بلاتشبیه، موقعیت بندههای الهی در ماه مبارک رمضان، بیشباهت به آن عزیزدردانه نیست! خداوند در این ماه تمامی اسباب را فراهم کرده است و بندههایش را حسابی تحویل گرفته است. نفس کشیدنشان را تسبیح محاسبه میکند و خوابشان را عبادت. به ازای خواندن هر آیه از قرآن، ثواب یک ختم قرآن برایشان ثبت میکند و در مقابل هر کار کوچکشان، پاداشهای غیرقابلتصوری به آنها عنایت میکند. حالا شما بگویید، اگر کسی خودش را از این مهمانی ارزشمند محروم کند، لایق سرزنش هست یا نه؟ اگر کسی در این مهمانی حاضر شود، اما کمترین استفادهها را از آن بکند، لایق سرزنش هست یا نه؟ و حالا خودمان کلاه خودمان را قاضی کنیم! آیا از روزهای گذشته از این مهمانی، بهترین استفادهها را کردهایم یا نه؟
ماه اکرام ایتام
همه ما از اینکه مورداحترام دیگران قرار بگیریم خوشحال میشویم و حس خوبی پیدا میکنیم. اینکه کسی برای ما ارزش قائل شود و به ما توجه کند و بهاصطلاح ما را تحویل بگیرد؛ و هرقدر جایگاه کسی که ما را تحویل میگیرد بالاتر باشد، حس خوبتری پیدا میکنیم. چیزی در آن شک و شبهه وجود ندارد این است که این تحویلگرفتن و ارزشقائلشدن، بیدلیل نیست و بهتناسب کارهای ارزشمندی که انجام میدهیم، ارزش پیدا میکنیم.تمامی این صحبتها در مورد مسائل دنیایی و مادی است؛ اما در حسابوکتاب الهی، قضیه بسیار متفاوت میشود و خداوند برای انجام بعضی کارها پاداشی قرار داده که حتی تصورش را هم نمیتوانیم بکنیم. بهطور مثال چطور میشود به مقامی رسید که بالاترین موجود جهان، یعنی خود خداوند انسان را تحویل بگیرد؟ شاید فکر کنیم رسیدن به این مقام برای ما ناممکن و محال است، اما وقتی به آموزههای دینی نگاه میکنیم، میبینیم که معصومین علیهمالسلام راههایی معرفی کردهاند که انسان را به این مقام ویژه میرساند. راههایی که البته نشان از اهمیت آنها در نزد خداوند دارد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در خطبه شعبانیه خود به یکی از این راهها اشاره فرمودهاند:
وَ مَنْ أَکْرَمَ فِیهِ یَتِیماً أَکْرَمَهُ اللَّهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ؛
و کسی که یتیمی را در این ماه گرامی بدارد، خدا او را در روز قیامت گرامی میدارد.[1]
به همین سادگی! با اکرام یک یتیم، میتوانیم قابلیتی پیدا کنیم که خداوند ما را اکرام کند؛ آنهم در روز سخت قیامت که ما به کوچکترین دلخوشی محتاجیم. روزی که حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در مناجات مسجد کوفه، بارها از خداوند طلب امان در آن روز کرده است و چندین بار تکرار فرموده: «وَ أَسْئَلُکَ الْأمَانَ...».[2]
خوب است بدانیم که خداوند در قرآن کریم، وقتی در مورد برخی افراد ناسپاس صحبت میکند؛ همانهایی که گاهی برای امتحان شدن، وسعت رزق پیدا میکنند و گاهی تنگی رزق، اولین جملهای که نسبت به آنها میگوید، همین بیتوجهی به ایتام است:
فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ * وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ * کلّاً بَلْ لَا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ؛
اما انسان هنگامیکه خداوند او را برای آزمایش اکرام میکند و نعمت میبخشد [مغرور میشود و] میگوید: پروردگارم مرا گرامی داشته! و اما هنگامیکه برای امتحان روزی را بر او تنگ بگیرد مأیوس میشود و میگوید پروردگارم مرا خوار کرده! چنان نیست که شما خیال میکنید، بلکه شما یتیمان را گرامی نمیدارید.[3]
و البته احادیث در مورد آثار و برکات اکرام ایتام و پیامدهای سخت و سنگین بیتوجهی به آنان بیش از آن است که بشود در این قطعه به آنها اشاره کرد. آنچه مهم است فرصتشناسی ماست برای رسیدن به مقامی که لایق اکرام الهی شویم، آنهم با اکرام یتیمان در این ماه خدا.
ماه وصل کردن
صلهرحم، یکی از دستورات ویژه اسلام است که میشود ادعا کرد کمتر موضوعی در دین وجود دارد که به این مقدار به آن اهمیت دادهشده و برای آن آثار و برکات بیان شده است. عملی که البته نقطه مقابلش یعنی قطع رحم هم بسیار مذموم است و پیامدهایش خیلیخیلی خطرناک.خوب است برای درک اهمیت این مسئله مهم، روایتی بخوانیم که اشاره به یکی از آیات قران کریم در این مورد دارد:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً» قَالَ فَقَالَ هِیَ أَرْحَامُ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِصِلَتِهَا وَ عَظَّمَهَا أَ لَا تَرَی أَنَّهُ جعلها مِنْهُ؛
یکی از یاران امام صادق علیهالسلام میگوید از حضرت راجع به این آیه قرآن کریم پرسیدم که خداوند فرموده است: «و از خدایی بپرهیزید که هرگاه چیزی از یکدیگر میخواهید، نام او را میبرید و [نیز] از [قطع رابطه با] خویشاوندان [پرهیز کنید]»[4] حضرت فرمود: منظور از ارحام، رابطهٔ خویشاوندی مردم است. خداوند سبحان، امر به صله رحم کرده و آن را بزرگ شمرده است. مگر نمیبینی که خداوند صله رحم را با تقوای خویش در یک جا آورده است؟[5]
یکی از آثار ویژه این عمل که نه در آخرت، بلکه در همین دنیا خودش را نشان میدهد، بحث طول عمر و یا کوتاهی عمر است؛ طول عمر به سبب صلهرحم و کوتاهی عمر به سبب قطع رحم. اگر باور این مسئله برایتان مشکل است، این روایت تأملبرانگیز امام صادق علیهالسلام را با دقت بیشتری بخوانید:
مَا نَعْلَمُ شَیْئاً یَزِیدُ فِی الْعُمُرِ إِلَّا صِلَةَ الرَّحِمِ حَتَّی إِنَّ الرَّجُلَ یَکُونُ أَجَلُهُ ثَلَاثَ سِنِینَ فَیَکُونُ وَصُولًا لِلرَّحِمِ فَیَزِیدُ اللَّهُ فِی عُمُرِهِ ثَلَاثِینَ سَنَةً فَیَجْعَلُهَا ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ سَنَةً وَ یَکُونُ أَجَلُهُ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ سَنَةً فَیَکُونُ قَاطِعاً لِلرَّحِمِ فَیَنْقُصُهُ اللَّهُ ثَلَاثِینَ سَنَةً وَ یَجْعَلُ أَجَلَهُ إِلَی ثَلَاثِ سِنِینَ؛
ما [اهلبیت علیهمالسلام] چیزی را نمیشناسیم که عمر را طولانی کند، مگر صلهرحم. تا حدی که کسی هست که اجل او [و باقیمانده عمرش] سه سال است، پس صلهرحم انجام میدهد و خداوند سی سال به عمر او اضافه میکند و اجل او سیوسه سال میشود؛ و یا کسی اجلش سیوسه سال است، پس قطع رحم میکند و خداوند سی سال از عمر او کم میکند و اجل او سه سال میشود![6]
البته آثار و برکات صلهرحم در روایات زیادی ذکرشده[7] که بعضی از آنها عبارت است: 1. پاکی اعمال 2. زیادشدن روزی 3. دفع بلا 5. آسانشدن حساب 6. تأخیر در رسیدن اجل 7. خوشاخلاقی 8. پاکی نفس 9. ایجاد محبوبیت 10. رشد اموال 11. دفع مرگ بد و...
و جالب اینجاست که این ثوابها نه با تأخیر بلکه بسیار سریع به انجام دهندهٔ آن میرسد. همانگونه که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودهاند:
إِنَّ أَعْجَلَ الْخَیْرِ ثَوَاباً صِلَةُ الرَّحِمِ؛
ثواب صلهرحم سریعتر از هر کار خیری به انسان میرسد.[8]
حالا سراغ فرازهای بعدی خطبه شعبانیه میرویم که پیرامون همین مسئله مهم است:
وَ مَنْ وَصَلَ فِیهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللَّهُ بِرَحْمَتِهِ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ قَطَعَ فِیهِ رَحِمَهُ قَطَعَ اللَّهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ؛
و کسی که در این ماه با خویشاوند خود صلهرحم نماید، خدا او را در قیامت به رحمت خود وصل کند؛ و کسی که در این ماه قطع رحم کند، خدا در روز قیامت رحمت خود را از او قطع فرماید.[9]
خوب است در پایان به یک سوال اشاره کنیم. اینکه اگر در فامیل خود کسی داریم که خودش مایل به قطع رحم است، آیا ما اجازه داریم که حداقل با این شخص، قطع رحم کنیم؟ دقیقاً همین سؤال را یکی از اصحاب امام صادق علیهالسلام از ایشان پرسید و حضرت جواب او را فرمود. این پرسش و پاسخ را بخوانیم:
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ لِیَ ابْنَ عَمٍّ أَصِلُهُ فَیَقْطَعُنِی وَ أَصِلُهُ فَیَقْطَعُنِی حَتَّی لَقَدْ هَمَمْتُ لِقَطِیعَتِهِ إِیَّایَ أَنْ أَقْطَعَهُ أَ تَأْذَنُ لِی قَطْعَهُ قَالَ إِنَّکَ إِذَا وَصَلْتَهُ وَ قَطَعَکَ وَصَلَکُمَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِیعاً وَ إِنْ قَطَعْتَهُ وَ قَطَعَکَ قَطَعَکُمَا اللَّهُ؛
عموزادهای دارم که هر چه به او میپیوندم او از من میبرد تا آنکه تصمیم گرفتم که اگر [یک بار دیگر] از من ببرد، من هم [برای همیشه] از او ببرم. آیا اجازه میفرمایید؟ حضرت فرمود: بهراستی که هرگاه با او بپیوندی و او از تو ببرد، خدای عزوجل بین شما پیوند زند و اگر تو از او ببری و او هم از تو ببرد، خدا هم از هر دوی شما خواهد برید.[10]
پینوشت:
[1]. أمالی شیخ صدوق، صفحه 94، حدیث 4.
[2]. مفاتیحالجنان، مناجات امیرالمؤمنین علیهالسلام در مسجد کوفه.
[3]. سوره فجر، آیات 15 تا 17.
[4]. سوره نساء، آیه 1.
[5]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 150، حدیث 1.
[6]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 152، حدیث 17.
[7]. اصول کافی، جلد 2، صفحات 150 تا 157.
[8]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 152، حدیث 15.
[9]. أمالی شیخ صدوق، صفحه 94، حدیث 4.
[10]. اصول کافی، جلد 2، صفحه 155، حدیث 24.