در حالی که چین به سرعت در حال تبدیل به مرکز جهانی مباحث علمی بحث برانگیز و جنجالی است، اما در تولید این محتوا تنها نیست. در حال حاضر یک محقق در روسیه در حال تولید نوزادانی است که با استفاده از تکنولوژی CRISPR دستکاری ژنتیکی شدهاند، و هم زمان پژوهشگر دیگری امیدوار است تا نخستین پیوند سر انسان در جهان را انجام دهد. و ژاپن نیز در حال حاضر ممنوعیت تولید دو رگهی انسان-حیوان را لغو کرده است.
جهان به سرعت به سمت سیستم دو گانهی آخرین و به روزترین تحقیق پزشکی پیش میرود، که به طور وسیع بین کشورهایی با کمترین مقررات و آنهایی که اجازه مراحل نخست این کار را میدهند، تقسیم شده است. احتمال میرود پیامد این نظام دو گانه و شکافی که ایجاد شده است، مهم باشد و حتی میتواند بر روی دسترسی شما به مراقبت بهداشتی تأثیر گذار باشد.
تولد نوزادان تولید شده با استفاده از تکنولوژی CRISPR در چین، موجب جنجال در میان جامعهی علمی شد، که از هیجینکی انتقاد نمودند و موجب توقف هر نوع پژوهش CRISPR بر روی جنین انسان شد. تقریباً در 30 کشور دنیا، دستکاری ژنتیکی جنین انسان کاملا ممنوع شده است یا حداقل به صورت شدید کنترل میگردد. برای مثال در انگلیس تنها تعداد انگشت شماری از گروههای نحقیقی اجازه انجام آزمایش یافتهاند و قطعاً با هدف تولید جنین نیست.
اما در بیشتر کشورها، این موضوعات چندان شفاف نیست. مؤسسه چینی سریعاً کار هیجینکی را محکوم نمود و آن را غیر قانونی اعلام کرد. و برخی گزارشگران اشاره کردهاند که برخلاف تصوری که از چین وجود دارد، دانش کشور چین کنترل نشده نیست. اما هنوز این حقیقت باقی است که هیجینکی توانست کار خود را بدون مانع انجام دهد، و حتی شواهدی وجود دارد که نشان میدهد او بودجه دولتی نیز دریافت کرده است.
با پیشرفت سریع تکنولوژی به سمت CRISPR بسیاری ملتها زمان و حتی تجربهی کافی جهت اعلام موضع همه جانبه در برابر این تکنولوژی نخواهند داشت. در نتیجه، به نظر میرسد ما قادر به جلوگیری از ایجاد سیستم دوگانه برای این نوع از پژوهش نخواهیم بود. ملتهایی با مقررات توسعه یافته برای تکنولوژی زیستی، سریعتر و راحتتر با آخرین پیشرفتها سازگار میگردند و در نتیجه محدودیتها را به طور مناسب اعمال میکنند. در این بین سایر ملتها تلاش میکنند به این سطح برسند و بدون در نظر گرفتن پیامدهای اجتماعی یا اخلاقی کار خود، دانشمندان را برای هر اقدامی آزاد میگذارند. در نتیجه احتمالاً حتی دولتهایی که مخالف این نوع تحقیقات هستند، احتمالاً آن را محدود نخواهند کرد.
ما دیدهایم زمانی که این نوع قطع ارتباط بین المللی بین بیوتکنولوژیستها رخ میدهد، چه پیامدی دارد. گردشگری پزشکی در صنعت مراقبتهای پزشکی، تبدیل به بخش پر رونقی شده است. مردم از سراسر جهان به کلینیکهای خصوصی سفر میکنند که امکانات درمانی با سلولهای بنیادی دارند، و این تجهیزات در کشورهای مبدأ وجود ندارد.
بنابر این افرادی که تمایل به انجام دستکاری ژنتیکی دارند، و در کشورهای محل زندگی آنها چنین امکانی وجود ندارد، به خارج از کشور سفر میکنند. امروزه کیتهای تست DNA در خانه به طور گسترده فراهم است، هرچند که الزاماً این تستها دقیق نیستند. تعداد افرادی که قبل از فرزند دار شدن تمایل به تغییر ژن خود دارند، در حال افزایش است.
نبود یا کافی نبودن قوانین پزشکی سبب شده است تا کلینیکهای فرصت طلب مبالغ هنگفتی بابت کاری که به نظر درمان شگفت انگیز میرسد، دریافت کنند اما ممکن است این محصول در بهترین حالت یک قرص شکر و در بدترین حالت مادهای مضر باشد. و شاید بدتر از همه، این مشکلات قانونی میتواند سبب نابودی اعتبار تکنولوژیهای متعهد در حال پیشرفت گردد. ناراحتکنندهترین اتفاقی که در اثر این روشهای درمانی کنترل نشده پیش میآید، کاهش روز افزون تعداد افرادی است که مایل به حمایت از آزمایشات پزشکی قانونی هستند.
این نوع نظام دو گانه در قوانین پزشکی همچنین میتواند سبب مقبولیت فرهنگی بیشتر تکنیکهایی نظیر دستکاری ژنتیکی در برخی کشورها در مقایسه با سایر ملل گردد. جامعهی ما در حال حاضر در حال مبارزه با نژاد پرستی و بیگانه هراسی است، پس ممکن است تعصب و مشکلات و دو راهیهای قانونی نیز در این مسیر برای انسانهایی که مهندسی ژنتیک شدهاند و دو رگهی انسان-حیوان هستند، ایجاد گردد.
آیا افرادی که با استفاده از تکنولوژی CRISPR متولد میشوند، اجازه سفر یا مهاجرت به کشورهایی که این روش تولید انسان در آنها ممنوع است، دارند؟ آیا برای این افراد فرزند دار شدن و گسترش ژنوم تغییر یافتهی خود، غیر قانونی است؟ این دسته از تعارضات میان قانون گذاری حقوق بین المللی انسان و سیاست داخلی هنوز امتحان نشده است و ممکن است همراه با پیامدهایی باشد.
تشدید نابرابری در سلامت
در سویی دیگر، اگر کشورهایی که قوانین سختی دارند به درمانهایی که نجات بخش هستند یا نقش پیشگیری از ناتوانیها دارند، دیرتر و با سرعت بسیار کمتری اجازه دهد، این نابرابری در سلامت تشدید میگردد. در حال حاضر مشکلات جدی جهانی در رابطه با عدالت وجود دارد، به طوری که خدمات و تکنولوژیها تنها برای افراد خاصی فراهم است. اگر از طریق روش CRISPR میتوان از بیماری خاصی پیشگیری نمود، آیا درست است که فردی صرفاً به دلیل عدم توانمندی مالی برای سفر به کشوری که این تکنیک در آن قانونی است، مجبور شود فرزندان خود را در خطر ابتلا به بیماری قرار دهد؟متأسفانه راه حل مشخص که همان استانداردها و قوانین بین المللی مورد توافق است، ممکن است امید واهی باشد و ما دائماً برای یافتن توافق جهانی دربارهی مسائل مربوط به دستکاری ژنتیکی و تحقیقات جنینی شکست میخوریم. و در حال حاضر شاید ارائهی طرحهایی جهت تلاش هماهنگ برای پیگیری تحقیقات مهندسی ژنتیک، بهترین اقدامی است که میتوانیم انجام دهیم.
پیش بینی آینده دشوار است. اما به نظر میرسد احتمال دارد تحقیقات بیشتری در زمینهی دستکاری ژنتیکی و سایر موضوعات بحث برانگیز در انواع شرایط و محیطهای کنترل شده یا نشده انجام شود. و متأسفانه تا زمانی که مشکلات اشاره شده وجود دارد، پیشرفت اندکی در این زمینه حاصل میشود.
منبع: دیوید لورنس - Newcastle University