کجایید ای سبکبالان عاشق

این روزها تمام مسلمین و انقلابیون جهان داغدار غم از دست دادن سرداری هستند که نماد عزت و امنیت اسلام و ایران بوده است. در این نوشتار برآنیم تا به یکی از مهمترین ویژگی‌های زندگی شهید که انقطاع الی الله...
يکشنبه، 15 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسنیه صالحان
موارد بیشتر برای شما
کجایید ای سبکبالان عاشق
این روزها تمام مسلمین و انقلابیون جهان داغدار غم از دست دادن سرداری هستند که نماد عزت و امنیت اسلام و ایران بوده است. شهید بزرگواری که سردار دلها بود و شربت شهادت لایق وجود پاک و مطهرش. مردی که به گفته خود، شهید زندگی کرد تا شهید از دنیا برود.

در این نوشتار برآنیم تا به  یکی از مهمترین ویژگی‌های زندگی شهید که انقطاع الی الله است  بپردازیم تا با تاسی از آن در راه شهدا و مقربین قدم برداریم.

 

معنای انقطاع الی الله

انقطاع الی الله حرکتی است باطنی به سوی ذات باری‌تعالی که در مسیر رسیدن به آن انسان اندک اندک تعلقات خود را از قلب دور می‌کند و تنها به معبود یکتا وابسته می‌شود.

پس به این واژه از دو زاویه می‌توان نگریست: انقطاع عن الناس که همان بریدن از هر چیز حتی خود است و انقطاع الی الله که وصل شدن به خدا است حتی در استقلال خود.

امیرالمومنین علی (ع) در مناجات شعبانیه این مقام را از خداوند متعال طلب کرده و می‌فرمایند: «خداوندا مرا به والاترین مرتبه از نورانیت پر سرورت ملحق کن تا تنها تو را بشناسم و تنها از تو بترسم و از هر چه غیر تو فاصله بگیرم.»

عارف واصل، امام خمینی (ره) انقطاع الی الله را اجتناب کامل از لذات دنیا می‌داند[1] و علامه طبرسی (ره) نیز از کلمات امیرالمومنین (ع) این‌گونه برداشت می‌نماید که سِرّ مسیر تمام انبیا (ع) در انقطاع از همه چیز و همه کس به سوی خدای متعال نهفته است.[2]

علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه 50 سوره ذاریات که می‌فرماید: «به سوی خدا بگریزید» می‌نویسد: «مراد از فرار کردن به سوی خدا، انقطاع به سوی اوست. به دست برداشتن از کفر و گریزان بودن از عقابی که کفر به دنبال دارد و متوسل شدن به ایمان به خدای تعالی به تنهایی و اینکه او را یگانه معبودی بی‌شریک برای خود بگیرند.»[3]

 

طریق دستیابی به انقطاع الی الله

برای دستیابی به مقام انقطاع الی الله، باید حجاب‌های ظلمانی را کنار زد و این مهم حاصل نمی‌شود مگر با پرهیز از محرمات و انجام واجبات و مستحبات به ویژه نماز شب و مراقبه و محاسبه.

تفکر در فنای دنیا و بقای آخرت نیز راهی برای انقطاع الهی است. در شرح حال یکی از عارفان آمده است که من هر روز یک یا دو ساعت درباره دنیا و فریبندگی و ناپایداری خوشی‌های آن و پایان یافتن سختی و تلخی‌هایش و نیز بقای آخرت و آنچه مرا در آن نجات می‌دهد یا نابود می‌کند فکر می‌کردم و این تفکر بالاخره در دلم مؤثر شد تا به کلی از غیر خدا منقطع و با همه وجودم متوجه او شدم.[4]

در حقیقت هنر آن است که انسان در میان مردم باشد و جلوه‌های دنیا را ببیند و از حضور خدا غافل نشود.

 
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق      غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده

امیرالمومنین علی (ع) در بیانی می‌فرمایند: «کسی که با چشم بصیرت به دنیا نگریست دنیا حقیقت را به وی می‌نمایاند و آن کس که در دنیا نگریست (چشم به دنیا دوخت) او را کور می‌نماید.»[5]

بر اساس این روایت دنیا در نزد کسانی که به آن دید ابزاری دارند و آن را وسیله‌ای برای رسیدن به هدف متعالی خویش می‌بینند ممدوح و در نزد کسانی که به آن و آنچه در آن است چشم امید دوخته‌اند مذموم و مورد نکوهش است.

بدون شک همین انقطاع از دنیا و مافیها و عدم دلبستگی به آن و متعلقاتش سبب اتصال شهدا به عالم ملکوت شده است تا سبکبار به دیدار معبود خویش نائل شوند که مولانا آنان را اینگونه مورد خطاب قرارد داده و می‌گوید:

 
کجایید ای شهیدان خدایی     بلا جویان دشت کربلایی
کجایید ای سبکبالان عاشق    پرنده‌تر ز مرغان هوایی

امام علی(ع) در وصف این سبکبالی می‌فرمایند: «دیر یا زود به منزل می‌رسید که رستاخیز پیش رویتان است و ساربان مرگ بانگ الرحیل سر داده و شما را به پیش می‌راند. سبکبار شوید تا برسید زیرا آنان که از پیش رفته‌اند چشم به راه شما واپس ماندگان‌اند.»[6]

سید رضی (ره) در ذیل این خطبه می‌فرماید: «این کلام بعد از کلام خدا و کلام رسول الله (ص) با کلام هر کس که سنجیده شود افزون آید و بر او پیشی بگیرد. عبارت سبکبار شوید تا برسید، عبارتی است با کلام اندک و  معانی بسیار. کلام ژرف و سرشار از حکمت.»

اخلاص نیز یکی از مقدمات مهم برای رسیدن به انقطاع الی الله است. رهبر معظم انقلاب، حضرت آیه الله خامنه‌ای در یکی از بیانات خود به این مهم اشاره کرده و آن را از ویژگی‌های شهدا خوانده و می‌فرمایند: «اساساً جهاد واقعی و شهادت در راه خدا، جز با مقدمه‌ای از همین اخلاصها و توجه‌ها و جز با حرکت به سمت انقطاع الی‌اللَّه حاصل نمی‌شود. در این مناجات شعبانیه‌ی عالیةالمضامین می‌فرماید: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک» این کمال انقطاع به سوی خدا و از همه چیز گسستن و همه‌ی قیود و دنباله‌ها را در جهت حرکت به سمت محبوبِ واقعی بریدن و به آن سمت پرواز کردن، چگونه برای انسان حاصل می‌شود؟ شهادت که قله‌ی فداکاری یک انسان است، بدون حرکت به سمت انقطاع و بدون تلاش و مجاهدت برای ایجاد انقطاع الی اللَّه، برای انسان به وجود نمی‌آید. هرگاه انسان تلاشی انجام داد و قدمِ اول را با همت و عزم و اراده برداشت، آن وقت خدای متعال راه را باز می‌کند و قدمها یکی پس از دیگری، به سمت نورانی شدن دل و پُرنورشدن وجود انسان برداشته می‌شود. شما همت می‌کنید، راه را می‌پیمایید و خدای متعال هم در ادامه‌ی راه، به شما کمک می‌کند و کار را آسان می‌سازد و - همان‌طور که این بزرگوار در مناجات شعبانیه درخواست کردند - کمال انقطاع الی‌اللَّه را ارزانیِ شما می‌کند. تدبر و توجه به این مضامین و الفاظ و انس با آنها، برای یک‌یک کسانی که می‌خواهند به وظایف بزرگ خود عمل بکنند، واجب و لازم و ضروری است»[7]

اشکهایی که در برابر خداوند جل جلاله سرازیر می‌شود نیز می‌تواند نردبانی باشد که ما را از این عالم فانی به معبود باقی برساند. چرا که چهره‌ای که از ترس خدا بر گناهی که کرده می‌گرید در حالی که هیچ کس جز او از آن گناه آگاه نیست مورد توجه خداوند متعال است.[8]

شهید مطهری(ره) در این باره می‌فرماید: « در حال گریه و رقت و هیجان خاص آن، انسان بیش از هر حالت دیگری خود را به محبوبی که برای او می‌گرید نزدیک می‌بیند و در حقیقت در آن حال است که خود را با او متحد می‌بیند.»[9]

رهبر معظم انقلاب در یکی از بیانات خود به رابطه اشک و توفیق شهادت اشاره کرده و با نقل جریانی می‌فرمایند: « علی چیت‌سازیان  همان کسی که علی خوش‌لفظ از او تعریف می کند (اشاره به کتاب وقتی که مهتاب گم شد) و یاد می کند و آن حرف را از او نقل می کند. همسر او (علی چیت‌سازیان ) می گوید در آخرین باری که آمد منزل و بعد از آن رفت و شهید شد و دیگر ندیدیمش؛ نیمه‌شب همین‌طور نشسته بود و اشک می ریخت و گریه می کرد. با اینکه مرد باصلابت و قدرتمند و فرمانده کاملاً باصلابتی بود و اصلاً اهل گریه و این چیزها نبود اما اشک می ریخت. گفتم چرا این‌قدر گریه می‌کنی؟ گفت: فلانی را خواب دیدم. رفیق همراهش را، معاونش را. معاونش را خواب دیده بود که قبل از او شهید شده بود. می گوید دستش را محکم گرفتم و گفتم باید به من بگویی.  ما این‌همه با همدیگر رفتیم راهکار پیدا کردیم. اینها نیروهای اطلاعات عملیات بودند که بلدچی یگان‌ها می‌شدند. قبلاً می رفتند راه‌ها را پیدا می کردند، باز می کردند تا یگانها بتوانند حرکت کنند بروند جلو. ما این‌همه رفتیم با همدیگر راه باز کردیم، راهکار پیدا کردیم. راهکار این قضیه چیست؟ این قضیه‌ی شهادت؟ این را به من بگو، چرا من شهید نمی شوم؟ می گوید یک نگاهی به من کرد و گفت: راهکارش اشک است، اشک.»

در پایان ذکر این نکته حائز اهمیت است که انقطاع الی الله بنابر میزان معرفت و شناخت انسان، مراتب گوناگونی دارد و بهترین گواه این خصیصه‌ی پسندیده اولیای الهی و تربیت شدگان این مکتب همچون امام خمینی (ره) و سردار سپهبد قاسم سلیمانی هستند که در عین انقطاع از دنیا و مافیها در جهت فعالیت‌های اجتماعی و هدایت مردم و رفع گرفتاری‌ها در حال تلاش و کوشش بودند.

پی‌نوشت:
[1]. جهاد اکبر، امام خمینی، ص37 و 38
[2]. مکارم الاخلاق، حسن بن فضل طبرسی، ص8
[3]. ترجمه تفسیر المیزان، علامه سید محمد حسین طباطبایی، ج18، ص574
[4]. حریم عشق، علی سعادت پرور، ج8، ص34
[5]. نهج‌البلاغه، خطبه 83
[6]. نهج البلاغه، خطبه 21
[7]. بیانات در دیدار پاسداران68/10/12
[8]. بحارالانوار، ج69،ص378
[9]. مجموعه آثار شهید مطهری، ج24، ص473


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما