تبعات وحشتناک زلزله 8 ریشتری مفاسداقتصادی

بدون شک شیوع و گسترش فساد در جامعه و عدم مقابله جدّی و جهادی با آن زمینه تشدید بی اعتمادی عمومی و نارضایتی مردم را فراهم خواهد کرد، نه فقط امید و دلخوشی مردم به این چنین جامعه و حکومتی تبدیل به یأس و نا امیدی می شود بلکه دیگر حاضر به حمایت و پشتیبانی از این چنین حکومتی نخواهند بود.
پنجشنبه، 21 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی بیرانوند
موارد بیشتر برای شما
تبعات وحشتناک زلزله 8 ریشتری مفاسداقتصادی
مبارزه با فساد یکی از کلید واژه های مهمی است که همواره در منظومه فکری و مدیریتی مقام معظم رهبری مورد تأکید بوده و همه مسئولان حکومتی و اجرایی را به چاره اندیشی برای حل آن در جامعه فراخوانده است. هر چند توجه به این موضوع خارج از کار مسئولان ذی ربط نبوده، ولی با این حال در سال های اخیر توجه جهادی به این موضوع با شتاب و سرعت بیشتری قوت یافته است به طوری که تحسین و تمجید صاحب نظران و عموم مردم را به دنبال داشته است. با این حال برخی صاحبان ثروت و قدرت با نیش و کنایه به گونه ای رفتار می کنند که تبعات آن می تواند موجب تضیعف این رویکرد انقلابی شود. به همین منظور سعی داریم  در سلسله مقالاتی علل و زمینه های بروز فساد و همچنین رهکارهای کاربردی مبارزه با آن  را در جامعه مور بررسی قرار دهیم.

 
مفهوم شناسی فساد در ادبیات اقتصادی

از آنجا که کلید واژه فساد در بسیاری از حوزه های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و به طور کل مجموعه علوم انسانی قابل ورود است می توان معانی مختلفی را برای آن ذکر کرد، ولی در حوزه علوم اقتصادی و مدیریتی می توان این چنین بیان داشت که فساد عبارت است، هر نوع تصرف غیر قانونی در اموال دولتی و سوء استفاده از موقعیت و استفاده غیر قانونی از اختیارات و قدرت برای استفاده از امکانات مالی، فساد مالی اطلاق می شود.[1] البته فساد در امور مالی دارای انواع و اشکال مختلفی همچون، رشوه، اختلاس، رانت خواری، تقلب و اخاذی است.


لزوم و اهمیت مبارزه با فساد

یکی از مبانی اصلی اقتصادی اسلامی که آن را با سایر مکاتب اقتصادی متمایز می کنند توجه به عدالت است، عدالت اقتصادی در جامعه ایجاب می کند هر گونه فساد و هنجار شکنی را در جامعه باید در اسرع وقت ریشه کن شود و مانع شیوع و گسترش آن شد، بخصوص حکومتی که داعیه دار اسلامی بودن دارد، برای اعتلای نام اسلام در جامعه باید توجه به ریشه کن کردن و مبارزه با فساد را در اولویت کاری خود قرار دهد.حکومت اسلامی که کارداران آن به هنجار شکنی فساد مالی مبادرت می ورزند، اعتماد عمومی نسبت به آن حکومت کاهش می یابد، از این رو برای در امان ماندن از این خطر ویرانگر هم که شده باید در مبارزه با فساد عزمی جدّی داشت. مقام معظم رهبری در خصوص اهمیت مبارزه با فساد در بیانی زیبا این چنین می فرمایند: «امروز مهمترین بخش اصلاح  در این کشور عبارتست از مبارزه با فقر، فساد و تبعیض.»[2]
در سیره مدیریتی امام علی(علیه السلام) به خوبی می تواند بازرسی و نظارت مقتدرانه را بر بازار و کارگزاران دولتی مشاهده کرد به طوری که حتی کارداران او نیز این موضوع مستثنی نبوده اند.

 مفاسد و تبعات ویرانگر فساد مالی در جامعه

1-تسلط و قدرت یافتن مفسدین
در منابع روایی روایت بسیار زیبایی در خصوص امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که می فرماید اگر امر به معروف و نهی از منکر در جامعه برچیده شود زمینه تسلط بدان در جامعه فراهم می شود، در منابع روایی از  رسول اللّه(صلّى ‏اللّه ‏علیه ‏و ‏آله و سلم) این چنین نقل شده است: « إِذَا لَمْ یَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ یَنْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لَمْ یَتَّبِعُوا الْأَخْیَارَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ شِرَارَهُمْ فَیَدْعُوا خِیَارُهُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ؛[3]هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منکر نکنند، و از نیکان خاندان من پیروى ننمایند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نیکانشان دعا کنند امّا دعایشان مستجاب نشود». در واقع از این روایت این چنین برداشت می شود، اگر به طور صحیح و اصولی با فساد مبارزه نشود و ریشه آن در جامعه برچیده نشود در طی بازه ی کوتاهی این چنین افراد مفسدی ب اثروت های باد آورده و نامشروع خود اعمال نفوذ و قدرت می نمایند، و در خلاف اهداف و مبانی جامعه اسلامی جولان می دهند، همین ثروت های نامشروع به نوعی روحیه استکباری آنها را تقویت کرده از این رو برای دست یابی به اهداف بالاتر سعی در نفوذ بیشتر و به تبع فاسد کردن آن می کنند.

2-نارضایتی و سلب اعتماد عمومی به نظام
بدون شک شیوع و گسترش فساد در جامعه و عدم مقابله جدّی و جهادی با آن زمینه تشدید بی اعتمادی عمومی و نارضایتی مردم را فراهم خواهد کرد، نه فقط امید و دلخوشی مردم به این چنین جامعه و حکومتی تبدیل به یأس و نا امیدی می شود بلکه دیگر حاضر به حمایت و پشتیبانی از این چنین حکومتی نخواهند بود، چرا که یکی از اهداف روشن و شاخص قیام برای برپایی این چنین حکومتی، ریشه کن کردن فساد و بی عدالتی در جامعه بوده است، از این رو اگر مسئولین ذی ربط در این خصوص کوتاهی نمایند و با تساهل و تسامح با فساد برخورد نمایند، مردم از حمایت آن پا پس خواهند کشید و این موضوع بسیار خطرناکی است که نه فقط تبعات دنیوی بلکه آثار شوم اخروی را نیز برای متولیان آن به دنبال خواهد داشت.

3- تضعیف نظام اسلامی و ناکارآمد کردن آن
حکومت اسلامی علاوه بر برخورداری از یک صورت موجه و ضابطه مند، دارای یک سیرت و رسالت قرآنی است، صورت و ظاهر حکومت اسلامی برخوردار از نهادی مشخص است که وظیفه پاسداری از سیرت انقلاب اسلامی را دارند، از جمله محور های مشخص سیرت انقلاب اسلامی، برپایی عدالت اجتماعی و مبارزه با ظلم و فساد است، از طرفی هرگاه کارگزاران دولتی و مسئولین ذی ربط در برخود با فساد با اغماض و تساهل و تسامح برخورد نمایند، به نوعی کاستی، نقض و ضعف در سیره و روح انقلاب اسلامی به وجود می آورد، و این امر به این معناست که از حکومت اسلامی تنها یک پوسته ناکارآمد و ضعیف شده باقی مانده است، برای جلوگیری از این موضوع و تبعات و عواقب شوم آن می بایست به طور جدّی با فساد مقابله کرد و ذره ای عقب ننشست.
 

راهکارها و تکنیک های طلایی مبارزه با فساد

برای مبارزه با فساد ابتدا باید راه هایی که منجر به شیوع فساد در جامعه می شود را شناسایی کرد و بعد از آن برای هر یک از منافذ فساد ساز راهکار مناسب به آن را تدارک دید. در ادامه این بحث به برخی از راهکارهای مبارزه با فساد و بررسی آنها می پردازیم.
 
نظارت و بازرسی مستمر و هوشمندانه
یکی از مهمترین و اثر بخش ترین شاخص در جلوگیری از فساد در جامعه  تقویت نظارت و بازرسی است،  عده ای از نویسندگان مدیریت، «نظارت » را چنین تعریف می کنند: «نظارت عبارت است از سنجش و اصلاح عملکرد برای به دست آوردن این اطمینان که هدف های سازمان و طرح های اجرایی آن با کامیابی به انجام رسیده است»[4] نهادهای نظارتی و بازرسی است، به هر اندازه که با قدرت و جدیدت به کار خود اهتمام داشته باشند و چتر اطلاعاتی خود را بر فراز جامعه گسترش دهند کسی به خود جرئت نمی دهد که دست به فساد بزند.

در سیره مدیریتی امام علی(علیه السلام) به خوبی می تواند بازرسی و نظارت مقتدرانه را بر بازار و کارگزاران دولتی مشاهده کرد به طوری که حتی کارداران او نیز این موضوع مستثنی نبوده اند.در عهدنامه اش، به مالک اشتر فرمان می دهد که به عنوان یک تدبیر مدیریتی، جاسوسانی امین برگزیند. چنان که پیشتر گفتیم، امام (علیه السلام)  جاسوس را بر کارگزاران و کارمندان می گمارد، «با فرستادن جاسوسان و نیروهای مخفی راستگو و باوفا، کارهای کارمندان و کارگزارانت را زیر نظر بگیر. بازرسی مداوم پنهانی، سبب می شود که آنان به امانت داری و مدارا کردن به زیردستان تشویق شوند. اعوان و انصار خویش را سخت زیر نظر بگیر، اگر یکی از آنها دست به خیانت زد و ماموران سرّی تو، متّفقا چنین گزارشی دادند، به همین مقدار از شهادت اکتفا کن و او را تازیانه بزن و به مقدار خیانتی که کرده کیفر کن.»[5]

پی نوشت ها:
[1]. حسن دادگر، غلامعلی معصومی نیا، انتشارات کانون اندیشه جوان، ص 16.
[2]. بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ مردم اراک - 1379/08/24.
[3]. کافی(ط - الاسلامیه) ج 2، ص 374.
[4]. کونتز و همکاران، اصول مدیریت، ترجمه طوسی و همکاران، ج 2، ص 388.
[5]. نهج البلاغه، (صلی الله علیه و آله و سلم)  430، ک 53. «وَ ابْعَثِ‏ الْعُیُونَ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ الصِّدْقِ‏ وَ الْوَفَاءِ عَلَیْهِمْ فَإِنَّ تَعَاهُدَکَ فِی السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَةِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِیَّةِ وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ یَدَهُ إِلَى خِیَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَیْهِ عِنْدَکَ أَخْبَارُ عُیُونِکَ اکْتَفَیْتَ بِذَلِکَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَیْهِ الْعُقُوبَةَ فِی بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَل».


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.