به این گونه، چنانکه دیدیم دولت نقش فعالی در حفظ منافع انگلستان در داخل بر عهده داشت. در سال های عادی، هزینه های دولت تقریبا ۵ درصد از کل هزینه های ملی را شامل می شد، اما در سال های غیرعادی که زمان جنگ بود، این هزینه ها می توانست به ۱۰ تا ۱۴ درصد هزینه های ملی افزایش یابد. با وجود نقش فعال دولت در پیگیری منافع بین المللی، اولویت های زمانه عموما متوجهی محدودیت های دولتی کمتر در داخل بود، اگرچه این امر مانع از تشکیل کارتل ها نشد، به ویژه هنگامی که تولیدکنندگان آن را به نفع خود می دانستند.
[تکامل اقتصادی]
این بخش تصویری کلی از تکامل اقتصاد را در سدهی هجدهم در اختیار گذاشت و برخی از مشخصات ساختاری آن را با مشخصات اقتصادهای مدرن قرن بیستم مقایسه کرد. اما هنگام ترسیم این تصویر، پی بردیم که خود بوم نقاشی ما، بنا به این که چگونه توسط مورخان مدرن رنگ آمیزی شود، تغییر شکل می دهد: می توانستیم بگوییم که گفتمان های متفاوت دربارهی سدهی هجدهم ما را به جهان های متفاوت سدهی هجدهم فرامی افکنند. گفتمان مربوط به مصرف گرایی نوپا در سدهی هجدهم به نظر می رسد طلیعهی مستقیم مصرف گرایی سدهی بیستم باشد، و در اینجا می توانستیم نطفه های مدرنیته، یا حتی پسامدرنیته را تشخیص دهیم. با این همه، به نظر می رسد که شرح پورتر از فعالیت صنعتی، اقتصادی را در نظر گرفته که عمدتا پیشامدرن، و متکی بر صنایع خانگی و فاقد تولید کارخانه ای بزرگ است. گفتمان «داده سنجی تاریخی» دیدگاه دیگری را ارائه کرد: در این جا پدیده ها و جزییات نامتعارف رفع و رجوع گردید تا آمارهای ساده ای برای کل اقتصاد در دوره های تاریخی طولانی فراهم آورده شوند.هنگامی که از نزدیک به سدهی هجدهم نگاه می کنیم، به نظر می رسد که بهیک پدیدهی اقتصادی نسایکپارچه تری تبدیل می شود، و تا حدی مانند یک نقاشی امپرسیونیستی است که از نزدیک بررسی شود. کشاورزی در اوایل سده مسلط بود اما با گذشت زمان، رفته رفته صنعت و تجارت جای آن را گرفتند. اگرچه کل سده به معنایی اقتصادی فعال تر به نظر می نویسد، اما تا دورهی بعدی تولید صنعتی هنوز به شتابی از آن خود دست نیافته بود؛ حتی در این دوره نیز رواج فن آوری جدید آهسته و ناموزون بود. توصیفات مربوط به نقاط عطف چشمگیر در دههی ۱۷۸۰ که سرشت نشانی تحقیقات اولیه بوده، اکنون به نظر می رسد دربارهی این وضعیت مبالغه کرده و تحقیقات تاریخی اخیر بیشتر گرایش به تأکید بر این موضوع دارند که شتاب در رشد، چه در سدهی هجدهم و چه در سدهی نوزدهم، یک امر تدریجی بوده است. تولید هنوز عمدتا بر پایهی خانواده سازماندهی می شد و هنگامی که سدهی جدید جای سدهی قبلی را گرفت، نظام کارخانه ای فقط تا حدی جایگزین آن شده بود.
با این همه، تأکید بر ماهیت کند و تدریجی تغییرات اقتصادی با تشخیص تغییرات ساختاری در سدهی نوزدهم که طی آن کشاورزی آهسته آهسته تحت الشعاع صنعت و تجارت قرار گرفت سازگار است، فرایندی از تغییر که به نظر می رسد در اواخر سدهی نوزدهم کامل شده باشد. این ساختار، با وجود تنوع نظام های اقتصادی، الگویی برای جامعهی صنعتی مدرن بود، اما همین الگوی تولید خود نیز از لحاظ تاریخی شکلی موقتی برای نظام های اقتصادی پیشرفته مانند انگلستان شمرده می شد. گذار به سدهی بیستم به نوبهی خود نشان داد که ترکیب بخش های تولید پیامدی نهایی یا از پیش تعیین شده نیست؛ با افول اهمیت بخش صنعت و تبدیل بخش خدمات به منبع جدیدی از پویایی و نوآوری فن آورانه، بحث تازهای دربارهی ویژگی های ساختاری جامعه «پسامدرن» برپا شده است. یکی از معروف ترین آثار سدهی هجدهم کتاب پژوهشی درباره ماهیت و علل ثروت ملل اثر آدام اسمیت است. این نخستین کتاب آدام اسمیت نبود، هرچند کتابی است که نام وی اکنون به واسطهی آن در خاطر مانده است. در ۱۷۵۹، هنگامی که او هنوز در مقام استاد فلسفهی اخلاق در دانشگاه گلاسکو کار می کرد، کتاب نظریهی احساسات اخلاقی را منتشر کرد و این کتاب شهرت او را به عنوان متفکر و فیلسوف مهم تثبیت کرد. به این گونه، اسمیت بر پایهی شهرتی که کسب کرده بود، از مقام دانشگاهی اش در سال ۱۷۶۴ استعفا داد و به عنوان معلم سرخانه نجیب زادهی جوان اسکاتلندی، دوک بوکلوچ ، به فرانسه و سوییس مسافرت کرد. آوازهی اسمیت تا آن حد بود که به گرمی مورد استقبال فیلوزوف ها (philosophe) قرار گرفت و از فعالیت های دوستانه و فکری سالن های پاریسی آن زمان بهره مند شد. پس از بازگشت از سفرهای خود، حقوق بازنشستگی چشمگیری دریافت کرد و همین او را قادر ساخت تا زمان زیادی را به کار بر کتاب ثروت ملل اختصاص دهد که سرانجام در سال ۱۷۷۶، یعنی سالی که مستعمره نشین های آمریکای شمالی استقلال خود را به دست آوردند، انتشار یافت.
منبع: درآمدی بر فهم جامعهی مدرن، کتاب یکم: صورتبندیهای مدرنیته، استوارت هال و برم گیبن، مترجمان: محمود متحد، عباس مخبر، حسن مرتضوی، مهران مهاجر و محمد نبوی، صص210-207، نشر آگه، تهران، چاپ چهارم، 1397