تنظیم کردن انتظاراتمان از زندگی

انتظارات ما از زندگی، یعنی خواسته‌ها و آرزوهای مادی در زندگی؛ یعنی چیزهایی را که دوست داریم، به دست آوریم و اموری که دوست نداریم، اتفاق نیفتند.
دوشنبه، 5 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تنظیم کردن انتظاراتمان از زندگی
خدای تعالی هم مشیت خود را اجرا می‌کند و ما را به پیروزی می‌رساند و یا شکست می‌دهد و این به عالم ما مربوط نیست؛ زیرا وظیفه بنده، بندگی و ترک تدبیر و امتثال امر است، و این‌ها همه در توکل خلاصه می‌شوند. ولایت و اختیار امر ما با خداست، و ما به او ایمان داریم، و لازمه این ایمان، این است که بر او توکل کنیم و امر خود را به او واگذار نماییم، بدون این که در دل، حسنه و موفقیت در جنگ را بر مصیبت و شکست خوردن ترجیح دهیم و آن را اختیار کنیم. بنابراین، اگر خداوند، حسنه را روزی ما کرد، متنی بر ما نهاده، و اگر مصیبت را اختیار کرد، مشیت و اختیارش بدان تعلق گرفته، و ملامت و سرزنشی بر ما نیست، و خود ما هم هیچ ناراحت و اندوهگین نمی شویم. حقیقت ولایت خدای سبحان است، و این که احدی غیر از خدا هیچ گونه ولایت و اختیاری ندارد.
 
آری. اگر انسان به راستی به این حقیقت ایمان داشته باشد و مقام پروردگار خود را بشناسد، قهرا بر پروردگار خود توکل می‌جوید، و حقیقت مشیت و اختیار را به او واگذار می‌کند، و دیگر به رسیدن به حسنه، خوشحال و در برابر مصیبت، اندوهناک نمی‌گردد. همچنین نسبت به آنچه که به دشمن انسان می‌رسد، نباید خوش حال و بدحال گردد، و این از نادانی و جهل به مقام پروردگار است که وقتی دشمن انسان، موفقیتی به دست می‌آورد، ناراحت شود، و وقتی او گرفتار می‌گردد، وی خوش حال شود؛ زیرا دشمن او هم از خود اختیاری ندارد.رسیدن به این مرحله که انسان بتواند تعادل خود را در خوشایند و ناخوشایند زندگی حفظ  کند، از مراتب عالی انسان‌های رشد یافته است. لذا کسی همچون امام زین العابدین (علیه السلام) در مناجات خود از خداوند می‌خواهد که وی را به این مرحله برساند:« خدایا! بر محمد و آل او درود فرست، و ثنا و مدح و ستایش مرا در همه حال، برای خودت قرار ده تا به خاطر آنچه به من داده ای، سرمست نشوم و به خاطر آنچه از من بازداشته‌ای، غمگین نگردم.» از ویژگی های لقمان حکیم نیز برخورداری از این حالت بوده است. امام صادق (علیه السلام) درباره وی می‌فرماید:« به هیچ چیز، خوشحال نمیشد، اگر از دنیا چیزی به او می‌رسید، و به خاطر نداشتن هیچ چیزی از دنیا غمگین نمیشد.» بنابراین، نباید وقتی حادثه ای تلخ اتفاق می افتد، «ای کاش! ای کاش!» گفت و زمینه نارضایتی را فراهم کرد؛ بلکه باید به تقدیری بودن امور توسط خداوند متعال توجه نمود تا انسان آرام شود. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) در این باره می‌فرماید:« اگر بلایی به تو رسید، نگو اگر چنان می‌کردم، چنین و چنان می‌شد؛ بلکه بگو، خدا مقرر ساخته و هر چه بخواهد انجام می‌دهد؛ زیرا «اگر گفتن»، راه کار شیطان را باز می‌کند.»
 
انتظارات ما از زندگی، یعنی خواسته ها و آرزوهای مادی در زندگی؛ یعنی چیزهایی را که دوست داریم، به دست آوریم و اموری که دوست نداریم، اتفاق نیفتند. هرکس اموری را دوست می‌دارد و از اموری ناخوش است. لذا مایل است زندگی‌اش بر اساس آنچه دوست دارد، پیش رود و از آنچه دوست ندارد، به دور باشد. این که انتظارات ما چگونه تنظیم شده باشد، نقش مهمی در رضامندی یا نارضایی دارد. سؤال این است که انتظارات انسان چگونه باید تنظیم شود تا در خوشایند و ناخوشایند، موجب واکنش مثبت گردد و رضامندی را به وجود آورد. انتظارات برخی افراد، با واقعیت های زندگی دنیا همخوانی ندارد. خوشایند و ناخوشایند، دو روی سکه زندگی دنیا هستند و دنیا قوانینی دارد که واقعیت، آن را تشکیل می‌دهد و خداوند متعال، آن‌ها را وضع کرده است. این قوانین، تغییر ناپذیر بوده و به گونه ای تنظیم شده‌اند که شادکامی (سعادت) واقعی و اصیل انسان را تأمین می‌کنند؛ چرا که بر مبنای مصلحت بشر قرار دارند. به همین جهت، ناهماهنگی انتظارات با واقعیت‌ها، عامل نارضایتی است و این بدان جهت است که ناهماهنگی، موجب ناکامی می‌گردد و ناکامی در انتظارات، موجب احساس نارضایتی می‌گردد. اگر انتظارات انسان تحقق یابد، موجبات رضایت و خرسندی وی را فراهم می‌سازد و اگر تحقق نیابد، موجب نارضایتی می‌گردد. برخی بر آن اند تا با تمرکز بر انتظارات و محور قرار دادن آن‌ها، واقعیت را با انتظارات خود هماهنگ سازند. این یعنی هماهنگ سازی واقعیت ها با انتظارات.
 
قوانین و واقعیت های دنیا که توسط خداوند متعال وضع می‌گردند، تغییر ناپذیرند. امام علی (علیه السلام) در سفارش به فرزندش امام حسن (علیه السلام) بر این نکته تأکید می‌کند و می‌فرماید:« بدان... به درستی که دنیا، جز بر آن روال که خداوند قرارش داده است بر برخورداری و گرفتاری ( آزمایش) و سزادهی در معاد، و یا آنچه که او خواسته است و تو نمیدانی، قرار نمی‌گیرد.» انسان، خواهان راحتی، آسایش و کامجویی است. از این رو، دنیا را محل برآورده شدن این خواسته ها می دانیم و یا دست کم می‌خواهیم که چنین باشد؛ اما واقعیت این است که دنیا محل راحتی و آسایش نیست. این جاست که ناهماهنگی میان انتظارات و واقعیت ها به وجود می‌آید و این ناهماهنگی، موجب احساس ناکامی می‌شود؛ چون انسان آنچه را خواسته و انتظار داشته نمی‌یابد. قرآن کریم در باره واقعیت زندگی انسان در دنیا می‌فرماید:«ما انسان را در سختی آفریدیم.» اساسا راحتی برای دنیا آفریده نشده و بدیهی است که طلب کردن آنچه وجود ندارد، مایه رنج و عذاب می‌شود. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) در این باره می‌فرماید:« همانا خداوند عزوجل می‌فرماید من آسایش را در بهشت قرار دادم و مردم، آن را در دنیا می جویند و از این رو آن را نمی‌یابند. یافتن آنچه وجود ندارد، به ناکامی منجر می‌شود و احساس ناکامی، افسردگی و نارضایتی به دنبال دارد.»
 
 پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) در کلام دیگری به جنبه دیگری اشاره می‌کند و می‌فرماید:« هرکس چیزی را طلب کند که آفریده نشده، خود را به زحمت انداخته و چیزی نصیب او نمی‌گردد.» این، یک اصل است و نیاز به هیچ توضیحی ندارد؛ اما سؤال این است که آن چه چیزی است که خلق نشده، ولی مردم در پی آن هستند؟ جواب، در ادامه حدیث پیش گفته آمده است، گفته شد: ای پیامبر خدا! آنچه آفریده نشده چیست؟ فرمود: «راحتی در دنیا.» انسان، خواهان راحتی و آسایش است. لذا از دنیا انتظار راحتی و خوشی دارد، حال آنکه چنین چیزی در دنیا وجود ندارد و همین خواسته، مایه ناراحتی و نارضایتی را فراهم می‌کند!
 
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص228-224، مؤسسه علمی فرهنگی دار‌الحدیث، قم، چاپ دوم، 1394


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط