تا چه حد می توان منطقا از کودکان انتظار داشت؟

این پرسش را والدینی که مایلند نظامی مبتنی بر احساس مسؤولیت و پاسخگویی در خانواده شان حاکم باشد، مکررا مطرح می سازند. لیکن از آن جا که محل زندگی افراد، سطح درآمد آنان، تعداد فرزندان خانواده، و متغیرهای بی شمار دیگر باعث تمایز خانواده ای از خانواده دیگر می شود، نمی توان به چنین پرسشی، پاسخی ساده و قطعی داد.
شنبه، 21 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تا چه حد می توان منطقا از کودکان انتظار داشت؟
این پرسش را والدینی که مایلند نظامی مبتنی بر احساس مسؤولیت و پاسخگویی در خانواده شان حاکم باشد، مکررا مطرح می سازند. لیکن از آن جا که محل زندگی افراد، سطح درآمد آنان، تعداد فرزندان خانواده، و متغیرهای بی شمار دیگر باعث تمایز خانواده ای از خانواده دیگر می شود، نمی توان به چنین پرسشی، پاسخی ساده و قطعی داد.
 
از رهنمودهای ذیل می تواند والدین را یاری نماید تا در این زمینه شخصا تصمیم بگیرند:

* تمام کودکان باید در خانواده مسؤولیتی بر عهده داشته باشند. والدین باید ترتیبی اتخاذ نمایند که وظایف نگهداری و مدیریت خانواده بین تمام افراد خانواده توزیع شود، و برخی از وظایف را که به رشد احساس مسؤولیت کودک کمک خواهد کرد، به آنان محول نمایند.

* بین کار و بازی تمام کودکان باید تعادلی وجود داشته باشد؛ آنان باید زمانی را به مسوولیتی که در قبال والدین دارند اختصاص دهند و زمانی را برای مسؤولیتها و فعالیتهای شخصی خویش صرف کنند. این تعادل زمانی، در طول رشد و تکامل کودک تغییر خواهد کرد.
 
* پیچیدگی وظایف، سطح انتظاراتی که در مورد نحوه انجام وظایف از کودک داریم، به موازات رشد او تغییر خواهد کرد. طی دوران رشد کودک، دوره هایی وجود خواهد داشت که نیازهای شخصی او بر بعضی از وظایفش در خانه، مقدم می شود. مثلا ممکن است لازم شود مسؤولیت‌های خانگی کودکی را که عضو گروه پیشاهنگی است، یا فعالیت مهمی در خارج از خانه دارد، تعدیل نماییم. کودکان به فرصتهایی نیاز دارند که بتوانند مطالبی در مورد روابط انسانی و سایر مهارتهای بیرون از خانه بیاموزند. لیکن وجود علایق گسترده کودک در خارج از منزل، نمی تواند وی را از مسؤولیت‌های خانگی اش معاف نماید. تعادل بخشیدن به مسؤولیتهای داخل و خارج خانه برای کودک بسیار سودمند است.
 
* والدین باید انتظارات خویش را در مورد میزان مسؤولیت‌های کودک در خانه، تعدیل نمایند، به گونه ای که کودک برای انجام مسؤولیت‌های درون خانه، به مقدار وقت معقولی احتیاج داشته باشد. دو یا سه وظیفه ساده در روز، اگر به خوبی انجام شود، بیش از ۱۰ تا ۲۰ دقیقه از وقت کودک را نمی گیرد. انتظار صرف این مقدار وقت از هیچ کودکی غیر منطقی نیست. وظایف پیچیده تر که به زمان بیشتری نیاز دارند، ممکن است گاه به گاه پیش آیند. اگر چنین وظایفی قبلا به کودک اطلاع داده شود، او می تواند بین آنها و سایر وظایفی که برعهده اش است، تعادلی برقرار نماید.
 
* سازماندهی زمان، هم در منزل و هم خارج از آن، قابلیت کودک را برای انجام صحیح وظایف افزایش خواهد داد. هنگامی که وظایف، کار و زمان لازم برای انجام هر وظیفه ای مشخص است، کودک می تواند مسؤولیت سازماندهی وقت خویش را بر عهده گیرد، به گونه ای که بین وظایفی که در خانه دارد و فعالیتهای شخصی اش تعارض چندانی پیش نیاید.
 
بسیاری از والدین می پرسند که: «از چه زمانی می توان آموزش مسؤولیت به کودک را آغاز نمود؟» پاسخ این است که : «هر چه زودتر، بهتر.» یادگیری اولیه مسؤولیت از طریق بازی صورت می گیرد. والدین می توانند برای کودک «بازیهایی» ترتیب دهند تا از طریق آنها بتدریج نگرشها و عادات لازم در مورد انتظارات، در وی به وجود آید.
 
از همان زمانی که کودک نوپا شروع می کند به گشتن، دستکاری چیزهای مختلف، و درک جملات ساده، می توان او را به جمع کردن اسباب بازیها، رفتار درست با حیوانات خانگی، مراقبت ساده از اتاق خویش، و کمک به مادر و پدر در انجام کارهایشان، ترغیب نمود. کودکان نوپا بسیار مشتاقند که مهارتهای خویش را با انجام کارهایی که تحسین والدین را در بر دارد، ابراز دارند و از رفتار بزرگترها تقلید نمایند.
 
با وجود آن که امکان ندارد کودک ۲ یا ۳ ساله بتواند سطل زباله را بیرون منزل بگذارد، می توان مقدار کمی از چیزهای زاید را در پاکتی ریخت و از او خواست که با بیرون بردن آنها به بزرگترها کمک کند. یا مثلا هنگامی که مادر یا پدر مشغول جارو کردن هستند، کودک می تواند در کنار آنها راه برود و با مشاهده والدین در حین کار، به نوعی درگیر کار شود.
 
والدین باید اذعان نمایند که در کودکان نوپا، صلاحیت، حس تشخیص هدفها، و توانایی به انجام رساندن کارها محدود است. کودکی که در شستن ظرفها کمک می کند، ممکن است ریخت و پاشش، بیش از تمیز کردن ظروف باشد. لیکن چه بسا که با این کار به تجربه هایی در مورد ظرفشویی دست یابد. هرچه فعالیتی برای کودکان سرگرم کننده تر و رضایت‌بخش تر باشد، بیشتر آن را ادامه می دهد. علایق کودکان نوپا، کاملا بآسانی منحرف می شود، و توجه آنان مدت زیادی بر یک چیز، متمرکز نمی ماند. از این رو شایسته است که والدین با در نظر گرفتن این نکته، انتظارات غیرواقعی نداشته باشند.
 
کودکان نوپا تمایل دارند که جواب منفی» بدهند. حتی اگر مدتی در حال «کمک» به انجام کارهای عادی روزانه باشند، ممکن است که بگویند دیگر کار نمی کنند. در این گونه موارد، والدین می توانند با کمی ناز و نوازش، دوباره آنان را بر سر کار برگردانند، یا می توانند فعالیت دیگری را به آنان پیشنهاد کنند.
 
با گذشت زمان، این فعالیتهای «بازیگونه» می تواند هر چه بیشتر منظم شود. اسباب بازیها همیشه باید جمع شوند؛ زباله ها همیشه باید از منزل بیرون برده شوند؛ ظرفها همیشه باید شسته شوند؛ و خانه همیشه باید نظافت شود.
 
کودکان خردسال همیشه فرصتها در اختیار دارند تا به طور منظم، درگیر این وظایف شوند. هنگامی که کودک این فعالیتها را تکرار می کند و می بیند که والدین یا سایر بزرگسالان در خانه، به طور منظم این کارها را انجام می دهند، بزودی پی می برد که در خانواده اش چنین فعالیتهایی، بخش منظمی از زندگی محسوب می شوند. میزان رغبت و تعهد کودک نسبت به انجام چنین فعالیتهایی ثابت نیست و زیاد و کم خواهد شد. لیکن مهم، وجود جوی است که کودک را معتقد سازد که در خانواده کارهای ضروری هست که او باید آنها را انجام دهد.
 
مثالهای دیگری از آنچه که می تواند از اوایل کودکی موجب افزایش حس مسؤولیت شود، عبارتند از: مقید ساختن کودک به جمع آوری کتابهایش پس از مطالعه؛ مرتب کردن اتاقش به نحوی که اسباب بازیها و سایر وسایلش در جای مخصوص خود گذارده شوند؛ و آموزش این نکته که هر چیزی جای خاصی دارد. کودک می تواند با حفر گودالهایی در باغچه و حمل خاک، در درست کردن باغچه نقشی داشته باشد؛ می تواند در شستن ماشین به بزرگترها کمک کند، مخصوصا در روزهای گرم که والدین می دانند او بیش از نظافت ماشین به تفریح و آب بازی می پردازد.
 
این «فعالیتهای تصنعی» نقش عمده ای در تکامل کودک دارند و چنانچه والدین آن را به صورت بازی در آورند، باعث افزایش آنها می شوند. اگر والدین از ابتدای زندگی کود، فرصتهایی برای او فراهم سازند که بتواند در کارها و وظایف کمک نماید، احتمال بسیار می رود که وی در آینده فردی مسؤول بار آید.

منبع: آموزش مسؤولیت به کودکان، دکتر هریس کلمز، رینولد بین، مترجم: پروین علی پور، صص 79-75، به نشر، چاپ دهم، 1392.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط