اهداف واسطی تعلیم و تربیت

هنگامی که اندیشیدن درباره آموزه‌های دینی، چون هدف تعلیم و تربیت قرار می گیرد، نظر بر آن است که به القا و تلقین آنها نپردازند و حتی به اطلاع یافتن از آنها نیز اکتفا نشود بلکه اندیشیدن و فهم نسبت به آنها...
سه‌شنبه، 5 فروردين 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اهداف واسطی تعلیم و تربیت
آنچه در این مقاله می آید، در حکم نتیجه قیاس عملی است با توجه به اینکه هدف غایی تربیت اسلامی، دست یافتن به حیات پاک است و با نظر به این که تحقق حیات پاک در گرو ظهور زمینه‌ها و قابلیت های معینی است که ذکر آنها گذشت می توان نگرش ها، دانش ها و مهارت‌های لازم برای نیل به حیات پاک را مشخص نمود. این موارد را می توان به منزله اهداف واسطی تعلیم و تربیت و در عین حال، چون چارچوب کلی برای تعیین محتوای تعلیم و تربیت در نظر گرفت.
 
هدف واسطی نسبت به هدف غایی، کوتاه دامنه و چون واسطه ای برای نیل به آن است. براساس دو مقدمه مذکور، اهداف واسطی تربیت اسلامی به شرح زیر است:
 
١. پا کی، سلامت و قوت جسمی؛
 
٢. اندیشه ورزی و کسب دانش و فهم نسبت به آموزه های دینی و افزایش قابلیت انتخاب؛
 
٣. تدبیر اخلاقی تمایلات درونی؛
 
 ۴. اندیشه ورزی و کسب بینش و دانش نسبت به پدیده های طبیعی؛
 
 ۵. مهارت تصرف مسئولانه در پدیده های طبیعی؛
 
 ۶. اندیشه ورزی و کسب بینش و دانش نسبت به پدیده های انسانی؛
 
 7. افزایش قابلیت مشارکت و مداخله مؤثر اجتماعی؛
 
 ۸. قابلیت درک و تمیز میان زشت و زیبا و گرایش به امر زیبا.
 
چنانکه هدف غایی، یعنی حیات پاک در متون اسلامی ذکر شده، این اهداف واسطی نیز مورد توجه قرار گرفته است. اکنون، به اختصار در مورد هریک از این اهداف اشاراتی را از متون اسلامی ذکر می کنیم.
 
در متون اسلامی، به نقش تعلیم و تربیت در تأمین پاکی و پاکیزگی و به تبع آن، سلامت و قوت جسمی در زندگی اشاره شده است. بر این اساس، هدف تعلیم و تربیت این است که با آموختن قواعد و شیوه هایی، پا کی، سلامت و قوت را در زندگی تأمین نماید.

یک نمونه جالب توجه از این مورد در قرآن ذکر شده که در آن، دایره تعلیم و تعلم به حیوانات نیز گسترش یافته است. توضیح مطلب این است که خداوند به قصد تأمین پاکی و پاکیزگی در زندگی، پاره‌ای از احکام را در شریعت به انسانها تعلیم نموده که ذبح حیواناتی که از گوشت آنها تناول می شود، از جمله آنهاست. در ذبح، رگ‌های اصلی گردن حیوان بریده می شود تا خون از آنها خارج شود و در پیکر حیوان نماند. در یکی از آیات قرآن، به این مطلب اشاره شده است که اگر آنچه را خداوند به شما آموخته (ذبح یا بریدن رگهای گردن حیوان)، شما نیز به حیوانات شکاری آموزش دهید. به طوری که آنها در تعقیب و گرفتن شکار، زیر گردن او را گاز بگیرند، به نحوی که رگ های گردن شکار پاره شود و خون از آن خارج شود، در این صورت، گوشت آن صید نیز پاک و حلال محسوب می شود، چنانکه گویی ذبح شده است: «از تو می پرسند: چه چیزی برای آنان حلال شده است؟ بگو: چیزهای پاکیزه برای شما حلال گردیده و [نیز صید] حیوانات شکارگر که شما به عنوان مربیان سگهای شکاری از آنچه خدایتان آموخته، به آنها تعلیم داده اید برای شما حلال شده است..»
 
در اینجا، هدف تعلیم الهی، تأمین پاکی و پاکیزگی در عرصه جسمانی زندگی انسان بوده است. هرچند این دگرگونی جسمی، خود، مقدمه دگرگونی هایی در عرصه های دیگر وجودی انسان است، اما تأمین آن یکی از هدف های واسطی است. از این رو می توان گفت که پاکی و پاکیزگی جسمانی و به تبع آن، سلامت و قوت، نشانگر یکی از هدف های واسطی تعلیم و تربیت در دیدگاه اسلامی است.
 
اندیشه ورزی و کسب دانش نسبت به آموزه‌های دینی و افزایش قابلیت انتخاب: در متون اسلامی، اندیشیدن و فهمیدن آموزه‌های دینی چون یکی از اهداف تعلیم و تربیت ذکر شده است. به اندیشیدن، با مفاهیمی چون «فکر کردن» (مانند یتفکرون) و «عقل ورزی» (مانند یعقلون)، و به فهمیدن، با واژه هایی چون «فهم» و «فقه» (به معنای فهم عمیق که نباید آن را با علم رایج فقه یکی دانست) اشاره شده است.
 
این هدف برای فعالیت‌های تعلیمی و تبیینی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به این صورت بیان شده است: «... و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی و امید که آنان بیندیشند». حضرت امیر (علیه السلام) نیز با اشاره به هدف و مقصد مطلوب متعلم می گوید که وی «برای نایل شدن به فهم عمیق علم می آموزد.» ( یتعلم للتفقه).
 
هنگامی که اندیشیدن درباره آموزه‌های دینی، چون هدف تعلیم و تربیت قرار می گیرد، نظر بر آن است که به القا و تلقین آنها نپردازند و حتی به اطلاع یافتن از آنها نیز اکتفا نشود بلکه اندیشیدن و فهم نسبت به آنها صورت پذیرد. همچنین هنگامی که ایمان به خدا امری اختیاری است، برای حصول آن باید قابلیت انتخاب را در افراد افزایش داد. با اکراه و الزام نمی توان ایمان فراهم آورد، چنانکه در سخن هود(علیه السلام) با قوم خویش مطرح شده است: «گفت: ای قوم من، به من بگویید اگر از طرف پروردگارم حجتی روشن داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتی بخشیده باشد که بر شما پوشیده است، آیا ما باید شما را در حالی که بدان اکراه دارید، به آن وادار کنیم؟»
 
منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران، جلد أول، خسرو باقری، صص 134-132، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، چاپ دوم، 1389


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط