به این گونه، اسمیت بر پایهی شهرتی که کسب کرده بود، از مقام دانشگاهی اش در سال ۱۷۶۴ استعفا داد و به عنوان معلم سرخانهی نجیب زادهی جوان اسکاتلندی، دوک بوکلوچ ، به فرانسه و سوییس مسافرت کرد. آوازهی اسمیت تا آن حد بود که به گرمی مورد استقبال فیلوزوف ها (philosophe) قرار گرفت و از فعالیت های دوستانه و فکری سالن های پاریسی آن زمان بهره مند شد. پس از بازگشت از سفرهای خود، حقوق بازنشستگی چشمگیری دریافت کرد و همین او را قادر ساخت تا زمان زیادی را به کار بر کتاب ثروت ملل اختصاص دهد که سرانجام در سال ۱۷۷۶، یعنی سالی که مستعمره نشین های آمریکای شمالی استقلال خود را به دست آوردند، انتشار یافت.
استاد معروف اسکاتلندی که مورد استقبال محافل نخبهی فلسفی فرانسه قرار گرفته بود، با نگارش این کتاب در آستانهی انقلاب صنعتی، به نظر می نویسد که مظهر شیوه جدید و روشن نگرانهی اندیشه ورزی دربارهی اقتصاد است. پورتر در شرح خود دربارهی تاریخ اجتماعی سدهی هجدهم، با عنوان «کاهن ارشد سرمایه داری» به آدام اسمیت اشاره میکند و صاحب نظری دربارهی آدام اسمیت می نویسد که:
«ثروت ملل به عنوان ایدئولوژی سرمایه داری لیبرالی آغازین اخذ شد و معروفیت آن شاید تا حدی ناشی از سازگاری آن با پیش داوری های اقتصادی و سیاسی بورژوازی نوظهور و تا حدی نیز ناشی از شایستگی های ذاتی آن به عنوان اثری دانش پژوهانه باشد». به این گونه، بسیاری از مفسران کتاب ثروت ملل را پیشگویی اقتصاد سرمایه داری خوانده اند؛ به نظر می نویسد که ثروت ملل کتابی است در مدح و ستایش فواید اقتصاد تنظیم ناشده و سودجوی بازار، آن هم در زمانی که مناسبات بازار تجاری بیش از پیش اهمیت می یافت.
بنا به این نظر دربارهی ثروت ملل، تحلیل «دست نامرئی» هستهی مرکزی آن است، ساز و کاری که به مدد آن فعالیت های اقتصادی افراد سودجو منجر به بزرگترین خیر و منفعت اقتصادی برای جامعه در کل می شود. چنانکه اسمیت دربارهی افراد سودجو می گوید: «[ آنان]... با هدایت این صنعت به شیوه ای که ممکن است محصول آن بالاترین ارزش را داشته باشد، فقط منافع خویش را در نظر دارند و در این مورد هم چون بسیاری موارد با دست نامرئی هدایت می شوند تا هدفی را پیش ببرند که به هیچ وجه قصدش نداشته اند». اگرچه هر فرد به دنبال منفعت خویش است، اما این بحث مطرح می شود که اثر سراسری آن پیشبرد منافع کل جامعه است. در اینجا گمان می رود که هستهی مرکزی پیام ثروت ملل این است که بین فعالیت های افراد سودجو و خیر عمومی کل جامعه هماهنگی بنیادی منافع وجود دارد. در بقیه این بخش، سه جنبهی نوشته های آدام اسمیت را که به اجزای یکپارچهی دیدگاه دست نامرئی شهرت یافته اند بررسی خواهم کرد. این سه جنبه عبارتند از: بازار رقابتی ؛ تقسیم کار ؛ و تعقیب منافع شخصی. این بخش هم چنین به طور بسیار خلاصه این موضوع را بررسی میکند که علم اقتصاد پس از آدام اسمیت چگونه تکامل یافت.
کارکرد اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد
گمان می رود اسمیت با تأکید بر اهمیت سودورزی و منافع شخصی، به نفع تجارت آزاد و علیه دخالت دولت در اقتصاد سخن گفته است. ساز و کار بازار از طریق تخصیص کالاها و منابع از طریق کنش متقابل و آزاد عرضه و تقاضا عمل میکند، و کالاها نیز فقط زمانی تولید می شوند که گمان می رود سودآورند. در این وضعیت، هم نالازم و هم بی ثمر است که دولت نقش اقتصادی فعالی داشته باشد. از نظر اقتصاددانان بعدی، تحلیل اسمیت در مورد بازارهای رقابتی و شکل گرفتن قیمت بازار بیانگر اوج دقت تحلیلی است. این تحلیل هسته «تحلیل تخصیص» اسمیت را ارائه میکند، و نشان می دهد که چگونه منابع در اقتصاد سرمایه داری توسط ساز و کار قیمت تخصیص داده می شوند.در این متن اسمیت نشان می دهد که چگونه قیمت رقابتی بازار نسبت به تفاوت بین عرضه و تقاضا حساس است. اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد، آنگاه قیمت بازار افزایش خواهد یافت، و اگر تقاضا کم تر از عرضه باشد آنگاه قیمت بازار کاهش می یابد. در دراز مدت، نتیجه این است که قیمت بازار نهایت در سطح قیمت طبیعی، و به بیان دیگر، در سطح هزینه های تولید تثبیت خواهد شد، حتی اگر کمبودها و مازادهای کوتاه مدت قیمت بازار را به بالاتر یا پایین تر از آن سوق دهد.
نفوذ تحلیل مبتنی بر بازار رقابتی به نحو چشمگیری فراگیر بوده است. مفهوم دست نامرئی دست اندرکار بازار رقابتی پایه ای قدرتمند را برای استدلال های سده نوزدهم آزادی اقتصادی فراهم آورد، یعنی این اخطار که حکومت باید کاری به کار اقتصاد نداشته باشد. بنا به این نظر، بازار رقابتی سرمایه داری منافع شخصی طبیعی هر فرد را به گونه ای مهار میکند که رفاه کل جامعه ارتقا می یابد. در ادامهی این استدلال گفته می شود که اگر افراد را به حال خود رها کنند تا سود خود را بجویند، سودمندترین نتیجه را به همراه خواهد داشت.
منبع: درآمدی بر فهم جامعهی مدرن، کتاب یکم: صورتبندیهای مدرنیته، استوارت هال و برم گیبن، مترجمان: محمود متحد، عباس مخبر، حسن مرتضوی، مهران مهاجر و محمد نبوی، صص212-210، نشر آگه، تهران، چاپ چهارم، 1397