تولید علم و جنبش نرم افزاری از دیدگاه مقام معظم رهبری

ما در همه ی امور احتیاج داریم که ارتقاء علمی پیدا کنیم؛ باید ارتقاء علمی پیدا کنیم. اگر ما ارتقاء علمی در جامعه پیدا نکردیم، بلاشک فردای کشور دچار مشکلات بزرگی است. بدیهی است آنچه را که دنیای مادی به دست...
چهارشنبه، 2 دی 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تولید علم و جنبش نرم افزاری از دیدگاه مقام معظم رهبری
تولید علم و جنبش نرم افزاری از دیدگاه مقام معظم رهبری (قسمت دوم)
تولید علم و جنبش نرم افزاری از دیدگاه مقام معظم رهبری 





علم، وسیله اقتدار در دنیای امروز است، باید علم را به دست آوریم

ما در همه ی امور احتیاج داریم که ارتقاء علمی پیدا کنیم؛ باید ارتقاء علمی پیدا کنیم. اگر ما ارتقاء علمی در جامعه پیدا نکردیم، بلاشک فردای کشور دچار مشکلات بزرگی است. بدیهی است آنچه را که دنیای مادی به دست آورده است، به کمک علم به دست آورده است.
علم که دیگر مادی و معنوی ندارد؛ علم، علم است. علم، معرفت است؛ علم، عزیز و شریف است، گوهر است. علم آن چیزی است که انسان باید دنبال آن باشد؛ چشم باز انسان در حرکت است. همه جا باید دنبالش برویم. شما ملاحظه می کنید و می بینید که دیگران رفتند!
اگر کسی تاریخ اروپا را خوانده باشد، شک نمی کند که در ذات اروپایی ها خشونت است! با این ظاهر اتو کشیده و کراوات بسته و ادکلن زده، یک باطن بسیار خشن و سختی در آن ها وجود دارد که در ادبیاتشان و در فرهنگ آن ها آشکار می شود‍! برای کسی که آن جا نرفته و از نزدیک ندیده است، روشن نیست؛ ولی کسانی که رفته اند، دیده اند! آن ها داستان ها دارند و انسان می فهمد که چه هست! ملتی با این خصوصیات، امروز دارد به همه ی دنیا حرف می زند و زور می گوید و دنیا هم حرفش را قبول می کند! این، به برکت علم است؛ ببینید علم چه قدر مهم است!
طبیعی است که وقتی این را داشت، شما با این که ماده ی حیاتی نفت را دارید که او به آن احیتاج دارد، مجبورید محتاج او باشید! او در واقع الان محتاج شما است؛ چرا که اگر نفت شما نباشد، این کارخانه ها نمی چرخد، این چراغ ها روشن نمی شود، این هوای سرد، گرم نخواهد شد! همه چیزشان از نفت شما است؛ اما در عین حال شما محتاج آن هایید، آن ها برای شما تکلیف معین می کنند، حتی برای نفتتان!! این خاصیت علم است. علم وسیله ی اقتدار است. باید علم را به دست آورد؛ چاره ای نداریم. (1)

رسیدن به اهداف بزرگ، جز با کسب علم امکان پذیر نیست

ما امروز احتیاج داریم روحیه ای را که بحمدالله در کشور ما به وجود آمده، حفظ کنیم؛ با مفاهیم اسلامی درست آشنا شویم؛ ارزش های اسلامی را پاسداری کنیم و علم را برای ساختن دنیایی که اسلام برای ما تصویر کرده، به کارگیریم. دنیایی را که اسلام برای مسلمین پیش بینی کرده، بدون علم نمی شود به دست آورد. آیه ی «لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون» (2) که چند جا در قرآن تکرار شده، یعنی غلبه ی فرهنگی بر همه ی دنیا و به دست گرفتن زمام هدایت مردم عالم و هدایت آنها به سمت نور و معنویت و تکامل الهی. رسیدن به این هدف بزرگ، جز با کسب علم امکان پذیر نیست؛ یعنی با جاهل ماندن و بی سواد ماندن و درجازدن از لحاظ علمی و همیشه محتاج و نیازمند و، سائل به کف تولید کنندگان علم بودن، امکان ندارد به آن هدف ها رسید؛ بنابراین باید تولید علم کرد. (3)
باید تولید علم در دانشگاه ها و مراکز علمی کشور، به صورت امری مقدس و عبادت تلقی شود
تولید علم یعنی رفتن از راه هایی که به نظر، راه های نارفته است. البته این به آن معنا نیست که ما راه هایی را که دیگران رفته اند، نرویم و به تجربه های دیگران بی اعتنایی کنیم؛ بلکه به این معنا است که به فکر باشیم. در این دنیای عظیم و در این طبیعت بزرگ، ناشناخته های فراوانی وجود دارد که دانش پیشرفته ی امروز هنوز به آن ها دست نیافته است. ناشناخته ها بسیار فراوان است و به گمان زیاد به مراتب بیشتر از چیزهایی است که بشر تاکنون به آن ها دست یافته است. باید دقت کنیم، فکر کنیم و به دنبال کشف ناشناخته ها باشیم. باید همان استعدادی را که گفته شد و بنده هم می دانم مغز و فکر ایرانی آن را دارد، به کار بیندازیم. راه های میان بر را پیدا کنیم و از بدعت و نوآوری در وادی علم، بیمناک نباشیم. این حرکت باید در دانشگاه ها و مراکز علمی و تحقیقاتی ما به صورت انگیزه ای عام، امری مقدس و یک عبادت تلقی شود. همه ی رشته های علوم باید به این صورت دربیاید. ما باید این جرأت را داشته باشیم که فکر کنیم می توانیم نوآوری کنیم.(4)

دانشگاه ها باید به صورت عملی، به علم اهمیت بدهند

دانشگاه ها باید به علم اهمیت بدهند. اهمیت دادن، فقط یک امر قلبی نیست؛ عمل لازم دارد. این عمل، مقدمات و برنامه ریزی و اهتمام شدید لازم دارد. مایه گذاشتن از وقت و امکانات دانشگاه برای هر کار غیر علمی، به طور طبیعی از این اهتمام علمی خواهد کاست. حالا یک وقت آن کار، لازم و در حد ضرورت است، مانعی ندارد؛ اما افراد در آن کارها، به گرایش علمی و حرکت علمی و سازندگی و به دنبالش بالندگی علمی که ما به آن نیاز داریم، لطمه خواهد زد. (5)

نواندیشی و نوآوری علمی در تمام رشته ها، یکی از وظایف مهم دانشگاه ها است

یکی از وظایف مهم دانشگاه ها عبارت است از نواندیشی علمی. مسئله تحجر، فقط بلای محیط های دینی و افکار دینی نیست؛ در همه ی محیط ها، تحجر، ایستایی و پابند بودن به جزمی گرایی هایی که بر انسان تحمیل شده بدون این که منطق درستی به دنبالش باشد یک بلاست. آنچه برای یک محیط علمی و دانشگاهی وظیفه ی آرمانی محسوب می شود، این است که در زمینه ی مسائل علمی، نواندیش باشد؛ معنای واقعی تولید علم این است. تولید علم، فقط انتقال علم نیست؛ نوآوری علمی در درجه ی اول اهمیت است. این را من از این جهت می گویم که باید یک فرهنگ بشود. این نواندیشی، فقط مخصوص اساتید نیست؛ مخاطب آن، دانشجویان و کل محیط علمی هم هست.
البته برای این نوآوری علمی که در فرهنگ معارف اسلامی از آن به اجتهاد تعبیر می شود دو چیز لازم است: یکی قدرت علمی، و دیگری جرأت علمی، البته قدرت علمی چیز مهمی است؛ و هوش وافر، ذخیره ی علمی لازم، مجاهدت فراوان برای فراگیری، چیزهایی است که برای به دست آمدن قدرت علمی، لازم است؛ اما این کافی نیست. ای بسا کسانی که از قدرت علمی هم برخوردند، اما ذخیره ی انباشته ی علمی آن ها هیچ جا کاربرد ندارد؛ کاروان علم را جلو نمی برد و یک ملت را از لحاظ علمی به اعتلاء نمی رساند؛ بنابراین جرأت علمی لازم است.
البته وقتی از علم صحبت می شود، ممکن است در درجه ی اول، علوم مربوط به مسائل صنعتی و فنی به نظر بیاید... اما من به طور کلی و مطلق این را عرض می کنم؛ علوم انسانی، علوم اجتماعی، علوم سیاسی، علوم اقتصادی و مسائل گوناگونی که برای اداره ی یک جامعه و یک کشور به صورت علمی لازم است، به نو آوری و نواندیشی علمی یعنی اجتهاد احتیاج دارد. آن چیزی که در فضای علمی ما مشاهده می شود که به نظر من یکی از عیوب بزرگ محسوب می گردد این است که ده ها سال است که ما متون فرنگی و خارجی را تکرار می کنیم، می خوانیم، حفظ می کنیم و بر اساس تعلیم و تعلم می کخنیم؛ اما در خودمان قدرت سؤال و ایجاد خدشه نمی یابیم. باید متون علمی را خواند و دانش را از هر کسی فراگرفت؛ اما علم باید در روند تعالی خود، با روح های قوی و استوار و کارآمدی که جرأت پیشبرد علم را داشته باشند، همراه بوشد تا بتواند پیش برود؛ انقلاب های علمی در دنیا این گونه به وجود آمده است.(6)

دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرم افزاری همه جانبه دراختیار کشور قرار دهد

باید مغزهای متفکر استاد و دانشجوی ما بیساری از مفاهیم حقوقی، اجتماعی و سیاسی را که شکل و قالب غربی آن ها در نظر بعضی مثل وحی منزل است و نمی شود درباره اش اندک تشکیکی کرد، در کارگاه های تحقیقاتی عظیم علوم مختلف حلاجی کنند؛ روی آن ها سؤال بگذارند؛ این جزمیت ها را بکشنند و راه های تازه ای پیدا کنند؛ هم خودشان استفاده کنند، هم به شریت پیشنهاد کنند؛ امروز کشور ما محتاج این است؛ امروز انتظار کشور ما از دانشگاه این است. دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرم افزاری همه جانبه و عمیق در اختیار این کشور و این ملت بگذارد تا آن کسانی که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالب ها و نوآوری های علمی خودی بتوانند بنای حقیقی یک جامعه ی آباد و عادلانه ی مبتنی بر تفکرات و ارزش های اسلامی را بالا ببرند؛ امروز کشور ما از دانشگاه این را می خواهد. (7)
نسل دانش پژوه کشور بدانند اگر امروز برتری علمی با غربی ها است با همت و اراده می شود کاری کرد که فردا از آن ما باشد.
ما دویست سال از علم دنیا عقب مانده ایم؛ اما معنای رسیدن به مرزهای دانش این نیست که راهی را که اروپایی ها در طول دویست سال رفته اند، ما هم همان راه را در طول دویست سال برویم؛ بعد به آن جایی که امروز رسیده اند، برسیم؛ نه، این حرف ها نیست؛ ما راه های میان بر پیدا می کنیم. ما علم را از دست اروپایی ها می قاپیم. ما از یادگرفتن ننگمان نمی کند. اسلام می گوید قوام دنیا به چند گروه است؛ یکی از آن ها کسانی هستند که وقتی نمی دانند، در صدد یاد گرفتن باشند؛ از یادگرفتن ننگشان نکند. ما دانش هایی را که امروز فرآورده ی ذهن و مغز و عقل بشر است، یاد می گیریم؛ آنچه را که بلد نیستیم، با کمال میل می آموزیم و به استادمان هم احترام می کنیم. به کسی که به علم بیاموزد، بی احترام نمی کنیم؛ اما گرفتن علم از دیگری نباید به معنای این باشد که شاگرد باید تا ابد شاگرد بماند؛ نه، امروز شاگردیم، فردا می شویم استاد آن ها؛ کما این که آن ها یک روز شاگرد ما بودند، اما الان شده اند استاد ما.
غربی ها علم را از ما یاد گرفتند. شما به کتاب پیروسو - «تاریخ علوم» - نگاه کنید؛ آن جا می گوید: چهار پنج قرن قبل تاجری در یکی از کشورهای اروپایی به استادی مراجعه می کند و می گوید می خواهم فرزندم درس بخواند؛ او را به کدام مدرسه بفرستم؟ استاد در جواب می گوید اگر به همین چهار اصل عمل اصلی – جمع و ضرب و تفریق و تقسیم- قانع هستی، می توانی او را به هر کدام از مدارس کشور ما یا دیگر کشورهای اروپایی بفرستی؛ اما اگر بالاتر از آن را لازم داری، باید او را به کشور اندلس یا به مناطق مسلمان نشین بفرستی. این را پیرروسو می نویسد؛ این حرف من نیست. چنگ های صلیبی به آن ها کمک کرد تا از ما بیاموزند. هجرت دانشمندان ما به این مناطق، کمک کرد تا از ما بیاموزند. هجرت دانشمندان ما به مناطق آن ها و منتقل شدن کتاب های ما به آن ها، کمک کرد تا از ما بیاموزند. یک روز آن ها از ما یادگرفتند و شاگرد ما بودند، بعد شدند استاد ما؛ الان هم ما از آن ها یاد می گیریم و شاگرد آن ها می شویم و بعد می شویم استاد آن ها. پس نسل دانش پژوه و محقق و پژوهنده ی کشور ما بداند؛ امروز اگر برتری علمی با غربی ها است، در آینده ی نه چندان دوری با همت و اراده ی شما می توان کاری کرد که فردا آن ها از شما یاد بگیرند.(8)

پي نوشت :

1- بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با رؤسای دانشگاه های سراسر کشور، 6/12/1376.
2- سوره ی توبه، آیه 33.
3- بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان اتحادیه انجمن های اسلامی شرق اروپا، 19/5/1381.
4- بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اساتید دانشگاه شهید بهشتی، 22/2/1382.
5- بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار وزیر و رؤسای دانشگاه ها، 17/10/1383.
6- بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، 9/12/1379.
7- بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، 9/12/1379.
8- بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاه های همدان، 17/4/1383.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط