برای کسانی که اهل کاسبی و بازار هستند، بهترین جایگاه این است که به حدی از اعتبار برسند که با بردن نامشان، کارها راه بیفتد و اسم و امضایشان موردقبول همه باشد و چک و حوالهای که مینویسند، مثل پول نقد معتبر باشد!
برای آنها که کارمند هستند و در کارهای اداری، بهترین جایگاه قرار گرفتن در بالاترین سمت اداره و یا تبدیلشدن به شخص مورداعتماد نفر اول اداره است.
یک دانشجو و محصل، بالاترین جایگاه را جور دیگری تعریف میکند و یک کارگر جور دیگر و... آنچه بین همه مشترک است، تلاش برای رسیدن به آن جایگاه است.
البته تمامی این جایگاهها واقعاً خوب و ارزشمند هستند؛ اما برای مؤمنین با هر شغل و کار و تحصیلات، بالاترین جایگاه، محبوبشدن نزد خداوند است. اینکه موردتوجه خداوند قرار بگیرند و از رحمتهای بیکران او بهرهمند شوند.
یکی از ویژگیهای مهم ماه رمضان این است که خداوند در این ماه مهمانهایش را به این جایگاه میرساند و آنها را اهل کرامت خود قرار میدهد. البته فراموش نکنیم که این جایگاه ویژه، نصیب تمامی انسانها نمیشود، بلکه فقط کسانی به این جایگاه ویژه میرسند که وارد این مهمانی شوند و آداب آن را رعایت کنند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در خطبهٔ شعبانیه خود، با اشاره به اینکه مؤمنین در این ماه به مهمانی خداوند دعوت شدهاند، فرمودهاند:
وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ؛
[ماه رمضان] ماهی است که در آن از اهل کرامت خدا قرار داده شدهاید.[1]
عبادتهای آسان
اگر در خانواده خود یا اطرافیانتان کودکی که تازه زبان بازکرده داشته باشید، حتماً دیدهاید که همه از گفتن کلمات ساده مثل بابا و ماما، توسط کودک چقدر ذوقزده میشوند و چقدر او را تشویق میکنند. کلماتی که اگر بچههای بزرگتر آن را تکرار کنند، کسی تشویقشان نمیکند.دلیل این تشویقها، کلمههای سادهای که گفته میشود نیست، بلکه شرایط خاص و ویژهٔ کسی است که این کلمهها را به زبان آورده است.
وضعیت مؤمنین در ماه مبارک رمضان و تشویقهای خداوند نسبت به اعمال ایشان، چیزی شبیه همین مسئله است؛ البته تفاوتش واضح است و در مثال جای بحث و مناقشه نیست.
تمامی انسانها در طول شبانهروز خود کارهای انجام میدهند که تقریباً نسبت به آنها اختیاری ندارند، مثل نفس کشیدن که عمل طبیعی بدن است و اگر کسی بخواهد مانع آن شود، مانع ادامه حیات خود میشود. یا خوابیدن که واکنش طبیعی بدن است و امکان دارد کسی به خودش فشار بیاورد و چند روزی نخوابد ولی بالاخره به خواب میرود، یا خواب از خستگی زیاد و یا خوابِ ابدی!
این کارها در طول زندگی انسان انجام میشود و طبیعی است که کسی بابت این رفتارهای تقریباً غیراختیاری تشویق نخواهد شد، اما در ماه رمضان، از آنجا که ما مهمان خداوند میشویم، آنهم مهمان ویژهٔ خدا، خداوند با پذیرایی بینظیر خود که همان ثواب و پاداش معنوی است، از او پذیرایی میکند.
قدر و منزلت مهمانهای خدا در این ماه آنقدر بالاست که حتی همین کارهای عادی و آسان ارزشمند میشوند و بابت آنها پاداش میگیریم. کارهایی که در غیر این ماه، ثواب ندارد و بابتش تشویق نمیشویم. فراز بعدی خطبه شعبانیه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را بخوانیم:
أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ؛
نفسهای شما در آن ثواب تسبیح دارد و خواب شما در آن عبادت است.[2]
دعاهای مستجاب
فراز بعدی خطبه شعبانیه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، اشاره به دو ویژگی دیگر مهمانان خدا در ضیافت ماه رمضان است:وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ؛
و عمل شما در آن مقبول و دعای شما در آن مستجاب است.[3]
خوب است پیرامون این دو فراز، کمی بیشتر تأمل کنیم. بدون شک نهایت آرزو و آمال هر مؤمنی، این است که خداوند اعمال او را قبول کند و بنا بر آموزههای معصومین علیهمالسلام، باید تلاش اصلی ما این باشد که عملمان قبول شود؛ بنابراین آنچه مهم است، میزان عمل نیست، بلکه کیفیت عمل است؛ البته اگر با حفظ کیفیت، بتوانیم کمیت عمل را هم بالا ببریم که چهبهتر؛ اما اگر عملی کیفیت نداشته باشد، کیفیتش هر قدر باشد، باز بیارزش است. خداوند به ملاک کیفیت عمل، یعنی همان چیزی که در قبولی اعمال به آن توجه میکند، در داستان قربانی هابیل و قابیل تصریح کرده است:
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ؛
[ای پیامبر!] داستان دو پسر آدم را [که سراسر پند و عبرت است] بهدرستی و راستی بر آنان بخوان، هنگامیکه هر دو نفر با انجام کار نیکی به پروردگار تقرّب جستند، پس از یکی پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. [قابیل که عملش پذیرفته نشد از روی حسد و خودخواهی به هابیل] گفت: بیتردید تو را میکشم. [او] گفت: خدا [عمل را] فقط از متقین میپذیرد.[4]
تقوا، یکی از کلیدواژههای دین اسلام است که در این مجال فرصت نوشتنِ بیشتر پیرامون آن نیست، آنچه در این فراز از خطبه شعبانیه باید موردتوجه باشد این است که یکی از آداب حضور در مهمانی خداوند در ماه رمضان، داشتن تقواست و اگر این تقوا همراه انسان باشد، بدون شک اعمالش مقبول خداوند خواهد بود. حتی اگر بهظاهر، عملی کوچک و جزئی باشد. حدیث زیبای امیرالمؤمنین علیهالسلام پیرامون ارزش تقوا را با هم بخوانیم:
کُونُوا بِقَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ اهْتِمَاماً بِالْعَمَلِ فَإِنَّهُ لَا یَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوَی وَ کَیْفَ یَقِلُّ عَمَلٌ یُتَقَبَّل؛
به قبولی عملتان، بیش از خود عمل اهتمام و توجه داشته باشید، زیرا عملی که باتقوا انجام شود، کوچک و کم نیست؛ و چگونه ممکن است ناچیز و کوچک باشد عملی که موردقبول [خداوند متعال] قرار میگیرد.[5]
نکته بعدی پیرامون فرازی که از خطبهٔ شعبانیه خواندیم این است که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودهاند دعاهای شما در این ماه مستجاب است.
بحث استجابت دعا بسیار مفصلتر از آن است که بشود تمامی ابعادش را بررسی کرد؛ اما دو نکته مهم وجود دارد که نباید از آنها غافل شد. یکی معنای استجابت دعا و دیگری آشنا شدن با دعاهایی که هرگز مستجاب نمیشوند!
اما اولین نکته. معنای استجابت قطعی دعا چیست؟ آیا به این معناست که در این ماه، هر دعایی که بکنیم همان خواسته درجا مستجاب میشود و چیزی که میخواهیم به دست میآوریم؟ یقیناً اینطور نیست و آنچه تا الآن تجربه کردیم هم همین را تأیید میکند. پس استجابت قطعی دعا توسط خداوند چه معنایی دارد؟ پاسخ را در قالب یک مثال بخوانیم. وقتی ما اقدام به فروش کالایی میکنیم، مشتری پول را یا بهصورت نقدی پرداخت میکند و یا به حساب و کارت ما واریز میکند. درهرصورت ما مالک پول میشویم؛ و تنها تفاوتی که وجود دارد این است که در حالت اول پولهای کاغذی را با دستمان لمس میکنیم و در حالت دوم باید سراغ بانک برویم و یا با خودپرداز و همراهبانک و اینترنتبانک از آن استفاده کنیم.
وقتی ما دعا میکنیم، خداوند آن دعا را میپذیرد و استجابت میکند؛ اما این استجابت گاهی بهصورت نقدی است و ما خواستهٔ خود را به دست میآوریم و به چشم میبینیم؛ و یا خداوند آن را در روز قیامت به ما نشان میدهد، البته در قالب اجر و پاداش اخروی. پس هرگز از دعا کردن به این بهانه که شاید دعا مستجاب نشود، ناامید نشوید، زیرا استجابت دعا قطعی است!
نکته دوم پیرامون دعاهایی است که هرگز مستجاب نمیشوند و باید بدانیم که حتی اگر با تمام توان برای آن دعا کنیم، باز هم به هدف اجابت نمیرسد. این دعاها بهصورت خلاصه این سه دسته هستند: 1. دعا برای انجام امور محال! مثلاً دعا کنیم که خلیجفارس به شمال ایران منتقل شود و دریای خزر به قلب کویر لوت! 2. دعاهای بر هم زننده نظم آفرینش! مثلاً دعا کنیم که سرعت حرکت خورشید و ماه و زمین تغییر کند و فصلهای سال جابهجا شوند و هرگونه دعای مشابه! 3. بدخواهی برای دیگران! اگر دعا کنیم که بلایی سر کسی بیاید که مستحق آن نیست، این دعا هرگز مستجاب نمیشود، پس به فرزندان خود بگویید که اینقدر برای مردن معلمهای خود در روز امتحان دعا نکنند!!
در این روزهای باقیمانده از ماه خدا، فرصت دعاکردن را از دست ندهیم.
پینوشت:
[1]. أمالی شیخ صدوق، صفحه 93، حدیث 4.
[2]. همان.
[3]. همان.
[4]. سوره مائده، آیه 27.
[5]. مجموعه ورام، جلد 1، صفحه 64.