17 آذر 1388 / 20 ذی الحجة 1430 / 8 دسامبر 2009

با آغاز سلسله قاجاريه، تهران به عنوان پايتخت كشور، معرفي شد و پادشاهان در آن، اقامت داشتند. اين روال بيش از هفتاد سال ادامه يافت تا اين كه در بيست و يكمين سال سلطنت ناصرالدين شاه قاجار، بر اثر فزوني جمعيت، وي تصميم گرفت كه شهر را وسعت داده و شهري با نام خود در كنار تهران قديم يا عتيق بنا كند. از اين رو، در اين روز برابر با يازدهم شعبان 1284ق كلنگ توسعه تهران و احداث شهر جديد با نام دارالخلافه ناصري را به زمين زد و از اين پس، تهران به اين نام خوانده
شنبه، 14 آذر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
17 آذر 1388 / 20 ذی الحجة 1430 / 8 دسامبر 2009
17 آذر 1388 / 20 ذی الحجة 1430 / 8 دسامبر 2009
17 آذر 1388 / 20 ذی الحجة 1430 / 8 دسامبر 2009


17 آذر 1388 / 20 ذی الحجة 1430 / 8 دسامبر 2009 1) آغاز تأسيس "تهران جديد" در زمان سلطنت ناصرالدين شاه قاجار (1246 ش)
با آغاز سلسله قاجاريه، تهران به عنوان پايتخت كشور، معرفي شد و پادشاهان در آن، اقامت داشتند. اين روال بيش از هفتاد سال ادامه يافت تا اين كه در بيست و يكمين سال سلطنت ناصرالدين شاه قاجار، بر اثر فزوني جمعيت، وي تصميم گرفت كه شهر را وسعت داده و شهري با نام خود در كنار تهران قديم يا عتيق بنا كند. از اين رو، در اين روز برابر با يازدهم شعبان 1284ق كلنگ توسعه تهران و احداث شهر جديد با نام دارالخلافه ناصري را به زمين زد و از اين پس، تهران به اين نام خوانده مي‏شد. بدين ترتيب، شهر تهران از اطراف توسعه يافت و خندق‏هايي در جهات مختلف ايجاد گرديد. همچنين در هر طرف شهر، سه دروازه با شكل‏هاي زيباي مشرق زميني و كاشي كاري و مناره كوچك ساخته شد و شهر، وسعت يافت.

2) بلواي نان در تهران و توقيف روزنامه‏ها (1321ش)
پس از روي كار آمدن قوام به نخست‏وزيري، با وجود تشكيل وزارت خواروبار و تخصيص اعتبار براي خريد گندم و آرد، وضع نان نه تنها بهبود نيافت بلكه روز به روز بدتر و نانِ نامرغوب‏تري تحويل مردم مي‏شد. از بامداد روز هفدهم آذر 1321 ش، به علت فشار زندگي، نبودن مايحتاج اوليه و پايين بودن دستمزدها، عده زيادي از دانش‏آموزان و دانشجويان به طرف ميدان بهارستان حركت كردند. در همان حال كه فرياد "نان مي‏خواهيم" آنها در طول مسير طنين‏انداز بود، عده زيادتري از مردم و دانش‏آموزان در ميدان بهارستان اجتماع نموده و ناگهان به مجلس هجوم بردند. پس از ضرب و شتم نمايندگان، ميز و صندلي و تابلوهاي مجلس را شكسته و عده‏اي از مهاجمان، اموال مجلس را غارت كردند. به دنبال آن بازار تهران تعطيل شد و برخي از مردم به چپاول مغازه‏هاي خيابان‏ها پرداختند. فرماندار نظامي تهران بركنار گرديد و سپهبد اميراحمدي با اختيارات كامل منصوب گرديد و به دستور او به روي مردم آتش گشوده شد و عده زيادي كشته و زخمي شدند. در همين روز، خانه نخست وزير به آتش كشيده شد و احمد قوام دستور توقيف كليه روزنامه‏ها و مجلات را صادر كرد. اين آشوب، تهران را از حالت عادي خارج نمود. حوادثي كه در بلواي نان در تهران اتفاق افتاد نشان مي‏دهد كه بسياري از حركات، سازمان يافته و از قبل طراحي شده بوده است و نمي‏توان تمام آن را خودانگيخته دانست. در اين حوادث، دست پنهانِ عده‏اي خاص و حتي شاه و دربار براي تحت فشار قرار دادن قوام ديده مي‏شود.

3) آغاز پخش آزمايشي شبكه جام جم (1376ش)

17 آذر 1388 / 20 ذی الحجة 1430 / 8 دسامبر 2009 4) توليد انبوه موشك هدايت شونده ضد زرهِ "توسن 1" در وزارت دفاع (1378ش)

5) درگذشت "حسين مكي" سياستمدار، مورخ و نويسنده معاصر (1378ش)
حسين مكي در سال 1290ش به دنيا آمد. وي پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي، به تهران رفت و به خدمات دولتي پرداخت. مكي بعد از شهريور 1320 و ايجاد فضاي باز سياسي، فعاليت‏هاي رسمي خود را در مطبوعات آغاز كرد و نوشته‏هاي تاريخي، تحقيقي و ادبي او، بخش مهمي از مندرجات روزنامه‏هاي درجه اول تهران بود. او در اين زمان نخستين جلدهاي كتاب تاريخ بيست ساله ايران را به نگارش درآورد و به شهرت رسيد. مكي در سال‏هاي بعد به عضويت حزب ايران و حزب دموكرات ايران درآمد و اين، سرآغاز براي فعاليت‏هاي سياسي او در مجلس پانزدهم و شانزدهم و هفدهم گرديد. او از طرفداران سرسخت دكتر مصدق به شمار مي‏رفت و در مبارزات ملي كردن صنعت نفت، تلاش زيادي از خود نشان داد. مكي عضو هيئت خلع يد از كمپاني جنوب بود و به علت خدماتش، به سرباز فداكار ملقب گرديد. وي پس از كودتاي 28 مرداد 32، به حاشيه رانده شد و هنگامي كه در سال 1339، به فعاليت‏هاي سياسي روي آورد، رژيم مانع فعاليت مكي شد. حسين مكي از آن پس به كارهاي علمي و ادبي روي آورد و آثار متنوعي را به نگارش درآورد. تاريخ بيست ساله ايران در هشت جلد، كتاب سياه در هشت جلد، خاطرات سياسي در دو جلد، زندگاني سيد حسن مدرس در دو جلد، وقايع سي تير و تصحيح ديوان مشتاق و فرخي يزدي از جمله آثار اوست. حسين مكي، به عنوان آخرين فرد از رجال و اطرافيان دكتر محمد مصدق در جريان ملي شدن صنعت نفت، سرانجام در اواسط آذر سال 1378ش در 88 سالگي در تهران درگذشت.

6) اعتراف عراق به استفاده از سلاح‏هاي شيميايي در جنگ عليه ايران (1381 ش)
پس از آن كه سال‏ها از پايان هشت سال دفاع مقدس گذشته و سازمان ملل، عراق را به عنوان آغازگر جنگ معرفي كرده بود، مقامات بلند پايه عراقي با اعتراف به استفاده بغداد از سلاح‏هاي شيمايي در جريان جنگ هشت ساله با ايران ادعا كردند كه عراق مجبور به استفاده و به كارگيري اين نوع تسليحات شده است. اين در حالي است كه ايران در طي جنگ بارها از حملات شيميايي عراق به مردم ايران و رزمندگان اسلام خبر داده و خواستار رسيدگي به آن بود ولي با سكوت مجامع بين‏المللي مواجه مي‏گرديد. رژيم بعث عراق در حالي دست به بمباران‏هاي شيميايي وسيع در جنگ مي‏زد كه مجامع جهاني و معاهدات ژنو، استفاده از تسليحات كشتار جمعي از جمله شيميايي در جريان جنگ‏ها را منع كرده‏اند.

17 آذر 1388 / 20 ذی الحجة 1430 / 8 دسامبر 2009 7) 20ذيحجه سال689هجري قمري:
« خواجوي كرماني» عارف و شاعر گرانقدر ايران زمين در كرمان متولد شد. خواجو درنظم و نثربويژه سرودن اشعارعارفانه استاد بود و درشعرش الفاظ روان و معاني بسيارپرمحتوا هستند. خواجوي كرماني درمثنوي ازنظامي پيروي مي‎كرد ولي بسيارروانترازاو مي‎سرود. ديوان اشعارخواجو ازدو بخش «صَنايِعُ الكَمال و بَدايِعُ الجَمال »تشكيل شده است. افزون براين «خمسه خواجو»ازبهترين آثاراو بشمارمي‎رود. روضَةُ الاَنوار كه موضوع آن اخلاق، عرفان و وصف حالي رسا ازخود شاعراست؛ منظومه‎هاي خمسه خواجوي كرماني است. اين شاعرعارف درشهرشيرازبخاك سپرده شد.

17 آذر 1388 / 20 ذی الحجة 1430 / 8 دسامبر 2009 8) 20ذيحجه سال1329هجري قمري:
آيت الله ملا محمد كاظم خراساني ازفقها، مراجع و پيشروان انقلاب مشروطه دارفاني را وداع گفت. نكته شايان توجه درسبك تدريس اين فقيه بزرگوار شيوايي تقريرو سرعت انتقال او بود. ازمشهورترين آثارآخوند خراساني«كِفايةُ الاُصول» را مي‎توان نام برد كه اززمان تأليف تاكنون همواره ازمنابع معتبردرس و بحث علم اصول بوده است. آخوند خراساني مدتي رياست علمي شيعه را درايران، هند، عراق و افغانستان به عهده داشت.

9) 20ذيحجه سال1365هجري قمري:
آيت الله محمد مهدي غروي اصفهاني ازعلما و مدرسان حوزه مشهد درگذشت. وي دردوره تحصيلات تكميلي خود درحوزه نجف ازمحضربزرگاني چون آخوند خراساني و آيت الله العظمي نائيني بهره برد. آيت الله غروي پس ازكسب درجه اجتهاد به مشهد بازگشت و به تدريس پرداخت.

10) مرگ "آباقا خان" ايلخان مغول(680ق)
پس از مرگ هلاكو، پسرش اباقاخان به جانشيني او نشست. او تبريز را پايتخت و خواجه شمس الدين محمد جويني را وزير خود قرار داد. اباقاخان سعي داشت تا با كمك مسيحيان روم، دولت مصر را كه در آن زمان، پرچمدار عالم اسلام بود، از ميان بردارد ولي موفق نشد و از آنان شكست خورد. در زمان اباقا خان، استيلاي مغول تا كنار درياي مديترانه گسترش يافت.

17 آذر 1388 / 20 ذی الحجة 1430 / 8 دسامبر 2009 11) رحلت عارف الهي و عالم رباني آيت‏اللَّه "سيدعبدالكريم كشميري" در قم(1419 ق)
آيت اللَّه سيدعبدالكريم كشميري در سال 1345ق در نجف اشرف به دنيا آمد. پس از فراگيري دروس مقدمات در نجف، در حلقه‏ي درس خارج آيات عظام: خويى، سيدعبدالاعلي سبزواري، سيد عبدالهادي شيرازي و شيخ كاظم شيرازي قرار گرفت. به دليل هوش سرشار خويش، در كوتاه‏ترين زمان توانست، درجه‏ي اجتهاد را از آيات اللَّه خويى دريافت دارد، آن گاه به تدريس سطوح عالي فلسفه در حوزه پرداخت. پشتكار آيت اللَّه كشميري در تدريس به گونه‏اي بود كه روزانه 11 كرسي درس اعم از فقه، اصول، فلسفه و ادبيات عرب براي ايشان برپا مي‏شد. افزون بر تدريس، پژوهش و نگارش، در سير معنوي و تهذيب نفس نيز به مراتب عالي دست يافت و صاحب كرامت‏هايى گرديد. در پي سخت‏گيري‏هاي رژيم بعث عراق، به طور پنهاني همراه خانواده، راهي ايران شد و در مرز ايران و عراق، همه‏ي نگاشته‏هاي علمي ايشان به دست نيروهاي امنيتي عراق افتاد. سرانجام اين عارف سترگ و عالم برجسته در 18 فروردين 1378 ش پس از طي يك دوره‏ي بيماري در 72 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و پس از اقامه‏ي نماز توسط آيت اللَّه بهجت، در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.

12) 8 دسامبرسال1868ميلادي:
حكومت شوگونها در ژاپن سقوط كرد و درپي آن اصلاحات اجتماعي- سياسي و فرهنگي نوين در اين كشور انجام گرفت. شوگونها حاكميت استبدادي خود را از قرن 12ميلادي و با حكومتي نظامي درژاپن آغاز كردند. دراين زمان دربارحكومتي دركيوتو مستقربود اما قدرت واقعي در اختيار شوگون ها بود و سرانجام اين مقام درميان شوگونها موروثي شد. با گذشت قرون متمادي خاندان شوگون با كسب قدرت فراوان صاحب درباري مستقل دردربار سلطنتي ژاپن شد. آنها با توسل به زور و نفوذ بسيار مانع ايجاد ارتباط ژاپن با ساير كشورها مي شدند. اما سرانجام با روي كارآمدن امپراتوري موتسوهيتو حكومت شوگون ها نيز سرنگون شد.

13) 8 دسامبرسال1914ميلادي:
نبرد دريايي فالكلند در اطراف جزايري به همين نام درجنوب امريكاي جنوبي ميان انگليس و آلمان به وقوع پيوست. دراين نبرد رژمناوهاي آلماني ازناوگان انگليس شكست خوردند و اين جزاير بارديگر به تصرف انگليسيها درآمد. اين جزاير دراواخر قرن 16ميلادي كشف شد و تا استقرار قواي فرانسه درسال 1764ميلادي به حال خود رها شده بود. اما پس ازآن كه به علت وجود منابع غني نفتي درجزايرفالكلند اين منطقه مورد توجه انگليسي ها قرارگرفت و بلافاصله آنجا را تحت اشغال خود درآوردند. بعد ازچندي آرژانتين كه به استقلال رسيده بود مدعي مالكيت اين جزايرشد و درمذاكراتي كه ميان آرژانتين و انگلستان انجام گرفت اين جزاير به تصرف قواي آرژانتين درآمد. اما جنگ خاتمه نيافت و مجدداً درگيريهاي گسترده اي ميان دوطرف آغازشد و به علت برتري نظامي انگليس، آرژانتين بناچار اين جزاير را ترك گفت.

14) 8 دسامبرسال1948ميلادي:
با تقسيم سرزمين چين به دو واحد سياسي مجزا دولت جمهوري تايوان يا چين ملي تشكيل شد. اين دولت را كه به چين تايپه نيزموسوم است ژنرال چيان كاي چك رئيس جمهور اسبق سراسرچين تأسيس كرد. كاي چك بعد ازشكست مائوتسه تونگ فرمانده كمونيستها، دولت چين ملي را با حمايت دولت امريكا روي كارآورد و به منزله نماينده مردم چين درسازمان ملل پذيرفته شد. اما بعد ازمدتي سازمان ملل جمهوري خلق چين را برسميت شناخت و بدين ترتيب تايوان ازجرگه ملل متحد اخراج شد و روابطش را با امريكا روبه سردي گذاشت.

15) تولد "آلفرد تنيسون" شاعر و اديب برجسته انگليسي (1809م)
آلفرد تنيسون، اديب معروف انگليسي در هشتم دسامبر 1809م در انگلستان به دنيا آمد. وي از كودكي نزد پدر آموزشي عميق در زبان و موسيقي يافت و از فنون عالي صرف و نحو و غناي كلام شاعرانه برخوردار گشت. تنيسون در 18 سالگي اولين ديوان شعري خود را به نام اشعاري از دو برادر منتشر كرد و پس از ورود به دانشگاه، در ميان گروهي از جوانان همفكر، به توسعه و پرورش استعداد شاعرانه خود پرداخت. وي طي سال‏هاي بعد ديوان اشعار ديگري در دو جلد و نيز چندين منظومه ديگر منتشر نمود كه شهرت فراواني را نصيب او ساخت، به طوري كه در چهل سالگي به سمت ملك الشّعرايى دربار انگلستان منصوب شد. وي از آن پس نيز اشعار فراواني سرود و برخي از اشعارش در رديف زيباترين اشعار انگليسي جاي گرفت. منظومه‏هاي وي گاه بيان‏گر اميدها و ترديدهاي نسل اوست و گاه به تبيين آرزوهايش در سفر به سرزمين‏هاي دور سخن مي‏گويد. تنيسون براي نسل خود، مبيّن و مفسر افسانه‏هاي كهن و قرون وسطايى و نقاش پراحساس صحنه‏هاي حقيرانه زندگي جاري است و علاوه بر آن توانسته است به جريان‏هاي فلسفي و علمي زمان خود، شكل خاص بخشد. گرچه شهرت تنيسون در نسل بعد رو به كاهش نهاد، بااين حال، نامش به عنوان شاعر بزرگ در ادبيات انگليس باقي ماند. اشعار تنيسون از لحاظ تلفيق واژه‏هاي آهنگين، اوزان پخته، تصاوير دقيق و فشردهْ بسيار درخشان است. اشعار او بيانگر آگاهي و ارزش‏هاي فكري و اخلاقي عصر ويكتوريا و طبقه اجتماعي حاكم بر آن زمان مي‏باشد. به همين دليل از اواخر قرن نوزدهم به بعد، از سوي شاعران انگليسي و امريكايى، متهم به احساساتي بودن، بي‏روحي، كم مايگي فكري و مليت‏گرايىِ كوته‏نظرانه شد. با اين حال در سال‏هاي بعد حتي منتقدان نيز مهارت وي در اوزان و تصويرسازي را ستوده‏اند. آلفرد تنيسون سرانجام در 24 مه 1892م در 83 سالگي درگذشت. تنيسون درباره خود گفته است: من شاعري نيستم كه همواره از خود سخن مي‏گويد، اين صداي شعر است كه از وجود من بيرون مي‏آيد.

16) شروع جنگ پنج ساله فرانسه عليه مكزيك (1861م)
مكزيك اگرچه در اوائل قرن نوزدهم به استقلال رسيد، اما تا چندين سال، بامشكلات داخلي مواجه بود. يكي از حوادث دوران بعد از استقلال اين كشور مسئله جنگ پنج ساله فرانسه با مكزيك مي‏باشد. در سال 1857 خوآرِز به رياست جمهوري مكزيك رسيد و با تصويب قانون اساسي جديد، به يك سري اقدامات اصلاحي در سطح جامعه دست زد. از جمله وي دستور داد كه دادگاه‏هاي مذهبي كه زير نظر كليسا اداره مي‏شدند، تعطيل گردند. وي هم‏چنين اموال فراوان كليسا را محدود نمود و به مقابله با نفوذ كشيش‏ها پرداخت. اين امر عكس‏العمل صاحبان كليسا را برانگيخت و موجبات مخالفت كليسا را فراهم آورد. دول استعماري در اين زمان دُوَل مسيحي اروپا از قبيل فرانسه، انگلستان و اسپانيا به ظاهر براي كمك به آزادي‏خواهان و در اصل براي حاكم شدن بر شؤون مكزيك، در هشتم دسامبر 1861م به اين كشور لشكركشي نموده و خوارِز را به عقب راندند. چندي پس از آغاز جنگ، انگلستان و اسپانيا متوجه شدند كه فرانسه قصد تصرف و مالكيت مكزيك را داشته، بنابراين از ادامه همكاري با فرانسه منصرف گرديدند. با اين حال نيروهاي ناپلئون سوم امپراتور فرانسه موفق به اشغال مكزيكوسيتي پايتخت مكزيك شدند و يك اتريشي را در آن جا به حكومت نشاندند. اين وضعيت تا سال 1866م ادامه داشت وسرانجام بر اثر فشار دولتِ امريكا به فرانسه، ناپلئون سوم اين كشور را تخليه و خوارز پس از سازمان‏دهي مجدد به پايتخت حمله برد و بار ديگر به رياست جمهوري مكزيك رسيد.

17) سقوط حاكمان نظامي در ژاپن و آغاز انقلاب سفيد اجتماعي اين كشور (1868م)
شوگون‏ها يا حاكمان نظامي يكي از ده‏ها خاندان قدرت‏مند در ژاپن بودند كه ديكتاتوري خود را از قرن دوازدهم بر ژاپن حاكم كردند. در آن زمان علي‏رغم وجود دربار حكومتي، قدرت واقعي در اختيار شوگون‏ها بود. با گذشت زمان، حكومت در ميان شوگون‏ها موروثي شد و اين خاندان با كسب قدرت فراوان، نفوذ گسترده‏اي در دربار ژاپن پيدا كرد، سرانجام با روي كار آمدن موتسو هيتو امپراتور مقتدر ژاپن، در سال 1867، حكومت شوگون‏ها سرنگون شد و از هشتم دسامبر 1868م اصلاحات اجتماعي، سياسي و فرهنگي در اين كشور آغاز شد. در حقيقت پايه و اساس ژاپن جديد و پيشرفته در اين زمان گذاشته شد. ژاپني‏ها دورانِ نوين‏سازي را آغاز كردند. در اين مسير، ژاپني‏ها غرب را به عنوان الگو قرار دادند و با بهره‏گيري از روش آموزش و پرورش و علوم و ارتباطات غربي توانستند به سرعت به يك كشور صنعتي و نظامي تبديل شوند. با اين همه، بسياري از ژاپني‏ها، در عين حال، به آداب و رسوم خود پاي‏بند مانده‏اند.

18) مرگ "ژُرژ سورا" نقاش بزرگ فرانسوي (1891م)
ژرژ سورا نقاش معروف فرانسوي در دهم ماه مارس سال 1859م در خانواده متوسطي در فرانسه به دنيا آمد. او از 17 سالگي به آموختن هنر نقاشي پرداخت و طي مدت كوتاهي، در شمار نقاشان معروف عصر خود درآمد. سورا در 19 سالگي در مدرسه هنرهاي زيباي پاريس نام نويسي كرد و در همين سال به مطالعات عميق در رشته ادبيات و هم‏چنين تحقيق علمي درباره رنگ و خط و نور پرداخت. پس از چندي، سورا و جمع ديگري از نقاشان جوان كه از روش نمايشگاه رسمي فرانسه ناراحت بودند و نظرات داوران آن را مردود مي‏دانستند گروه نقاشان مستقل را بنياد نهادند. هرچند اين گروه در ابتداي كار با استقبال مواجه نگرديد ولي به تدريج طبقه هنردوست جوان به آن پيوستند. در اين زمان، سبك‏هاي گوناگوني در نقاشي وجود داشت و كشاكش زيادي برسر شيوه نقاشي و هنر، بين مردم جاري بود. با اين حال، سورا مكتب و اصول جديدي را بنا نهاد كه تا جنگ جهاني اول ادامه يافت و در سير نقاشي تأثير شگرفي برجاي گذاشت. سورا مكتب خود را پوان‏تيليسم يا نقطه‏پردازي ناميد و آثار متعددي خلق كرد كه يكشنبه تابستاني در تفريح‏گاه، بيشه و مدل‏هاي نقاشي از آن جمله‏اند. سورا، در سال 1891م عقايد خود درباره نقاشي را در قالب يك كتاب تنظيم و منتشر نمود اما پس از چند ماه در هشتم دسامبر 1891م در 32 سالگي درگذشت. باوجود كوتاهي عمر و معدود بودن آثار، سورا در جهان نقاشي اثري عميق به جا گذاشت. در حقيقت ژرژ سورا از بانيان و پيشوايان مكتب‏هاي نوين نقاشي از جمله پست امپرسيونيسم بوده است.

17 آذر 1388 / 20 ذی الحجة 1430 / 8 دسامبر 2009 19) مرگ "هربرت اِسْپِنْسِر" متفكر و فيلسوف معروف انگليسي (1903م)
هربرت اِسْپِنْسِر، فيلسوف بزرگ انگليسي، در 27 آوريل 1820م در انگلستان به دنيا آمد. وي از كودكي تحت تعليمات پدر قرار گرفت و از علوم مختلف، همانند علوم طبيعي، فيزيك، شيمي و تشريح معلوماتي پراكنده آموخت. اسپنسر تحصيلات منظمي نداشت و معلومات فراوان خود را از راه تجربه و تتبّعات شخصي به دست آورد. وي از آغاز عمر به بحث درباره مسائل سياسي و ديني و فلسفي علاقه داشت و از مطالعات علوم طبيعي يك رشته تحول و تكامل برايش پيش آمد كه تصميم گرفت تصنيفاتي را به عنوان فلسفه تاليفي مبني بر همان نظر تصنيف كند. فلسفه علمي اسپنسر كه هدفش تبيين پديده‏هاي زندگي، بناي اين فلسفه در تبيين سراسر كائنات به مثابه حركتي پيش‏رو از يك مرحله كامل‏تر، بر قوانين تكامل نهاده شده بود. اسپنسر يك فيلسوف مادي بود و بيش از تخيّلات به واقعيات توجه داشت. وي بيش از مطالعه، به مشاهده مي‏پرداخت و هميشه به وجه بي‏روح و سرد زندگي مي‏نگريست. در حقيقتْ اصرار داشت كه اين تنها وجهي است كه وجود دارد. حقيقتْ چنان كه وي پرده از چهره آن بر مي‏دارد، سرد، ملامت‏انگيز و مُرده است. آدمي جسني بدون روح است و جهانْ ماشيني، و بدون روح. هر عملي كه در جهان يا در ذهنِ آدمي انجام مي‏گيرد بر طبق اصول مكانيكي قابل توجيه است. اسپنسر آنچه را كه وراي تجربه است كنار گذاشت و خويشتن را وقف آنچه به تجربه درمي آيد، نمود. وقتي كه وي از فهم آغاز خلقت هستي و خالق آن باز مي‏ماند، محدوديت ذهن و فكر بشر را مطرح مي‏كند و "لاادري" يعني چيزي نمي‏دانم را مطرح مي‏نمايد. با اين حال اسپنسر بر اين عقيده بود كه تمام هستي، حركتي متوازن دارد گرچه در پايان كار، عدم بر همه چيز مستولي خواهد شد. پس از آن، اسپنسر به علم اخلاق پرداخت و اعلام كرد كه هدف نهايى سلوك آدمي، بايد حفظ و تكثير حيات باشد. اسپنسر مي‏انديشيد اين كه ما براي نيل به اين آرمان مي‏كوشيم. ناشي از يك حسّ اخلاقي ذاتي است. نژاد بشر در كشمكش طولاني خود براي هستي، سجايا و عكس‏العمل‏هاي غريزي كسب كرده است كه وي را به ادامه حيات قادر مي‏سازد. اين عكس‏العمل‏ها به تدريج رفتارهاي خوب به شمار آمده‏اند. عمل خوب آن است كه به ادامه زندگي كمك مي‏كند و عمل بد، آن است كه راه به مرگ مي‏برد. در دوران‏هاي ابتدايى تاريخ بشر، آدميان كشتن يك‏ديگر را براي زنده ماندن ضروري يافته بودند. اما كم‏كم به ذهن آدمي رسيد كه براي بقا راه آسان‏تري وجود دارد و آن همكاري و معاونت است و به اين ترتيب، به تدريج مفهوم عدالت به ميان آمد. همه افراد آزاد هستند كه از منابع معدني زميني استفاده كنند ولي آزاد نيستند كه از يك‏ديگر بهره‏كشي كنند. مردم بايد با هم همكاري داشته باشند نه آنكه با يك‏ديگر رقابت بورزند. اسپنسر مي‏گفت از هر كس به اندازه استعدادش كار بخواهيد و به اندازه استحقاقش بدهيد. در خانواده انسان، هر كودكي داراي اين حق است كه مورد حمايت و عنايت قرار گيرد و هر بزرگسالي مكلّف است كه از روي ميل و علاقه به همكاري با ديگران برخيزد. ناتوان را كمك كنيد و ديگران را آزاد بگذاريد كه بدون تخطّي به آزادي ديگران، خويشتن را مددكار باشند. اسپنسر قانون اخلاقي جديدي عرضه مي‏دارد كه بر اساس آن مي‏گويد، با كودكان و ناتوانان به ترحم، و با بزرگسالان و نيرومندان به عدالت رفتار كنيم. اين قانون نه تنها بايد در گروه‏هاي انفرادي، بلكه در تمام خانواده بشريت اجرا گردد. اسپنسر در طول حيات علمي خود كتب مهمي به نگارش در آورد كه اصول روان‏شناسي، مبادي اوليه اصول شناخت زندگي، اصول علوم اجتماعي در 3 جلد و اصول زيست‏شناسي در 2 جلد از آن جمله‏اند. هِرْبِرْتْ ارسْپِنْسِرْ سرانجام در هشتم دسامبر 1903م در 83 سالگي درگذشت.

20) آغاز جنگ "فالْكْ لند" در اقيانوس اطلس در جريان جنگ جهاني اول (1914م)
در هشتم دسامبر 1914م در جريان جنگ جهاني اول، نبرد دريايى فالْكْ لْند در اطراف جزايري به همين نام در اقيانوس اطلس و در نزديكي كشور آرژانتين، ميان انگليس و آلمان به وقوع پيوست كه به شكست آلمان انجاميد. در اين نبرد، 5 رزم‏ناو آلماني كه يك ماه قبل در نبردي ديگر موفق به شكست انگلستان شده بودند، با دو كشتي رزم‏ناو انگليسي مواجه گرديدند. در اثر اين درگيري شديد و يك روزه، چهار رزم‏ناو آلماني غرق شده و تنها يكي از آن‏ها موفق به گريز از صحنه نبرد گرديد. اين جزاير، چون داراي منابع نفتي عظيمي بودند، باعث اختلاف اين دو كشور گرديدند. با وجود آن كه آرژانتين پس از استقلال آن‏ها را جزو قلمرو خود مي‏داند، با اين حال هنوز در اشغال انگليس است.

21) اعلان جنگ امريكا به ژاپن و ورود رسمي امريكا به جنگ جهاني دوم (1941م)
با حمله ناگهاني 360 هواپيماي ژاپني به ناوگان جنگي امريكا در بندر پِرْلْ هارْبورْ كه روز هفتم دسامبر سال 1941م صورت گرفت، امريكا نيز فرداي آن روز، برابر با هشتم دسامبر، به ژاپن اعلان جنگ داد و رسماً وارد جنگ جهاني دوم شد. به اين ترتيب، جنگ محدودي كه در اول سپتامبر سال 1939م با حمله سربازان آلماني به خاك لهستان آغاز شده بود قبل از پايان سال 1941م به يك جنگ بزرگ جهاني مبدل شد. تا قبل از ورود امريكا به جنگ، هيتلر سعي مي‏كرد از هر اقدامي كه موجب مداخله امريكا در جنگ شود خودداري نمايد. هيتلر تا آن زمانْ با آگاهي از نفوذ يهوديان در سياست امريكا، در مبارزه با يهوديان احتياط بيشتري به كار مي‏برد و حتي جوامع يهودي را تحت فشار گذاشته بود تا از هم كيشان خود در امريكا بخواهند به خاطر حفظ جان آن‏ها، از ورود امريكا به جنگ جلوگيري كنند. اما به دنبال حمله ژاپن به امريكا و ورود ايالات متحده به جنگ، هيتلر با توجه به سرازير شدن كمك‏هاي امريكا به دشمنان آلمان، خود در اعلان جنگ به امريكا پيش‏قدم شد و آتش جنگ جهاني دوم فروزان‏تر شد.

22) روز استقلال "تايوان" از چين و تشكيل دولت چين ملي در اين جزيره (1949م)
در اواخر قرن شانزدهم، پرتغالي‏ها وارد جزيره تايوان شده و پس از آن‏ها، ديگر دولت‏هاي استعمارگر به اشغال اين منطقه مبادرت ورزيدند. در اواخر قرن هفدهم، امپراتوري منچو، تايوان را ضميمه چين نمود. اما در اواخر قرن نوزدهم، اين جزيره به تصرف ژاپن درآمد و اين وضعيت تا پايان جنگِ جهاني دوم ادامه يافت. پس از تسليم ژاپن، مبارزه ملي گرايان و كمونيست‏هاي چين با پيروزي كمونيست‏ها خاتمه يافت. چيان كايچك رهبر ملي‏گرايان چين پس از شكست از نيروهاي حزب كمونيست به رهبري مائوتسه تونگ، با عده‏اي از هواداران خود به جزيره تايوان گريخت و دولت چين ملي را تشكيل داد. در آن مقطع زماني، حمايت‏هاي امريكا از چيان‏چايچك باعث شد كه تايوان در هشتم دسامبر 1949م از چين جدا شود و كرسي اين كشور در شوراي امنيت سازمان ملل متحد در اختيارِ تايوان قرار گيرد. اما در سال 1971م به دنبال مذاكرات چين و امريكا، مجمع عمومي سازمان ملل، با اكثريت آراء، جمهوري خلق چين را به رسميت شناخت و اين كشور به شوراي امنيت راه يافت و بدين ترتيب، تايوان از عضويت سازمان ملل، خلع شد. و به دنبال آن، از ساير مجامع بين‏المللي اخراج گرديد. هر چند تايوان اينك با حدود 30 كشور جهان، روابط سياسي دارد و خود را كشوري مستقل معرفي مي‏كند، ولي جمهوري خلق چين، اين جزيره را همواره جزيى از خاك اصلي چين مي‏داند. تايوان جزيره‏اي است در شرق چين كه تا سال 1949م بخشي از خاك چين بوده و از 8 دسامبر اين سال، كشور مستقلي محسوب مي‏شود پايتخت آن تايپه و مساحت آن 36 هزار كيلومتر مربع است. از جمعيت بيش از 22 ميليون نفري آن 43% پيرو مذهب بودا هستند و ساير گروه‏هاي مذهبي در اقليتند و 98% مردم مليّت چيني (زردپوست) دارند. واحد پول اين كشور دلار جديد تايوان و نوع حكومتش جمهوري چند حزبي با يك مجلس قانون‏گزاري است. پيش‏بيني مي‏شود كه جمعيت تايوان تا سال 2020م بيش از 26 ميليون نفر خواهد بود. دهم اكتبر سال‏روز انقلاب ووچان در سال 1911 روز ملّي تايوان نام گرفته است.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط