نقش ایمان و تقوا در سازندگی شخصیت بشری کتمان ناپذیر است، تا بدان جایی که امروزه بسیاری از تحقیقات نوین علم روانشناسی حتی در ممالک غربی، بر صحتوسقم آن مهر تائید زدهاند و از آن بهعنوان یکی از مؤلفههای بنیادین در پرورش شخصیت سالم یاد میکنند.
تعداد کلمات1300 / تخمین زمان مطالع: 6 دقیقه
رسیدگی به فرزندان؛ والدین باید نسبت به فرزندان خود توجه کامل داشته باشند و تلاش بسیار دربارهی آنان بنمایند.
برابری بین فرزندان؛ سزاوار است که والدین همهی فرزندان خود را در دامان محبت خویش بپرورانند و بین آنها ازنظر محبت و عطوفت و رعایت حالاتشان تساوی برقرار کنند.
گسترش دوستی؛
والدین باید محیط خانه را از دوستی و محبت آکنده کنند و بین افراد خانواده مهرورزی را گسترش دهند.[1]
پرهیز از سخن زشت و ناروا؛
والدین در قبال تربیت اخلاقی و دینی و تربیتی فرزندان مسئول هستند به همین خاطر، باید از گفتار ناپسند، سخن زشت و دشنام و هر آنچه باعفت و پاکدامنی و حیا، مغایرت دارد پرهیز نمایند.
مراقبت از رفتار فرزندان و نیز مراقبت از رفتوآمد آنها؛
چراکه اغلب جرمهای اخلاقی که از فرزندان سر میزند، از عدم مراقبت والدین هست.[2]
تأدیب فرزندان؛
بر والدین واجب است که اگر فرزندشان کار نادرستی انجام داد، او را ادب کنند تا روح سرکشی و شرارت از وجود او ریشهکن شود.[3]
دور کردن کودک از مسائل جنسی؛
اسلام بهشدت توصیه نموده که مرد با همسر خود در برابر دیدگاه فرزندانش خلوت نکند، زیرا این عمل موجب بیدار شدن حس شهوت و غریزهی جنسی فرزندان شده و آنان را بهسوی فسق و فجور میکشاند.
مراقبت بر تغذیه فرزندان؛
هم ازنظر حلال و حرام بودن و هم از سالم و کامل بودن.
انتخاب نام مناسب برای فرزندان.
آشنا ساختن فرزندان با آموزههای دینی و روشهای صحیح اخلاقی.
بیتوجهی مادر به نماز در ایام عذر شرعی و یا بیتوجهی پدر و مادر به روزه هنگام مسافرت، مانعی درراه تثبیت آموزهها است؛ زیرا کودک قدرت تجزیهوتحلیل اینگونه مسائل را ندارد و ممکن است بر بیتوجهی و بیقیدی پدر و مادر حمل کند؛ و با خودش بگوید:"اینها خودشان نماز نمیخوانند و روزه نمیگیرند، بعد مدام به ما امرونهی میکنند؛ پس من هم دیگر نماز نمیخوانم"
اگر کودک در سنی است که میتوان او را توجیه و مسئله را برایش تبیین کرد، اشکالی ندارد؛ اما در غیر این صورت، باید بهگونهای عمل شود که در او شک و تردید ایجاد نشود.[4]
امکانات جذاب چون سجادهای زیبا، تسبیح، عطر، چادر و مقنعه (برای دختران)، قبلهنما (برای پسران) و... و امکان وضوی راحت با آب گرم در زمستان در دستشویی تمیز، با نور کافی و بدون وسایل اضافی، عامل مؤثری در تثبیت آموزههای دینی است.
قرار گرفتن دختر کوچک برای نمـاز کنار مـادر (گر چه بـه شکل تقلید)، بیدار کردن کودک در سحرهای ماه مبارک رمضان (گـر چـه روزه نگیرد یـا ساعاتی از روز را روزه بگیرد)،کمک به ناتوانان و نابینایان در عبور از خیابان با مشارکت فرزند، اعطای صدقات و کمکهای مـالی بـه نیازمندان بـا دست کودکان و... نمونههایی از راههای تمرین ارزشهای دینی است.
حضور در محافل مذهبی در ماه مبارک رمضان، ایام محرم و صفر، دعای کمیل، دعای ندبه و... سبب تثبیت آموزههای دینی میشود.
ارتباط با خانوادههای خوب و متدین، سبب تأثیرپذیری کودک از همسالان میشود.[5]
الگوی رفتاری و عملی مناسبی برای اوباشید؛ نزد فرزندانتان در سجاده بنشینید و دعا و مناجات بخوانید.
کودکانتان را به انجام فرایض و مراتب دینی تشویق کنید و تکرار رفتارهای دینی آنان را ارج دهید.
کتابهای دینی و معنوی برای فرزندانتان بخوانید و یا به آنها هدیه دهید.
در مناسبتهای مذهبی "اعیاد و سوگواریها"شرکت کنید و در صورت عدم حضور، بهتر است آنها را ارج دهید.
مسافرتهای سیاحتی که توأم با زیارت ائمه اطهار است را در برنامه مسافرتهای سالانهتان قرار دهید.
ذهن کودک و جوان امروز، به دنبال علت و دلیل است و بدون ادله محال و غیرممکن است چیزی را بپذیرد، با برهانهای منطقی خود راجع به امور مذهبی و دینی وارد عمل شوید.
مرز بین عرف و شرع را مشخص کنید، دچار تداخل باورها و عقاید این دو ایدئولوژی نشوید. هیچیک از آنها را سعی نکنید با عنوان دیگری به فرزندانتان تفهیم کنید.[6]
هرگز، فرزندانتان را با تحقیر، سرزنش، نصیحت، انتقاد، مقایسه و... به انجام فرایض دینی مجبور نسازید، بهتر است در جوی دوستانه و صمیمی و بهطور غیرمستقیم، زمینه گفتگویی را در مورد مطلب دینی موردنظر ایجاد کنید و راجع به آن به بحث بنشینید. در صورت اختلافنظر عصبانی نشوید و آرامشتان را حفظ کنید، چراکه نحوه برخورد شما در این زمینه، بسیار حائز اهمیت است. از او بخواهید بحث را به یکزمان دیگر موکول کنید تا هردوی شما دستپر و بادانش کافی، در آن حضور یابید.
برای پیشگیری از گرایش فرزندانتان به برخی از تضادهای اندیشهای دینی که متأسفانه در جامعه امروز بسیار موجود است، او را با مذاهب دیگر آشنا کنید و به وی بفهمانید نگاه هر کس حتی به یک دین واحد نیز میتواند بسیار متفاوت باشد و دستخوش تغییرات بسیاری قرار گیرد. او را متوجه این مهم کنید که تنها منبع اصیل برای دستیابی به پاسخ پرسشها، متولیان امور دینی و کتابهای مذهبی معتبر میباشند.
به هنگام مواجهه با مصائب و دشواریهای زندگی، عملاً به او نشان دهید که تنها راه علاج و درمان مشکلات، عنایت و توجه خداوند است که میتواند کارساز و ره گشا باشد.
حس پرستش و شکرگزاری را به فرزندانتان نشان دهید. موفقیتهایتان را عنایت و هدیهای از جانب خدا بدانید و شکست و ناامیدیهایتان را به امتحان الهی نسبت دهید، و درهرصورت خود را راضی به رضای خدا بدانید و تسلیم او شوید.
از تجارب معنوی خود و یا اطرافیان با فرزندانتان صحبت کنید.
الگوهای خوب و بادیانت، میتواند سبب تثبیت آموزههای دینی در کودکان شود؛ پس والدین باید از همان دوران کودکی، زمینههای مناسبی را برای پذیرش الگوهای خوب فراهم سازند.
برخورد دوگانهی والدین با الگوها (اظهار ارادت به الگوهای غربی، مانند هنرپیشگان اکشن و بیتوجهی به شخصیتهای علمی و فرهنگی و الگوهای معنوی) باعث میشود که کودک احساس کند، الگوهای مناسب، آنان هستند و در آینده هم سراغ ایشان برود.
تداعی معانی،یعنی همراه شدن آموزش با یک خاطره که این خاطره میتواند خوشایند یا ناخوشایند باشد. پدری ممکن است هنگام آموزش نماز، آن را با تنبیه بدنی یا دادوفریاد همراه کند.در این صورت، هرگاه کودک، تنبیه بدنی شود یا دادوفریاد بشنود، نماز در ذهنش تداعی خواهد شد و هرگاه کسی از نماز بگوید، تنبیه بدنی را به یاد خواهد آورد؛ بدین سبب خواهد کوشید هرگز به نماز نیندیشد.
پدری دیگر، هنگام هدیه دادن یا خاطرهی خوش دیگر، فرزندش را به نماز میخواند. ازاینپس، هرگاه کودک به نماز بیندیشد، خاطرههای خوش او تداعی میشود و هرگاه خاطرههای خوشی برایش پیش آید، نماز را به یاد میآورد؛ پس ناخودآگاه، از شنیدن واژه نماز لذت میبرد و بهسوی نماز کشیده خواهد شد.[7]
چرا برخی از کودکان به آموزشهای دینی بیتوجهی میکنند؟
مهمترین عامل برای بیتوجهی کودکان عدم زمینهسازی والدین است. همانگونه که نقاشی بدون رنگ زمینه و کشاورزی بدون شخم ارتباط کلامی مناسب: در این مورد حتماً باید آموزههای دینی از سخنی نرم وبیانی شیوا استفاده شود صدای بلند بهویژه اگر با خشونت همراه باشد سبب بیتوجهی کودک به آموزش دینی خواهد شد.
خوشخلقی:
خوشرویی و نگاه محبتآمیز فضای ارتباط را فراهم میسازد و بداخلاقی و ترشرویی زمینه آموزش دینی را از بین میبرد.
حوصله:
برای آموزش ارزشهای دینی بردباری ضرورت دارد با توجه به ضعف تمرکز کودکان گاهی لازم است آموزهای را بارها تکرار کنیم که این صبر و حوصله والدین را میطلبد.
حس دینی مانند سایر نیازها و فرایندهای روانی، طی مراحلی خاص در انسان شکل میگیرد. این مراحل به سن انسان نیز بستگی دارد. تحول رفتار دینی از سوی برخی از روانشناسان به چهار مرحله تقسیمشده است. البته این چهار مرحله با یکدیگر مرتبط هستند..شناخت ویژگیهای هریک از این مراحل و رعایت تناسب آموزهها با ظرفیتها، بسیار مهم است. انطباق تکالیف دینی با توان ذهنی و روحی کودکان و نوجوانان به والدین کمک میکند که بتوانند رشد دینی آنها را پایدار و بالنده بهپیش ببرند.
کودکان در ابتدا طبیعتی دین پذیر دارند. اگر راههای پرورش این استعداد، با آسیب همراه باشد، حس دین پذیری به احساس دینگریزی تبدیل میشود.یافتههای پژوهشی در مورد تربیت دینی نشان داده است که سختگیری بیشازحد و سهل گیری بیشازاندازه در فرایند تربیت دینی، به نتیجهای نامطلوب میانجامد.خانوادههایی که بهدوراز نیازهای واقعی و ظرفیتهای روانشناختی کودکان، اقدام به تحمیل آداب دینی به فرزندان میکنند، درواقع از تربیت دینی فاصله میگیرند".[8]
پی نوشت ها:
[1]- کودک، تربیت، زندگی: کودک و معنای زندگی، عبدالعظیم کریمی، ویراستار محمد فیروز، ناشر: عابد، اردیبهشت، 1390
[2] - فرزند صالح، ستار پور ابراهیم،چاپ ششم، خرد آذین، قم، 1389
[3] - فرزندان خوب تربیت کنیم،ژانت ووی تیتز، مترجم مهدی قراچه داغی، ناشر: اوحدی،دی، 1384
[4]- فنون تربیت کودک، عبدالله شفیع آبادی، تهران، انتشارات چهر، 1379
[5] - کودکان آیینۀ رفتار والدین، کلان قلیزاده، فرضالله، چاپ اول، معصومی، قم، پاییز 1377
[6]- فرهنگ و تعلیم و تربیت اسلامی، محمدرضا امینی زاده، چاپ اول، در راه حق، قم، زمستان 1377
[7] - فرزند خوشبخت گلی از گلهای بهشت، محسن کتابچی، چاپ دوم، هجرت، قم، پاییز 1387
[8]- ریحانۀ بهشتی، سیما میخبر، چاپ شصت و هفتم، نورالزهرا، قم، 1389