ناتوي فرهنگي و راهکارهاي مقابله با آن ازمنظر قرآن کريم
چکيده:
ابزارها و مصاديق ناتوي فرهنگي و راهکارهاي مناسب قرآني، در راستاي افزايش توانمندي در برابر تهديدات فرهنگي و مقابله با ناهنجارهاي اجتماعي حرکت کنيم.
کليد واژه:
مقدمه:
از مباحث اصلي در بررسي و تحليل هر پديده، دانستن مباني و ريشه هاي فکري آن پديده بعنوان چهارچوب ساختاري است که با شناختن آن ترسيم و تعيين راههاي تقابل با آن پديده آسانتر و جهت دارتر مي شود. بطور کلي مي توان گفت ناتوي فرهنگي در انسان مداري غرب ريشه دارد. اصل اساسي آن مبتني بر اصالت لذت و اينکه انسان در هر کاري که مي خواهد انجام دهد و لذت ببرد و لو ضد ارزشي، آزاد باشد و اين اصلي است که با آموزه هاي اسلام ناب محمدي (ص) منافات دارد.
با يک جمع بندي چنين مي توان گفت که مروجين اصول ناتوي فرهنگي، خواستار ايجاد يک بحران هويتي و پوچي در ميان جوامع اسلامي- انساني هستند تا از اين طريق بتوانند در خلاء ايجاد شده در سطح افکار عمومي جامعه بخصوص جوانان، هويتي که متناسب و تأمين کننده منافع آنان است جايگزين هويت اصلي جوامع کنند مانند آنچه از ترويج فرهنگ مصرف گرايي و آزادي مطلق زنان در غرب و برخي جوامع اسلامي بعنوان اهرم هاي پيشرفت در راستاي تأمين منافع اقتصادي بنگاههاي بزرگ غربي با يک نگاه ابزارگونه به جنس زن و جامعه انساني، شاهد هستيم.
ناتوي فرهنگي را مي توان وسيله و روشي در دست استعمارگران در امپرياليسم نوين دانست. در گذشته و در امپرياليسم کهن براي ابر قدرتها در تسلط منافع ديگر کشورها اين گونه مرسوم بوده که به ديگر نقاط لشگرکشي مي کردند و از طريق تحکيم نظامي، مبادرت به اعمال سلطه خويش مي کردند ولي امروزه به جاي صرف وقت و هزينه هاي گزاف، در امپرياليسم نوين براي رسيدن به اهداف از طريق کنترل اهرمهاي کليدي اقدام مي کنند و يکي از کليدي ترين اهرمها که همواره مورد توجه استعمارگران در ميان همه ملتها و بخصوص ملل اسلامي است، مقوله فرهنگ است. تهاجم فرهنگي که شايد بتوان آن را به تعبير مقام معظم رهبري بي صداترين و مخرب ترين ابزار حمله دشمنان دانست و به جاست که بار ديگر سخن امام خميني (ره) درباره نقش فرهنگ را يادآور شويم که فرمودند: « مايه خوشبختي و بدبختي همه جوامع، در فرهنگ آنهاست».
در اين مقاله نگارنده را سعي بر آن است که با تعريف کليد واژه هاي ناتو، فرهنگ، ناتوي فرهنگي، جنگ نرم، استعمارنو و بيان اهداف ناتوي فرهنگي حرکتي آگاهانه در ميان نخبگان علمي و فرهنگي جامعه اسلامي را براي رجعت حقيقي به قرآن و بهره گيري از راهکارهاي قرآني جهت مقابله حدي با ناتوي فرهنگي برانگيزد تا بعثتي محمدي (ص) براي تشکيل و تشکل آموزش و پرورش قرآني نمايند.
تعريف کليد واژه ها:
*فرهنگ: علم، دانش، ادب، تعليم و تربيت، آثار علمي و ادبي يک قوم يا ملت. در لغت نامه دهخدا معناي فرهنگ عبارتست از ادب، تربيت، پرورش، عقل و خرد، فضل و فضيلت، بزرگي، بزرگواري، دانش، وقار، شکوهمندي، حکمت، معرفت، فقه، علم، شريعت، صنعت، هنر، هوش و فراست.
واژه فرهنگ از دو بخش «فر» و «هنگ» تشکيل شده است.
«فر» به معناي: شأن، شکوه و شوکت، برازندگي، زيبايي و پيرايش، نور و پرتو، تابش، آواز و آهنگ عدالت و امامت، استقلال و سياست و عقوبت، فوقاني، توانايي، سرافرازي و ...
«هنگ» به معناي: سنگين، تمکين، وقار، قصد و اراده و آهنگ جايي و سويي، زور، فراوان، زيرک، دريافت، فهم، قوم و قبيله، لشکر، سپاه و نگهداري است.
*ناتوي فرهنگي: يعني ابر قدرتها با کمک وسائل، فناوري و اطلاعات حتي امواج به راحتي در خانه هاي ما وارد شده و به صوت و تصوير، نوشتار، هنر، ورزش و حتي علم، ما و فرزندانمان را تحت تأثير قرار دهند و با اهداف سياسي، فرهنگي و تبليغي در صدد متزلزل کردن فرهنگ سنتي کشورهاي جهان سوم به خصوص کشورهاي مسلمان بر آيند. آنها به راحتي کالاهاي خود را تبليغ مي کنند، پيام هاي رواني خود را مي فرستند، روابط نامشروع بين زن و مرد را ترويج مي نمايند، عکس هاي مستهجن زنان و مردان را به نمايش مي گذارند، خبرهاي دروغ براي جوامع مي فرستند، زمينه هاي «آشفتگي هويت» را براي جوانان فراهم مي کنند، ابهت فرهنگي و ديني خانواده ها را مي شکنند، و براي اهداف خود از هيچ تلاشي دريغ نمي کنند و با کمک فناوري اطلاعات به ويژه اينترنت مرزهاي زماني و جغرافيايي جوامع مختلف را در هم شکسته و وارد تمام جوامع بشري مي شوند.
*جنگ نرم: جنگ اطلاعاتي، جنگ رواني تبليغاتي، جنگ سايبري
جنگ نرم با شروع دوره انقلاب علوم و فناوريها، خصوصاً فناوريهاي اطلاعات، ارتباطات، الکترونيک و رايانه در سالهاي اخير طراحي شد و در حال حاضر سير تکاملي خود را طي مي نمايد.
*استعمار نو: در اين نوع از استعمار راه نفوذ و سلطه و بهره برداري راه فرهنگي است و از طريق « تخدير فرهنگي» جوامع تحت سلطه قرار مي گيرند و مهمترين ابزار نفوذ در اين نوع استعمار ابزار رسانه اي است.
ناتوي فرهنگي:
معظم رهبري در سال 1385 در جمع اساتيد و دانشجويان مطرح نمودند، اما در ادبيات سياسي جهان مسأله جديدي نيست.
ايالات متحده آمريکا در دوران جنگ سرد که از سالهاي بعد از جنگ دوم جهاني آغاز و با فروپاشي شوروي سابق پايان يافت براي مبارزه فرهنگي و اطلاعاتي با شوروي سابق دست به تشکيل سازمان هايي به ظاهر فرهنگي و دانشگاهي زده بود که محققان از آنها با نام ناتوي فرهنگي ياد مي کنند، ناتوي فرهنگي در زمان جنگ سرد مستقيماًَ توسط سازمان سيا اداره مي شد و در حيطه هاي مختلف به فعاليتهاي فرهنگي مشغول بود که از جمله اين حيطه ها مي توان به چاپ و نشر کتب مجلات و فصلنامه ها اشاره کرد، از ديگر فعاليت هاي اين ناتوي فرهنگي کنترل محتوا و حتي جهت دهي به هنرهايي مانند موسيقي، نقاشي و فيلم سازي و .. بوده است.
رويکرد اصلي ناتوي فرهنگي، جنگ نرم و هدف اصلي آن نابودي هويت ملي جوامع بشري بويژه مقابله با ايمان انسان هايي است که مصمم هستند از هويت ديني و ملي خود شرافتمندانه دفاع کنند.
اعضاي ناتوي فرهنگي با بهره مندي از 57 سال تجربه نظامي گري، تأسيسات پايه اي هماهنگي را در حوزه رسانه ها شکل داده اند. خبرگزاري هاي بين المللي، شبکه هاي خبري غالب مانند بي.بي.سي و سي.ان.ان، تأسيسات ماهواره اي که ارسال امواج صدها شبکه ماهواره اي را بر عهده دارند، صدها روزنامه و هزاران پايگاه خبري و تبليغاتي از جمله اين تأسيسات هستند که همگي ارزشهاي مشترک غربي را منتشر و تلاش مي کنند ارزشهاي مقاوم در برابر خود را در هم کوبند.
کاري که مدتهاست آمريکا و بعضي از کشورهاي اروپايي در تهاجم فرهنگي بر عليه جمهوري اسلامي ايران، شروع کرده اند به کارگيري مجدد برخي از روشهاي زمان جنگ سرد است، و يکي از اين روشها به تعبير مقام معظم رهبري، ناتوي فرهنگي است.
اگر غرب در جنگ سرد براي مقابله با اردوگاه کمونيسم پيمان نظامي ناتو را تدارک ديده، در آغاز قرن 21 از هراس موج بيداري اسلامي در جهان اسلام در پي تشکيل «ناتوي فرهنگي» است، تا به استفاده از امکانات فرهنگي مانع استمرار و رشد بيداري ملتها شود و بدين وسيله سررشته تحولات سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي کشورها و ملتها را به دست گيرد.
ايجاد «ناتوي فرهنگي» نشانگر تجميع ظرفيت هاي فرهنگي دشمنان و کساني است که اسلام را مانع جدي اهداف خود مي دانند.
اصول ناتوي فرهنگي:
*اصالت لذت
*دنيا گرايي
*بي اخلاقي گري اجتماعي
* فرديت فرد
* فمنيسم (هر چيز را از نگاه جنسيت ديدن و در يک کلام تبليغ براي رفع حياء از سطح اجتماع)
*سوداگري اقتصادي
*توده گرايي
*ترويج بي بند و باري
اهداف ناتوي فرهنگي :
خاص خويش است که بطور خلاصه مي توان اين اهداف را در ساختار شکني و جايگزين ساختار مطلوب در راستاي تثبيت منافع غرب، نام برد.
*از اين رو، حوزه اصلي فعاليت دشمنان در جبهه فرهنگي، شکستن ساختارهايي است که اديان و مذاهب اصيل بدنبال تثبيت آن هستند.
*ترويج و القاء اين تفکر که حکومت يک پديده و ايده غير ديني و حتي مخالف با آموزه هاي ديني و الهي است و در اين راستا از تبليغ و حمايت از فرق و نحله هايي همچون صوفيه، وهابيت، حجتيه، بهائيت حمايت مي کنند که همگي آنان در انديشه سياسي غرب، امر حکومت را مانع سعادت اخروي و يا خارج از وظايف انسانهاي عادي مي دانند.
*ايجاد اختلاف و شکاف در جوامع اسلامي، چند دسته گي و تقابل و نهايتاً درگيري بين اقوام و مذاهب گوناگون، هم در بعد ملي و هم در سطح جهان اسلام.
*تخريب بنيان هاي فکري و اعتقادي، اعضاي ناتوي فرهنگي سعي دارند چهره تابناک دين مبين اسلام و چهره مبارک پيامبر اعظم (ص) را از طريق رمان، فيلم و کاريکاتور مخدوش و دين اسلام را طرفدار خشونت که با زور و شمشير گسترش پيدا کرده است؛ معرفي کنند و در واقع سعي دارند با استفاده از برتري هاي سياسي، اقتصادي و رسانه اي به مباني افکار و ارزش هاي مسلمانان هجوم بياورند و با نفي و رد ارزش هاي ديني و ملي، حاکميت خود را تثبيت و ارزش هاي نامطلوب خود را تحميل کنند.
*ايجاد گسست و اختلاف بين دولت و ملت.
*هدايت افکار عمومي، ايجاد ابهام و ترديد در اذهان مردم، تأمين منافع سياسي، به دست گرفتن تحولات سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي کشورها و ملت ها، تشکيل سازمان فرهنگي براي نابودي هويت ملي جوامع بشري و ... از ديگر اهداف ناتوي فرهنگي است.
ابزارهاي ناتوي فرهنگي:
*سايت ها، رسانه هاي نوظهور، باندهاي فساد اينترنتي:
*بازي هاي رايانه اي: با قابليت ها و ويژگي
*وزارتخانه هاي خارجي:
*راديوهاي بيگانه و شبکه هاي مهم خبري:
*دانشگاه، روشنفکران، مخالفان، دوستان نادان: در حال حاضر دشمن بيشترين توجه خود را به مراکز آموزشي عالي معطوف کرده است، به طوري که جريانهاي انحرافي با تمرکز دين ستيزي، فرقه گرايي و ... در دانشگاهها فعال شده اند.
*سينما، کتاب، و ... همه ابزارهاي در دست اعضاء ناتوي فرهنگي هستند.
نحوه تأثيرگذاري ابزارهاي ناتوي فرهنگي:
*تبليغ فرهنگ برهنگي و نمايش صحنه هاي غير مجاز
*تبليغ فرهنگ غرب
*اصرار بر انجام خطا و گناه
*از بين بردن قبح گناهان
*ارائه نمادهاي غيراخلاقي يا ضد اخلاقي
*اسوه سازي از شخصيت هاي غير اخلاقي
مصاديق ناتوي فرهنگي:
1-ناتوي فرهنگي و تأسيس انجمن «پرخواران گمنام»
2-ناتوي فرهنگي و جنگ نرم افزاري
در همه اين بازي ها مبارزه آمريکايي ها با اسلام و کشورهاي اسلامي به بخصوص شيعه و کشور ايران مطرح است. در غالب اين بازي ها بازيگر رايانه در حکم يک قهرمان آمريکايي با تروريست هايي درگير مي شود که قيافه اسلامي و واضح تر بگوييم قيافه بسيجي و سپاهي ايراني دارند. نمادهايي هم که در اين بازي ها به عنوان پايگاه هاي دشمن استفاده مي شود مساجد و اماکن مذهبي مسلمانان با رنگ هاي سبز و آبي است که کاشي ها و معرق کاري هاي اسلامي به صورت بسيار واضح و روشن در آن نمايان است. ماهيت اين بازي ها معمولاً بر مبارزه با تروريسم متمرکز شده است. سري بازي هاي «دلتا فورث» بخصوص نسخه هاي جديد آن که کاملاً ماهيت ضد اسلامي دارد، از اين قبيل هستند.
3-هاليوود، فيلم هاي مستهجن. قاچاق هنرپيشگان ايراني به هاليوود
بنابر اسناد و اخبار، پروژه اي ديگر از شبکه جهاني ناتوي فرهنگي جهت سربازگيري از جبهه مقابل براي سازماندهي تهاجم جديد به ارزش هاي اسلامي و فرهنگ ايراني در حال شکل گيري است.
ابتدا از طريق جذب هنرپيشگان ورشکسته و فراري و در حال حاضر هنرپيشه اي که با سرمايه مادي و معنوي اين سرزمين به موقعيت رسيده است را با وعده و وعيد به خود جلب کرده تا پروژه جديدي را کليد بزنند.
حضور 10 دقيقه اي هنرپيشه ايراني ... در يک فيلم 130 دقيقه اي به نام « مجموع دروغ ها» ساخته کارگردان شبه دولتي آمريکايي يعني رايدلي اسکات در نقش زن فريبکار نه به خاطر هنر هنرپيشه ايراني و جهاني شدن او است بلکه به خاطر ميل اربابان صهيونيستي که نوک حمله شان متوجه مسلمانان و کتاب آسماني شان است. در واقع اگر پيش از اينها با عناصرخودشان به اسلام و مسلمين و ... حمله مي نمودند متأسفانه در قالب ناتوي فرهنگي با جذب نيرو از بين خودي، تهاجم خويش را سازمان مي دهند.
4-برنامه شبکه ماهواره اي، اينترنتي
4-1گسترش ابتذال و بي بندباري:
مشاور مرکز مطالعات استراتژيک رياست جمهوري در دانشگاه شهرکرد گفت: 37 شبکه ماهواره اي، تخريب فرهنگ اسلامي را در دستور کارخود قرار داده اند. وظيفه اين شبکه ها گسترش ابتذال، تبليغ مصرف گرايي، تبليغ سکولاريسم و ترويج و گسترش بي بند و باري و فساد در بين کشورهاي اسلامي است. ناتوي فرهنگي از زمان چاپ کاريکاتور موهن رسول الله (ص)، نوشتن کتاب آيات شيطاني، و اهانت به ساحت پيامبراعظم (ص) در مسجد خليل آغاز شده است و پشت پرده اين ناتوي فرهنگي صهيونيسم قرار دارد.
4-2 مواد مخدر و مشروبات الکلي
معضل مواد مخدر در جامعه از مصاديق ناتوي فرهنگي است و امروزه تنوع مواد مخدر قابل مقايسه با گذشته نيست و تجارت مواد مخدر در کنار تجارت نفت و اسلحه رتبه اول را به خود اختصاص داده است و اين برگرفته از سياست سردمداران و برنامه ريزان ناتوي فرهنگي است که مبارزه با آن نيز مشکل و پيچيده است و بايد سازمان يافته با اين بلاي خانمان سوز جنگيد.
استعمال مواد مخدر چه در قالب سنتي آن و چه در قالب مخدرهاي شيميايي جديد و قرص هاي روانگردان و مدپرستي و تقليد سهم مهمي در تخريب انديشه و ارزش هاي مبتني بر معنويت و مليت دارد.
4-3 فرقه هاي ضاله
وجود فرقه هاي ضاله مانند بهائيت، وهابيت، شيطان پرستي و فرقه هاي دراويش منحرف از مصاديق ناتوي فرهنگي و شبيخون فرهنگي است که همه اين فرقه ها ساخته دست سرويس هاي جاسوسي انگلستان صهيونيست بين الملل است.
آموزش و پرورش اسلامي و ناتوي فرهنگي:
عرصه آموزش و پرورش از مهمترين حوزه هاي فرهنگ يک کشور است که در تيررس نخست مهاجمان فرهنگي در جنگ فرهنگي مي باشد و در دوران معاصر سياستمداران آمريکايي، براي نفوذ به عرصه هاي اجتماعي و سياسي ملت هاي ديگر از معبر آموزش و پرورش عبور مي نمايند. مهاجمان فرهنگي که مي کوشند با استفاده از ابزارهاي مختلف در حوزه هاي متعدد از جمله آموزش، هويت و فرهنگ يک ملت را تغيير دهند، جنگ نرم را براي تأثيرگذاري بيشتر در دستور کار خود قرار داده اند. دولت آمريکا نيز همگام با نظام سرمايه داري، تلاش مي کند تا با تلاشي مضاعف فرهنگ مردم جهان را به سمت فرهنگ و اخلاق تصنعي و آمريکايي منحرف سازد. آموزش در يک جامعه، از قوي ترين وجوه فرهنگي به شمار مي رود که کاربرد وسيعي در تمامي فعاليت يک جامعه دارد. امروزه کاربرد اين مقوله مهم فرهنگي از نظر هيچ دولتي از جمله ايالات متحده آمريکا پوشيده نمانده است و کاخ سفيد به شيوه هاي متفاوت مي کوشد تا از اين ابزار فرهنگي براي استيلاي اهداف و آرمانهاي خود در سراسر جهان بهره ببرد. آموزش از معدود پديده هاي فرهنگي است که امروزه بيش از هر زمان ديگر براي ايجاد روابط ديپلماتيک و پل ارتباطات فرهنگي ميان دولت ها به کار گرفته مي شود. ترديدي نيست که مسئولان فرهنگي و سياسي هر کشوري مي کوشند تا ابعاد مختلف اين پديده فرهنگي را بررسي کرده و با استفاده از فرصت هاي موجود و قابليت هاي آن ضمن خنثي کردن تهاجمات و شبيخون هاي فرهنگي به بهترين نحو ساخت هاي اجتماعي - سياسي خود را بر مبناي آموزش هاي صحيح و علمي استوار سازند. به همين بهانه و براي نمونه مي توان به موضوع فرار مغزها که يکي از معضلات کشورهاي جنوب به سمت شمال است، اشاره کرد. فرار مغزها يا مهاجرت صاحبان فکر، سرمايه و هنر، از سمت کشورهاي جنوب به سمت کشورهاي شمال تنها يک روي سکه است، که در صورت بازگشت اين مغزها به کشور مبدا، آنان خواسته يا ناخواسته حامل مجموعه اي از بارهاي فرهنگي جامعه ميزبان خواهند بود که اثرات ثانويه انتقال آن به جامعه هرگز به درستي مورد بررسي قرار نگرفته است.
و درست به همان دليل که در تجربه 8 سال دفاع مقدس و 33 روز مقاومت حزب الله لبنان ثابت شد، قدرت نظامي غرب بلا منازع نيست و مي توان با تکيه بر ايمان و بهره گرفتن از توانمندي ها در برابر آن ايستادگي کرد و حتي آن را شکست داد، در حوزه فرهنگ نيز پايداري، مقابله فکري با فرهنگ ضد، تحقيق و پژوهش و توليد اطلاعات و دانش بهترين راه دفاع فرهنگي است و بهترين پاسخي است که مبتني بر عزت و غيرت است.
راه هاي قرآن کريم براي مقابله با ناتوي فرهنگي:
در حوزه رفتار اجتماعي برخي فعاليت هاي هنري مي توانند بالقوه يا بالفعل براي ما تهديد محسوب شوند. که راه مقابله با آنها « توليد فرهنگ و هنر قرآني» است؛
رهبر معظم انقلاب اسلامي در تبيين مهندسي فرهنگي فرموده اند: « يکي از مهمترين تکاليف ما در درجه اول مهندسي فرهنگ کشور است، يعني مشخص کنيم که فرهنگ ديني، فرهنگ عمومي و حرکت عظيم درون زا و کيفيت بخش که اسمش فرهنگ است و در درون انسانها و جامعه بوجود مي آيد چگونه بايد باشد؟ اشکالات و نواقصش چيست و چگونه بايد رفع شود؟ کندي ها و معارضاتش چيست؟ مجموعه اي لازم است که اين ها را تصوير کند و بعد مثل دست محافظي هواي اين فرهنگ را داشته باشد.»
حوزه ملي و جهان اسلام دو حوزه مهم براي برنامه ريزي دفاعي و تهاجمي در برابر حرکت سازمان يافته غرب است و رسانه مهمترين ابزار براي به اجرا درآوردن اين برنامه محسوب مي شود. در هر دو حوزه بايد ارزشهاي مشترک را بازشناخت و براي تحکيم و گسترش آنها اقدام کرد. استفاده از همه ظرفيت ها، بهره مندي از فناوري روز و بکارگيري جديدترين تکنيک هادرانتقال پيام از ديگر راهکارهاي ورود به اين عرصه است. تقويت رسانه هاي ملي، تأسيس رسانه هاي فراملي و ايجاد رسانه ها يا پيمان هاي رسانه اي مشترک اسلامي از ديگر الزامات حضور فعال و خلاقانه در اين ساحت به شمار مي رود.
در خصوص بازي هاي رايانه اي که استفاده از بازي هاي رايانه اي مخرب در غرب که سازنده آنها هستند ممنوع يا محدود است و دشمن با ساخت و توزيع بازي هاي رايانه اي ضد اخلاقي و مروج فحشاء، خرافه پرستي، خشونت، مواد مخدر و ... ناتوي فرهنگي عليه مسلمانان ايراني را آغاز کرده و سعي دارد تا آنان را از اهداف آرماني و ارزشي اسلام منحرف کند، پس لازم است در حوزه فرهنگي آثاري توليد شود که از کيفيت گرافيکي بسيار بالايي برخوردار باشد و بتواند با حجم گسترده آثار غربي رقابت کند و اثرگذاري مفيد در پي داشته باشد و آگاه سازي جامعه، ايجاد رده بندي بازي هاي رايانه اي، فرهنگ سازي و استفاده بهينه و مفيد از اين بازي ها و همچنين توليد و عرصه بازي هاي مروج فرهنگ و هنر اصيل اسلامي - ايراني را از جمله راهکارهاي مقابله با شبيخون فرهنگي و کاهش صدمات مخرب ناشي از بازي هاي رايانه اي مي باشد.
از مهمترين اموري که بايستي سريعاً سامان داده شود تشکيل اتاق فکري براي توليد مباني نظري و مقابله با هجمه هاي موجود است. اين کار ابتدا بايد در دانشگاه و حوزه انجام شود و از آنجا مباني نظري تعريف شده، به سياست گذاري، پروژه و اجرا ختم شود.
با جمع بندي آنچه که مطرح شد، راهکارهايي که به نظر مي رسد عبارتند از:
*توليد فن آوري و بازي هاي رايانه اي .
*حضور فعال جامعه اسلامي در فضاي اينترنتي و پاکسازي سايت هاي فارسي زبان از انحرافات و ايجاد فضاي مجازي بدون دغدغه براي گسترش و نشر قوانين و معارف اسلام و قرآن.
*آموزش فرهنگ استفاده از تکنولوژي در بين رده هاي مختلف سني افراد به همراه ترويج آموزه هاي ديني و قرآني .
*ايجاد بسترهاي مناسب در خصوص ابزارها و امکانات فرهنگي و غني سازي اوقات فراغت جوانان و نوجوانان.
*بالا بردن سطح معارف قرآني مردم و عمق بخشيدن به آن.
*تبيين اهداف و مواضع عقيدتي و سياسي انقلاب اسلامي و تحکيم مباني آن.
*اصلاح ساختارها و بازنگري در آنها و به روز کردن آنها.
*انسجام، سازماندهي و هماهنگ ساختن فعاليت هاي تبليغاتي ديني در سطح جامعه اسلامي
*مقابله فکري با فرهنگ ضد اسلامي و ضد انقلابي .
*حرکت رويکردهاي فرهنگي انقلاب از مسير انفعالي به سوي دفاع و سپس تهاجم متقابل با تکيه بر راهبردهاي قرآني .
*زمينه سازي براي محو عوامل فساد فرهنگي و اخلاقي و ارائه خوبي ها. (جدي گرفتن امر به معروف و نهي از منکر فرهنگي و سياسي
*حرکت به طرف يک انقلاب علمي و داشتن الگوي رسانه اي اسلامي .
*ريسک پذيري رسانه هاي ديداري و شنيداري در خصوص وظيفه آگاه سازي رسانه ملي خصوصاً در مورد هشدار به خطرات آسيب هاي مختلف اجتماعي.
*عمق بخشيدن به فعاليت هاي تبليغي و
فرهنگي و ساماندهي مقوله هنر، فيلم، سينما و ... و تشويق و توجه به هنرمندان متعهد جهت توليد آثار هنري مصون ساز.
*جلوگيري از معرفي الگوهاي کاذب هنري، ورزشي، فرهنگي با وضعيت ظاهري آنچناني، طرز بيان و حالات آنها و افکار ناسالم از طريق برنامه هاي تلويزيوني، سريال ها و حتي مطبوعات.
*توجه به کيفيت و تأثيرگذاري در ارائه آثار هنري نه توجه به کميت و آمار و ارقام.
*انجام مطالعات و تحقيقات اصولي به منظور شناخت و شناساندن فرهنگ و معارف اسلامي.
*چاپ و انتشار کتب، مجلات و جزوات عقيدتي- سياسي، تحقيق و پژوهش و توليد اطلاعات و دانش.
*تربيت و اعزام معلم و مدرس به مناطق مورد نياز.
*فراهم آوردن موجبات اجراي برنامه آموزش عامه (مردمي) به منظور افزايش آگاهي هاي عمومي نسبت به وظايف و مسئوليت هاي ارگان هاي مختلف دولتي و مقررات مورد اعمال اين دستگاهها و مقدورات و امکانات آن ها.
*واقع نگري و پذيرش واقعيات موجود در جامعه توسط مسئولان.
*تلاش در جهت عمران و رفاه عمومي و مبارزه با فقر و بي سوادي.
*بررسي و مطالعه در زمينه نيازمندي هاي آموزشي کارمندان دولت در سطوح مختلف شغلي و تهيه و تنظيم برنامه هاي آموزشي قبل و ضمن خدمت وزارتخانه ها و موسسات دولتي در اداره امور مربوط به بورس هاي کارمندان دولت.
راهکارهاي قرآني مقابله با ناتوي فرهنگي خاص آموزش و پرورش:
2-تبليغ و ترويج معارف الهي و آشنا سازي فطرت پاک دانش آموزان با معارف قرآني به صورت هنرمندانه
3-توجه با اصل کرامت انساني و تکريم شخصيت دانش آموزان و گرايش آنها به آزادي معنوي و استقلال
4-توسعه فعاليت هاي معاونت پرورشي و برگزاري اردوهاي علمي، فرهنگي، تفريحي و ورزشي؛ تقويت تشکل هاي قرآني .
5-گسترش برنامه هاي مناسب تحصيلي، تشويق جوانان به ورزش و فرهنگ سازي در زمينه هاي متعدد ورزشي، هنري و فرهنگي .
6-تقويت باورهاي ديني و ملي در قالب تشکل هاي ديني و مذهبي.
7-توسعه تشکل هاي فرهنگي و قرآني و برگزاري مسابقات متنوع قرآني.
8-نظارت بيشتر بر برنامه هاي اجرايي دستگاه ها و سازمان هاي ذيربط،تقويت کانونهاي علمي و کانونهاي نخبگان و المپيادها و برگزاري نشست هاي علمي براي دانش آموزان.
منابعي که الهام بخش نگارنده در تدوين و تنظيم مطالب بوده است:
2-ناتوي فرهنگي و راهبردهاي مقابله با آن، سازمان بسيج دانش آموزي و فرهنگيان، بهار 1388
3- بيانات رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله العظمي خامنه اي، 1368/9/7، در جمع مسئولان دولت پنجم
4- بيانات رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله العظمي خامنه اي، 1385/8/18، در استان سمنان.
منبع:نشريه کوثر،شماره 32
/خ