26 دی 1388 / 30 محرم الحرام 1431 / 16 ژانویه 2010

1) 26دي ماه سال 1373هجري شمسي: مرتضي عبدالرسولي ازاستادان دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و هنرمند خوشنويس كشورمان بدرود حيات گفت. استاد عبدالرسولي عارفي وارسته بود و با وجود فعاليتهاي فراوان دردانشگاه خطاطي و خوشنويسي را نزد استادان هنرمند آموخت و سرانجام پس ازسالها تمرين درزمينه استادي ممتازشد. ازآثارخوشنويسي استاد عبدالرسولي كتيبه مزارحكيم عمرخيّام نيشابوري، كتابت گلستان سعدي و كتابت ديوان حافظ را مي‎توان نام برد.
دوشنبه، 21 دی 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
26 دی 1388 / 30 محرم الحرام 1431 / 16 ژانویه 2010
26 دی 1388 / 30 محرم الحرام 1431 / 16 ژانویه 2010
26 دی 1388 / 30 محرم الحرام 1431 / 16 ژانویه 2010

1) 26دي ماه سال 1373هجري شمسي: مرتضي عبدالرسولي ازاستادان دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و هنرمند خوشنويس كشورمان بدرود حيات گفت. استاد عبدالرسولي عارفي وارسته بود و با وجود فعاليتهاي فراوان دردانشگاه خطاطي و خوشنويسي را نزد استادان هنرمند آموخت و سرانجام پس ازسالها تمرين درزمينه استادي ممتازشد. ازآثارخوشنويسي استاد عبدالرسولي كتيبه مزارحكيم عمرخيّام نيشابوري، كتابت گلستان سعدي و كتابت ديوان حافظ را مي‎توان نام برد.
2) رحلت عالم، خطيب و واعظ بزرگوار آيت‏اللَّه "علي محدث‏زاده قمي" (1354ش): آيت‏اللَّه علي محدث‏زاده قمي فرزند محدث بزرگ، حاج شيخ عباس قمي، در سال 1298ش (1338ق) در خاندان علم و تقوا در قم به دنيا آمد و در مشهد نشو و نما يافت. وي پس از آنكه مقدمات و ادبيات را در مشهد آموخت به همراه پدر رهسپار نجف اشرف گرديد و پس از چند سال، در نوزده سالگي از شيخ آقا بزرگ تهراني و يك سال بعد از پدرش اجازه روايت گرفت. آيت‏اللَّه محدث‏زاده در سال 1320ش راهي قم شد و از محضر حضرات آيات شيخ ابوالحسن مشكيني و سيد صدرالدين جزايري بهره برد، اما بيشتر همت خود را بنا بر توصيه پدرش، مصروف اخبار و احاديث نمود. ايشان پس از هفت سال، به تهران رفت و به شيوه پدرش، رشته وعظ و خطابه و تصحيح و تاليف كتب را برگزيد. اين محدث گرانقدر، همچنين تعداد زيادي از كتاب‏هاي چاپ نشده پدر را تصحيح، تحشيه، مقابله و منتشر كرد. آيت‏اللَّه محدث‏زاده پس از واقعه خونين 15 خرداد 42، در حمايت از امام خميني(رحمت الله علیه) عليه رژيم اعتراض نمود كه به همراه پنجاه عالم و روحاني ديگر بازداشت شد و به زندان افتاد. از اين نويسنده و عالم ديني آثار متعددي بر جاي مانده كه امام صادق(علیه السّلام) در 4 جلد از آن جمله است. آيت‏اللَّه محدث‏زاده قمي سرانجام در 26 دي ماه 1354ش برابر با 12 محرم 1396ق در 56 سالگي در تهران درگذشت و پس از تشييعي با شكوه در تهران و قم، در قبرستان شيخان قم به خاك سپرده شد.
26 دی 1388 / 30 محرم الحرام 1431 / 16 ژانویه 2010 3) فرار شاه خائن "محمدرضا پهلوي" از كشور در پي گسترش نهضت اسلامي ملت ايران (1357ش): با فراگير شدن جرقه‏هاي اوليه انقلاب و فشار نيروهاي مخالف رژيم و هماهنگي قيام‏هاي مردمي به رهبري حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) و پس از وقايع خونين كشتار 17 شهريور و 13 آبان 57 و برگزاري مراسم چهلم‏هاي مختلف در شهرهاي كشور و نيز اعتصاب كارگران شركت نفت و از همه مهمتر چاپ اعلاميه توهين‏آميز روزنامه اطلاعات، كنترل امنيت كشور از دست نيروهاي رژيم و حتي حكومت نظامي خارج شد و موجب گرديد كه در مدت زمان كوتاهي، پايه‏هاي اقتدار رژيم 2500 ساله شاهنشاهي سست شده و منجر به فرار شخص اول مملكت گردد. در آن تاريخ، همه ناظران سياسي معتقد بودند كه حل بحران با ادامه حضور شاه امكان‏پذير نيست و رهبر انقلاب اسلامي، به هيچ عنوان حضور شاه و رژيم سلطنتي را تحمل نخواهد كرد. شاه نيز به اين موضوع واقف بود. در اين زمان، وي، تنها خروج از كشور را به نفع خود مي‏دانست. سرانجام محمدرضا پهلوي سه روز پس از تشكيل شوراي سلطنت به همراه همسر و خانواده خويش در حالي ايران را براي هميشه ترك نمود كه به شدت مي‏گريست. آنها سوار بر هواپيماي اختصاصي (شهباز) شده و در حالي كه يك جت بوئينگ 707 و ده‏ها هليكوپتر آن را همراهي مي‏كردند از كشور خارج شدند. پس از رفتن شاه از كشور، جشن و شادماني، سراسر ميهن را فرا گرفت، مجسمه‏هاي شاه پايين كشيده شد و اركان رژيم شاهنشاهي متزلزل‏تر گرديد.
26 دی 1388 / 30 محرم الحرام 1431 / 16 ژانویه 2010 4) پيام 9 ماده‏اي حضرت امام خميني(رحمت الله علیه) براي ملت ايران (1357 ش) : همزمان با فرار محمدرضا پهلوي از ايران، امام خميني(رحمت الله علیه) پيامي در 9 ماده براي ملت ايران فرستادند كه اهمّ آن عبارت بود از: "به كساني كه در شوراي سلطنتي غيرقانوني به عنوان عضويت داخل شده‏اند اخطار مي‏كنم كه بي‏درنگ از اين شورا كناره‏گيري كنند و در صورت تَخلّف، مسؤول پيش آمدها هستند؛ به وكلاي غيرقانوني مجلسين اخطار مي‏شود كه از رفتن به مجلس احتراز كنند و در صورت تخلف، مورد مؤاخذه ملت شريف قرار خواهند گرفت." در همين پيام آمده بود: "كشاورزان نسبت به كشت گندم ديم اقدام نمايند؛ بانك‏ها از پرداخت سپرده‏هاي وابستگان رژيم و دزدان و غارتگران اموال بيت المال خودداري نمايند؛ دانشگاهيان بايد به مبارزه خود عليه دولت غاصب و شاه و شوراي غيرقانوني سلطنت ادامه دهند و استاداني را كه با دستگاه ظلم رابطه دارند، نپذيرند." همچنين امام در اين پيام، برپايي راهپيمايي روز اربعين را به مردم توصيه كردند.
5) تصرف منطقه نوسود توسط اشغالگران بعثي در اوايل جنگ تحميلي (1359ش)
6) حمله نيروهاي چند ملّيتي به كشور عراق در پي اشغال كويت توسط رژيم بعث (1369ش): در يازدهم مرداد 1369 ش با حمله نظامي عراق به كويت با اين بهانه كه كويت متعلق به عراق است، اين كشور كوچك ظرف چند ساعت به اشغال نيروهاي مهاجم درآمد. به دنبال اين تجاوز آشكار، دولت‏هاي غربي به خصوص آمريكا تلاش وسيعي را براي محكوميت عراق و بيرون راندن آن‏ها از خاك كويت آغاز كردند. با تلاش كشورهاي غربي به رهبري آمريكا، فعاليت‏هاي سياسي جهت تصويب قطعنامه شوراي امنيت عليه عراق، با هدف همسويي كشورهاي غربي براي حمله به رژيم بعث شدت گرفت. در نهايت پس از اولتيماتوم آمريكا براي خروج عراق از كويت و عدم توجه عراق به اين تهديد، نيروهاي چند مليتي از بامداد بيست و ششم دي ماه 1369 حمله گسترده خود را با عنوان "طوفان صحرا" آغاز كردند كه پس از چند روز، با شكست و عقب نشيني نيروهاي عراقي، قواي متحد در منطقه مستقر شدند. اين جنگ باعث حضور دايمي نيروهاي چند مليتي به ويژه آمريكا گرديد تا اين كه پس از بهانه‏جويي‏هاي زياد مبني بر وجود داشتن سلاح‏هاي كشتار جمعي در عراق و پس از وقايع شهريور 1380 و حمله به برج‏هاي دو قلوي نيويورك، نيروهاي آمريكا و انگليس با حمله مشتركي به عراق، اين كشور را به تصرف خود درآورده و نظام صدام را سرنگون ساختند. از آن پس خود در اين كشور حاكم شده و منابع نفتي آن را غارت كردند.
7) قتل "جعفربرمَكي" و سقوط خاندان "برمكيان" به فرمان "هارون‏الرشيدعباسي" (178ق): برمكيان كه از اواخر قرن اول هجري به دربار خلفاي اموي راه يافته بودند، داراي نفوذ فراواني در قلمرو حكومت گرديدند. اين نفوذ در دوران عباسيان نيز ادامه يافت و در زمان وزارت يحيى برمكي در عصر هارون الرشيد، وي فرمانرواي يگانه به شمار مي‏رفت و خليفه، جز نامي بيش نبود. پس از يحيى، فرزندان وي، فضل و جعفر، به بالاترين درجه در دربار عباسي رسيدند و اين قدرت مفرط، با حسد و بدگويى اطرافيان خليفه مواجه گرديد. هارون الرشيد نيز از قدرت روزافزون برامكه به تنگ آمده بود و مي‏ديد كه با وجود آن‏ها، اختياري در امور مملكت ندارد، بنابراين تصميم به نابودي آن‏ها گرفت. سرپيچي جعفر از يك دستور خليفه، بهانه را به دست هارون الرشيد داد و او نيز كه از نفوذ فوق‏العاده‏ي برمكيان ناراحت بود دستور قتل عام آنان را صادر كرد و آنان را از مصدر قدرت به زير كشيد. تعداد افراد خاندان برمكيان را كه به دستور هارون، در ظرف مدت كوتاهي به قتل رسيدند تا يكصد و بيست هزار نفر نوشته‏اند. بدين ترتيب دوران شوكت و اقتدار اين خاندان به پايان رسيد و پس از مدتي، حتي نام بردن از اين خانواده نيز به دستور هارون، ممنوع شد.
8) 16ژانويه سال1991ميلادي: اِمريكا و نيروهاي چندمليّتي ازنخستين ساعات بامداد به پايتخت عراق به شدت حمله كردند. دراين حملات هوايي ضمن بمباران فرودگاهها، پالايشگاه و مراكزصنعتي عراق به مناطق مسكوني بغداد خسارات مالي بسياروارد شد و شماري ازمردم بي‎دفاع كشته و زخمي شدند. گفتني است كه اِمريكا اين عمليات را كه به عمليات طوفان صحرا معروف شد درمقابل حملات رژيم بعثي عراق به كويت كرد.
9) آغاز تهاجم دو ساله امريكا به مكزيك (1846م): هم‏زمان با استقلال كشور مكزيك در قاره امريكا از دست استعمار اسپانيا در سال 1821م، شورش‏هايى عليه دولت مركزي صورت گرفت. يكي از اين شورش‏ها در سال 1836م در ايالت تگزاس كه آن زمان جزئي از مكزيك بود، روي داد و به همين دليل، قواي مكزيكي به رهبري رئيس جمهور وقت، سانتا آنا، در طي نبردي شديد، شورشيان را سركوب كردند. ولي پس از مدتي رهبر استقلال‏طلبان تگزاس به نام هوستون با حمايت امريكا توانست قواي دولتي مكزيك را شكست دهد و بدين ترتيب در تگزاس رژيم جمهوري به رياست هوستون اعلام گرديد. در 4 ژوئيه 1845م، مجلس نمايندگان جمهوري مستقل تگزاس موافقت نمود كه به صورت يكي از ايالت‏هاي امريكا به آن كشور ضميمه گردد. اين عمل موجب عكس‏العمل مكزيك شد و پس از قطع رابطه دو كشور، جنگ شديدي ميان مكزيك و امريكا در 16 ژانويه سال 1846م درگرفت. در نهايت با شكست مكزيك در فوريه 1848م، پيمان صلح منعقد شد كه براساس آن امريكا مالك تگزاس عنوان گرديد. هم‏چنين نواحي وسيعي شامل نيومكزيكو، كاليفرنيا، اريزونا و مناطق اطراف در شمال غرب مكزيك به امريكا واگذار شد و استعمار به صورتي ديگر شكل گرفت
26 دی 1388 / 30 محرم الحرام 1431 / 16 ژانویه 2010 10) مرگ "پير ژوزف پرودون" فيلسوف و اقتصاددان فرانسوي (1865م): پيِر ژوزف پرودون، فيلسوف و اقتصاددان فرانسوي، در نيمه ژوئيه 1809م در فرانسه به دنيا آمد. دوران نوجواني او به كار و سختي و فقر گذشت و در 19 سالگي براي تحصيل راهي پاريس شد. وي دو سال بعد جزوه‏اي تحت عنوان "مالكيت چيست" منتشر ساخت كه در آن استدلال كرده بود كه مالكيت يعني دزدي، زيرا مالكيت، نتيجه به جيب زدن حاصل كار از راه تحميل و زياد ستاندن اجاره، بهره و منفعت و ندادن ارزش واقعي كار است. پرودون طرفدار يك نظام سهم به سهم ميان كار و سرمايه بود و عدم مساوات خارق‏العاده ثروت را محكوم مي‏كرد. اين نظريات نتيجه دوراني است كه وي، يك سوسياليست پرشور و با حرارت به حساب مي‏آمد، گرچه با كمونيسم به عنوان حكومت نيز مخالف بود. پرودون حكومت انسان بر انسان به هر صورتي كه باشد را بردگي مي‏دانست و با هر فرضيه و نظري كه شخصيت فرد را از ميان بَرَد و از پيشرفت آزادانه وي جلوگيري نمايد، مخالفت مي‏كرد. او در مورد شكل حاكميت جامعه بر اين عقيده بود كه جامعه بايد از اتحاديه‏هاي كوچكي تشكيل شود كه با هم پيوستگي داشته باشند و امور آنها بايد طوري باشد كه احتياج به حكومت نداشته باشند. پرودون، آنارْشي يا جامعه بدون حكومت و داراي هرج و مرج را كامل‏ترين سازمان اجتماعي بشر به حساب مي‏آورد. به نظر پرودون، كمال غايى جامعه وقتي تحقق‏پذير است كه نظم و بي نظمي با هم متحد شوند، هرچند اين سخن، خيال انگيزتر از آن است كه بتواند در عالم واقع تحقق پذيرد. پرودون، بيشتر يك اصلاح‏طلب بود تا يك فيلسوف و گفته‏هاي او با دل، بيش از مغز و فكر سر و كار داشت. پيِر ژوزف پرودون سرانجام در 16 ژانويه 1865م در 56 سالگي درگذشت.
26 دی 1388 / 30 محرم الحرام 1431 / 16 ژانویه 2010 11) تولد "طه حسين" نويسنده و اديب شهير مصري (1889م): دكتر طه حسين، اديب و محقق معاصر مصري در 16 ژانويه سال 1889م در روستايى در مصر عليا به دنيا آمد. وي در كودكي بينايى خود را از دست داد، اما با هوش سرشاري كه داشت به تحصيل پرداخت و تا سال 1918م از دانشگاه‏هاي مصر و سوربُن فرانسه درجه دكتراي ادبيات گرفت. وي سپس به فعاليت‏هاي فرهنگي پرداخت و خدمات فراواني در زمينه علم وادب انجام داد كه تأسيس دانشگاه‏هاي اسكندريه و اسيوط در مصر از آن جمله است. وي در سال 1950، وزير فرهنگ مصر شد و تعليمات رايگان دوره‏هاي ابتدايى و متوسطه را برقرار كرد. علاوه بر اين، تأسيس انيستيتوي تحصيلات اسلامي در مادريد اسپانيا و ايجاد كرسي در شهر نيس فرانسه و تأسيس مدرسه زبان‏هاي مختلف در قاهره، تحت نظر او صورت گرفت. به علاوه وي در مقام يك شخصيت مورد اعتماد در جامعه ادبي جهان عرب، با مدعيان روشن‏فكري و نويسندگان ناسيوناليسم عرب به مقابله برخاست. به نظر وي آثار علمي و ادبي برجاي مانده از صدر اسلام تاكنون، اگرچه به زبان عربي است، اما فرهنگ اسلامي به حساب مي‏آيد نه انديشه قوم عرب. طه حسين در سال 1955م به رياست انجمن رجال و ادب مصر انتخاب شد و در سال بعد به عضويت شوراي عالي ادب و هنرهاي زيباي مصر منصوب گرديد. اين اديب مصري هم‏چنين عضو فرهنگستان‏هاي ادبي و تاريخي پاريس، مادريد، مايانِس آلمان، دمشق، تهران، بغداد و رُم نيز بود. از طه حسين بالغ بر هفتاد جلد كتاب باقي مانده كه تاريخ ادبيات عرب، در حاشيه سيره نبوي در 3 جلد، رنگارنگ و الايام از آن جمله است كه به زبان‏هاي زنده دنيا ترجمه شده است. وي در اثر داستاني خود به نام رؤياهاي شهرزاد به صورت كنايه‏آميز به پادشاهان و حكام پند مي‏دهد كه لازم است در حفظ منافع رعايا و زيردستان بكوشند و اگر از انجام وظايفي كه برعهده دارند سر باز زنند، حقوق خود را نيز از دست مي‏دهند. طه حسين در كتاب الايام كه به زبان فارسي نيز تحت عنوان "آن روزها" ترجمه شده ضمن پرداختن به زندگي‏نامه خود، به جايگاه فرهنگ، تضاد فرهنگ سنتي و مدرن و جايگاه شعر و ادب در راهنمايى اهل معني پرداخته است. طه حسين نوشته‏هاي فراوان ديگري هم دارد كه در آنها انديشه‏هاي خود را درباره سفرهاي خود به اروپا و مطالعات درباره ادبيات يونان و روم بيان مي‏دارد. طه حسين علاوه بر تسلط به زبان و ادبيات عربي و فرهنگ اسلامي، به علوم باستاني و تاريخ روم و يونان و قرون وسطي و فلسفه جديد علاقه مي‏ورزيد. وي هم‏چنين زبان يوناني و لاتيني را آموخت و در زبان و ادبيات فرانسوي استادي يافت و از وسعت دانش بي‏نظيري بهره‏مند گشت. طه حسين به سبب همت شخصي و حوادث و دشواري‏هاي زندگي و پشتكار و اراده، شخصيتي جهاني و ممتاز يافته و در ادبيات معاصر عرب، از برجستگي خاص برخوردار گشته است. دكتر طه حسين به تاريخ 1972م در 84 سالگي در مصر درگذشت.
12) مرگ "شارل ماري لوكنت دوليل" شاعر معروف فرانسوي (1894م): شارل رِنِه ماري لوكنت دوليل، شاعر فرانسوي، در 5 دسامبر 1820م به دنيا آمد. وي در جواني مدتي به تجارت روي آورد اما آن را رها كرد و پس از فراگيري زبان يوناني و مطالعه تاريخ، اولين اشعار خود را منتشر كرد. لوكنت دوليل پس از آن مدتي به فعاليت‏هاي سياسي كشيده شد ولي چون در مبارزه انتخاباتي شكست خورد، دچار فقر و تنگ‏دستي گرديد. او هم‏چنين بيانيه‏اي درباره لغو بردگي انتشار داد كه موجب تيرگي روابطش با خانواده‏اش گرديد. ناكامي‏هاي دوليل از دموكراسي موجب كناره‏گيري او از سياست شد و از آن پس، تنها پناهگاه خود را در شعر جستجو كرد. بدبيني او نسبت به همه مظاهر اجتماعي زمان موجب شد كه به شكوه و جلال قرن‏هاي گذشته روي آورد و به مطالعه آثار ادبي و تاريخي كهن بپردازد. وي سپس شاه‏كارهاي شاعران نامدار يونان باستان را ترجمه كرد و اين كار كه حدود بيست سال به طول انجاميد، به شهرت او كمك فراواني نمود. لوكنت دوليل با الهام از شاعران عهد كهن، در اشعارش با دقت و وسواس فراوان به توصيف زيبايى‏ها و رنگ‏ها پرداخت و به زيبايى قالب و آيين هنر براي هنر پاي‏بند گشت. او پس از چندي يك مجله ادبي را راه‏اندازي كرد و شهرتش افزون شد. توصيف دقيق و تيزبيني بيش از حد در زيبايى اشيا و ارائه قالب صحيح و اديبانه از خصوصيت‏هاي شعر او به شمار مي‏آيد. لوكنت دوليل، عشق به زيبايى را تنها داروي ناكامي‏هاي زندگي تشخيص داد. او كه به پوچي همه چيز در زندگي ايمان يافته بود به تاريخ از نظر چشم‏اندازي با شكوه نگريست و در عالم مذهب و تمدن‏هاي گذشته و طبيعت در پي چيزي جز زيبايى نبود. احساس غريزي وي بر مبناي بدبيني و عصيان بر ضد عالم خلقت و خدا گذاشته شده بود و تنها نظر انتقادآميز و زيبايى‏پرستي به او آرامش و صفا مي‏بخشيد. اشعار مهم لوكنت دوليل از قاطعيت علمي برخوردار است. وي در عالم هنر به لزومِ همان نظم و صداقتي قائل است كه دانشمند در دنياي دانش. هم‏چنين توصيف دقيق و تيزبيني بيش از حد در زيبايى اشيا و قالب صحيح و اديبانه، از خصوصيت‏هاي شعر او به شمار مي‏آيد. از لوكنت دوليل آثاري برجاي مانده كه منظومه‏هاي غم‏انگيز و الهگان انتقام در دين يونان و... از آن جمله‏اند. شارل رِنِه ماري لوكنت دوليل سرانجام در 16 ژانويه 1894م در 74 سالگي در اوج شهرت درگذشت.
