نحوه آموزش نظم به کودکان در سنین مختلف متفاوت است
چرا که هر کودکی روحیه ای خاص و متفاوت از سایرین دارد و اینکه والدین چطور بتوانند مطابق روحیه کودکشان به آموزش نظم به او بپردازند، بسیار مهم است. البته باید در ارتباط با این مقوله این موضوع را توضیح داد که آموزش نظم به کودکان زیر یک سال، باید به طور غیر مستقیم صورت گیرد.مثلا اینکه یک مادر رعایت نظم را در همه امور مربوط به کودک در نظر گیرد، مهم است. اموری همچون شیر دادن، خواباندن، بیدار کردن و تر و خشک کردن نوزاد.
آنچه مهم است اینکه این اقدام در ضمیر ناخودآگاه او اثر خواهد گذاشت. در سنین بالای یک سال، آموزش به طور غیر مستقیم (آموزش کلامی) و با القای غیر مستقیم.
این یعنی یک روش الگویی است که می تواند تاثیر خوبی داشته باشد. البته باید گفت که در این سنین، بچه ها قدرت درک مستقیم و کامل و منطقی یک موضوع را ندارند و اصولا به غیر از روش های غیر مستقیم که می تواند از طریق قصه گویی یا بازی باشد، نمی توان روشی موثر را پیدا کرد.
اما در سنین بالای سه سال، این نکته مطرح می شود که کودکان از درک نسبی و تشخیصی نسبی برخوردار می شوند و اینکه در این زمان برای آموزش نظم می توان از اهرم هایی مثل فشار، تحمیل و یا تنبیه استفاده کرد.
باید در این راه صبور بود! آنچه مشخص است این است که هر نکته ای را که بخواهیم برای بچه ها درونی کنیم و به گونه ای به آنها آموزش دهیم که اثری ماندگار به دنبال داشته باشد، باید با صبر و حوصله برخورد کنیم. نظم و انضباط موضوعی است که باید به گونه ای نرم و ملایم و به طور تدریجی در کودک ایجاد شود.
آموزش نظم در یک کودک، اگر با زور و فشار و تحمیل همراه باشد، باعث ایجاد حس ناامنی، ترس، طغیان، دروغگویی، چاپلوسی و وسواس خواهد شد. آن دسته از کودکان که به خاطر فشارهای والدین و ترس از آنها، به رعایت انضباط می پردازند، معمولا روحیه ای سرکش و مساله آفرین پیدا می کنند و در مقابل بزرگسالان، مقاومت می کنند و به خاطر فشارهایی که در دوران کودکی از طریق والدین به آنها وارد شده، از آنها انتقام می گیرند.
روانشناسی امروز معتقد است که آموزش نظم به بچه ها اگر با زور همراه باشد، تنها پاسخی موقتی را به دنبال خواهد داشت و در آینده موجب ایجاد مشکلاتی جدی می شود. مشکلاتی که موجب می شود تا این کودکان در غیاب والدین خود، قانون شکنی کنند و از اصول والدین خود تخطی کنند.
آنچه مهم است والدین همواره مد نظر داشته باشند این است که اگر محدودیت هایی برای فرزندان قرار می دهیم باید این اقدام را به نرمی و با عطوفت به کودکان بیاموزیم تا برای آنها وجدانی و درونی شود.
اگر آموزش نظم و انضباط با فشار و زور همراه باشد، با از میان رفتن فشار،کودک نقض قانون کرده و زیر بار نمیرود. اما چنانچه محدودیت های موجود برای کودک با مطلوبیت فردی همراه باشد و برای او با مهرورزی و عطوفت والدین، درونی شده باشد، حتی در غیاب والدین و بدون اهرم فشار هم به آن عمل خواهد کرد.1
پیش از آموزش نظم به کودکان به خود بنگرید
الف) مدیریت هیجانات
بسیار مهم است که خشم و هیجان خود را کنترل کنید. کودک نباید حس کند ایجاد محرومیت از سر کینه و عصبانیت است. بلکه باید یاد بگیرد رفتار اشتباهش پیامد مشخص دارد. بنابراین در ارتباط با کودک پیش از هر چیز کنترل و مدیریت خشم خود را یاد بگیرید. سعی کنید ایجاد پیامدها بدون هیچگونه بروز خشم باشد.ب) رفتارهای مشخص
بسیار مهم است رفتارهایی که تعیین میکنید کاملا برای کودک مشخص باشد. مثلا هرگز نگویید «چون پسر بدی بودی»، یا «به حرف من گوش ندادی». سعی کنید رفتار را کاملا روشن کنید.ج) رفتار جدا از کودک
در بازخوردهای خود هرگز به کودک القا نکنید که او را دوست ندارید یا کل شخصیت او بد است. بلکه بهتر است به او نشان دهید شما تنها رفتار اشتباه او را نمیپذیرید اما خودش را دوست دارید و وجودش باارزش است.میتوانید با دریافت مشاوره کودک تمامی تکنیکها را به صورت عملی بر روی فرزند دلبند خود اعمال کنید و او را برای تبدیل شدن به فردی با انضباط در آینده آماده کنید.
د) قانونهای مستمر
بسیار مهم است قانونهایی که میگذارید، هر چند کوچک به طور مستمر و منظم انجام شود. اینکه یک بار از رفتار کودک چشم پوشی شود، بار دیگر با عصبانیت تنبیه شود، بسیار مخرب است. چرا که کودک رفتار درست را یاد نمیگیرد و قانون را نمیآموزد.ذ) ایجاد پیامد دقیقا بعد از رفتار
پیامدی که ایجاد میکنید، باید دقیقا بعد از رفتار باشد. مخصوصا در مورد کودکان کوچکتر اهمیت این نکته بیشتر است. اگر محرومیتی ایجاد میشود دقیقا بعد از انجام رفتار باشد. در صورتی که 2 ساعت بعد از بدرفتاری مادر کودک را محروم کند، کودک متوجه دلیل آن نمیشود. بنابراین نه تنها رفتار درست را یاد نمیگیرد، بلکه تنها احساس طرد و ناامنی میکند.ر) تنبیه بدنی و ترساندن ممنوع
هرگز از تنبیه بدنی کودکان استفاده نکنید. در صورتی که به خاطر عصبانیت مجبور به این کار میشوید، روی مدیریت خشم خود کار کنید. تنبیه بدنی نه تنها تاثیر مثبتی بر کاهش رفتار ندارد، بلکه میتواند بدرفتاری و پرخاشگری کودکان را بیشتر کند.همچنین هرگز از ترساندن کودک برای کنترل او استفاده نکنید. این کار نه تنها رفتار درست را به او یاد نمیدهد، بلکه آسیبهای بیشتری به روان کودک میزند.2
راه های آموزش نظم به کودکان
1- ساختاری را در نظر بگیرید
باید گفت که کودکان به یک برنامه منظم و روتین نیاز دارند تا بتوانند مهارت خودانضباطی را کسب کنند. قوانین شفاف و مشخصی را برای خانه وضع کنید و هر زمان که قانونی شکسته شد عواقب و پیامد آن را حتما اجرا کنید. این کار به کودکان می آموزد که باید انتظار چه چیزی را داشته باشند و آنها بهتر مهیای اتخاذ تصمیمات سالم و صحیح می شوند.هر روز برنامه زمانبندی مشابهی را تهیه کنید. کودکان باید یک برنامه منظم صبحگاهی داشته باشند مانند خوردن صبحانه، شانه کردن مو، مسواک زدن و لباس پوشیدن،. یک برنامه روتین هم برای بعد از مدرسه برایشان درنظر بگیرید.
این برنامه به آنها می آموزد تا چگونه زمانشان را بین کارها و وظایف شان، تکالیف مدرسه و فعالیت های سرگرم کننده و تفریحی تقسیم کنند. همچنین مهم است تا برنامه زمانی منظمی هم برای خواب داشته باشند زیرا اهمیت استراحت و آرام گرفتن را هم به آنها می آموزد.
2- آموزش دهید
کودکان باید بدانند که چگونه تصمیمات سالم و صحیحی برای خودشان بگیرند. زمانی که پای کمک به کودکان در فراگیری نحوه اتخاذ تصمیم صحیح به میان می آید، یک شیوه مقتدرانه می تواند یکی از بهترین انواع تادیب و تربیت باشد، چرا که به کودکان کمک می کند تا دلایل ورای قوانین را درک کنند. به جای اینکه فقط به کودک بگویید، «به محض اینکه از مدرسه رسیدی اول تکالیفت را انجام بده،» دلیل زیربنایی آن را برایش توضیح دهید.به او بگویید، «خیلی بهتر است تا اول تکالیف مدرسه ات را انجام دهی و بعد زمان آزاد داشته باشی، این زمان آزاد می تواند همانند پاداشی برای انجام تکالیفت باشد.» این می تواند به آنها کمک کند تا درک کنند چرا انجام این کار بهتر است به جای اینکه فکر کنند، «من باید تکالیفم را تا قبل از شام انجام دهم چون صرفا مادرم گفته که باید این کار را انجام دهم.»
ایفای نقش یک مدل و الگو در این زمینه ها خودش می تواند شیوه ای عالی برای آموزش خودانضباطی به کودکان باشد. مسائل و مشکلات خاصی را که احتمالا کودکان با آنها مواجه اند را تعیین کنید و شیوه های متفاوت مواجهه و مقابله با آن مشکلات را به بحث و گفتگو بگذارید.
برای کودکان کوچکتر با نمایش به او نشان دهید که اگر کودک دیگری اسباب بازی اش را گرفت چگونه باید عکس العمل نشان دهد، به او حرف زشت و ناسزا بگوید یا او را بزند، شاید هم بتواند کار بهتری انجام دهد.
