13 دی 1388 / 17 محرم الحرام 1431 / 3 ژانویه 2010 |
1) 13دي ماه سال1278هجري شمسي:
«استاد جلال الدين هُمايي» متخلّص به سَنا ازشاعران و عالمان ايراني درشيراز ديده به جهان گشود. وي علاوه برفراگيري علوم مقدماتي نزد پدرش، فنون شعري را ازميرزا محمد سُها عموي خويش آموخت. استاد همايي كه تحصيلات جديد را دردبيرستان قدسيه اصفهان به پايان رساند. مدت20سال درمدرسه نيماوَرد اين شهرطلبهاي حجره نشين بود و به تعليم و تعلم اشتغال داشت. او علوم منقول و معقول و ادبيات عرب را نزد فضلاي عصرخود آموخت و درفلسفه، عرفان و علوم رياضي تبحّربسياريافت و ازمدرسان اين علوم شد. |
2) 13دي ماه سال1358هجري شمسي:
نخستين گردهمايي جنبشهاي آزاديبخش جهان در تهران برگزارشد. اين گردهمايي به همت و ابتكاردانشجويان پيرو خط امام برگزارشد و نمايندگان نهضت آزاديبخش جهان درآن حضوريافتند. هدفهاي اصل اين گردهمايي شناساندن عميق و گسترده انقلاب اسلامي به جهانيان، معرفي نهضتهاي آزاديبخش جهان و فراهم آوردن زمينههاي مساعد براي وحدت بيشتراينگونه نهضتها دربرابرظلم امپرياليسم جهاني بود. اين گردهمايي يك هفته بطول انجاميد. |
3) تبعيد آيتاللَّه "سيد مصطفي خميني" به تركيه توسط رژيم پهلوي (1343 ش):
پس از تبعيد حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) در سيزدهم آبان 1343 ش به تركيه، رژيم پهلوي در عصر همان روز، فرزند ارشد ايشان، حاج سيد مصطفي را نيز دستگير و روانه زندان قزل قلعه در تهران نمود. انعكاس اين دو خبر، شهرهاي قم، مشهد و تهران را به حالت تعطيل درآورد و در بسياري از شهرها تظاهرات به راه افتاد. در نهايت فشار افكار عمومي و بحران سياسي و طوفان نشأت گرفته از تبعيد امام، چنان رژيم را درمانده كرد كه سعي نمود به طوري، آن را آرام سازد. از اين رو حاج سيد مصطفي خميني را پس از 57 روز حبس، در هشتم دي ماه 1343 از حبس، آزاد كردند و از او خواستند كه بدون سروصدا به قم برگردد. اما ورود ايشان به قم، مورد استقبال پرشور مردم قرار گرفته و ملت انقلابي، ايشان را تا خانه همراهي كردند. ولي چون رژيم از اين عمل سودي به دست نياورد، پس از پنج روز به گونهاي وحشيانه سيدمصطفي را از خانه مسكوني دستگير و در 13 دي ماه به تركيه تبعيد كرد. |
4) آغاز "كنفرانس گوادلوپ" با حضور سران كشورهاي غرب براي بررسي اوضاع ايران (1357 ش):
در مقطعي كه سراسر ايران، در تظاهرات و راهپيمايي عليه رژيم پهلوي بود و هر لحظه ضعف و انحطاط آن، بيشتر نمايان ميشد، سران چهار قدرت بزرگ غرب به پيشنهاد فرانسه، در جزاير گوادلوپ در شرق درياي كاراييب در آمريكاي مركزي گرد هم آمدند و به بررسي رويدادهاي ايران و آينده آن پرداختند. در اين كنفرانس، جيمي كارتر رييس جمهور وقت آمريكا، هلموت اشميت، صدراعظم اسبق آلمان غربي، جيمز كالاهان، نخست وزير انگلستان و ژيسكار دستن، رييس جمهور وقت فرانسه، با هدف حفظ منافع خود در ايران، به تبادل نظر پرداختند. كارتر معتقد بود، به علت وضعيت حاكم بر ايران، ديگر امكان حمايت از شاه وجود ندارد. وي توانست، سران سه كشور ديگر حاضر در گوادلوپ را با خود همراه سازد و براي ارتباط با دولت بعد از رژيم پهلوي، به برنامهريزي بپردازند. ضمن آن كه ژيسكار دِستن اميدوار بود با توجه به حضور امام خميني(رحمت الله علیه) در فرانسه، بتواند نقش واسطه با نيروهاي مخالف رژيم شاهنشاهي را ايفا نمايد. با شكلگيري اين كنفرانس و سپس نتايج آن، محمدرضا پهلوي كه تصميم به خروج از ايران داشت، كار خود را به كلي تمام شده ديد و متوجه شد كه ديگر حمايتهاي پيشين غرب براي او و رژيم شاهنشاهي وجود ندارد. |
5) آغاز به كار نخستين گردهمايي جنبشهاي آزاديبخش جهان در تهران (1358ش):
نخستين گردهمايي جنبشهاي آزادي بخش جهان در تهران گشايش يافت و نمايندگان نهضتهاي آزاديبخش در آن حضور يافتند. شناساندن ابعاد عميق و گسترده انقلاب اسلامي به جهانيان، معرفي نهضتهاي آزاديبخش جهان و فراهم آوردن زمينههاي مساعد براي وحدت هرچه بيشتر اين نهضتها در برابر ظلم و جور امپرياليسم جهاني، از اهداف اصلي اين گردهمايي بود. |
6) ابلاغ پيام تاريخي امام خميني(رحمت الله علیه) به "گورباچف" رييس جمهور اتحاد جماهير شوروي (1367ش):
به قدرت رسيدن ميخاييل گورباچف در اتحاد جماهير شوروي، موجب تحوّلات عظيمي در جهان كمونيسم گرديد. حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران كه ناظر جريانات مهم سياسي بينالمللي بود، از اين فرصت به نحو احسن استفاده كرده و با دعوت جهان كمونيسم به اسلام، در صدد برآمدند تا خلاء به وجود آمده از فروپاشي ماترياليسم را با جايگزيني اسلام ناب محمدي(صلّی الله علیه و آله و سلّم) پُر نمايند. به همين جهت هيأتي را به سرپرستي حضرت آيتاللَّه جوادي آملي به مسكو اعزام داشته تا پيام كتبي معظمله را به گورباچف در دعوت به اسلام ارايه دهند. امام خميني(رحمت الله علیه) در اين پيام با بينشي برخاسته از مكتب وحي و فراتر از وقايع روزمره و اتفاقات سياسي، به ترسيم اين رويداد مهم پرداختند. استفاده دقيق و بهنگام از اين فرصت تاريخي در جهت ابلاغ نداي فطرت و پيام توحيد، بيان غناي دين مبين اسلام و آمادگي حوزههاي علميه تشيع جهت پاسخگويي به نيازهاي فكري و اعتقادي نسل معاصر، برقراري رابطه معنوي و ابراز همدردي و حمايت از مسلمانان شوروي و ديگر كشورهاي بلوك شرق، ايستادگي نظام جمهوري اسلامي ايران بر اصل خدشهناپذير نه شرقي نه غربي و مبارزه با شكلهاي استكبار در چهرههاي مختلف آن، پيشبيني شكست قطعي ماركسيسم در ميدان عمل و فروپاشي نظام الحادي كمونيسم، هشدار جدي نسبت به فروغلتيدن در دام قطب ديگر استكبار جهاني و نظام سرمايهداري غرب، تحقق وعدههاي الهي و بازگشت نهايي جامعه انساني به فطرت خداجوي خويش، از جمله ويژگيها و نكات برجسته اين پيام است. امام خميني(ره) در بخشي از اين پيام فرمود: "براي همه روشن است كه از اين پس كمونيسم را بايد در موزههاي تاريخ سياسي جهان جستجو كرد، چرا كه ماركسيسم جوابگوي هيچ نيازي از نيازهاي واقعي انسان نيست... از شما ميخواهم درباره اسلام به صورت جدي تحقيق و تفحّص كنيد و اين نه به خاطر نياز اسلام و مسلمين به شما، كه به جهت ارزشهاي والا و جهان شمول اسلام است." |
7) درگذشت اديب و عارف نامي "عبدالرحمن جامي" خاتم شعراي بزرگ ايران (898 ق):
عبدالرحمن بن احمد بن محمد جامي، صوفي، اديب نحوي و شاعر ماهر در سال 817 قمري در شهر جام خراسان به دنيا آمد. وي در فنون طريقت، از مريدان نقشبنديه بود و ارتباط فراواني با پير طريقت داشت. جامي را شيعه دانستهاند و اشعار پرشوري را در مناقب اهل بيت(ع) از او نقل مينمايند. ولي گويا وي مذهب خود را پنهان ميساخته و تقيّه ميكرده است. اَشِعَّةُ اللَّمَعات، بهارستان، چهل حديث، ديوان اشعار، سلامان و آبسال از جمله تصنيفات وي ميباشند. غزليات جامي بسيار شيرين و گاهي تلفيقي از عربي و فارسي هستند. وي را خاتم شعراي بزرگ پارسي گوي خواندهاند. در اشعار جامي، افكار صوفيانه، داستانها، حكمت، اندرز، تصورات خيالي و غنايى، به وفور ديده ميشود. او در مثنويهاي خود، روش نظامي را تقليد ميكرد و در غزل از سعدي و حافظ پيروي مينمود. با اين حال، نبايد جامي را از ابتكار مضامين تازه و قدرت بيان و لطف معاني در اشعارش بيبهره دانست. جامي با آن كه كمتر به مرتبه و جايگاه استادانِ بزرگ پيش از خود ميرسد، ولي از آن جهت كه خاتم شعراي بزرگ پارسي زبان است، داراي اهميت و مقام خاصي است. جامي در سال 898 ق در 81 سالگي در هرات چشم از جهان فرو بست. |
8) ولادت دانشمند برجسته "بهاءالدين عاملي" معروف به "شيخ بهايي" (953 ق):
شيخ بهاءالدين محمد عاملي معروف به شيخ بهايى از شاگردان شهيد ثاني و يكي از علماي بزرگ شيعه و از افتخارات جهان اسلام ميباشد. وي در سال 953 قمري در بعلبك لبنان به دنيا آمد و در طول حيات پربار خويش، مسافرتهاي زيادي به نقاط مختلف جهان داشت و از محضراساتيدي برجسته در رشتههاي گوناگون استفاده نمود. شيخ بهايى در بسياري از علوم مانند هيئت، نجوم، رياضيات، تفسير قرآن، فقه، اصول، علم حديث، ادبيات فارسي و عربي، طب و مهندسي متبحّر بود و در تمامي آنها كتبي را به رشتهي تحرير در آورد. وي اولين كسي است كه يك دوره فقه غير استدلالي به زبان فارسي نوشت. از صفات بارز شيخ بهايى بياعتنايى به دنيا و دوري از رياكاري است كه با وجود داشتن مقامات بالاي علمي و مناصبي چون شيخالاسلامي، به سوي علايق مادي گرايش پيدا نكرد. از شاگردان او ميتوان به ملاصدرا، ملامحمد تقي مجلسي و محقق سبزواري اشاره نمود. شيخ بهايى دهها اثر ارزنده از خود به جاي گذاشته است كه: كشكول، اسرارُالبلاغه، اِثني عَشَريّات خَمْس، اَربعين حديثاً، جامع عباسي، عينُ الحيوة، بحرالحساب و... از آن جملهاند. آثار علمي و مهندسي شيخ بهايي را ميتوان در جاي جاي اصفهان مشاهده نمود. شيخ بهايي در 12 شوال 1030 قمري پس از يك بيماري چند روزه به سراي باقي شتافت و در مشهد مقدس به خاك سپرده شد. |
9) گشايش سومين مجلس قانونگذاري در ايران (1333ق) |
10) پيروزي سپاهيان نادرشاه در جنگ با عثماني (1148 ق):
نادر شاه افشار، عثمانيها را در قفقاز و داغستان به سختي شكست داد و دولت عثماني ناچار شد، صلح را بپذيرد. به اين ترتيب در سال 1148 ق، صلح بين ايران و عثماني جاري شد و ايروان و ولايات غربي و شمال غربي به ايران باز گردانده شد. |
11) 3ژانويه سال1838ميلادي:
سرزمين سيكاراگوآ استقلال رسمي خود را با آغازرژيم جمهوري بدنيا اعلام كرد. به اين ترتيب پس از سه قرن استعماراسپانيا و شانزده سال استعمارمكزيك سايه شوم استعمار بيگانه ازنيكاراگوآ كنارزده شد و اين كشور بطوركامل مستقل اعلام گرديد. اين كشور درسالهاي1979تا1936ميلادي تحت سلطه حكومت خاندان سوموزا بود اما جبهه ملي سانديستها جنگ پردامنهاي عليه اين رژيم خودكامه آغازكرد و درنهايت اين رژيم با فرارسوموزا بطوركامل سقوط كرد. درسال1980ميلادي حكومت سانديستي به رهبري وانيل اورتگا تشكيل شد. اما اين دولت نيزبا كمكهاي نظامي و غيرنظامي اِمريكا به مخالفانش سقوط كرد و"يولتا چامورا" به جاي اورتگا به قدرت رسيد. |
12) استقلال كامل "نيكاراگوئه" در امريكاي مركزي (1838م):
كشور جمهوري نيكاراگوئه در امريكاي مركزي واقع است. تاريخ نيكاراگوئه مانند ساير جمهوريهاي امريكاي مركزي با دوران طولاني سلطه اسپانيا كه قريب سه قرن به طول انجاميد، آغاز ميشود. در سال 1821م به دنبال ناآراميها در اسپانيا، نيكاراگوئه نيز مانند ساير كشورهاي امريكاي لاتين، استقلال خود را اعلام كرد و سلطه اسپانيا بر اين منطقه در نيمه سپتامبر آن سال پايان پذيرفت. نيكاراگوئه سپس با مكزيك متحد شد و به فدارسيون امريكاي مركزي پيوست. اين فدراسيون در سال 1838م منحل شد و نيكاراگوئه در سوم ژانويه اين سال به استقلال كامل دست يافت. (ر.ك: 15 سپتامبر) |
13) درگذشت "پير لاروس" اديب و لغتشناس معروف فرانسوي (1875م):
پيِر لاروس اديب و لغت شناس بزرگ فرانسوي در23 اكتبر 1817م در خانوادهاي فقير در شهر پاريس به دنيا آمد. وضع مالي پدرش به قدري بد بود كه قدرت نداشت حتي براي پسرش يك لباس آبرومند خريداري نمايد و پيِر با شلوار پاره و مندرس در دبستان و دبيرستان مورد تمسخر و استهزاء دانشآموزان قرار ميگرفت. او تا 15 سالگي در كارگاه پدرش به عنوان شاگرد آهنگر، اسب را نعل ميكرد. لاروس سپس تحصيلات خود را در شهر ورساي فرانسه ادامه داد و در اين زمان، كتب منتشر شده در فرانسه و سايرنقاط جهان رامطالعه ميكرد. وي از اين زمان، درصدد تهيه فرهنگي جامع برآمد و با پشتكار فراوان، فرهنگ خود را به نام لاروس تكميل نمود. تا اينكه با اتمام تحصيلات وي، فرهنگ او نيز كامل شد و انتشار يافت. او قبل از آن، تاليفات خود را از كتب لغت و دستور زبان براي تدريس در مدارس و انتشار روزنامه تعليم و تربيت براي دانشآموزان آغاز كرده بود و سپس به تدوين اين دايرةالمعارف بزرگ پرداخت. در اين هنگامْ در فرانسه كسي نبود كه اسم لاروس را نشنيده باشد. پيِر لاروس فقط مبدع دايرهالمعارف نيست بلكه او نخستين كسي است كه كتابهاي تدريسي آموزشگاهها را تدوين و روش آنها را عوض كرده و به صورت امروزي درآورده است. لاروس بر اثر كار مداوم بيمار شد تا اينكه در سوم ژانويه 1875م در58 سالگي درگذشت. اكنون هرساله دايره المعارف وكتب لغت و فرهنگهاي تاريخي و جغرافيايي متعدد به نام لاروس از طرف هيأتهاي علمي فرانسه منتشر ميشود كه نام لاروس را جاودان ساخته است. |
14) سرنگوني "مانوئل نوريگا" در پاناما پس از مداخله نظامي امريكا (1990م):
پس از مرگ عمر توريخوس رهبر نظامي پاناما در سال 1981 و چند سال آشفتگي سياسي، سرانجام قدرت به دست يك ژنرال ديگر به نام مانوئل نوريگا افتاد. وي پيش از آن درصدد اعمال سلطه مستقيم بر كانال پاناما و خارج ساختن آن از دست نيروهاي امريكايى بود. وي همچنين به علت عدم تمكين از سياست امريكا و نيز ايجاد روابط نزديكي كه با دو رژيم مخالف امريكا در منطقه يعني كوبا و نيكاراگوئه برقرار كرده بود در سال 1988 از طرف دولت امريكا متهم به مباشرت و شركت در قاچاق مواد مخدر به امريكا شد و يك دادگاه امريكايى، حكم تعقيب و بازداشت او را صادر نمود. پس از اين اتهام، نوريگا از طرف رئيس جمهور پاناما از فرماندهي گارد ملي كشور بركنار گرديد، اما نوريگا طي كودتايى قدرت را در دست گرفت و از آنپس جنگ تبليغاتي شديدي عليه نوريگا ايجاد شد. امريكا براي وادار ساختن نوريگا به استعفا، پاناما را تحت فشار اقتصادي قرار داد ولي او حاضر به عقب نشيني نشد تا اينكه نيروهاي نظامي امريكا در نيمه دوم سال 1989، پاناما را مورد حمله قرار دادند. اين جنگ نابرابر با مقاومت دليرانه ارتش كوچك و مردم غيرتمند پاناما، دو هفته به طول انجاميد و پس از بمباران وسيع مناطق غيرنظامي اين كشور، نوريگا به سفارت واتيكان پناهنده شد. اما سفارت واتيكان يك هفته بعد در سوم ژانويه 1990 نوريگا را تحويل نيروهاي امريكايي داد و وي نيز پس از محاكمه به حبس ابد محكوم شد. |
15) امضاي پيمان "استارت 2" بين امريكا و روسيه (1993م) : مذاكرات محدود ساختن سلاحهاي استراتژيك، از سال 1969م بين امريكا و شوروي سابق آغاز شد و در طي چند مرحله به امضاي قراردادهاي سالت 1 و 2 انجاميد. هرچند در اين ميان پس از تهاجم شوروي به افغانستان، تنشهايى ميان امريكا و شوروي بروز كرد ولي با روي كار آمدن گورباچف و ايجاد دگرگوني در شوروي و فروپاشي اين كشور، مذاكرات محدود ساختن اين سلاحها ادامه يافت و به امضاي قرارداد استارت 1 و 2 منجر شد. بر اساس پيمان استارت 2 كه در سوم ژانويه 1993م بين رؤساي جمهوري امريكا و روسيه امضا شد، دو كشور متعهد شدند، دو سوم از تسليحات زرّادخانه هستهاي خود بكاهند. اين پيمان در ادامه اهداف پيمان استارت 1 مبني بر كاهش سلاحهاي هستهاي امريكا و روسيه بود. همچنين دو طرف موافقت كردند كه موشكهاي كوتاه برد و متوسط خود را نابود كنند. امريكا به اين دليل با انعقاد پيمان استارت 2 موافقت كرد كه در پي فروپاشي شوروي، روسيه سياست همكاري با غرب را در پيش گرفته بود و خطر مهمي براي امريكا محسوب نميشد |