چگونه دعا کنيم تا مستجاب شود
امام صادق (عليه السلام )مي فرمايد: دلهاي خويش را خوب وارسي کنيد ببينيد آيا دلتان پاک است يا در آن علاقه به غير خدا نيز وجود دارد، اگر در آن جز خدا نبود آنگاه هر چه خواستيد از خدا مسئلت کنيد که خدا مي دهد، چون دعاي موحد مستجاب است و موحد کسي است که در قلبش جز اعتقاد به حق چيزي راه نيافته باشد، امام (عليه السلام) مي فرمايد: «تبحروا قلوبکم ان أنقاها الله من حرکه الواجس لسخط شيء من صنعه فاذا وجدتموها کذلک فاسئلوه ما شئتم».(1)
درهاي آسمان براي کفار و منافقان باز نمي شود: «لا تفتح لهم أبواب السماء».(2) مسئولين آسمان فرشتگاني اند که خدا با وحي آنان را هدايت مي کند. «و أوحي في کل سماء أمرها»(3). در هر آسمان، امر مربوط به آن را خداي سبحان با وحي اعلام مي دارد. حال اين آسمان، ظاهري دارد که نورهاي ظاهري در اوست و سر و باطني دارد که نورهاي دروني در اوست.
اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) در جواب اين سؤال که بين زمين و آسمان چقدر فاصله است؟ هم به آسمان ظاهري اشاره کرد و هم به آسمان باطني فرمود: «بين السماء و الأرض مد البصر و دعوه المظلوم»(4). اگر کسي خواست دعا کند که به باطن آسمان برسد و يقيناً مستجاب گردد، راهش اين است که تمام علاقه ها و اميدهايي که به غير خدا تعلق گرفته قطع کند. به هر اندازه که انسان موحد است دعاي او مستجاب مي شود و خداي سبحان دعاي موحد را رد نمي کند و به اندازه ي توحيد او دعايش مستجاب است. حال اگر مظلومي چشم کمک به احدي نداشت، دعاي او يقيناً مستجاب است.
مظلوم دو قسم است: اول: ستم ديده اي است که احياناً به ديگران تکيه مي کند، دعاي او دعاي موحد نيست. دوم: مظلومي که دست او از همه جا کوتاه است و هيچ تکيه گاهي جز خدا ندارد که به آن اعتماد کند و درصدد جبران برآيد. لذا طبق اين نقل اميرالمؤمنين (عليه السلام )فرمود: فاصله بين زمين و باطن آسمان دعاي مظلوم است.
امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايد: در واپسين دم حيات، پدرم حسين بن علي (سلام الله عليهما)آخرين وصيتي را که پدرش به او فرموده بود بيان کرد که پسرم !: «اياک و ظلم من لا يجد عليک ناصراً الا الله»(5) زنهار از ظلم و ستم بر کسي که ياوري جز خدا ندارد. همين معنا را امام سجاد به عنوان آخرين وصيت به امام باقر (عليهما السلام) بيان فرمودند.
همه اقسام ستم بد است. ولي به مظلومي که هيچ پناهگاهي جز خدا ندارد، ستم نکنيد که دعاي او يقيناً مستجاب است.
لازم نيست انسان از همه امکانات محروم باشد تا موحد شود؛ بلکه انسان وقتي در دعا موحد است که خود را از همه امکانات محروم و آنها را بي اثر ببيند.
دعا بايد به جايي برسد که فرمان از آنجا صادر مي شود. جاي صدور فرمان را «عرش» مي نامند. عرش، مقام فرماندهي و فرمانروايي خداي سبحان است. هم او که مالک دنيا و آخرت است و با اين مقام جهان هستي را اداره مي کند. اينکه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اگر يتيمي آزرده شد عرش خدا به لرزه در مي آيد(6)، يعني مقام فرمانروايي در مورد ظلم به يتيم تصميم مي گيرد.
رسول خدا در خطبه ي شعباينه دستور فرمود که: «فاسئلوا الله ربکم بنيات صادقه و قلوب طاهره» با انگيزه و نيت صادقانه و دلي پاک و روحي وارسته از خدا مسئلت کنيد.
مقصود از قلب طاهر به فرموده امام صادق (عليه السلام) دلي است که در آن خاطره اي به جز خاطره «الله» نباشد(7).
امام حسن (عليه السلام)فرمود: «و أنا الضامن لمن لم يهجس في قلبه الا الرضا بما قضي الله أن يدعوا الله فيستجاب له»(8). اگر کس مواظب قلبش باشد تا هواجس و خاطراتي که مورد رضاي خدا نيست، در آن خطور نکند، من ضامنم که او مستجاب الدعوه باشد.
گفتم که کي ببخشي بر جان ناتوانم
گفت آن زمان که نبود جان در ميان حايل(9).
درهاي آسمان براي کفار و منافقان باز نمي شود: «لا تفتح لهم أبواب السماء».(2) مسئولين آسمان فرشتگاني اند که خدا با وحي آنان را هدايت مي کند. «و أوحي في کل سماء أمرها»(3). در هر آسمان، امر مربوط به آن را خداي سبحان با وحي اعلام مي دارد. حال اين آسمان، ظاهري دارد که نورهاي ظاهري در اوست و سر و باطني دارد که نورهاي دروني در اوست.
اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) در جواب اين سؤال که بين زمين و آسمان چقدر فاصله است؟ هم به آسمان ظاهري اشاره کرد و هم به آسمان باطني فرمود: «بين السماء و الأرض مد البصر و دعوه المظلوم»(4). اگر کسي خواست دعا کند که به باطن آسمان برسد و يقيناً مستجاب گردد، راهش اين است که تمام علاقه ها و اميدهايي که به غير خدا تعلق گرفته قطع کند. به هر اندازه که انسان موحد است دعاي او مستجاب مي شود و خداي سبحان دعاي موحد را رد نمي کند و به اندازه ي توحيد او دعايش مستجاب است. حال اگر مظلومي چشم کمک به احدي نداشت، دعاي او يقيناً مستجاب است.
مظلوم دو قسم است: اول: ستم ديده اي است که احياناً به ديگران تکيه مي کند، دعاي او دعاي موحد نيست. دوم: مظلومي که دست او از همه جا کوتاه است و هيچ تکيه گاهي جز خدا ندارد که به آن اعتماد کند و درصدد جبران برآيد. لذا طبق اين نقل اميرالمؤمنين (عليه السلام )فرمود: فاصله بين زمين و باطن آسمان دعاي مظلوم است.
امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايد: در واپسين دم حيات، پدرم حسين بن علي (سلام الله عليهما)آخرين وصيتي را که پدرش به او فرموده بود بيان کرد که پسرم !: «اياک و ظلم من لا يجد عليک ناصراً الا الله»(5) زنهار از ظلم و ستم بر کسي که ياوري جز خدا ندارد. همين معنا را امام سجاد به عنوان آخرين وصيت به امام باقر (عليهما السلام) بيان فرمودند.
همه اقسام ستم بد است. ولي به مظلومي که هيچ پناهگاهي جز خدا ندارد، ستم نکنيد که دعاي او يقيناً مستجاب است.
لازم نيست انسان از همه امکانات محروم باشد تا موحد شود؛ بلکه انسان وقتي در دعا موحد است که خود را از همه امکانات محروم و آنها را بي اثر ببيند.
دعا بايد به جايي برسد که فرمان از آنجا صادر مي شود. جاي صدور فرمان را «عرش» مي نامند. عرش، مقام فرماندهي و فرمانروايي خداي سبحان است. هم او که مالک دنيا و آخرت است و با اين مقام جهان هستي را اداره مي کند. اينکه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اگر يتيمي آزرده شد عرش خدا به لرزه در مي آيد(6)، يعني مقام فرمانروايي در مورد ظلم به يتيم تصميم مي گيرد.
رسول خدا در خطبه ي شعباينه دستور فرمود که: «فاسئلوا الله ربکم بنيات صادقه و قلوب طاهره» با انگيزه و نيت صادقانه و دلي پاک و روحي وارسته از خدا مسئلت کنيد.
مقصود از قلب طاهر به فرموده امام صادق (عليه السلام) دلي است که در آن خاطره اي به جز خاطره «الله» نباشد(7).
امام حسن (عليه السلام)فرمود: «و أنا الضامن لمن لم يهجس في قلبه الا الرضا بما قضي الله أن يدعوا الله فيستجاب له»(8). اگر کس مواظب قلبش باشد تا هواجس و خاطراتي که مورد رضاي خدا نيست، در آن خطور نکند، من ضامنم که او مستجاب الدعوه باشد.
گفتم که کي ببخشي بر جان ناتوانم
گفت آن زمان که نبود جان در ميان حايل(9).
پي نوشت :
1- امالي شيخ مفيد، ص 67، مجلس 7، ح 1.
2- سوره ي اعراف، آيه ي 40.
3- سوره ي فصلت، آيه ي 12.
4- بحار، ج 10، ص 88.
5- کافي، ج 2، ص 333، ح 5.
6- «ان اليتيم اذا بکي اهتزله العرش» (بحار، ج 72، ص 5).
7-«القلب السليم الذي يلقي ربه و ليس فيه أحد سواه» (کافي، ج 2، ص 16).
8- همان، ص 67، ح 11.
9- ديوان حافظ، غزل 307.