قرآن کریم «بیان للناس» است، اما سفره دل خود را برای هرکسی نمیگشاید و اسرار شگفت انگیز خود را فقط در اختیار اهلش قرار میدهد و جز دست پاکان به باطن پر رمز و راز آن نمیرسد. برای کشف موضوع هر سوره و یافتن ارتباط آیات بیش از هر چیز باید اهل تدبر و توسل بود و از خداوند رحمان با انابه و اصرار فیوضات رحمانیاش را طلب کرد و با توسل به مقام عصمت راهیابی به کوی حق را تقاضا نمود.
همه محققان و قرآن پژوهانی که در این وادی گام نهادهاند، راهیابی به موضوعی بودن سورهها را نتیجه تتبع و دقت فراوانی میدانند که ذیل عنایت خاصه الهی و بهرههای معنوی که حضرت سبحان نصیب آنها ساخته است انجام دادهاند؛ چنانکه «عبدالرحمن حسن میدانی» میگوید:
من با جستجوی گسترده و توفیق الهی به این نکته پی بردم که در هر سورة قرآن آیات و عبارات حول یک موضوع واحد دست در گردن یکدیگر انداخته و هم آغوشند چنانکه محققان معاصر دیگری نیز که به این حقیقت دست یافتند از برکت فضل الهی و دقت نظر در کتاب خدا بهره مند بودند.
[بیان تعالیم اسلامی]
دکتر «محمد محمود حجازی» این علم را دقیق و راه آن را صعب و دشوار میداند. وی معتقد است که تنها کسانی میتوانند از سرچشمه این علم سیراب شوند که وجودشان مالامال از عشق به قرآن باشد و با هرگونه هوای نفس مخالفت کنند. چگونه در پیمودن این راه بر عشق، توکل و توسل تکیه نکنیم در حالی که «البقاعی» برای یافتن اسرار ارتباط برخی از آیات مانند آیه ۱۲۱ سورة آل عمران چندین ماه تأمل و تفکر میکرد و «زرکشی» علت اصلی بی توجهی مفسران را به علم «مناسبت» دقت و صعوبت آن میدانست.اهمیت این نکته آن زمان آشکار میگردد که بدانیم از نظر پژوهشگران عناوینی را همچون «بیان تعالیم اسلامی» یا «ذکر عقاید دینی» یا آشنانمودن انسانها با خدا که عناوینی کلی و قابل انطباق بر هر سورههای هستند نمیتوان به عنوان موضوع و غرض اصلی یک سوره پذیرفت، بلکه برای تعیین غرض باید جوانب مختلف سوره، سیاق آن و شواهد و قرائن متعددی را در نظر گرفت تا بتوان با تکیه بر روش علمی به هدف اصلی دست یافت. از این رو شایسته است کسانی که اهل تدبر و توکلاند در این مسیر گام بگذارند و با کاوش و جستجوی خستگی ناپذیر به کشف اسرار کتاب الهی بپردازند.
«روشهای کشف اهداف سورهها» چکیدهای از تجربیات و تلاشهای پویندگان این طریق است که نگارنده با خوشه چینی از باغ علم و اندیشه پژوهشگران راستین، در یک سبد فراهم آورده است و جز «گزینش» و «چینش» کار دیگری نکرده است. این روشها که تنها جنبه ابزاری و طریقی دارند میتوانند به مثابه نشانهها و علائم راهنمایی او را به سوی غرض اصلی هدایت کنند و با محدود کردن دایره انتخاب، امکان گزینش اصلی را فراهم آورند. اما همیشه گام نهایی و قدم آخر محتاج لطف و عنایت خاصه الهی است که نورانیت موضوع سوره را بر دل پژوهشگر میتاباند.
نکته مهم دیگری که قبل از ذکر فهرست روشها شایان توجه است چگونگی ارتباط آنهاست. مجموع روشها و ابزارهای کشف غرض اصلی سوره همیشه یک نقطه واحد و مشخص را نشانه میروند و عنوان انتخاب شده باید با همه آنها سازگار باشد و ممکن نیست برخی از روشها به کشف یک غرض و برخی دیگر به کشف غرض دیگری برسند؛ مثلا اگر غرض اصلی سوره بقره «تقوا» باشد این موضوع باید با سیاق آیات، شأن نزول سوره، اسم سوره، فضائل و خواص سوره، مدنی بودن سوره، واژههای کلیدی سوره، آهنگ آیات، مطلع و خاتمه سوره و خلاصه با همه علائم و نشانه های تشخیص موضوع سازگار باشد در غیر این صورت باید در صحت تشخیص خود شک کنیم. همانطور که گفتیم این علائم تنها ارزش طریقیت دارند و به هیچ وجه از خود اصالت نداشته و همگی در خدمت یک غرض واحد هستند، از این رو، روح حاکم بر سوره در وجود همه آنها نیز جریان دارد.
به عبارت دیگر ما در به کارگیری ابزارها برای کشف هدف از معلول به علت رسیدهایم و از وجود «گرما»، «حرارت» و «نور» به وجود «آتش» پی بردهایم نه بالعکس. زیرا همه این ابزارها که در اصل ویژگیها و مشخصات یک سوره را تشکیل میدهند از ابتدا براساس غرض و محور اصلی سوره سامان یافتهاند؛ بنابراین ارتباط آنها با غرض سوره یک ارتباط واقعی است نه اعتباری.
اگر خداوند متعال نام خاصی برای یک سوره انتخاب فرمود و سوره را با عبارت بخصوصی آغاز نمود و با آیات دیگری به پایان رساند و یا در ابتدای سوره حروف مقطعه قرار داد یا سوره را بدون حروف مقطعه آغاز نمود و با فواصل آیات و وزن آنها را بر آهنگ خاصی تنظیم کرد همگی بدان سبب بوده است که این شکل خاص با آن هدف ویژهای که از سوره مدنظر بوده است سازگار و هماهنگ است والا چه دلیلی دارد که سورههای دارای حروف مقطعه باشد و سوره دیگر فاقد آن یا در سورههای مکرر بر رحمانیت خداوند تأکید شود و در سوره دیگر بر ربوبیت؛ و نام یک سوره «هود» شود و دیگری «یونس» و سومی «محمد صلی الله علیه و اله و سلم»؛ سورههای در مکه نازل گردد و دیگری در مدینه؛ در یکی آیات کوتاه و قاطع باشد و در دیگری بلند و آرام.
این نکته را نیز باید اضافه نمود که موضوع اصلی سورههای قرآن «کشف کردنی» است نه «وضع کردنی» و چنین نیست که هر مفسری به دلخواه موضوعی را برای یک سوره تعیین کند و آیات را به هر طریق ممکن بدان مرتبط نماید. هر سوره از ابتدای نزول دارای موضوعی مشخص بوده است و وظیفه مفسر و قرآن پژوه تنها کشف و راهیابی به این واقعیت است. البته چه بسا که همچون هر محقق دیگری راه به خطا بپیماید و به سر منزل مقصود نرسد. اما اگر این روشها را به خوبی بکار گیرد و توفیق الهی نیز رفیق او باشد در پیمودن این طریق و کشف غرض اصلی موفقتر و مطمئنتر است.
منبع: ساختار هندسی سورههای قرآن، محمد خامهگر، صص149-144، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