود، بلکه با واقعیت ارتباط داشت. مسلمانان در آن ایام، باغهایی روی زمین به وجود آوردند که بارقه ای بود از باغ های بهشتی. در واقع، نام شهرهای اولیه قلمرو اسلام که باغ های بسیار بزرگی در آنجا به وجود آمد، فهرست بلندی را تشکیل می دهد. در اینجا فقط به ذکر چند نمونه اکتفا می شود. جغرافیدانان قدیم، بصره را یک «ونیز» واقعی توصیف کرده اند که کیلومترها کانال به صورت چلیپا، بوستان ها و باغهای میوه را قطع می کرد و جغرافیدان های مسلمان سیستان، به ویژه مرکز آن، شهر زرنگ را در خراسان به بصره در عراق تشبیه کرده اند و مزارع و باغها و فضای سبز و طراوت آن را ستوده اند.

گفته می شود که نصیبین در بین النهرین چهل هزار و دمشق ۱۱۰۰۰۰ باغ میوه داشت. فسطاط با ساختمان های چند طبقه، هزاران باغ شخصی داشت که برخی از آنها بسیار با شکوه بود. در شمال آفریقا تعداد زیادی باغ در اطراف یا داخل کشورهایی چون تونس، الجزیره، تلمسان و مراکش که امروزه از نظر سبزه و گیاه شهرتی ندارند، وجود داشت. در اسپانیا نویسندگان همواره از باغها و تفرجگاههای سویل، قرطبه و والنسیا یاد کرده اند.
 
منبع: محیط زیست و بهداشت، عبد المجید ناصری داوودی، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول، قم، 1391


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما