اهميت، ضرورت و فوائد برنامه ريزي در اسلام
1- سفارش علي(ع) به نظم در واپسين لحظات
2- مؤمن بايد برنامه ريزي داشته باشد
امام صادق(ع) فرمود: «در حکمت آل داوود، چنين آمده است، سزاوار است مسلمان خردمند زماني را به اعمال ميان خود و خداوند اختصاص دهد و زماني را با خوشي هاي حلال سپري کند که اين زمان، کمک به آن دو وقت خواهد بود.»(3)
ضرورت برنامه ريزي
1- عمر و زمان به سرعت در حال گذشت است و گذشت آن محسوس نيست.
علي(ع) فرمود: «الفرصة تمرّ مرّ السّحاب؛(4) زمان و فرصت همچون ابر در حال گذر است.»
بر لب جوي نشين و گذر عمر ببين
کاين اشارت زجهان گذرا ما را بس
2- عمر و زمان قابل بازگشت نيست و به هيچ طريقي نمي توان آن را برگرداند.
علي(ع) فرمود: «الفرصة سريعة الفوت، و بطيئته العود؛(5) فرصت به سرعت مي گذرد و به کندي برمي گردد.»
3- زمان با هيچ چيز قابل معاوضه نيست.
علي(ع) فرمود: «الفرصة غنمٌ؛(6) زمان و فرصت غنيمت و منفعتي است (که با چيزي قابل معاوضه نيست.)»
هر سرمايه اي را انسان از دست دهد قابل جبران است جز سرمايه عمر و زمان که قابل جبران نيست.
فخررازي در ذيل آيه «والعصر انّ الانسان لفي خسرٍ؛(7) به عصر سوگند که انسان ها هم در زيانند.» چنين مي گويد: «يکي از بزرگان پيشين مي گويد: معني اين سوره را من از مرد يخ فروشي آموختم که فرياد مي زد و مي گفت: «ارحموا من يذوب رأس ماله ارحموا من يذوب رأس ماله؛ رحم کنيد به کسيکه سرمايه اش ذوب مي شود،رحم كنيد به كسي كه سرمايه اش ذوب مي شود.» پيش خود گفتم: اين است معني «انّ الانسان لفي خسرٍ» عصر و زمان بر او مي گذرد و عمرش پايان مي گيرد و ثوابي کسب نمي کند و در اين حال زيانکار است.»(8)
گويند: گدائي در مغازة مردي آمد به او گفت: يک گوني از اين گردوها را به من عطا کن. صاحب مغازه گفت: گداي ناشي! کجا ديده اي يک گوني گردو را به عنوان گدايي به گدا بدهند؟ گدا کنار گوني نشست گفت: اجازه ميدهي دانه اي از آن ها را بردارم، صاحب مغازه گفت: بردار، دوباره گفت: دومي را اجازه مي دهي... صاحب مغازه گفت: گويا همان يک گوني را مي خواهي يکي يکي از من بگيري.
روزگار هم سرماية ما را لحظه به لحظه از دست ما مي برد بدون اينکه متوجه آن باشيم.
افسوس که ايام جواني بگذشت
حالي نشد و جهان فاني بگذشت
مطلوب همه جهان، نهان است امروز
ديدي همه عمر در گماني بگذشت
رسول خدا(ص) فرمود: «انّ العمر محدودٌ لن يتجاوز احدٌ ما قدر له...؛(9) عمر محدود است هيچ کس از مقداري که براي او تعيين شده است رد نمي کند.»
و فرمود: «کن علي عمرک اشحّ منک علي درهمک و دينارک؛(10) بر عمر (و زمان) حريص تر باش تا نسبت به درهم و دينار.»
4- مديريت زمان نشانه رشد اجتماعي و عامل سعادت اخروي است.
و در جاي ديگر فرمود: «احذروا ضياع الاعمار فيما لايبقي لکم ففائتها لايعود؛(11) از ضايع کردن عمر در چيزي که ماندگار نيست پرهيز کن چرا که عمرهاي از دست رفته قابل برگشت نيست.»
5- لزوم انجام کارها در وقت خودش
رسول خدا(ص) فرمود: «الامور مرهونةٌ باوقاتها؛(12) هر کاري در گرو زمان خودش است.» از طرف ديگر اگر فرصت دادي و با برنامه ريزي در زمانش انجام ندادي دچار حزن و اندوه مي شود.
پيامبر اکرم(ص) فرمود:« اضاعةٌ الفرصة غصّةٌ؛(13) ضايع کردن فرصت (در مسير غير صحيح) غصّه مي آورد.»
و فرمود: «ترک الفرص غصصٌ؛(14) ترک فرصت ها (و بهره برداري نکردن) غصّه ها در پي دارد.»
6- راه رسيدن به موفقيّت
«مارون کور» با برنامه ريزي دقيق، يکي از آثارش را در ضمن رفتن از خانه بيماري به خانة بيمار ديگر نوشت.»(15)
و دکتر «برزي» زبان فرانسوي و ايتاليايي را هنگام رفتن به اداره و بازگشت از آن ياد گرفت.»(16)
شيخ انصاري با برنامه ريزي که داشت علاوه بر کارهاي اصلي، هر روز يک جزء قرآن، يک نماز جعفر طيّار، زيارت جامعه و زيارت عاشورا مي خواند.(17)
7- از لحظات عمرمان پرسش مي شود
رسول خدا(ص) فرمود:«لا تزول قدما عبد يوم القيامة حتي يسئل عن اربعٍ عن عمره فيما افناه و عن شبابه فيما ابلاهً...؛(19)
بنده در روز قيامت، گام از گام بر نمي دارد مگر آن که از چهار چيز پرسيده شود: از عمرش که چگونه سپري ساخته، و از جواني اش که چگونه هدر داده است...»
فوائد برنامه ريزي
1- اولويت هاي زندگي مشخص مي شود
در شرع اسلام هم توصيه شده که در تزاحم کارها اهم را انتخاب کنيد، آنگاه فالاهم را علّامه طباطبايي وقتي تفسير الميزان را مي نوشتند، ابتدا بي نقطه مي نوشتند، بعد که مرور مجدد مي کردند، آن را نقطه گذاري مي کردند. از ايشان علّت اين کار سؤال شد، گفتند: من حساب کرده ام اوّل که بي نقطه مي نويسم و بعد در مرور نقطه مي گذارم، چند درصد در وقتم صرفه جويي مي شود.(20)
2- تمام اوقات انسان مفيد و مؤثر مي شود
علي(ع) فرمود:«رحم الله امرءاً علم انّ نفسه خطاه الي احبه فبادر عمله و قصّر امله؛(21) خدا رحمت کند مردي را که بداند نفس هاي او گام هاي او به سوي مرگ است پس بر انجام عملش مبادرت بورزد و آرزوها را کوتاه کند.»
مرحوم امام خميني، تحرير الوسيله را در حال تبعيد در ترکيه نوشتند. مرحوم فيض کاشاني کتاب شعر "طاقديس" را در مسير راه سرويس بهداشتي (مستراح) مي سرايد. و يکي از بزرگان در وقتي که غذا داغ بود ناگزير بود، درنگ کند تا غذا سرد شود به نوشتن مي پرداخت، به تدريج که نوشته هايش زياد شد، آن ها را به چاپ رساند و ان را «پنج دقيقه هاي قبل از غذا» نام نهاد.(22)
3- امکان ذخيره سازي وقت فراهم مي شود
يعني هر کار بايد با برنامه ريزي در وقت و زمان خود انجام گيرد.
و مناسب است هر کسي در برنامه ريزي روزانه در پازل يا جورچين زمان هر کار را مشخص کند، زمان کار، زمان مطالعه، زمان عبادت و خواندن قرآن و دعا، زمان استراحت و خواب، زمان تفريح و ورزش، زمان روابط خانوادگي و اجتماعي، و ساعتي نيز براي خلوتم در نظر بگيرم.
مرحوم استاد مطهري برنامه ريزي دقيق داشت از جمله در شبانه روز ساعتي را براي رسيدن به مشکلات فرزندان خويش قرار داده بود و بر انجام فرائض ديني آنان نظارت دقيق داشت. در کنار تهجد و تدريس مطالب قابل توجه را در فرصت هاي مناسب و به طور منظم يادداشت مي کرد.(24)
گويند از طلبه پرسيدند متأهل شدن شما بر وقت و فراگيري درس شما اثر منفي نگذاشته است در جواب گفت: برعکس وقت من افزوده شده است. چرا که زمان هايي را که صرف شستن لباس و نظافت حجره و آماده نمودن غذا مي کردم، اکنون از آن براي فراگيري علوم استفاده مي کنم و همسرم کار شستن و نظافت... را انجام مي دهد.
4- سريعتر و مطمئن تر به هدف رسيدن
5- امکان ارتباط با مردم و خدا فراهم مي شود
شيخ انصاري با اين که مرجع تقليد است و از مادر خويش سرپرستي مي کند و به كار درس و تعليم خود مي رسد با اين حال هر روز يک جزء قرآن، نماز جعفر طيار، زيارت جامعه و زيارت عاشورا مي خواند.(25) چرا که برنامه ريزي دارد. و همين طور براي سر زدن به خويشاوندان و يا سرکشي از مردم در محل تبليغي، نياز به برنامه ريزي و اختصاص وقت داريم.
6- کم شدن استرس ها و فشارهاي رواني
آقايي مي گفت: من در قم هم که هستم مي دانم براي شب عاشورا و يا مثلاً شب قدر در ايّام تبليغي چه سخنراني داشته باشم لذا سعي مي کنم در طول مطالعات سالم، سخنراني انتخاب شده جذّاب و پرمحتوا کنم با جمع آوري مطالب جديد و جذاب.
7- به تمام کارها مي رسيم
براي همه اتفاق افتاده که برخي کارها را هر روز مي خواهيم انجام دهيم ولي موفق نمي شويم بخاطر عدم برنامه ريزي و اختصاص وقت به آن کار.
از بزرگي پرسيدند نماز شب بخوانيم بهتر است يا شب را مطالعه کنيم، در جواب گفت: کاري کنيد که هم نماز شب بخوانيد و هم مطالعه کنيد.
مرحوم علّامه طباطبايي حتي در شب قدر نيز برنامه مطالعاتي داشت به اين جهت تفسير وزين الميزان در شب قدر به پايان مي رسد.
استاد حسن زاده آملي در ذيل اين عبارت علّامه طباطبايي «تمّ الکتاب و اتفق الفراغ من تأليفه في ليلة القدر المبارکه...»
طلّاب عزيز ما سرمشق بگيرند که حضرت علّامه طباطبايي شب قدر را به بحث و تحقيق آيات قرآني احياء مي کرد و تفسيرش در اين شب فرخنده به پايان رسيد. آري:
به هوس راست نيايد به تمني نشود
کاندرين راه بسي خون جگر بايد خورد
و اضافه مي کند که صاحب جواهر، شيخ حسن نجفي نيز کتاب «جواهر الکلام في شرح شرايع الاسلام...» را در شب قدر به پايان مي رساند.»(26)
ابويعلي جعفري داماد شيخ مفيد(ره) دربارة شيخ مفيد مي گويد:«او جز پاسي از شب نمي خفت آنگاه به پا مي خاست و نماز مي گزارد، کتاب مي خواند، يا درس مي گفت يا قرآن تلاوت مي کرد.»(27)
و حسن ختام اين بخش را خاطره اي از امام خميني(ره) قرار مي دهيم:
فرشته اعرابي نوه امام مي گويد:«امام در طول شبانه روز حتي يک دقيقه وقت تلف شده و بدون برنامة از قبل تعيين شده نداشتند با توجه به اين شرايط سنّي و ميزان فعاليتي که داشتند باز هم ساعت خاصي را در سه نوبت- هر کدام نيم تا يک ساعت- به اهل منزل اختصاص داده بودند که هر کدام از ما که مايل بوديم، خدمت ايشان مي رسيديم و مسائل خودمان را مطرح مي کرديم.امام در اين ساعات معمولاً از نظر فکري و روحي به خانوداه توجّه داشتند، هيچ سؤالي را بي جواب نمي گذاشتند...»(28)
اصول برنامه ريزي
1- توجه به کوچک ترين واحد زمان
برنامه ريزي دقيق و خوب يعني نجات دادن و ذخيره سازي وقت در پرتو نگرش و توجّه به کوچکترين واحد زمان. مي گويند: آيت الله آخوند ملّا علي همداني براي وقت خود ارزش بسيار قائل بود حتي از فرصت هاي کوتاه هم استفاده مي کرد و معمولاً هرجا مي رفت کتابي زير بغلش بود.(29)
در شرح حال ابوريحان بيروني آمده است: آني از اشتغالات علمي غلفت نکرد و دستش از تحرير و زبانش از تقرير و مغزش از فکر و چشمش از مطالعه فراغت نداشت يکي از دوستان ابوريحان در حال احتضار بر وي وارد شد. آن حکيم علم دوست و تشنة معرفت مسأله اي رياضي از وي پرسيد.
او گفت: «در اين حال چه جاي سؤال است حکيم گفت: وداع دنيا با علم به اين مسأله بهتر است از وداع با جهل به آن او پاسخ سؤال را گفت و از نزد او خارج شد و در اثناي راه بود که ابوريحان از دنيا رفت.»(30)
علي(ع) فرمود:«انّ عمرک عدد انفاسک و عليها رقيبٌ يحصيها؛(31) عمرت همان (تعداد) شماره هاي نفس تو است که بر آن مراقبي گمارده شده است تا آن را شمارش کند.»
2- اولويت بندي کارها
علي(ع) در اين زمينه مي فرمايد:«من اشتغل بغير المهم ضيّع الاهمّ؛(32) هر کس به چيزي که مهم نيست بپردازد، آنچه را که اهمّيت بيشتري دارد از دست مي دهد.»
و در جاي ديگر فرمود:«شرّ ما شغل به المرء وقته الفضول؛(33) بدترين چيزي که آدمي وقت خود را صرف آن مي سازد، کارهاي اضافي است.»
3- صرفه جويي در زمان
براي رسيدن به اين امر لازم است سارقان وقت و زمان را شناسايي و مهار کنيم که اهم آن ها از اين قرار است.
الف: تعارفات
ب: تلفن هاي غيرضروري
ج: ملاقات هايي که بدون برنامه قبلي در محيط کار و يا جاهاي ديگر واقع مي شود
هـ: آماده نبودن لوازم
و: ارتباط با افراد ناباب
ح: استفاده نبردن از بيکاري
ک: انرژي را تقسيم نکردن
رهرو آن نيست گهي تند و گهي خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پيوسته رود
ل: فهرست کار را آماده نکردن
م: عدم الويت گذاري
چرا که بدون اولويت بندي وقت صرف موضوعات جزئي و بي اهمّيت خواهد شد و همين طور پشت گوش اندازي ها، ميهمان ناخوانده، اطلاعات ناقص، خستگي و استرس و... سارقان وقت هستند.
4- برکت و توفيق
الف: برکت
بر اين اساس است که يک شب قدر برابر است با هزار ماه، و اعمال در آن شب از همين مقدار ثواب برخوردار است.
براي مراعات برکت، خوب است بدانيم انجام کارها و عمل در زمان هاي مثل ماه رمضان، شب قدر، ماه مبارکي چون شعبان، رجب، عيد، جمعه، ... همراه با برکت است، قرآن خواندن، با وضو بودن، صله رحم، سحرخيزي، دوري از گناه، خوش خلقي و... مي توانند عامل برکت عمر و وقت باشند.
برعکس، گناه، بدنمازي و بي نمازي، ترانه گوش دادن، بودن سگ در منزل و... عامل بي برکتي وقت و عمر است.
ب: توفيق
علي(ع) فرمود:«لاينفع اجتهاد بغير توفيقٍ؛(36) تلاش (و برنامه ريزي) بدون توفيق فائده ندارد.»
درباره توفيق در روايات به اين عناوين برمي خوريم:
1- توفيق عنايت و کمک است.
2- توفيق رحمت الهي است.
3- توفيق اولين نعمت است.
4- توفيق اساس سعادت است.
5- پيشوايي چون توفيق نيست.
6- از توفيقات حفظ تجربه است.
7- عافيتي بالاتر از توفيق نيست.
8- طاعت و بندگي جز با توفيق ميسر نيست.
9- توفيق عقل را زياد مي کند و ياري مي رساند.(37)
نکات مهم در برنامه ريزي
1- ظرافت و دقت
علي(ع) مي فرمايد:«التّلطّف في الحيلة اجدي من الوسيلة؛ ظرافت و دقّت در برنامه ريزي بهتر از امکانات است.»
قرآن کريم درباره اصحاب کهف که از خواب طولاني بيدار شدند يکي از آن ها گفت: «اکنون يک نفر را با اين سکه اي که داريد به شهر بفرستيد تا بنگرد کدامين نفر از آن ها غذاي پاکتري دارند، از آن مقداري براي روزي شما بياورد، امّا بايد نهايت دقت را به خرج دهد و هيچ کس را از وضع شما آگاه نسازد، چرا که اگر آن ها از وضع شما آگاه شوند سنگسارتان مي کنند، يا به آيين خويش شما را باز مي گردانند...»(38)
در اين آيه هم از برنامه ريزي اصحاف کهف خبر داده و هم از دقّت و ظرافت کاري آن ها در برنامه ريزي که بايد از غذاي پاک و حلال خريداري شود، و در رفت و آمدها مسئله امنيتي را مراعات کند و... اين ها دقت ها و ظرافت هاي برنامه ريزي است.
2- تفکر و تدبر
علي(ع) فرمود:«الحيلة قائدة الفکر؛(39) چاره انديشي حاصل انديشيدن است.»
هر چيز چاره اي دارد
در زندگي انسان گاه انبوه مشکلات سر راه انسان سبز مي شود که ممکن است انسان مأيوس شود و يا خود را در بن بست ببيند، ولي بايد توجّه داشت که مي توان با برنامه ريزي و چاره انديشي کارها را سامان داد و گره ها را يکي پس از ديگري باز کرد.
علي(ع) فرمود:«لکلّ شيٍ حيلةٌ؛(40) هر چيزي چاره اي دارد.»
در قديم گاهي برخي علما براي مطالعه در شب ها چراغ نداشتند با اين حال براي مطالعه خويش برنامه داشتند، محدّث بزرگ سيد نعمت الله جزايري مي گويد:
ما در روشنايي ماه کتاب مي خوانديم و من کتابهاي "کافيه" و "شافيه" و الفيّه ابن مالک را حفظ مي کردم و شبهايي که روشنايي ماه نبود کتابهايي را که حفظ کرده بودم از حفظ تکرار مي کردم، در تابستان گاهي تا اذان صبح مطالعه مي کردم و بعد اذان مي خوابيدم آنگاه به تدريس مي پرداختم.(41)
3- مشورت
قرآن صريحاً به پيامبر اکرم(ص) دستور مي دهد، که در برنامه ريزي اجراي احکام و امورات با مردم مشورت کن.
«و شاورهم في الامر فاذا عزمت فتوکّل علي الله؛(43) با آن ها در کارها مشورت کن امّا هنگامي که تصميم گرفتي بر خدا توکّل کن.»
چنانکه در جنگ بدر لشکر اسلام طبق فرمان پيامبراکرم(ص) مي خواستند در نقطه اي اردو بزنند يکي از ياران حضرت به نام (حباب بن منذر) عرض کرد اي رسول خدا(ص) اين محلي را که براي لشکرگاه انتخاب کرده ايد طبق فرمان خداست که تغيير آن جايز نباشد و يا صلاحديد خود شما مي باشد.
پيامبر(ص) فرمود:«فرمان خاصي در آن نيست، عرض کرد: اينجا به اين دليل و آن دليل جاي مناسبي براي اردوگاه نيست دستور دهيد لشکر از اين محل حرکت کند و در نزديکي آب براي خود محلّي انتخاب نمايد، پيغمبر نظر او را پسنديد و مطابق رأي او عمل کرد.»(44)
4- به هم نزدن برنامه
يکي از دوستان شهيد رجايي مي گويد: در سال 52 يا 53، روزي به اتفاق رجايي براي خوردن ناهار قرار گذاشتيم وقتي به خيابان ولي عصر، سه راه شهيد بهشتي رسيديم. ناگهان رجايي گفت:«ماشين را نگهداريد!» ماشين را متوقف کرديم. گفتم چه شده است؟ گفت: بريم مسجد و نماز بخوانيم.
گفتم: رفقا منتظرند: گفت: والله من با خداي خود عهد کرده ام که هميشه قبل از نهار، نمازظهر و عصر را بخوانم. قبل از شام، نمازمغرب و عشاء را، و قبل از صبحانه نماز صبح را بخوانم، و اگر يک روز اين برنامه را ترک کردم به عنوان جريمه يک روز، روزه بگيرم. شما که راضي به جريمه شدن من نيستيد.»(45)
معروف است که امام راحل، در پاريس در حال مصاحبه با خبرنگاران بودند وقتي متوجه وقت نماز مي شود مصاحبه را قطع مي کند و نماز را اقامه مي کند.
و از آقاي فرقاني يکي از اطرافيان امام راحل نقل شده که در روز رحلت آقا مصطفي فرزند برومند امام راحل برنامه ملاقات با فقيري را که بنا بود به او کمک شود ترک نکرد.
5- توکل و توسّل
لذا قرآن کريم وقتي دستور مشاوره به پيامبراکرم(ص) را مي دهد، که در اجراي احکام دستورات الهي و برنامه ريزي آن با مردم مشورت کن مي فرمايد:«فاذا عزمت فتوکّل علي الله انّ الله يحبّ المتوکّلين؛(47) امّا هنگامي که (با برنامه ريزي) تصميم گرفتي بر خدا توکّل کن زيرا خداوند متوکّلان را دوست مي دارد.»
و همين طور توسّل به پيامبراکرم(ص) و امامان معصوم(ع) در کنار برنامه ريزي و تلاش فراموش نشود.
پي نوشت :
1. نهج البلاغه، محمددشتي، نامه47، ص558 .
2. همان، حکمت390، ص724 .
3. کافي، کليني، بيروت، دارصعب و دارالتعادف، 1401ق، ج5، ص87، ح1 .
4. نهج البلاغه، حکمت2، منتخب ميزان الحکمه، محمدي ري شهري، قم دارالحديث، ص403 ح4984 .
5. منتخب ميزان الحکمه، ص403، ح4985 .
6. همان، ص403، ح4987 .
7. سوره والعصر، آيات1-2.
8. تفسير فخر رازي، ج32، ص85 به نقل از تفسير نمونه، مکارم شيرازي، دارالکتب الاسلاميّه، ج27، ص296 .
9. منتخب ميزان الحکمه، ص371، تنبيه الخواطر.
10. منتخب، ص371، مکارم الاخلاق، ج2، ص364ح2661 .
11. منتخب ميزان الحکمه، ص371، ح4597 .
12. بحار، محمدباقرمجلسي، دارالکتب الاسلاميه، ج77، ص165، ح2، منتخب ميزان، ص403 .
13. نهج البلاغه، حکمت، 118 .
14. بحار، ج77، ص165، ح2 .
15. چهل مجلس، احمد دهقان، قم، انتشارات ناصر، 1382، ص254 .
16. همان.
17. همان، ص253 .
18. منتخب ميزان الحکمه، ص371، ح4589 .
19. خصال صدوق، قم مؤسسة النشرالاسلامي، 1414ق، ص253، ح125 .
20. ره توشه راهيان نور، شماره 272، دفتر تبليغات اسلامي، ص140 .
21. منتخب ميزان الحکمه، محمدي ري شهري، سيدحميدحسيني، قم دارالحديث، ج1، ص371ح4596 .
22. ره توشه، ص140 .
23. منتخب ميزان الحکمة، ص403 .
24. ر.ک مجلّه مبلّغان، شماره 28، ص39 .
25. چهل مجلس، احمد دهقان، قم، انتشارات ناصر، 1382ش، ص253 .
26. در آسمان معرفت، علّامه حسن زاده آملي، انتشارات تشيّع، 1375، ص19 .
27. فيض القدير فيما يتعلق بحديث الغدير، شيخ عباس قمي (1359م) دوم، بوستان کتاب 1376ش، ص117 .
28. مهر و قهر، محمدرضاسبحاني نيا و سعيدرضاعلي عسکري، مرکز فرهنگي شهيد مدرس، 1379ش، اصفهان، ص50 .
29. اخلاق مرکز تدوين متون درسي، محموداکبري، 1386، ص142 .
30. همان، ص142، گوهروقت، ص146 .
31. منتخب ميزان الحکمه، ص371، ح4589 .
32. ميزان الحکمه، ح14211 .
33. همان، ح14210 .
34. نگاهي به: اخلاق1همان، ص140، وره توشه شماره72، دفتر تبليغات اسلامي، ص144.
35. الميزان في تفسير القرآن، علّامه طباطبايي، قم، انتشارات جامعه مدرسين، ج7، ص381 .
36. منتخب ميزان الحکمه، محمدي ري شهري، سيدحميدحسيني، ص541، ح6620 .
37. همان، ص541، روايت 6616 تا روايت 6628 .
38. فابعثوا احدکم بورقکم هذه الي المدينة فينظر ايّها ازکي طعاماً فليئتکم برزقٍ و ليتلطف و لا يشعرنّ بکم احداً. (سوره کهف، اية 19-20).
39. ميزان الحکمه، محمدي ري شهري، دارالحديث، ج3، ح4498 .
40. همان، ح4501 .
41. گوهروقت، سيدابوالحسن مطلّبي، تهران سازمان تبليغات اسلامي1372، ص155 .
42. ميزان الحکمه، ج3، ح4502 .
43. سورة آل عمران، آية159 .
44. تفسير المنار، ج4، ص200، به نقل از تفسير نمونه، مکارم شيرازي، دارالکتب الاسلاميه، 1370، ج3، ص143 .
45. قصه هاي معنوي، محمدرضا اکبري، انتشارات پيام عترت، دوم، 1378، ص42 .
46. منتخب ميزان الحکمه، محمدي ري شهري، سيدحميدحسيني، قم، دارالحديث، ص541، ح6620 .
47. سورة آل عمران، آية 159 .