آنچه در اینجا صحبت میکنیم، ذهن ناخودآگاه است. ارتباط بین ذهن ناخودآگاه و خواب ما را به سؤال بعدی میبرد که این است، "آیا ذهن آگاه ما فقط وقتی بیدار هستیم کار میکند یا فقط در هنگام خواب است که ذهن ناخودآگاه وارد بازی میشود؟" پاسخ به این سؤال هم بله و هم خیر است. در هنگام بیداری، ما به دنبال چیزی هستیم که ذهن خودآگاه به ما میگوید، اما ذهن ناخودآگاه در تمام زمانها در حال کار است. بله، ذهن ناخودآگاه فعال است حتی زمانی که بیدار هستیم، اما تفاوت در این است که ما به آن گوش نمیدهیم. کسانی که به قدرت ذهن ناخودآگاه اعتقاد دارند، میگویند که بینهایت عالی است (مطمئنا پس از خدا).
ذهن ناخودآگاه چیست؟
در طول سالهای متمادی به ذهن ناخودآگاه اشارات متعددی شده است اما تعریف واضح و روشنی هنوز از آن وجود ندارد. به این دلیل است که هیچکس قادر به ارائه یک تائید تجربی از وجود آن نیست. به طور گستردهای پذیرفته شده است که ذهن ناخودآگاه زیر مجموعه ذهن خود آگاه است. با این حال، خصوصیات شناخته شده از این زیر مجموعه همچنان سطحی و ناقص است.چرا کنترل ذهنی ناخودآگاه مهم است؟
اعتقاد بر این است که ذهن ناخودآگاه بخشی از ذهن است که بیشتر در ارتباط با احساسات و خواستههای ماست. همچنین موجب میشود درک بهتری از آنچه که برای ما خوب است، داشته باشیم، زیرا که خواستهها، تواناییها و میزان تلاش ما برای به دست آوردن هر چیزی را درک میکند. در حالی که ذهن خود آگاه در آن چه که در طول روز میبیند و از اطراف ما میشنود، غرق میشود، اما ذهن ناخودآگاه به آن چه که واقعاً میخواهیم، پایبند است. در هنگام بیداری، ما به دنبال چیزی هستیم که ذهن خودآگاه به ما میگوید، اما ذهن ناخودآگاه در تمام زمانها در حال کار است. این احساسات از طریق تجربیات و احساسات ذهن آگاه به ذهن ناخودآگاه منتقل میشود. در حالی که ذهن آگاه میتواند موضع خود را تغییر دهد، ذهن ناخودآگاه، نیازها و آرزوهای واقعی ما را میداند. هدف از ارائه تکنیکهای مختلف نیز، ایجاد ارتباط بهتر بین ذهن ناخودآگاه و ذهن آگاه است تا بتوانیم رؤیاهای خود را تحقق بخشیم. به این دلیل که اگرچه ذهن ناخودآگاه ما را هدایت میکند، این ذهن خودآگاه است که باعث میشود ما این افکار را به عمل تبدیل کنیم.بعضی نیز معتقدند که ذهن ناخودآگاه، ذهن خلاق است. اگر صدای آن را تقویت کنیم، آنچه میگوید را خواهیم شنید. این جنبه، دوباره اهمیت کنترل ذهن ناخودآگاه را برجسته میکند. طرفداران این نظریه نمونهای از افرادی هستند که تمایل دارند تا رابطه با شریک ناسازگار خود را بارها و بارها به پایان برسانند، زیرا آنها این باور را به ذهن ناخودآگاه خود تحمیل کردهاند که همیشه آنها با افراد اشتباهی ملاقات میکنند. این نظریه همچنین توضیح میدهد که چرا بعضی از مردم همیشه بازنده هستند، در حالی که برخی در تمام مراحل زندگی برنده میشوند.
تکنیکهای کنترل ذهن ناخودآگاه
حالا که شما اهمیت ذهن ناخودآگاه را میدانید، اجازه دهید ما برخی از تکنیکهایی را که میتوانیم به پرسش «چگونه آن را کنترل کنیم» پاسخ دهیم. در حالی که برخی از آنها در ایجاد ارتباط بین ذهن آگاه و ناخودآگاه را مورد هدف قرار میگیرند، بعضی دیگر به ما کمک میکنند تا در حالی که به انجام فعالیتهای روزمره مشغول هستیم، به صدایی که در سر ما صحبت میکند گوش فرا دهیم. برخی از این تکنیکها عبارتند از:* خود هیپنوتیزمی: این تکنیک به ناخودآگاه ما کمک میکند تا با همتای آگاه خود ارتباط برقرار کند. این عمل شامل بیداری ذهن ناخودآگاه به خواب رفته ما است. در حالی که ما تحت هیپنوتیزم قرار داریم، اجازه میدهیم ذهن خودآگاه ما به صندلی عقب رفته و صدای ناخودآگاه، تمام ذهنمان را اشغال کند. هنگامی که ما از هیپنوتیزم خارج میشویم، کلمات ذهن ناخودآگاه، به پایه هدایت کنندهای برای ذهن خودآگاه تبدیل میشود.
* تجسم: از این روش معمولاً توسط قهرمانان و افراد ورزشکار استفاده میشود. آنها از این تکنیک برای تکمیل مهارتهای خود استفاده میکنند و همچنین قبل از رفتن به بازی، خود را بعنوان برنده تجسم میکنند. در این روش، باید خود را در تصویری که میخواهیم، ببینیم. به عنوان مثال، اگر شما میخواهید وزن کم کنید، خود را به عنوان یک فرد باریک و متناسب تجسم کنید. این کار را تا آن جایی که ممکن است انجام دهید و هنگامی که خود را در یک تصویر خاص تجسم میکنید، ناخودآگاه شما به این جهت حرکت میکند.
* مدیتیشن: این یکی از قدیمیترین تمرینهایی است که هدف آن آموزش ذهن است. این روش به ما کمک میکند که خود را آرام کنیم و صدای ناخودآگاه را تقویت کنیم. این کار کمک میکند که افکار خود را هماهنگ کنیم و آرزوهای واقعی خود را تحقق بخشیم. هنگامی که با خودمان در صلح هستیم، کمتر با چیزهایی که در اطرافمان اتفاق میافتد، درگیر شده و قادر به گوش دادن به صدای ذهن ناخودآگاه خواهیم شد.
* حرفهای مثبت: شما میتوانید با صحبت کردن و با صدای بلند پیامهای مثبت گفتن، با ناخودآگاه ارتباط برقرار کنید. کمی وقت بگذارید و به خودتان بگویید «من میتوانم این کار را انجام دهم» یا «من آن را انجام خواهم داد». هرگز از کلماتی مانند ممکن است، اگر، شاید و ... استفاده نکنید. افراد بسیاری اثرات مثبت این نوع پیامهای مثبت را تأیید کردهاند.
* توجه به شهود و رؤیاهای خود: رؤیاها و تمایلات ما راههایی است که از آن طریق، ذهن ناخودآگاه با ما ارتباط برقرار میکند. شهود، صدای ذهن ناخودآگاه است که اغلب پاسخ کاملی برای حل مشکلات ما دارد، در حالی که تفسیر رؤیا ممکن است سرنخهایی را از آن چه که واقعاً میخواهیم و آن چه که باید انجام دهیم، داشته باشد. چند بار اتفاق افتاده است که با یک مشکل نا امید کننده خوابیدید و وقتی از خواب بیدار شدید، راه حلی برای آن پیدا کردهاید؟. این راه حل ممکن است از طریق رؤیا به شما داده شود یا این ایده ممکن است به محض اینکه چشمها را باز کردید، به ذهن خودآگاهتان پریده باشد. هر کدام که باشد، این کار ذهن ناخودآگاه شما بوده که در حالی که ذهن آگاه شما خواب بوده، فعال شده است.
این تکنیکها نیاز به تمرین دارند و برای ماهر شدن زمان میگیرند. آنها نیاز به ذهن و بدن آرام دارند و محیطی که هیچ عامل حواس پرتی نداشته باشد. با این وجود، نتایج کنترل بر ذهن ناخودآگاه توسط بسیاری از افراد تجربه شده است و این نشان دهنده قدرت ذهن است.
منبع: دپوپریا بووز - Buzzle