اصلاح تعلیم و تربیت

بسیاری از مربیان معتقدند که واقعیات را می توان بدون استفاده از شیوه طوطی‌وار مرتبط با رالیسم، در جوی خوشایند آموزش داد.
پنجشنبه، 12 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اصلاح تعلیم و تربیت
یکی از طرح‌هایی که برای اصلاح تعلیم و تربیت ارائه شد و از سال ۱۹۸۲ موجبات شادی فراوانی را فراهم کرد، کتاب طرح‌های تربیتی مرتایمر جی. آدلر است که به نمایندگی از جانب اعضای گروه تربیتی ارائه شده است. توصیه های اساسی این طرحها عبارت است از ۱- نظام تحصیلی باید دنباله روه One - track System و ۲- ماهیتا کلی، غیرتخصصی و غیرحرفه‌ای باشد. کسانی که با نوشته‌های سابق آدلر و ارتباط طولانی او با رویکرد «کتابهای بزرگ» راجع به تعلیم و تربیت آشنایی دارند، این طرحها را استمرار همان هدف تلقی می کنند. در حالی که آدلر به مهارتهایی از قبیل حل مسأله، ریاضیات، تاریخ، جغرافی و علوم اجتماعی توجه زیاد نشان می دهد تأکید زیادی نیز بر اندیشه‌های موجود در کتابها و هنر دارد. به اعتقاد آدلر، تمام شاگردان باید با این اندیشه‌های بزرگ مواجه شوند و بهترین شیوه تدریس آنها، شیوۀ سؤال و جواب سقراطی است. آدلر با مسافرت به اطراف کشور، از دانش آموزان می خواست واژه ها و جملات «اعلامیه استقلال» را تحلیل کنند.
 
هرچند رسانه‌های گروهی به طرحهای آدلر توجه زیاد نشان دادند، اما معلمان و مدیران را به هیچ وجه خوشحال نکرد. بسیاری از مربیان معتقدند تا زمانی که دانش پژوهان از نظر توانایی متفاوت باشند، نظام دنباله روی، استمرار می یابد و نوع تعلیم و تربیت پیشنهادی آدلر مفهوم خبه گرایی را ترویج می کند، زیرا از طریق آن، تنها شاگردان باهوش قادرند بر عمق واقعی دروس مسلط شوند. انتقاد دیگر این است که طرح آدلر فقط شکل دیگری از نهضت «بازگشت به مسائل بنیادی» است. آدلر در کتاب مسائل و وقایع تربیتی که بعد از کتاب طرحهای تربیتی نوشته است می گوید هر چند این طرح به نهضت «برگشت به مسائل بنیادی» شباهت دارد، اما تفاوتهایی نیز با آن دارد، زیرا در رویکرد تربیتی بر کاربرد رویکرد گفتگو در یادگیری تأکید شده در حالی که این امر در تدریس مبانی عموما مورد استفاده قرار نمی گیرد. آدلر در پاسخ به اتهام نخبه گرایی با تأکید می گوید که روش او برای یادگیری تمام دانش پژوهان طراحی شده، نه فقط کسانی که به کالج راه یافته اند. هر چند طرحهای آدلر به اصلاح مدارس در حد وسیعی منجر نشده، اما هنوز هم مورد توجه است. مثلا برنامه تربیت که آدلر رهبر آن بود، در مؤسسه تحقیقات فلسفی در دانشگاه شیکاگو اعمال می شود و در سپتامبر ۱۹۸۸ مرکز ملی برنامه تربیت در دانشگاه کارولینای شمالی افتتاح شد.
 
کسانی که از مدافعان «تعلیم و تربیت بنیادین» انتقاد می کنند، این مدافعان را غوغاگرانی می دانند که جنجال برپا می کنند. آنها می گویند نگرش این گروه به تعلیم و تربیت مدارس امریکا به دوران گذشته باز می گردد. آنها تأکید می کنند که این نگرش محافظه کارانه و نوعی رآلیسم است که بیشتر به کسب اطلاعات و کمتر به برادری، خلاقیت و روابط انسانی علاقه مند است. بسیاری از مربیان معتقدند که واقعیات را می توان بدون استفاده از شیوه طوطی وار مرتبط با رالیسم، در جوی خوشایند آموزش داد. رآلیست ها در پاسخ می گویند که این استدلال معمولا بهانه ای برای شانه خالی کردن مدارس از وظیفه تعلیم و تربیت است.
 
این گزارشها بر این باور تأکید می کرد که تعلیم و تربیت امریکا به مشکلاتی دچار شده و برای بهبود به چاره جویی فوری نیاز دارد. بحث انگیزترین گزارش؛ یعنی ملت در خطر از ترل اچ. بلاء وزیر سابق آموزش و پرورش بود که پیشنهادهای ذیل را برای دانش آموزان دبیرستانها مطرح کرده است: چهار سال انگلیسی، سه سال ریاضی، سه سال علوم تجربی، سه سال علوم اجتماعی و یک سال و نیم آموزش رایانه. همچنین کسانی که تصمیم دارند به کالج راه یابند، دو سال زبان خارجی بخوانند. به طور کلی، این گزارش از معیارهای دقیق تر و قابل اندازه گیری حمایت می کند و بر استفاده مؤثرتر از مدارس موجود تأکید دارد و مدت تحصیل طولانی تری پیشنهاد می کند. علاوه، در این گزارش معیارهای برتر تدریس، استعداد تدریس و توانایی های اثبات شده، شایستگی و همچنین ایفای نقش رهبری از سوی رؤسا و مدیران، مورد تأکید قرار گرفته است.
 
همچنین، منتقدان خاطر نشان کرده اند که در این پیشنهاد چیز واقعأ جدیدی به چشم نمی خورد و به نظر می رسد بسیاری از اصلاحاتی را که محافظه کاران یا «راست روترین» مؤسسات تربیتی توصیه کرده اند، تقویت می کند. با توجه به این گزارش، شاید مهم ترین امر خود عنوان گزارش باشد، یعنی این که به نظر کمیسیون ملی تعالی تا چنین اصلاحاتی انجام نشود ملت با خطر مواجه خواهد بود، خطری که بسیاری آن را با تفوق اقتصادی و نظامی بر سایر کشورها قابل مقایسه نمی دانند.
 
وقتی که به تاریخ طولانی تعلیم و تربیت نگاه می کنیم به یاد داستان باستان شناسی می‌افتیم که یک تابلوی گلی قدیمی را پیدا کرد که بر آن نوشته بود: «چرا در مدارس چیزی یاد نمی دهند؟» یکی از وظایف تعلیم و تربیت، از زمانهای دور، آموختن اموری بوده که جامعه برای ادامه حیات به آن نیاز دارد. در مصر باستان، انتظار داشتند فراگیران نیازهای سیاسی و مذهبی را بفهمند و بدانند که چگونه باید برای زندگی، پس از مرگ آماده شوند. در یونان و رم، سخنوری را به عنوان شیوه بهبود بخشیدن به موقعیت خود در زندگی به جوانان می آموختند. در قرون وسطی گروه اندکی برای کشیشی آماده می شدند و به دیگران رمز شوالیه گری می آموختند.
 
منبع: مبانی فلسفی تعلیم وتربیت، هوارد آ. اوزمن و ساموئل ام. کراور،مترجمان: غلامرضا متقی فر، هادی حسین خانی، عبدالرضا ضرابی، محمدصادق موسوی نسب و هادی رزاقی، صص114-112، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1387


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط