گفتیم که تفکر رایج معتقد است تعداد بیشتر فرزندان موجب پایین آمدن سطح کیفی پرورش فرزندان است. در بررسی این فرض، ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد:
ابتدا باید بررسی شود که آیا لزوماً هرچه کمیت بیشتر باشد کیفیت تربیت کمتر خواهد شد؟
الف: نمونههای بسیاری که خلاف این فرض را اثبات کنند وجود دارد. بسیاری از شهدا و فرماندهان بزرگ در خانوادههای پرجمعیت رشد و تربیت یافتهاند. بسیاری از افراد موفق و تأثیرگذار جامعه نیز در خانوادههای پرجمعیت بزرگشدهاند. وجود چنین خانوادههای پرجمعیت که فرزندان موفق و الگو به جامعه عرضه کردهاند نشانگر این است که حداقل ملازمهی قطعی بین تعداد فرزندان بیشتر و کیفیت پایینتر تربیت وجود ندارد.
ب: بسیاری از روانشناسان به بررسی اثرات سوء تکفرزندی بر روی تربیت اخلاقی فرزند پرداخته و آن را اثبات نمودهاند.[1]
2. گاهی اوقات سطح مطلوب کیفیت امکانات و مادیات از نظر والدین با سطح موردنیاز برای تربیت شایسته و بایسته متفاوت است. برخی از والدین کیفیت مطلوب تربیت را مساوی تأمین تمام خواستههای فرزندان میدانند. درحالیکه برای داشتن تربیت صحیح رفاه و امکانات در حد متعارف موردنیاز است و بیشتر از آن خلاف وظیفهی تربیتی والدین بوده بلکه موجب سوء تربیت میشود.
3. گاهی کیفیت امکانات و مادیات موردتوجه والدین از روی دغدغهی دینی نبوده و ناشی از کمبودهای دوران کودکی خودشان است. درحالیکه چهبسا کمبودهای دوران کودکی آنها حتی برخلاف ظاهر اولیه، عامل حسن تربیت آنان بودهاند. برای مثال گاهی یک مشکل مالی در خانواده موجب تلاش فرزندان برای کسب درآمد و کمک به اقتصاد خانواده و درنتیجه موجب رشد شخصیت و استقلال و روحیهی ایثار و قناعت در فرزندان بوده است. البته باید توجه داشت که ما در اینجا فقر را تأیید نکرده و موردنیاز برای تربیت نمیدانیم بلکه این کمبودها را به عنوان عاملی ذکر میکنیم که اگر به درستی مورد بازخورد والدین قرار بگیرد میتواند موجب رشد تربیتی فرزندان نیز باشد.
4. مسلم است که تربیت فرزند صالح و باکیفیت جزو آرمانها و اهداف اسلام است؛ اما توجه به اینکه آموزههای دینی به جای تمرکز بر روی کیفیت، روی کمیت فرزندان تاکید دارند نشاندهندهی آن است که رسیدن به این آرمان از راه کمیت و تعدد فرزندان محقق میشود. روایاتی که بر افزایش کمیت فرزندان تأکید میکنند در ادامه مشاهده میشود:
الف: روایاتی که برای فرزندان حق شفاعت برای پدر و مادر در قیامت قرار داده است.
أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَوْلَادَ الْمُسْلِمِینَ مَوْسُومُونَ عِنْدَ اللَّهِ شَافِعٌ وَ مُشَفَّعٌ[2] امام صادق ع: فرزندان مسلمان در نزد خدا به نام «شافع و مشفع» موسوم هستند. (بدین معنی که حق شفاعت برای والدین خود در قیامت را دارند.)
روایات دیگری با همین مضمون در کافی و دیگر کتب روایی نقلشده است.
ب: روایاتی از پیامبر اکرم ص که در آنها به مسلمانان توصیهشده است که در کثرت عددتان بکوشید چون من در مقابل سایر امم به کثرت شما مباهات میکنم.
در روایتی با سند صحیح در کافی به نقل از رسول گرامی اسلام آمده است که حتی فرزند سقط شده شما هم مورد مباهات من است:
رسول خدا أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الْأُمَمَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى بِالسِّقْطِ[3] آیا نمیدانید که من به شما افراد امّتم در روز قیامت [بر سایر امّتها] افتخار میکنم، حتّی به جنینی که سقط شده باشد؟
رسول خدا (صلیالله علیه و آله) فرمود: اعْلَمُوا أَنَّ أَحَدَکُمْ یَلْقَى سِقْطَهُ مُحْبَنْطِئاً عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ حَتَّى إِذَا رَآهُ أَخَذَهُ بِیَدِهِ حَتَّى یُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ وَ إِنَّ وَلَدَ أَحَدِکُمْ إِذَا مَاتَ أُجِرَ فِیهِ وَ إِنْ بَقِیَ بَعْدَهُ اسْتَغْفَرَ لَهُ بَعْدَ مَوْتِه[4] بدانید؛ برخی از شماها فرزند سقط شدهاش را در کنار در بهشت میبیند که با دلی پر از غصه ایستاده، وقتیکه او را (پدر یا مادر) را میبیند، دستش را میگیرد تا وارد بهشت کند و اگر فرزند یکی از شما بمیرد، برایش اَجر هست؛ و اگر بعد از او زنده و باقی بماند، برایش استغفار میکند.
ج: روایاتی که سنگینتر شدن زمین به گویندۀ کلمه توحید را تشویق کرده و بر رجحان کثرت نسل دلالت دارد.
رسول خدا (ص) فرمود: مَا یَمْنَعُ الْمُؤْمِنَ أَنْ یَتَّخِذَ أَهْلًا لَعَلَّ اللَّهُ أَنْ یَرْزُقَهُ نَسَمَةً تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ [5] چه چیز مانع میشود از مؤمن که برای خود زوجهای بگیرد، به امید آنکه خدا ذیروحی (فرزندی) را نصیب او کند تا او زمین را به لا اله إلا الله، سنگین نماید؟
امام صادق (ع) فرمود: جاء رجل إلى رسول الله صلیالله علیه و آله و سلم فقال: یا نبیّ اللّه، إنّ لی ابنة عمّ قد رضیت جمالها و حسنها و دینها و لکنّها عاقر، فقال: لا تزوّجها؛ إنّ یوسف بن یعقوب لقی أخاه فقال: یا أخی، کیف استطعت أن تتزوّج النساء بعدی؟ فقال: إنّ أبی أمرنی و قال: إن استطعت أن تکون لک ذرّیّة تثقل الأرض بالتسبیح فافعل [6] مردی نزد حضرت رسول (ص) آمد و گفت: ای پیامبر خدا! دخترعمویی دارم که زیبایی و حسن و دین او را میپسندم ولی نازا است، پیامبر (ص) فرمود: با او ازدواج نکن زیرا حضرت یوسف در دیدار با برادرش پرسید: چگونه پس از من توانستی با زنان ازدواج کنی؟ پاسخ داد: پدرم به من فرمان داد و گفت: اگر میتوانی فرزندانی پدیدآوری که زمین را آکنده از تسبیح کنند، ازدواج کن.
نتیجهگیری:
مشاهده کردیم که تقابل رایج بین کثرت فرزندان و تربیت صحیح آنان نه تنها وجود ندارد و نمونههای نقیض آن بسیار است بلکه اساساً از نظر علم روانشناسی تربیتی، سطح بالای مادیات و امکانات فراتر از حد نیاز که در تفکر رایج تعبیر به کیفیت بهتر میشود، اثر معکوس در رشد و تربیت اخلاقی فرزندان گذاشته و موجب سوء تربیت فرزندان میشود. علاوه بر این حتی کمبود امکانات و رفاهیات در زندگی میتواند با مدیریت صحیح خانواده تبدیل به عاملی برای حسن تربیت فرزندان بشود. همچنین مشاهده شد که در تعالیم دین مبین اسلام نه تنها هیچ تناقضی بین زیاد بودن فرزندان و تربیت صحیح آنها وجود ندارد بلکه ازدیاد فرزندان لازمهی تربیت فرزند صالح تلقی میشود.پینوشت:
[1] - ر.ک.: بررسی ازدیاد یا کنترل جمعیت، محمد رحمتی شهرضا، 1391، انتشارات فاتح خیبر
[2] - وسایل الشیعه ج 21 ص 355
[3] - اصول کافی، ج 5 ص 334
[4] - من لا یحضره الفقیه، ج3، ص: 483
[5] - من لا یحضره الفقیه، ج 3 ص 382
[6] - اصول کافی، ج 5 ص 329