ولایت تکوینی انسان کامل

نبوت تعریفی عبارت از خبر دادن از چگونگی شناخت ذات و صفات و اسماء و افعال و نبوت تشریعی عبارت است از تمامی اینها به اضافه تبلیغ احکام و تهذیب اخلاق و تعلیم حکمت و قیام به سیاست است.
پنجشنبه، 21 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ولایت تکوینی انسان کامل
عارف بلند آوازه شیعی سید حیدر آملی تعاریف گوناگونی از نبوت و رسالت ذکر می کند که برخی از آنها را می آوریم: النبوة هی الاطلاع على الحقائق الإلهیة علما وبیاناء والرسالة هی الاطلاع علیها کشف وعیانا وذوقا ووجدان . نبوت خبر دادن از حقایق الهیه و معارف ربانیه در مورد ذات و صفات و اسماء است و از منظر عارفان به دو قسم نبوت تعریفی و نبوت تشریعی تقسیم می شود.
 
نبوت تعریفی عبارت از خبر دادن از چگونگی شناخت ذات و صفات و اسماء و افعال و نبوت تشریعی عبارت است از تمامی اینها به اضافه تبلیغ احکام و تهذیب اخلاق و تعلیم حکمت و قیام به سیاست است. نبی کسی است که خلق را بر حسب استعداد اعیان ایشان و کمالی که مقدر است، هدایت و ارشاد می نماید.
 
به عبارتی نبی یعنی مخبر از حق تعالی و ذات و اسماء و صفات او برای بندگان یا به معنی مفعول است، یعنی حق تعالی او را از امور مذکورہ باخبر کرده است. و «رسول» آن نبی ای را گویند که مأمور به وضع شریعتی ابتداء یا به نسخ بعضی از احکام شریعتی که پیش از او موضوع بوده می باشد.
 
یکی از صفات خداوند متعال صفت ولی می باشد، که در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است. خداوند بر تمامی موجودات ولایت تکوینی دارد و تکوین به آنها فیض رسانده و آنها را راهبری و هدایت می کند. و بر موجودات مختار علاوه بر ولایت تکوینی ولایت تشریعی نیز دارد. انسان کامل که خلیفه الهی و مظهر تمامی اسماء الله می باشد، مصداق اتم اسم «ولی» نیز هست و به عنوان خلیفه خداوند، بر همه آفرینش ولایت دارد.
 
در تقسیمی ولایت به عامه و خاصه تقسیم می شود. عموم مؤمنان به حسب کسب درجات و مراتب قرب دارای ولایت عامه اند. و ولایت خاصه، مخصوص بندگان خاص و سالکان واصل به حق می باشد که در حق فانی شده اند؛ به این معنی که افعال و صفات و ذات خود را در افعال و صفات و ذات الهی فانی نموده اند، ولی فانی در حقایق الهیه، مخبر از آن حقایق نیز هست.
 
داوود بن محمد قیصری، شارح بزرگ فصوص الحکم نیز ولایت را دارای دو قسم عامه و خاصه می داند. ولایت عامه را برای کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند حاصل میداند و در ولایت خاصه ولی کسی است که فانی فی الله و قائم به او، و ظاهر به اسماء صفات حضرت حق باشد. مقصود از ولایت در این جا «ولایت تکوینی» است که ولی با ولایت تکوینی خویش قدرت تصرف در کون و مکان و تمامی عوالم کلیه و جزئیه را دارد. هر ولی مقربی دارای قدرت ولایت تکوینی خواهد بود. اما خلیفه و ولی الله برای تصرف در عالم چاره ای ندارد مگر این که اسماء الهیه و معرفت آن، را حقیقتا واجد شده باشد.
 
در مصباح الانس اوصاف زیبا و بلندی برای کامل حقیقی ذکر می کند: یسمى کل منها خلیفة وکاملا واولی عزم، من شأنه الصبر والثبات فی حاق الوسطیة بین الحق والخلق لیأخذ المدد من الحق بحقیته الظاهر الحکم ویعطى الخلق بخلقیته، فلا یمیل إلى طرف، ولا بد لکل خلیفة کامل من میزان کلی من طرف الحق لحفظ کلمة الوحدة والعدالة على طرف خلقیته فی نفسه وفی من یأخذ المدد الوجودی الوحدانی بواسطته. ولی فانی در حق و مست کمالات الهى، از حق مدد گرفته و در خلق تصرف می کند و در کمال تعادل موجودات را هدایت و راهبری می کند.
 
ولی کامل و مظهر اسم جامع الله و خلیفه الهی بر سایر تجلیات، کسی جز پیامبر اکرم نیست. آن گاه که حضرت آدم میان ماء و طین بود محمد مصطفی تا نبی و ولی بود. بنابراین ولایت تامه از آن ایشان است و سایر انبیا و اولیا ولایت خود را تشریع و تکوین از پیامبر اکرم لا دریافت می کنند.
 
لذا کمال حاصل در خاتم أنبیاء و کمال حاصل در خاتم الأولیاء، یعنی ولایت مطلقه ایشان، در دیگر انبیاء و اولیاء موجود نمی باشد و جمیع أنبیاء و اولیاء از آدم تا خاتم به وساطت خاتم اولیاء، تشریعة و تکوین کسب فیض می نمایند.؟ دلیل دیگر بر این مطلب آیات مبارکه تطهیر و مودت است که تنها اختصاص به ائمه طاهرین از آل محمد دارد. ایشان دارای ولایت تکوینی و تشریعی اند. زیرا با پیامبر عینیت داشته و از نور واحد خلق شده اند و تنها کسانی که از صفای وجودی و سرشت پاک برخوردارند از نور این بزرگواران بهره می برند و کسانی که شقاوت دارند از ایشان روی گردان اند.
 
واسطه فیض: انسان کامل واسطه فیض است و هرگونه اثری که به موجودات وارد شود، از طریق اوست. ابن عربی معتقد است که هر مخلوقی که در جهان آفرینش وجود یافته است در انسان دارای اثر است و در مقابل نیز انسان بر آنها اثر می گذارد.
 
فما من شیء فی العالم إلا وله أثر فی الإنسان، وللإنسان أثر فیه. انسان کامل، برزخی بین واجب و ممکن و بین اطلاق و تعین است. اوست که تمام ترین و اوسع فیض ها را دریافت کرده و منبع فیض الهی برای دیگر موجودات می شود. ملائکه به سجده کردن به او امر شده اند، چرا که حیطه پذیرش و قابلیت او برای حقایق هستی و کمالات انسانی در اوج و نهایت است. علم و کمال و وجود و در بقاء و دوام خویش نیازمند به حق است و انسان از عالم و هر آنچه در اوست بی نیاز است. بنابراین اگر انسان در عالم نباشد تا با ولایت تکوینی خویش نقایص را برطرف کند، خلقت ناقص و بدون کمال خواهد بود. از این جهت بود که خداوند بر دل انسان کامل تجلی نمود تا انوار تجلیات حق از آیینه دل انسان کامل بر عالم جلوه نماید و تا انعکاس فیض از قلب صاف و روشن انسان کامل باقی است فیض نیز پا برجاست.
 
حق تجلیات ذاتیه و رحمت رحمانیه و رحیمیه به واسطه اسماء و صفاتی که این موجودات مظاهر و محل استواء اویند را استمداد می کند. پس عالم با این استمداد و فیضان تجلیات محفوظ می ماند ما دام که این انسان کامل در وی هست. یکی از شئون ولایت تکوینی انسان کامل، رساندن فیض است که با آن در ذره ذره هستی تصرف می نماید.
 
منبع: انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی رحمة الله علیه، نرگس موحدی،صص104-99، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط