برخی خصوصیات شهید سلیمانی عزیز، در افراد بسیاری نیز موجود است؛ اما برخی ویژگیهای این شهید والامقام به عنوان ویژگی خاص، درسآموز بوده و کمتر به آن توجه شده است؛ یکی از آنها، «رعایت حدود شرعی» حتی در سختترین شرایط جهاد و سیاست است. با توجه به اشاره بیان این ویژگی حاج قاسم توسط رهبر معظم انقلاب، موضوع تقیّد ایشان به حدود شرعی در امور جنگی و سیاسی قابل بررسی است.
تقوای جنگی سپهبد
رهبر فرزانه انقلاب در توصیف شهید سلیمانی چنین میفرمایند: «یک خصوصیّت دیگر این بود که هم یک فرمانده جنگاورِ مسلّط بر عرصه نظامی بود، هم در عین حال به شدّت مراقب حدود شرعی بود. در میدان جنگ، گاهی افراد حدود الهی را فراموش میکنند، میگویند وقت این حرفها نیست؛ او نه، او مراقب بود. آنجایی که نباید سلاح به کار برود، سلاح به کار نمیبُرد؛ مراقب بود که به کسی تعدّی نشود، ظلم نشود؛ احتیاطهایی میکرد که معمولاً در عرصه نظامی، خیلیها این احتیاطها را لازم نمیدانند؛ [لکن] او احتیاط میکرد. به دهان خطر میرفت؛ امّا جان دیگران را تا میتوانست حفظ میکرد؛ مراقب جان نزدیکانش، اطرافیانش، سربازانش، همکارانش در ملّتهای دیگر که در کنار او بودند، بود.»[1] گرچه برای رعایت تقوا در جنگ موارد متعددی را از نظر اسلام میتوان برشمرد امّا در این نوشته، تنها به مواردی که صریحاً در بیان رهبر انقلاب وجود دارد اشاره میکنیم.
آشنایی با حدود الهی
روحیه یک نظامی، ناخودآگاه او را تهاجمی و بیملاحظه میکند به خصوص اینکه در تراز بالای فرماندهی باشد. این روحیه تهاجمی، توجه به امور دینی و تقیّدات شرعی را به اندازهای مشکل میکند که اغلب آن را نادیده گرفته و لازم نمیدانند. تفاوت شهید سلیمانی با بسیاری از فرماندهان جنگی دیگر این بود که در اوج جنگ و فرماندهی، نهایت دقّت و حساسیّت نسبت به احکام دینی را داشت. این رفتار، مستلزم دو ویژگی مهم دیگر است؛ اول: آشنایی با احکام شرعی و اخلاق اسلامی؛ دوم: ملکه تقیّد به این آداب.در سِمَت فرماندهی سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران، با آن گستره وسیع عملیاتی و مواجه شدن با انواع شرایط خاص و گاهی منحصر به فرد، شناخت وظیفه شرعی نیاز به شناخت دقیق احکام و آداب شرعی دارد و بدون این آگاهی، عمل به حدود شرعی ممکن نیست. امام صادق علیه السلام در مورد ارزش و اهمیت شناخت وظایف شرعی میفرمایند: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً فَقَّهَهُ فِی الدِّین؛[2] هرگاه خداوند خیر بندهای را بخواهد او را در امر دین و احکام و دستوراتش فهمیده و دانا میکند.» شهید سلیمانی، فقیه نبود ولی دائماً به دنبال فهم وظایف شرعی خود از طریق سؤال از علماء دینی بود. این مسأله را میتوان از ارتباط مکرر او با مراجع تقلید دریافت.
حاج قاسم؛ نامی بر سر زبانها
از طرف دیگر، فشار جنگ، رفتارها را تحت تأثیر خود قرار میدهد تا حدّی که تنها رفتارهایی که برای انسان ملکه شدهاند باقی میمانند. رعایت حدود شرعی، آن هم در سختترین شرایط جنگی، نشان از دهها سال تمرین و به دنبال آن، عادت به این آداب است که در شهید عزیز ما محقق شده بود. امیرالمؤمنین علیه السلام در بیان ارزش و آثار عادت خوب میفرمایند: «عَوِّدْ نَفسَکَ الجَمیلَ؛ فإنَّهُ یُجمِلُ عَنکَ الاُحدوثَةَ، و یُجزِلُ لَکَ المَثوبَةَ؛[3] خود را به کارها و صفات نیک عادت ده؛ زیرا آن، نام نیک تو را بر سر زبانها مىاندازد و پاداش تو را زیاد مىگرداند.»مراقب بود که به کسی تعدّی نشود، ظلم نشود؛ احتیاطهایی میکرد که معمولاً در عرصه نظامی، خیلیها این احتیاطها را لازم نمیدانند.
رزم بدون خونریزی
جنگاور بودن به معنای آن نیست که کار رزمنده فقط کشتن است؛ بلکه کشتن، تنها در مواقع ضروری و ناچاری است. امیرالمؤمنین علیه السلام ضمن دستور به رعایت حدود اسلامی در جنگ میفرمایند: «فَإِذَا کَانَتِ الْهَزِیمَةُ بِإِذْنِ اللَّهِ فَلَا تَقْتُلُوا مُدْبِراً وَ لَا تُصِیبُوا مُعْوِراً وَ لَا تُجْهِزُوا عَلَى جَرِیحٍ وَ لَا تَهِیجُوا النِّسَاءَ بِأَذًى وَ إِنْ شَتَمْنَ أَعْرَاضَکُمْ وَ سَبَبْنَ أُمَرَاءَکُم؛[4] اگر به اذن خدا شکست خوردند و گریختند، آن کس را که پشت کرده نکشید، و آن را که قدرت دفاع ندارد آسیب نرسانید، و مجروحان را به قتل نرسانید. زنان را با آزار دادن تحریک نکنید هر چند آبروى شما را بریزند، یا امیران شما را دشنام دهند.» همه این توصیههای دینی، رزمندگان را به کمترین استفاده از سلاح و کمترین خونریزی دعوت میکند. عمده رزم و جهاد شهید سلیمانی نه با استفاده از سلاح سخت بلکه با سلاح تدبیر، نرمخویی و منطق بوده است.تقدم جان دیگران بر جان خود
دین اسلام، احترام ویژهای برای جان انسانها به ویژه جان مسلمان قرار داده و قرآن کریم در مورد زشتی از بین رفتن بیجهت جان انسانها و بزرگی کار حفظ جان آنها میفرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً؛[5] هر کس کسى را جز به قصاص قتل، یا [به کیفر] فسادى در زمین بکشد، چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد. و هر کس کسى را زنده بدارد، چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است.» مأموریت شهید سلیمانی همواره با خطر مرگ همراه بود؛ امّا او دائم مواظب بود که جان اطرافیان و همرزمانش به خطر نیفتد. این مراقبت، ناشی از تقوا و دقت او در عمل به حدود شرعی بود.تقوای سیاسی سردار دلها
از جمله مواردی که شهید سلیمانی به عنوان یک نمونه بارز قابل الگوگیری است شیوه تعاملات سیاسی اوست. ایشان در حالیکه سیاسیترین و انقلابیترین مواضع را اتخاذ میکردند؛ امّا گرفتار حزب و گروه و جریان سیاسی خاصی نبودند بلکه همیشه طرفدار امّت اسلام بودند و صبر سیاسیشان موجب میشد در گردونه آتشبازیهای سیاسی گرفتار نشده و چهره سیاسیشان مخدوش نشود. این روش، عمل به سخن ژرف امیر المؤمنین علیه السلام است که میفرمایند: «الاحتِمالُ زَینُ السِّیاسَةِ؛[6] تحمّل کردن، زیور سیاست است.»شاید همین ظرفیت بالای فکری بود که موجب میشد ایشان در جنجالهای سیاسی وارد نشده و ضمن اینکه با همه احزاب سیاسی تعامل داشت همه آنها نیز او را از خود میدانستند. از این رو، لازم نبود که برای اثبات خود قدمی بر خلاف حدود شرعی بردارد و به آلودگیهای مرسوم سیاسی چون بیانهای خلاف واقع، تخریب، توهین، جنگ روانی و... متوسل شود. این منش سالم سیاسی ایشان، میتواند الگویی برای همه احزاب سیاسی، و راهنمایی برای حل اختلافات سلیقهای سیاسی شود.
البته شاید دلیل دیگر عدم ورود ایشان به اختلافات سیاسی، تبعیت محض او از ولایت فقیه بود که موجب شد ایشان طبق بیانات ولایت فقیه، ارزشهای انقلابی و اسلامی را بر هر گونه سلایق سیاسی ترجیح داده و به جای ورود در کش و قوسهای سیاسی داخلی، همواره خط انقلاب و اوامر ولایت فقیه را مود توجه داشته باشد.
حق الناس
شهید سلیمانی همواره در تب و تاب شهادت میسوخت. او اما به خوبی میدانست که حتی شهداء هم باید از عهده حساب حق الناس برآیند. اینکه کسی در میدان جنگ هم، به فکر حق الناس باشد ارزشی فراتر از سرداری و جانبازی دارد. و او اینچنین بود و به راستی که حفظ حقوق و آبروی انسانها در میدان جهاد و سیاست، امری خطیر و گرانبهاست. روایت عجیبی از گرفتاری یک شهید به خاطر حق الناس از پیامبر گرامی اسلام نقل شده که فرمودند: «وَ صَاحِبُهُمْ مُحْتَبَسٌ عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ بِثَلَاثَةِ دَرَاهِمَ لِفُلَانٍ الْیَهُودِیِّ وَ کَانَ شَهِیدا؛[4] یکی از افراد (فلان قبیله) که شهید شده به خاطر سه درهم که به فلان یهودی بدهکار بوده بر دَرِ بهشت زندانی گشته است!»پینوشت
[1]. بیانات در دیدار مردم قم؛ ۱۳۹۸/۱۰/۱۸.
[2]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص: 32.
[3]. عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص: 339.
[4]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 373.
[5]. سوره مائده؛ آیه 32.
[6]. عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص: 24.
[7]. الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج1، ص: 224.