بدین ترتیب که هر سوره با مقدمهای ظریف آغاز میگردد و با خاتمهای لطیف پایان مییابد. آنان میگویند: ضرورت بلاغت اقتضا میکند که سخنور سخن خود را با ظرافت تمام به گونهای آغاز کند که هم در شنونده آمادگی ایجاد کند و هم اشاراتی باشد به آنچه مقصود اصلی کلام است. این نحو شروع در سخن با نام «براعت استهلال» خوانده میشود، یعنی ورزیدگی و هنرمندی در جلب نظر شنونده در آغاز سخن.
«ابن معصوم» – ادیب توانا - گوید: در آیات آغازین تمامی سورههای قرآن به بهترین وجهی این نکته بنیادین بلاغت رعایت شده است. درباره «حسن ختام» ابن ابی الاصبغ گوید: «لازم است که متکلم سخن خود را با لطافت کامل پایان بخشد، زیرا این آخرین جملاتی است که اثر آن در ذهن شنونده باقی میماند. لذا باید سعی کند تا با شیواترین و پخته ترین عبارتها، سخن خود را خاتمه دهد.» از این رو علمای بلاغت اتفاق نظر دارند که خاتمه سورهها همچون افتتاح آنها، در نهایت لطافت و ظرافت انجام یافته است.
لطافتها و ظرافتهای آیات قرآن
یکی از لطافتها و ظرافتهایی که در آیات آغازین و پایانی سورهها رعایت شده است، ارتباط معنادار و عمیق این آیات با غرض و مقصود اصلی سوره است. به گونهای که در بسیاری سورههای قرآن بدون مطالعه سایر آیات و تنها با توجه به آیات ابتدایی و انتهایی سوره میتوان به غرض و موضوع اصلی سوره پی برد.از این رو آیات مزبور نه تنها نقشی بلاغی در زیبایی مطلع و ختام سوره را بازی میکنند، بلکه کاربردی کلیدی نیز در فهم مقاصد و مفاهیم سوره را به عهده دارند. معمولا آیات نخستین هر سوره خلاصهای از مهمترین مطالب آن را بیان کرده و آیات پایانی به عنوان جمع بندی و نتیجه گیری نهایی غرض اصلی سوره را مجددا گوشزد میکند.
ارتباط آیات ابتدایی و انتهایی سوره با غرض اصلی آن از نکاتی است که مورد توجه و عنایت برخی مفسران از جمله علامه طباطبایی بوده است. وی معتقد است که جز در چند مورد استثنائی - مانند سوره مریم و توبه - در سایر سورههای طولانی غرض از سوره به عنوان براعت استهلال در ابتدا و به عنوان حسن ختام در انتهای آن بیان میگردد و اصولا یکی از ویژگیهای سور قرآن این است که هر غرضی را که اوایل سوره در نظر دارد، اواخر آن نیز همان غرض را میرساند و در موارد زیادی که نمونههایی از آن ذکر خواهد شد غرض سوره را با استناد به آیات نخستین و پایانی آن کشف میکند.
مقایسه اجمالی آیات ابتدایی و انتهایی سورهها نشان میدهد که مضامین و موضوعات مطرح شده در آنها به چه میزان به هم نزدیک بوده و چه تشابه و تقارن معناداری بین آنها وجود دارد؛ مثلا آیات نخستین سوره «قلم» درباره نفی تهمت جنون از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم است و آیات پایانی نیز مجددا بر سخن کینه توزانه کفار اشاره میکند و در هر دو مقطع نیز بر وحیانی بودن و اعجاز قرآن تأکید مینماید. این قرائن همگی حاکی از آن است که مفاهیم و مضامین موجود در این آیات مشترک یک هدف و غرض واحد را نشانه رفتهاند که همان نیز غرض اصلی سوره را تشکیل میدهد. این نکته در تشخیص غرض سورهها بسیار سودمند است و برای مفسرانی که در صدد یافتن غرض و موضوع اصلی سورهها هستند ارزش کلیدی و محوری دارد.
علامه طباطبایی برای کشف غرض سوره «عنکبوت» چنین استدلال میکند: غرض سوره به طوری که از اول و آخرش و سیاق جاری در سراسرش استفاده میشود این است که غرض خدای تعالی از ایمان مردم تنها این نیست که به زبان بگویند ایمان آوردیم، بلکه غرض، حقیقت ایمان است که تندباد فتنهها آن را تکان نمیدهد و دگرگونی حوادث دگرگونش نمیکند. آیه نخستین سوره «عنکبوت» صریحا به منظور و غرض سوره اشاره میکند و آخرین آیه این سوره با ذکر سرانجام پایداری در راه حق و تمسک به حقیقت ایمان به گونهای دیگر بر بی اعتباری ایمان لسانی و عاری از حقیقت اشاره مینماید.
یکی از شواهدی که دلالت آیات نخستین و پایانی را بر غرض اصلی سوره نشان میدهد وجود نام سوره در این آیات است. نام سوره ارتباط بسیار نزدیکی با غرض سوره دارد و به شکلی نمادین و ظریف از غرض سوره حکایت میکند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که چون آیات ابتدایی و انتهایی سورهها نیز به معرفی سوره و موضوع اصلی آن میپردازند بنابراین یکی از مناسبترین مکانها برای ذکر اسامی سورهها به شمار میروند.
در یک بررسی مشخص میگردید که اسامی بیش از ۸۰ سورۂ قرآن در آیات نخستین (یک الی سه) قرار دارند و در برخی از سورهها مانند شعراء، جمعه و مسد نام سوره را در آیات پایانی میتوان یافت. به همین دلیل حتی اگر ارتباط آیات نخستین و پایانی سورهها با غرض را یک قاعده عمومی ندانیم و چنانکه علامه طباطبایی معتقد بودند قائل به استثناپذیری آن شویم بازهم در این نکته نمیتوان تردید داشت که غرض سورههایی که نام آنها در مقدمه یا مؤخره آن ذکر شده در همان آیات نهفته است و با تحلیل و بررسی این گونهایات میتوان به موضوع اصلی سوره دست یافت.
منبع: ساختار هندسی سورههای قرآن، محمد خامهگر، صص173-169، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