با کودکان بزرگتر، هم می توانید با نمایش نشان دهید که چگونه در مقابل فشار همسالانش مقاومت کند یا در شرایط بد و ناایمن چه کاری انجام دهد. آموزش عملی و همراه با نمایش می تواند به کودکان کمک کند تا احساس آمادگی بهتری داشته باشند و نیز می تواند مانع عکس العملهای بی اختیار و غریزی از سمت آنها شود.
3- پیامدها و عواقب مشخصی را در نظر بگیرید
گاهی اواقت کودکان نیاز دارند تا با عواقب و پیامدهای طبیعی اعمال و کردارشان مواجه شوند. بچه ای که دائما تکالیفش را فراموش می کند و در خانه جا می گذارد، اگر مادرش هر زمان که او تکالیفش را فراموش کرد و جا گذاشت آنها را به مدرسه ببرد، او هرگز نخواهدآموخت که وسایل شخصی و متعلقاتش را خودش هر روز جمع و آماده کند. در عوض شاید باید با عواقب و پیامد این کارش از طرف معلمش مواجه شود تا اینگونه درس خوبی بیاموزد.گاهی اوقات کودکان نیاز به پیامدهای منطقی دارند. بچه ای که خیلی خشن و بی ملاحظه با کامپیوتر مادرش بازی می کند، شاید بد نباشد که از بازی با آن محروم شود. یا بچه ای که صبح به سختی از خواب بیدار می شود شاید باید شب کمی زودتر بخوابد تا صبح راحت تر بیدار شود.
زمانی که والدین بر انضباط شخصی تمرکز می کنند، ضرورت دارد تا از جنگ قدرت ها اجتناب کنند. سعی نکنید تا فرزندان تان را وادار به انجام کاری کنید چون اینگونه آنها خود انضباطی را نخواهند آموخت.
درعوض، پیامدهای منفی رفتار و کردارشان را که با آنها مواجه خواهندشد متذکر شوید و انتخاب هایی را در اختیارشان بگذارید. آنها باید بیاموزند که چگونه برای خودشان تصمیمات سالم و صحیح بگیرند آن هم با در نظر گرفتن ارزیابی و سبک و سنگین کردن ییامدها و عواقب.
4- مهارت های حل مسئله را به فرزندتان بیاموزید
مهارت های حل مسئله را به کودک تان بیاموزید و با کمک هم بر موارد خاصی از حل مسئله که مرتبط با خودانضباطی است کار کنید. گاهی اوقات از فرزندتان بپرسید در این مورد خاص چه فکر می کند این کار می تواند چشم او را برای خلق راهکارهایی درست و خلاقانه باز کند.گه گاهی برای برخی از مشکلات راه حلهای ساده وجود دارد. برای مثال بچه ای که حاضر شدن و لباس پوشیدن در صبح برای مدرسه برایش کار سخت و مشکلی است، می تواند از شب قبل لباسهایش را آماده بگذارد. یا تایمری را روی پنج دقیقه تنظیم کند تا در عرض این زمان لباس بپوشد، این کار می تواند او را برای انجام این وظیفه اش آماده کند.
مشکلات و مسائل پیچیده تر ممکن است نیاز به مجموعه ای از آزمون و خطا از نوع مداخله داشته باشند.
نوجوانی که تکالیفش را انجام نمی دهد ممکن است قبل از اینکه خودش آنقدر انگیزه بیابد تا تکالیفش را خودش انجام دهد به یک سری تغییرات نیاز داشته باشد.
از محرومیت از امتیازات استفاده کنید. اگر موثر واقع نشد، سعی کنید تا بعد از زمان مدرسه در آنجا (مدرسه) بماند تا قبل از آمدن در خانه تکالیفش را انجام دهد.
تا زمانی که راه مناسبی را پیدا کنید حتما لازم است راه حل های متفاوتی را امتحان کنید، اما مدنظر داشته باشید که در طی این مسیر فرزندتان نیز باید همیشه حضور فعال داشته باشد.
5- هر بار و هر زمان یک رفتار را شکل دهید
خودانضباطی فرایندی است که تبحر و اصلاح آن سالها زمان می برد. از استراتژی های تربیتی متناسب با سن استفاده کنید تا در هر زمان یک رفتار خاص را شکل دهید.به جای اینکه از بچه ای 6 ساله انتظار داشته باشید خودش به صورت خودکار و بدون کوچکترین تذکر و یادآوری تمام کارهای معمول صبحگاهش را انجام دهد، از یک جدول تصویری که روی دیوار نصب شده استفاده کنید که در آن شخصی را به تصویر کشیده که موهایش را شانه می زند، مسواک می زند و لباس می پوشد و حاضر می شود.
شما حتی می توانید از فرزندتان که دارد این کارها را انجام می دهد عکس بگیرید و نمودار خودتان را درست کنید.
در صورت لزوم، هر چند یک بار به فرزندتان متذکر شوید که به نمودار نگاه کند تا زمانی که او بتواند بدون نگاه کردن به نمودار خودش تمام وظایفش را انجام دهد.3
پینوشتها
1.www.radiokodak.com
2.www.honarehzendegi.com
3.www.namnak.com