فاکتورهای موفقیت و جهانی شدن فرهنگ و تمدن نبوی
ارادهی الهی از همان ابتدای بعثت و رسالت پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به گونهای مقدر و معین شده بود که رسالت نبوی جهانی شده و تمام کره خاکی را در برگرفته و قلوب انسانها و آزادی خواهان سرتاسر جهان در تمام ادوار مختلف را تحت تأثیر خود قرار دهد، از این رو آیین مقدس او نه فقط برای منطقه جزیره عرب بلکه به گستردگی کره خاکی طراحی شده بود. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ؛[2] و ما تو را جز براى همه مردم نفرستادیم تا (آنها را به پاداشهاى الهى) بشارت دهى و (از عذاب او) بترسانى؛ ولى بیشتر مردم نمىدانند». ولی اینکه این نهضت و آیین مقدس دارای چه خصوصیات و فاکتورهای جهان شمولی بود در ادامه به آن اشاره خواهیم داشت.
1-فطری و الهی بودن فرامین و دستورات
بدون شک یکی از مهمترین و با ارزشترین ویژگی و فاکتور جهانی شدن فرهنگ و تمدن نبوی، فطری بودن آموزههای و فرامین قرآنی است. این ویژگی موجب شده است، دستورات و مقررات رحمانی و الهی این آیین با طبیعت و ساختار آفرینش انسان عجین و همراه باشد، از این رو هر ملتی با هر نژاد و فرهنگ و گرایشی به طور خدادادی احساس گرایش و نیاز به دستورات و فرامین آن دارد. همین امر موجب شد که این آیین در محدوده زمانی بسیار اندکی جغرافیای جزیره العرب را پشت سر گذاشته و گلبانگ توحید آن در کل جهان طنین انداز شود. این ویژگی طلایی در قرآن کریم این چنین مورد توجه قرار گرفته است: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ؛[3] پس روى خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتى است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست؛ این است آیین استوار؛ ولى اکثر مردم نمىدانند!».یکی دیگر از فاکتورهای فرهنگ و رسالت نبوی بهرهمندی از ویژگی سادگی و راحتی است، در این آیین به هیچ عنوان سعی نشده است سختی و حرجی بر مسلمین وارد شود، راه و روش زندگی و بندگی در این آیین همراه با گشایش و آسانگیری است.
2-عجین و همراه بودن با فضایل اخلاقی
یکی دیگر از خصوصیات و ویژگیهای فرهنگ و تمدن نبوی عجین و همراه بودن آن با اخلاق مداری و انسان دوستی است، فرهنگ و تمدنی که رنگ و نژاد و قبایل را کنار گذاشته و تقوا و دینداری را ملاک و معیار ارزش به حساب می آورد، فرهنگ و تمدنی که به دنبال برپا کردن عدالت عالم بوده و به دنبال استیفای حقوق مستضعفان و مظلومان عالم است،«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط؛[4] ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند». فرهنگ و تمدنی که به جامعه ایمانی و اسلامی این فرهنگ دوستی و زندگی مسالمت آمیز حتی با غیر همکیشان را آموزش داده است، به طور قطع و یقین در میان جوامع مختلف عالمگیر خواهد بود.«لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ؛[5] خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمىکند؛ چرا که خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد». ویژگی ممتاز اخلاق مداری رسول اکرم(صلی الله علیه و اله) در سیره و منش قرآنی موجب شده بود که پیروان ایشان نیز به این موضوع به عنوان یک فاکتور اساسی توجه داشته باشند و آن را در تعامل و ارتباط با دیگران سرلوحه خود قرار دهند: «وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم،[6] و اخلاق نیک برجستهای در اندرونت وجود دارد.»
3-جامعیت و کامل بودن آیین نبوی
از جمله فاکتورهای بسیار مهم آیین مقدس اسلام جامعیت و کامل بودن دستورات و مقررات آن است، به طوری که مطابق نیازهای مختلف و اساسی انسان طراحی شده است. و به همه جنبههای مختلف زندگی بشری التفات و دقت داشته است، بر خلاف برخی از مکاتب و نحلههای مختلف فکری و فرهنگی که تنها به بُعدی از نیازهای انسان اشاره دارد، این آیین پاک به تمام ابعاد وجودی انسان اعم از نیاز روحی و مادی پاسخ داده است. به عبارتی آموزههای اسلامی به گونه ای است که هم موجب تعالی و معنوی و روحی انسان است و هم ضامن پیشرفت و موفقیت حیات مادی و دنیوی انسان است.[7]
4- بهرهمندی از فاکتور سهولت و سماحت
یکی دیگر از فاکتورهای فرهنگ و رسالت نبوی بهرهمندی از ویژگی سادگی و راحتی است، در این آیین به هیچ عنوان سعی نشده است سختی و حرجی بر مسلمین وارد شود، راه و روش زندگی و بندگی در این آیین همراه با گشایش و آسانگیری است، این ویژگی موجب استقبال و رغبت عموم مردم در سرتاسر جهان به این آیین شده است، جناب آیت الله شهید مطهری در خصوص این ویژگی مکتب نبوی این چنین بیان داشته است: «در این شریعت، به حکم اینکه«سهله» است تکالیف دست و پاگیر و شاق و حرج آمیز وضع نشده و خداوند در دین خود تنگنایی قرار نداده است و به حکم اینکه «سمحه» (با گذشت) است هر جا که انجام تکلیف توأم با مضیقه و در تنگنا واقع شدن گردد، آن تکلیف ملغی میشود».[8] آیات متعددی به خوبی گواه بر این فاکتور مهم و ارزشی است: «یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْر؛[9] خداوند، راحتى شما را مىخواهد، نه زحمت شما را».
5-اهتمام به خردورزی، تعقل و دانشافزایی
جایگاه ممتازی که آیین مقدس اسلام برای علم اندوزی و تعقل ورزی قائل شده را به راستی در هیچ مکتب و مذهبی نمی توان مشاهده کرد، در دورانی که در برخی مذاهب همچون مسیحت افراد را به جرم علم اندوزی و تعقل ورزی به مرگ محکوم میکردند، آیین مقدس اسلام، جامعه انسانی را به تعقل و علم اندوزی فرا میخواند و از همگان درخواست به تفکر کردن مینماید. حتی پذیرش اصول دین و مذهب در این آیین بدون تعقل و تحقیق قابل پذیرش نیست، توجه خاصی که این آیین برای علم قائل بوده موجب شده است بسیاری از دانشمندان درجه یک و تراز بین المللی در سدههای پیشین مرتبط با این آین پاک باشد، هر چند که دنیای مادی سعی داشت با عقب نگه داشتن تمدن و فرهنگ اسلامی از علم اندوزی آنها را عقب نگه دارد، ولی این فاکتور مهم هیچگاه به جامعه اسلامی اجازه عقب گرد و دوری از علم اندوزی را نداد. «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ؛[10] خداوند کسانى را که ایمان آوردهاند و کسانى را که علم به آنان داده شده درجات عظیمى مىبخشد؛ و خداوند به آنچه انجام مىدهید آگاه است!».پینوشتها:
[1]. سوره مبارکه نصر آیات، 2و3.
[2]. سوره مبارکه سبأ، آیه 28.
[3]. سوره مبارکه روم، آیه 30.
[4]. سوره مبارکه حدید، آیه 25.
[5]. سوره مبارکه ممتحنه، آیه 8.
[6]. سوره مبارکه قلم، آیه 4.
[7]. ر.ک: سید محمد حسنی بهشتی و دیگران، شناخت اسلام، ص222.
[8]. ر.ک: مرتضی مطهری، وحی و نبوت، چ4، ص225.
[9]. سوره مبارکه بقره، آیه 185.
[10]. سوره مبارکه مجادله، آیه 11.