16 دی 1388 / 20 محرم الحرام 1431 / 6 ژانویه 2010 |
1) 16دي ماه سال1359هجري شمسي: درحملات سازمان يافته رزمندگان اسلام براي فتح پادگان رامبردي حميد و نواحي مجاورآن شماري ازدانشجويان و بسيجيان به شهادت رسيدند. به همين مناسبت و به سبب شدت فاجعه، اين روز را كربلاي هويزه نام نهادند. گفتني است كه پادگان حميد و نواحي جُفَير، حسينيّه و هويزه سرانجام 2سال بعد درسال1361شمسي با اجراي عمليات بيت المقدس ازلوث وجود دشمن پاك شد. دركربلاي هويزه سيدحسين عَلَمُ الهُدي دانشجوي مؤمن و انقلابي فرماندهي عمليات را به عهده داشت كه رشادتهاي بسيارازخودنشان داد؛ وي درهمين عمليات به شهادت رسيد. |
2) درگذشت "نيمايوشيج" شاعر نوسراي معاصر (1338ش) علي اسفندياري معروف به نيما يوشيج در سال 1276ش در روستاي يوش در استان مازندران به دنيا آمد. او در مدرسه چندان موفق نبود و به تحصيلات آكادميك اهميتي نميداد. انقلابهاي اجتماعي سالهاي 1300 و 1301، نيما را به كنارهگيري از مردم و زندگي در ميان جنگلها و دامان طبيعت و هواي آزاد كشاند و در آنجا اشعار بيشتري سرود. نيما از 1311 ساكن تهران شد و تا اواخر عمر در آن جا ماند. نيما با حركتي كه در طول زندگي خود داشت، نشان داد كه از شعر و هنر، ادراكي عميق و تازه دارد و شايستگي اين را داراست كه در عرصه سرشار و پربار ادب فارسي، بنيانگذار شيوهاي نوين باشد. بنابراين نيما، شعري را وارد صحنه ادب فارسي نمود كه در عين دارا نبودن قافيه و رديف، داراي وزن و هجا بود. اين سبك شعر به شعر نو و شعر نيمايي مشهور است و افراد فراواني به پيروي از سبك او، هنر آزمايي كردهاند. شعر آزاد نيمايي تفاوتهاي آشكاري با شعر سنتي داشته، از لحاظ عاطفي بيشتر جنبه اجتماعي و انساني دارد و تخيل و صور خيال هر شاعر از تجربه شخص او سرچشمه ميگيرد. او از لحاظ زبان، هر كلمهاي را در شعر نو به كار ميبرد با اين شرط كه با كلمات همجوار، بيگانه و ناساز نباشد. به نظر او وزن بايد تابع احساسات و عواطف شاعر باشد. نيمايوشيج را به حق، پدر شعرِ نو فارسي ميخوانند. از نيما يوشيج به غير از مجموعه اشعار، آثار ديگري به چاپ رسيده است از جمله: داستانها، اشعار، آثار تحقيقي، يادداشت و نامهها. نيما يوشيج سرانجام در شانزده دي ماه 1338ش در هفتاد سالگي در تهران بدرود حيات گفت و در امامزاده عبداللَّه تهران به خاك سپرده شد. سي و چهار سال بعد، در دي ماه 1372، به همت مردم نور و يوش، پيكر نيما يوشيج از امامزاده عبداللَّه تهران به زادگاهش، يوش منتقل شد و در آنجا مدفون گرديد. |
3) سقوط دولت نظامي "غلامرضا ازهاري" و آغاز به كار دولت "شاپور بختيار" (1357 ش) پس از آن كه شاپور بختيار به عنوان نخست وزير رژيم پهلوي معرفي شد، وي در شانزدهم دي ماه 1357، با معرفي اعضاي كابينه خود، قدرت را به طور رسمي در دست گرفت. كابينه بختيار در حالي روي كار آمد كه نهضت اسلامي، سراسر كشور را فراگرفته بود و هيچ قدرتي در رژيم، توان رويارويي، مقابله و سركوب نهضت را در خود نميديد. بختيار به عنوان آخرين نخست وزير دوران ننگين پهلوي سعي كرد با اعطاي امتيازات گوناگون به مردم، سيل اعتراضات را كاهش دهد. وي پس از معرفي وزيران خود، رئوس برنامههاي دولت را به اطلاع نمايندگان مجلس و مردم رساند كه اهمّ آنها عبارت بودند از: انحلال ساواك، محاكمه سريع غارتگران، رسيدگي به كارهاي خلاف گذشته، آزادي كليه زندانيان سياسي، لغو تدريجي حكومت نظامي، ايجاد همكاري نزديك بين دولت و حوزههاي علميه و روحانيان و بالاخره ايجاد امنيت اجتماعي در پناه قانون. ولي تمام تلاش او با شكست مواجه گرديد و علي رغم سعي وافر او در نگاهداشتن دولت خود و سلسله پهلوي، كابينه بختيار سرانجام پس از پنج هفته پرماجرا، سقوط كرد. با سرنگوني دولت بختيار، عمر رژيم پهلوي و دوران 2500 ساله ستم شاهي پايان يافت و حكومت اللَّه بر كشور حاكم گرديد. |
4) پيام امام خميني به مناسبت روي كار آمدن دولت بختيار (1357 ش) حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) پس از روي كار آمدن دولت بختيار طي پيامي به ملت ايران فرمودند: "من به عموم ملت دلير ايران اعلام ميكنم كه رژيم سلطنتي، غيرقانوني و مجلسين، غيرملي و غيرقانوني و حكومت غاصب، غيرقانوني و ياغي است. اينك چند مطلب را لازم ميدانم تذكر دهم: كارمندان وزارتخانهها، وُزراي فاسد غيرقانوني را نپذيرند و از آنان اطاعت نكنند و در صورت قدرت، به وزارتخانهها راه ندهند. ملت از دادن ماليات مطلقاً و از دادن پول آب و برق و تلفن خودداري كنند و از آن چه اعانت به دولت است احتراز كنند. در اجراي دستور رهبري نهضت اسلامي، حضرت امامخميني(رحمت الله علیه) بعضي از وزارتخانهها، وزراي جديد را به وزارتخانه راه ندادند و تظاهراتها نيز ادامه يافت. |
5) حماسه خونين شهداي هويزه و شهادت دلاورمردان اسلام و فرمانده آنان شهيد "عَلَمالهُدي" (1359ش) در آذر 1359 ش پس از شكست بيش از دو گردان از نيروهاي عراقي در جنوب سوسنگرد به وسيله سربازان اسلام، يك گروهان از برادران سپاه اهواز جهت محافظت از هويزه به آن شهر اعزام شدند. در آن حال بنيصدر، دستور تخليه هويزه از نيروهاي سپاهي را صادر و محافظت از آن شهر را به ارتش محوّل كرد كه با مخالفت و پيگيري محمدحسين علمالهدي فرمانده گروهان سپاه هويزه، اين دستور لغو گرديد. سرانجام هفته بعد، قرارِ عمليات مشترك ارتش و سپاه گذاشته شد كه با پيشرويهايي همراه بود. اما به دليل نرسيدن مهمات و پاتك دشمن، نيروهاي خودي مجبور به عقبنشيني شدند. در اين ميان بيش از يكصدتن از برادران پاسدار، جهاد سازندگي و دانشجويان پيرو خط امام از جمله سيدمحمد حسين علمالهدي تا آخرين قطره خون به دفاع از ايران اسلامي پرداخته و به ديدار پروردگار خود نائل آمدند. اين رشادتها بود كه حماسه هويزه را آفريد. به مناسبت حماسه غرورآفرين رزمندگان اسلام در حراست از اين شهر و به دليل حضور دانشجويانِ رزمنده در اين نبرد، اين روز با عنوان روز شهداي دانشجو نامگذاري شده است. |
6) صدور بيانيه دبير كل سازمان ملل متحد در محكوميت كاربرد سلاحهاي شيميايي توسط عراق (1365 ش) |
7) روز شهداي دانشجو (يادواره حماسه دانشجويانِ شهيدِ هويزه) |
8) 20محرم الحرام سال 1120هجري قمري: اِبن زاكور اديب ، فقيه مورّخ مشهور عرب در شهر فاس در گذشت او شاعري مديحه سرا بود و اكثر اشعارش در وصف پيامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و ائمه اطهار(علیهم السّلام) است . از آثار ابن زاكور در مجموع 18 اثر در منابع ذكر كرده اند كه بيشترآنها در باره «علوم اسلامي و عربي ، حديث ، عروض ، قافيه ، و حتي علوم طب ، هيئات ، نجوم ، و حساب» تأليف شده است . |
9) 20 محرم الحرام سال 1268 هجري قمري: ميرزا تقي خان امير كبير صدر اعظم لايق و با كفايت ناصرالدّين شاه واز رجال سياسي با تد بير و وطن پرست ايراني از صدارت عزل شد . اين مرد با كفايت و فداكار در دوران صدارت خود خدمات شايسته و درخور تحسيت به ايران و ايرانيان كرد. .كه جملگي از درايت و هوش سياسي اين رادمرد تاريخ اين مرزبوم حكايت مي كند . ولي دباريا ن قاجار به كمك عوامل بيگانه پس از عزل امير كبير به اين نيز بسنده نكردند و با دسيسه هاي بي وقفه فرمان قتل امير كبير را از ناصرالدين شاه گرفتند و سر انجام اين مرد آزاده و مومن و سنيزجو با دخالت عوامل بيگانه به طرز فجيع به قتل رسيد . امير كبير فردي كاردان و باهوش و وطن پرست بود .او منافع ملت را بر همه چيز مقدم مي دانست و اهميت براي اجانب و مزدوران آنها قائل نبود.از مهمترين اقدامات فرهنگي امير مي توان به تأسيس مدرسه دارا لفنون در تهران اشاره كرد ، امير در دوره صدارت كوتاه خويش خدمات و اصلاحات بسياري انجام داد كه از آن جمله: « امنيت و استقرار ثبات در امور دولت، اصلاح امور قضايي، تأسيس چاپخانه ، ترويج ترجمه و نشر كتب و روز نامه هاي علمي و فرهنگي، تقويت بنيه اقتصادي كشور، ايجاد بيمارستانهاي متعدد و مرمّت ابنيه تاريخي» . |
10) غسل تعميد "حضرت عيسي(علیه السّلام) " تعميد يكي از "هفت آيين مقدس" است كه كليساها و مسيحيان آن را برگزار ميكنند. اين عمل از قواعد مقدس ديني بود كه قبل از حضرت مسيح(علیه السّلام) رواج داشت و توسط حضرت عيسي(علیه السّلام) جزء فرايض قرار داده شد. تعميد عبارت است از يك نوع شستشوي خاص كه بر حسب نوشته قاموس كتاب مقدس، از وظايف كليساست كه بايد در مورد پيروان خود انجام دهد؛ ولي، چگونگي اين عمل از نظر كاتوليكها و پروتستانها متفاوت است. پروتستانها، آن را وسيله توفيق و سبب وقف در راه خدمت به خدا ميدانند، اما كاتوليكها معتقدند كه اين شستشو، گناه موروثي را از انسان پاك ميكند و شيطان را از وي دور ميسازد و اگر طفلي بدون تعميد از دنيا برود روح شيطان در وجود او باقي ميماند. تعميد براي اموات نيز مسئلهاي است كه به اعتقاد برخي مسيحيان انجام ميشود و گاهي فردي زنده به جاي مردهاي تعميد داده نشده، تعميد داده ميشود. |
11) تولد "ژاندارْكْ" يكي از شخصيتهاي نامدار فرانسه (1412م) ژاندْاركْ يا دوشيزه اورلئاني، قهرمان ملي فرانسه در 6 ژانويه 1412م در فرانسه به دنيا آمد. وي را زني ديندار، متقي و اهل مكاشفه و مراقبه و مدعي نوعي الهام خواندهاند. ژاندارك ادعا ميكرد الهاماتي غيبي به او ميرسد كه وي را به قيام براي نجات فرانسه از سلطه انگليس ميخوانند. از اين رو پس از زحمت فراوان، به فرماندهي عدهاي از نيروهاي فرانسوي رسيد و در نبردهاي متعدد، قواي انگليسي را شكست داد. در نهايت در يكي از جنگها بر اثر جراحتي كه برداشت به دست دشمن افتاد و او را محاكمه كردند. ژاندارك باكمال سادگي و شجاعت و جسارت از خود دفاع كرد. سرانجام دادگاه قرون وسطايي تفتيش عقايد او را تكفير و به الحاد و ارتداد و فساد عقيده متهم و به زنده سوختن محكوم ساخت. ژاندارك را در 30 مه 1431م در 19 سالگي زنده زنده سوزاندند. اين زن مبارز، پس از سالها و قرنها، هنوز هم قهرمان ملي و يكي از اسطورههاي فرانسه به شمار ميرود. |
12) آغاز سفر "فرناندو ماژلان" دريانورد مشهور پرتغالي به دور دنيا (1520م) فرناندو ماژلان در سال 1470م در پرتغال به دنيا آمد و از جواني به دريانوردي روي آورد. وي به منظور پيدا كردن راههاي دريايى، در اقيانوسها گردش ميكرد و در يكي از اين سفرها بود كه تنگه معروفي را در جنوب قاره امريكاي جنوبي كشف كرد كه به نام او معروف شد. وي در 6 ژانويه سال 1520م با سه كشتي سفر خود را آغاز كرد و راه اقيانوس كبير را در پيش گرفت. اين كشتيها به فرماندهي ماژلان به مدت سه ماه و نيم در اقيانوس پيش رفتند و عليرغم اتمام غذا و تحمل سختيهاي بسيار، در ششم اوت 1521م به يكي از جزاير فيليپين رسيدند. در آنجا، ماژلان به دليل دخالت در اختلاف بوميهاي اين جزيره كشته شد، ولي كشتيهاي ديگر به راه خود ادامه دادند. اين سفرها هرچند باعث كشف مناطق ناشناخته دنيا ميشد، ولي زمينهاي براي غارت و استعمار اين مناطق را براي دولتهاي متبوعِ كاشفان فراهم ميآورد كه گاه صدها سال بر آن حكمراني ميكردند. |
13) تولد "الكساندْرْ دوما" "پسر" نويسنده برجسته فرانسوي (1824م) الكساندر دوماي پسر فرزند الكساندر دوماي پدر در ششم ژانويه 1824م در پاريس به دنيا آمد و دوران كودكي سخت و ملالآوري را گذراند. خاطرات و تاثّرات كودكي اين نويسنده، راه و روش دوران بزرگسالي را براي او تعيين كرد و ترديدي نيست كه اين خاطرات، در طرز فكر و اشتغالات او در زندگي آيندهاش اثري قاطع و بزرگ بخشيده است. داستان زندگي الكساندر در واقع با آثارش مخلوط است. وي در ابتدا به نوشتن رمان پرداخت و سپس به نگارش نمايشنامه مشغول شد. در اين زمان بود كه كمديها و درامهاي متعددي نوشت و به شهرت فراواني دست يافت. دوما وسعت تخيلات پدر را كه او نيز نويسندهاي برجسته بود، به ارث برد و متوالياً نمايشنامههايى به سبك رئاليسم يا واقعبيني و حقيقتجويى خلق كرد. وي همه هنر نويسندگي خود را درباره بينش مستقيم جامعه به كار انداخت و در بيشتر آثار خود، آداب و رسوم جامعه و زمان خود را به تصوير كشانيد. دوما پيوسته در انديشه اصلاح اخلاق جامعه بود و با نگارش نمايشنامههاي كمدي، به عنوان ايجادكننده عمده "كمدي آداب" در دوره جديد مطرح شده است. وي در كتاب خود با نام مساله پول، جامعه سرمايهداري و عطش سيريناپذير آن به پول را مطرح ساخته و عملكرد سرمايهداران را كه براي رسيدن به پول بيشتر، همه چيز را زير پا ميگذارند، مورد توجه قرار داده است. او توانسته است چهره واقعي و حقيقي جامعه خود را با واقعبيني هرچه تمامتر به نمايش بگذارد و بر ضد برداشتهاي شاعرانه غيرواقعي و خيال پردازانه قلم ر بزند. دوما در كمديهايش، خود را مصلحِ بيپرواي جامعه، دشمن بيعدالتيها و رياكاريها معرفي ميكند. قهرمانان نمايشنامههاي او، همه جا سخنگوي صادقِ شخصِ وي به شمار ميآيند و او در خلق صحنههاي پرتحرك و گفت و شنودهاي آميخته با زيركي و هوشياري و فصاحت و بلاغت، استادي خاص نشان ميدهد. اگرچه بسياري از نمايشنامههاي الكساندر دوما به سبب القاي افكار گستاخانه و نو، بحثها و مشاجرههاي شديد برانگيخت، با اين حال وي پيوسته نمايشنامهنويس محبوب نيمه دوم قرن نوزدهم باقي ماند. از الكساندر دوماي پسر آثار متعددي بر جاي مانده كه پدر مُسرف، تئاتر كامل، فرانسيون پرنسس و بغداد از آن جملهاند. وي در سال 1874م به عضويت آكادمي فرانسه درآمد. دوماي پسر در حالي كه در اواخر عمر پدر، از او مشهورتر شده بود، سرانجام در يازدهم دسامبر 1895م در 71 سالگي درگذشت. |
14) تولد "زنوبه گرام" فيزيكدان برجسته بلژيكي و مخترع دينام (1826م) زنوبه تئوفيل گرام، مخترع و فيزيكدان بلژيكي در ششم ژانويه 1826م متولد شد و پس از پايانِ تحصيلات خود به تحقيقات فني پيرامون ساختن يك مركز توليد جريان دائم برق روي آورد. وي از 19 سالگي به كار تحقيق در رشته فيزيك مشغول شد. نتيجه تحقيقات گرام، اختراع دينام بود كه به وسيله آن ميتوان جريانهاي دائم يا متناوب برق را به نقاط دور دست انتقال داد و از آن بهرهبرداري كرد. وي در سال 1872م اجازه انحصار اختراع ماشين برق با جريان متناوب را دريافت نمود و در همان سال دينامِ خود را در معرض نمايش قرار داد و باعث ايجاد تحولاتي در صنعت گرديد. زنوبه تئوفيل گرام سرانجام در 25 دسامبر 1901م در 75 سالگي درگذشت. |
15) تشكيل كشور روماني در اروپاي شرقي (1861م) سرزمين روماني در اروپاي شرقي، در طول قرنها، صحنه تاخت و تاز اقوام مختلف از روميان و بلغاريها و مجارها تا مغولها و عثمانيها بوده و از قرن پانزده ميلاد به بعد، بخشي از قلمرو امپراتوري عثماني به شمار ميرفت. تا اينكه در نيمه دوم قرن نوزدهم از سلطه عثماني رهايى يافت و درصدد حكومتي واحد برآمد. در نهايت طرح ايجاد كشور روماني در روز سيزدهم دسامبر 1859م با اتحاد دو شهر كوچك به نام مولداوي و والاشي پايه گذاري شد و پس از دو سال، ايالات و شهرهاي ديگري نيز به اين اتحاديه ملحق شدند و بدين ترتيب در روز ششم ژانويه 1861م، كشور روماني تشكيل شد. روماني با 237/500 كيلومتر مربع مساحت در اروپاي شرقي و در ساحل شمال غربي درياي سياه قرار دارد. كشور روماني در نهايت در 13 ژوئيه 1878م استقلال يافت. |
16) مرگ "تئودور روزولت" رئيس جمهور پيشين امريكا (1919م) تئودور روزولت بيست و ششمين رئيس جمهور امريكا در 27 اكتبر 1857م به دنيا آمد. وي از جواني وارد فعاليتهاي سياسي شد و با عضويت در حزب جمهوري خواه امريكا، به معاونت رئيسجمهور ايالات متحده دست يافت و با ترور رئيس جمهور وقت، در سال 1901م به رياست جمهوري اين كشور رسيد. روزولت در اولين سال حكومتش، حضور نظامي امريكا در كوبا را كه قبلاً به اشغال ايالات متحده درآمده بود تقويت كرد و اين كشور را رسماً تحتالحمايهنمود. در اين زمان بود كه پايگاه عظيم دريايى امريكا در كوبا موسوم به گوانتانامو كه از جمله پايگاههاي بزرگ امريكا در محدوده درياي كارائيب در امريكاي مركزي محسوب ميشود تأسيس شد و بعدها به عنوان يك زندان غيرقابل نفوذ و اسرارآميز مورد استفاده قرار گرفت، به طوري كه در طي دهههاي بعد، امريكا مظنونان به حوادث تروريستي را بدون رعايت ضوابط بينالمللي به اين مكان ميآورد و با اعمال شديدترين تدابير امنيتي و شكنجههاي دهشتناك، زندانيان را به اعتراف وادار ميكرد. از جمله حوادث مهم دوران حكومت روزولت، جدا شدن پاناما از كلمبيا و آغاز عمليات احداث كانال پاناما بود. اكثر مورخان، جدا شدن پاناما از كلمبيا را ناشي از حمايت دولت تئودور روزولت از شورشهاي مردم اين سرزمين ميدانند. اقدام دولت روزولت در حمايت آشكار از تجزيه طلبان پاناما و احداث اجباري كانال، چنان زشت و تجاوزكارانه جلوه كرده بود كه در آن زمان مورد ملامت اكثر دولتهاي جهان قرار گرفت. از اقدامات مهم روزولت، ميانجيگري در جنگ دو ساله روسيه و ژاپن و پايان دادن به اين جنگ بود كه با اين عمل، موفق به دريافت جايزه صلح نوبل هم شد. همچنين تخريب و انهدام كامل شهر سانفرانسيسكو در جريان زلزله بيسابقه اين شهر از حوادث ديگر دوران حكومت روزولت است. جمله معروف "چوبدستي بزرگي بردار ولي به نرمي سخن بگوي"، از سخنان روزولت است كه نشاندهنده خوي نفاق و ستيزهجويي اوست. روزولت دو دوره كامل يعني تا سال 1909م بر امريكا حكومت كرد و سرانجام ده سال پس از آن در ششم ژانويه 1919م در 62 سالگي درگذشت. |
17) مرگ "هيروهيتو" امپراتور پيشين ژاپن (1989م) هيروهيتو امپراتور اسبق ژاپن در سال 1901 به دنيا آمد و در سال 1926م پس از مرگ پدرش، به امپراتوري ژاپن رسيد. در سالهاي اوليه امپراتوري هيتو، اقتصاد ژاپن رو به ضعف نهاد و نظاميان در كشور قدرت گرفتند. جنگ چين و ژاپن بر سر تصرف سرزمين منچوري در اثر همين وضعيت بود، هر چند بسياري معتقدند كه ضعف هيروهيتو در برابر نظاميان باعث اين جنگها گرديد. او در نطق تاريخي خود در سال 1945م و پس از بمباران هستهاي شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي توسط امريكا شكست ژاپن را اعلام كرد. وي بعدها به عنوان پادشاه سمبليك كشور، اشتغال سياسي خاصي نداشت و به عنوان يك طبيعيدان برجسته به كارهاي علمي مشغول بود. هيروهيتو طولانيترين دوره امپراتوري جهان در قرن بيستم را در ژاپن بر عهده داشت و آخرين رهبر دوران جنگ جهاني دوم بود. وي عملاً از 19 سپتامبر 1988 تا پايان عمرش در ششم ژانويه 1989م، به مدت 111 روز به دليل ابتلا به بيماري سرطان در بيمارستان بستري بود و در موقع مرگ، تنها هجده كيلوگرم وزن داشت. پس از مرگ هيروهيتو در 88 سالگي كه 62 سال بر ژاپن پادشاهي كرده بود، پسرش اكي هيتو به عنوان امپراتور جديد ژاپن انتخاب شد. |