13) فرار "امان‏اللَّه خان" حاكم افغانستان در پي قيام مردم مسلمان افغان (1929م): امان اللَّه خان، باني نظام سلطنتي در افغانستان در سال 1892م متولد گرديد و هم‏چون آتاتورك در تركيه و رضا خان در ايران، از سوي استعمار بريتانيا مأمور اسلام‏زدايى در افغانستان بود. وي پس از كشته شدن پدرش، در 20 فوريه 1919م به حكومت رسيد و با انگلستان، روسيه، ايران و تركيه به تفاهم دست يافت و استقلال افغانستان را تثبيت نمود. امان اللَّه خان اولين رئيس جمهور يك كشور اسلامي بود كه رژيم كمونيستي و الحادي لنين در روسيه را به رسميت شناخت و با آن رابطه برقرار كرد. وي شيفته مظاهر تمدن غرب بود و سفرهايى به اروپا انجام داد. امان‏اللَّه به همراه ايران و تركيه دستور كشف حجاب و اختلاط مدارس دخترانه و پسرانه و استفاده از كلاه شاپو به سبك اروپاييان را صادر كرد. دين‏ستيزي او و عناد با روحانيون، با مخالفت‏هاي عمومي مردم افغانستان مواجه گرديد و مردم افغان به تدريج از سال 1928م بر او شوريدند و در سال بعد او را ساقط كردند. امان اللَّه سپس مخفيانه به هندوستان و سپس در 16 ژانويه 1929م به ايتاليا گريخت و ديگر خبري از او منتشر نشد تا اينكه در 25 آوريل 1960م درگذشت. (ر.ك: 25 آوريل)
26 دی 1388 / 30 محرم الحرام 1431 / 16 ژانویه 2010 14) مرگ "آرتور توسْكانيني" آهنگ‏ساز شهير ايتاليايي (1957م): آرتور توسْكانيني، موسيقي‏دان برجسته ايتاليايي در 25 مارس 1867م در شهر پارما ايتاليا به دنيا آمد. پدرش شغل خياطي داشت و كسي از ميان خاندان او موسيقي‏دان نبود و وسايل تحصيل موسيقي هم در دسترس نداشت، اما وضع زادگاهش طوري بود كه باعث پرورش قريحه او گرديد. او در جواني به موسيقي گرايش يافت و پس از چند سال و انجام سفرهاي گوناگون، به رهبري اُركِسْتر رسيد. توسكانيني سپس به اپراي نيويورك رفت و به رهبري اركستر سمفونيك پرداخت. وقتي كه در نوامبر 1908م، توسكانيني اولين كنسرت خود را در امريكا رهبري كرد، پيش از آنكه پرده بيفتد، لقب نابغه يكتا به دنبال اسمش چسبيد و شهرتي فراگير يافت. او نيروي حافظه عجيبي داشت و تمام جزئيات اُپراها را در خاطر داشت به طوري كه در تمرين‏ها، حافظه دقيق او مايه ترس نوازندگان بود. طبع كمالْ‏جوي توسكانيني كوچك‏ترين اهمال را نمي‏بخشيد و اصرار داشت كه آهنگ‏هاي او چنان اجرا شود كه منظور نهايي آهنگ‏ساز، به وسيله اركستر بيان گردد حتي اگر بر كاغذ نيز نيامده باشد. وي در طول ساليان فعاليت خود، آثار هنري متعددي خلق كرد كه مايه حيرت جهانيان شد و آثار سحرانگيز او باعث گرديد كه او را استاد همه رهبران بنامند. آرتور توسكانيني در آوريل 1954م پس از هفتاد سال رهبري اركستر از اين كار دست كشيد تا اين‏كه سه سال بعد در شانزدهم ژانويه 1957م در نود سالگي درگذشت.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط